باشگاه خبرنگاران: سوم اسفند ماه سال 92 ماموران پلیس اسلامشهر در جریان وقوع یک مرگ مشکوک قرار گرفتند و بلافاصله موضوع را در دستور کار خود قرار دادند و با حضور در محل حادثه به تحقیق در این رابطه پرداختند. با حضور ماموران در محل مشخص شد که پسر جوانی در مقابل خودروی دوستش آتش گرفته و جان خود را از دست داده است. بلافاصله جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات در این رابطه آغاز شد که پدر این پسر در تجسس ها به ماموران گفت: پسرم از سوی دوستش به نام فریبرز به قتل رسیده است. او و فریبرز با هم اختلاف مالی داشتند و درگیر شده بودند. روز حادثه فریبرز با او تماس گرفت و با هم قرار ملاقات گذاشتند. پس از آن پسرم دچار آتش سوزی شد و حتی پیش از مرگش هم گفت که از سوی فریبرز به آتش کشیده شده است. با این اظهارات پسر جوان خیلی زود دستگیر شد ولی اتهام خود را انکار کرد. این پسر در بازجوییها خود را بیگناه خواند، اما اظهارات ضد و نقیضی را مطرح کرد. از طرفی کارشناسان، آتشسوزی را عمدی تشخیص دادند. بنابراین پرونده وی برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و این متهم پای میز محاکمه ایستاد. او در این جلسه نیز اتهام قتل را
انکار کرد و گفت که همه چیز یک اتفاق بوده است. در آن جلسه قضات دادگاه با توجه به درخواست اولیای دم رای بر قصاص متهم دادند اما قضات شعبه 31 دیوان عالی کشور این حکم را نقض کردند. بنابراین پرونده بار دیگر برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. صبح دیروز پسر جوان بار دیگر در این شعبه محاکمه شد. او باز هم قتل را انکار کرد و گفت: بنزین ماشینم تمام شده بود به همین خاطر با مقتول تماس گرفتم و از او خواستم برایم بنزین بیاورد. او به پارکینگ خانه من آمد و در حال ریختن بنزین در باک ماشین بود که ناگهان آتش گرفت. من هم لباسهایم آتش گرفت. همان موقع موکتی را که در صندوق عقب ماشین بود برداشتم و آن را دور مقتول پیچیدم تا آتش خاموش شد. من قبلا هم گفته بودم بنزین روی دوستم ریخت و بهخاطر روشن بودن سیگار لباسهایش شعلهور شد. در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شدند تا حکم نهایی در این خصوص را صادر کند.
دیدگاه تان را بنویسید