وارث:
مسالۀ عادت و انس
یکی از امور مهمی که ما در همۀ زندگی باید به آن توجه کنیم، مسالۀ عادت است. خوب بودن یا بد بودن دو مقولۀ مستقل اند، ولی یک مقولۀ مستقل دیگری به نام عادت هم این کنار وجود دارد که خوب یا بد آن عوارض عجیب و غریبی درد. عادت یا انس در اثر تکرار یک وضعیت برای انسان پیش می آید. آدم باید برای عادت خودش هم برنامه ریزی کند. روایات به طور مطلق رشد انسان را گاهی اوقات منوط به تغیر عادت دانسته است. یعنی این که هرکس توانست عادت بدی از عادت های خودش را تغییر دهد قهرمان است. این قهرمانی در مبارزه با هوای نفس است. از طرف دیگر سفارش کرده اند مواظب باشید به چیز بد عادت نکنید، چون به این سادگی نمی توان از عادت دل کند. گاهی آدم توبه می کند ولی به خاطر عادت دوباره آن عمل را انجام می دهد. این توبه قبول نیست چون قطعاً دوباره مرتکب خواهد شد. «عودوا انفسکم بالخیرات» توصیه شده است. یعنی خودتان را به کارهای خوب عادت دهید. آنقدر خودتان را به کارهای خوب عادت دهید که آنها ناخودآگاه از شما سر بزند. بعضی ها می گویند نمی خواهیم کار خوب و عبادت و مناجات برای ما عادت شود(!)، فکر می کنند این کلمۀ خوبی است که دارند می گویند. امیرالمومنین علیه
السلام فرمود: کاری کن که کارهای خوب برای تو عادت شود. مثلاً شخصی عادت کرده که صبح های محرم به روضه رود، این بد نیست. ممکن است گاهی اوقات عادت باعث شود آدم زیاد رشد نکند ولی با اقداماتی می شود رشد کند. ضمن اینکه شما به نماز خواندن عادت کرده اید، توجه در نماز را هم در ظرف عادت می ریزید، این عالی است. عادت کرده اید نماز اول بخوانید. این خیلی خوب است. فردی می گوید حالا دیگر نماز برایمان عادی شده است. می گوییم پس سعی کن هرموقع موفق شدی، یک نماز باتوجه بخوانی. یعنی ظرفش را که عادت است برای خودت حفظ کن بعد هروقت توانستی در این ظرف میوه های بهشتی بگذار. این دیگر هنر خودت است. پس باید برای عادت خوب برنامه ریزی کرد و با عادت بد باید مقابله کرد.
زیاد به امور غیر معنوی عادت نکنید
به امور غیرمعنوی و معمولی که نه تاثیر خوب و نه تاثیر بد می گذارند زیاد توجه نکنید، چون اینها عمیقاً در قلب انسان تحت عنوان "انس" نفوذ می کنند. بعد کم کم به عشق شما تبدیل می شود. به چیزی که روح شما نمی تواند از آن جدا شود. موقع جان دادن اینها همه سراغ شما می آیند و شما را نگه می دارند. خوش به سعادت کسی که با هرچه انس گرفته خوبی است. با نماز و روضه و حرم اهل بیت علیهم السلام انس گرفته و دل به اینها داده است.
غیر از خوب بودن و بد بودن به مقولۀ انس و عادت توجه کنیم. اینها راه هایی برای نفوذ ذر دل انسان هستند که خیلی هم عمیق و نافذ هستند. انس و تکراری که موجب عادت می شود بیشتر از فکر و آگاهی بر قلب و گرایش های انسان اثر می گذارد.
آدم باید چه کار کند تا به این دنیا انس پیدا نکند؟ آدم باید چه کار کند تا با یک دقت کوچک به امور معنوی انس پیدا کند؟
قرار دادن یک زمان مشخص برای زیارت عاشورا یا اعمال خوب دیگر
مکرر در روایات فرموده اند مداومت عمل خوب، ارزشش از عمل خوب بیشتر است. شما عمل خوب کم انجام بده ولی مداوم انجام بده. هفته ای یک بار هرچند سه دقیقه زیارت امام حسین علیه السلام از راه دور داشته باش، ولی سر ساعت مشخص. عادت می کنید به آن. سرمایه ای می شود برای ما که اگر ده برابر این پراکنده وقت گذاشته باشید، یک درصد این هم نمی شود. می گوید چه وقت زیارت عاشورا بخوانم؟ زیاد فرقی ندارد. می خواهی صبح ها بخوان. ولی اگر می گویی می خواهی زیارت عاشورا را صبح ها در محرم بخوانی سر وقت بخوان. عادت کن برای آن زمانی قرار دهی. این در ایجاد انس و نفوذ در قلب انسان خیلی موثر است. ما باید برای ظرفیت انس و عادت کردنمان برنامه داشته باشیم.
بخشی از امتحانات ما برای شکستن عادت است
یکی از چیزهایی که آدم بدجوری به آن عادت می کند عصبانیت است. امام صادق علیه السلام فرمود: از شیعیان ما نیست کسی که مالک غضب خود نباشد. از بدی های غضب این است که انسان را معتاد به آن می کند.
عادت شکن باش. مومن عادت شکن است. بخشی از امتحانات ما برای شکستن عادت است. عادت به چیزهای بد را هم کلا باید کنار گذاشت. هیچ چیز مثل عصبانیت برای آدم عادت و به تعبیر دیگر بدعادتی نمی آورد. بعد هم که می خواهی کنار بگذاری به راحتی کنار گذاشته نمی شود. امیرالمومنین علیه السلام می فرماید : «لَاتَسْرَ عَنَّ إِلَی الْغَضَبِ، فَیَتَسَلَّطَ عَلَیْكَ بِالْعَادَةِ». در غضب کردن، سرعت مکن، زیرا اگر غضب بر تو مسلّط شود، برای تو عادت می گردد.
عادت کردن به بعضی از امور بد واقعاً ضربه می زند. یکی از موارد همین غضب است. در شهوت هم این مساله را داریم که واقعا بیچاره کننده است. اگر عادت به برخی شهوات ایجاد شود صدمه زیادی وارد می شود، ولی از همه بیشتر غضب صدمه می زند. بعضی چیزها مانند مواد مخدر اعتیاد آور هستند. آن را بیشتر پرهیز می دهند. غضب هم اینگونه است. ارتباطش با عناصر مختلف روحی و عصبی و جسمی ارتباطی است که آدم خیلی به آن مبتلا می شود. یکی از عناصر تشکیل دهندۀ غضب "عجله" است. عجله اجازۀ تفکر و تعقل به شما نمی دهد.
در مورد رفیق عصبی مزاج قضاوت نکنیم!
درمورد رفیق قضاوت نکنیم، نگوییم او که دین ندارد، چون عصبی مزاج است! چرا دین بندۀ خدا را زیر سوال می بریم؟ شخصی که عصبی مزاج است به خودش لطمه می زند و اطرافیان را اذیت می کند. طرف می گوید: ما از استاد اخلاقی شنیده ایم کسی که عصبی مزاج باشد نمی تواند دینش را حفظ کند بی دین می شود. درست هم می گفت، ولی رفقا دقت کنند بعضی ها مشکل عصبی مزاج بودن یا غضبناک شدنشان به وضع فیزیولوژی شان برمی گردد و اینها راحت تر عصبانی می شود لذا می بینید بعضی ها عصبی مزاجند ولی انصافا! ادم بدی نیستند، خوش قلب اند، مهربان اند، خوش دین و ایمان اند. هرکس هر نقطۀ ضعفی دارد، چه ریشۀ این نقطه ضعفش روحی چه جسمی باشد باید با نقطه ضعفش مقابله کند منتهی گاهی عصبانیت کسی را به ته جهنم و کسی را به وسط جهنم و کس دیگری را هم که ممکن است واقعا تقصیر نداشته باشد سر جهنم ببرد! بالاخره آخرش جهنم است. منتهی آدم ها با هم فرق دارند. ما نباید در مورد کسی قضاوت کنیم. و زود یکدیگر را به بی دینی متهم کنیم. نکتۀ دیگر این است که نباید بگذاریم یاس درون ما بیاید. می گوید: من هرکاری می کنم نمی توانم جلوی عصبانیت خود را بگیرم پس خیلی بی دینم. خیر ناامید نباش.
شاید به خاصیت های فیزیولوژی بدنت ربط داشته باشد. نباید زود قضاوت کنیم.
از طرفی ممکن است شخص آرامی را ببینید و بگویید عجب آدم آرامی است، هیچ وقت عصبانی نمی شود، بارک الله، آدم خودساخته ای است، واقعاً انسان شریفی است! خیر شاید ما به خاطر ژنتیکمان عصبانی نمی شویم ولی خب آدم هم نیستیم! دلیل نمی شود. یکی ممکن است ژنش اینگونه باشد.
عصبی مزاج بودن بد است و باید جلویش را گرفت ولی آدمی که آرام است اگر جایی موقع عصبانیت جلوی خودش را بگیرد یک نمره به او می دهند و آدم دیگری وقتی عصبانی می شود و جلو خودش را می گیرد 1000نمره به او می دهند.
دیدگاه تان را بنویسید