کیمیا به کارگردانی جواد افشار و تهیهکنندگی محمدرضا شفیعی با حمایت انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس و سفارش گروه فیلمهای تلویزیونی شبکه دوی سیما تولید شده است. این مجموعه روایتگر داستانی در سه مقطع زمانی قبل از انقلاب، دوره جنگ و زمان حال به نویسندگی مسعود بهبهانینیاست. یکی از نقشهای اصلی این مجموعه را «مهدی پاکدل» بازی میکند که تا آخر همراه بینندگان خواهد بود. پاکدل در گفتوگویی که با جامجم داشت، درباره حضور خود و مشکلات و ویژگیهای حضور در چنین مجموعهای توضیح داد:
کمی از «پیمان» بگویید و این که به نظرتان چنین شخصیتی میتواند مابه ازای بیرونی هم داشته باشد؟
من در این مجموعه نقش یک جوان انقلابی را بازی میکنم که در آن سالها مشخصات و روحیات خاصی داشت که برای ما در این زمان و با شرایط فعلی جامعه و رفتارهای مردم، کمی عجیب و غریب است و شاید این سوال به وجود بیاید که آیا چنین افرادی وجود خارجی داشته اند یا محصول ذهن نویسنده هستند؟ ولی با صحبتهایی که قبل از شروع کار با نویسنده سریال داشتم، به من گفت این شخصیت برگرفته از واقعیاتی است که در آن دوران دیده و براساس آنها، این شخصیت را نوشته است به همین دلیل من بازی در این نقش را پذیرفتم.
شخصیت پیمان به طور اغراقآمیزی سفید و مثبت نیست؟
قبول دارم که تا اینجای داستان پیمان یک شخصیت همه چیز تمام است و هیچ وجه خاکستری یا سیاهی ندارد، اما اینها همان جوانهایی بودند که بعدها به جنگ رفتند و برای این مرز و بوم جنگیدند و به شهادت رسیدند تا ذرهای از این خاک کم نشود. آن موقعها دیدن این مدل آدمها عجیب و غریب نبوده است.
سن شما هم به این فضا نمیخورد و این نسل را به چشم ندیدید. برای نزدیک شدن به پیمان چه کردید؟
خوبی این جریان این است که آدمهایی که این نسل را ساختند یا از نزدیک دیدند و شرایط را درک کردند، هنوز زنده هستند و میتوان با آنها حرف زد. در این راه، برادرم کمک زیادی به من کرد. با او درباره جوانهای آن نسل زیاد حرف زدم و البته فیلمهایی هم از آن زمان دیدم تا بتوانم این نسل را از نزدیک بشناسم.
اصولا این نقش و این شخصیت را خودتان دوست داشتید؟
باید بگویم جدای بازی در مجموعه کیمیا، به تاریخ معاصر به خصوص زمان انقلاب علاقه زیادی دارم و درباره وقایع اجتماعی و سیاسی آن دوران مطالعات زیادی کرده بودم و این نقش با اطلاعات شخصی خودم نیز همخوانی داشت و طبق آنها به حس پیمان نزدیک شدم. شاید یکی از دلایلی که این نقش را قبول کردم، همین علاقه شخصیام به این فضا بود. اتفاقات و این مدل و طرز تفکر آدمهایی که در آن دوران زندگی میکردند، برایم خیلی جالب بود؛ از جمله پیمانهایی که تمام وجودشان لبریز از خودگذشتگی بود و همین مورد بود که شخصیت پیمان را برای من جالب کرده بود.
پیمان جوانی انقلابی است که طبق معمول این مدل آدمها باید جسارت و شجاعت زیادی داشته باشند، اما این جسارت را در پیمان برای بروز علاقهاش به کیمیا نمیبینیم که این با وجه انقلابی بودن شخصیتش منافات دارد.
با شما مخالفم؛ زیرا نمیتوانیم قیاس کنیم. مسائل عاشقی با حرکات سیاسی و اجتماعی متفاوت است. نمیتوان این دو مورد را با هم یکسان دانست. به عنوان نمونه خود من که یک هنرپیشه هستم و طبق قاعده باید راحت حرف بزنم و کارهایم را پیش ببرم، در مواردی لکنت میگیرم و نمیتوانم حرفم را بزنم. البته باید یک مورد دیگر را هم مدنظر داشت که داستان بار دراماتیک بالایی دارد که بخشی از این بار بر دوش پیمان است. این موضوع یعنی علاقه پیمان به کیمیا دراماتیک است که نویسنده با آن داستان را پیش میبرد. نمیشد در ابتدای داستان پیمان با کیمیا ازدواج کند ف که اگر این گونه میشد تعلیق داستان از بین میرفت و سرد میشد.
سریال کیمیا اولین تجربه شما با جواد افشار بود. کار کردن با این کارگردان چگونه بود؟
افشار بسیار کارگردان مهربان، حرفهای و کاربلد است و خوشحالم که این اتفاق افتاد؛ چون خودش سینه سوخته این فضاست. یک سریال نتیجه یک کارگروهی است که اگر عواملی مانند وقت مناسب و پول کافی باشد، میتوان کار خوبی از آب درآورد. هزینه برای ساخت این گونه سریالها بسیار است. ما یک خیابان پنجمتری که با ویژگیهای دوران انقلاب همخوانی داشته باشد، نداریم. فضاسازی یک اثر مرتبط با دوران انقلاب بسیار سخت و هزینهبر است. با این شرایط و امکاناتی که ما داشتیم واقعا جواد افشار شاهکار کرد.
کیمیا یک سریال بلند است و فکر میکنم شما تا انتهای آن هم هستید. از نظر زمانی اذیت نشدید؟
دو سال درگیر کار بودیم که این موضوع ویژگیهای خاص خودش را داشت. به نظر من، ساخت چنین کارهایی لازم است چون نمیتوان نشست و گفت «آهای مردم سریالهای کرهای و ترکیهای نبینید!» با حرف هیچ کاری درست نمیشود. این عمل کردن به آن حرف است. باید چیزی داشته باشیم که روبهروی آنها بایستد. باید خودمان چیزی عرضه کنیم که بتواند در مقابل هجمه شدید سریالهای خارجی بایستد. فکر میکنم کیمیا به عنوان اولین تجربه سریال بلند ایرانی خوب بود.
یعنی موافقید تلویزیون به سمت ساخت سریالهای بلند برود؟
بله صددرصد. الان همه دنیا به همین سمت رفتهاند. سینما کمرنگتر شده و مردم به سمت دیدن سریالها میروند و هر روز از تعداد فیلمبینها کاسته شده و بر تعداد سریالبینها افزوده میشود. باید تعامل بین رسانه ملی و هنرمندان بیشتر شود و کمی مشکلات مالی برطرف شود تا کارگردانها و تهیهکنندگان ما بتوانند به این سمت بروند تا کارهای بلندتری بسازند. درامهای سر و شکلدار زیادی در تاریخ ایران بوده و هست که الان وقتش شده به سمت ساخت این کارها برویم. با ساخت اینگونه آثار میتوان از مردم خواست که دیگر سراغ ماهواره نروند و تلویزیون خودمان را ببینند.
آیا شخصیت پیمان تا انتها در سریال حضور دارد؟
بله. من در هر سه فاز سریال هستم و تا انتها در آن حضور دارم.
دیدگاه تان را بنویسید