سرویس سیاسی فردا: دکتر محمد باقر قالیباف صبح امروز طی سخنانی در مراسم آئین پاسداشت مقام جانباز که با عنوان «بصیران عاقل عاشق» در محل مرکز همایشهای بینالمللی شهید آوینی برگزار شد، با تاکید بر اینکه ایثارگری و جانبازی دقیقا نقطه مقابل دنیا طلبی است، عنوان داشت: شما ایثارگران در این دنیای مادی به دنیا طلبی دست رد زدید چرا که یک آدم دنیا طلب هرگز نمیتواند یک جانباز و ایثارگر باشد بلکه کسی میتواند ایثارگر باشد که دست از همه چیز دنیا شسته باشد. این مهمترین ویژگی شما است و همیشه باید به حق هم دعا کنیم تا خدا این روحیه، مقام و جایگاه را از ما نگیرد.
امروز دورانی است که مرتب باید زخم زبان گوش کنیم
وی با بیان اینکه امروز دورانی است که مرتب باید زخم زبان گوش کنیم و حتی گاهی باید جواب دهیم که برای چه به جبهه رفتیم و جنگیدیم، عنوان کرد: البته در برخی مواقع جوانان نسل سوم که جنگ را ندیدهاند، بعضی سوالات را از من و شما میکنند و حق هم دارند چرا که آنها دوست دارند بفهمند دوران دفاع مقدس چگونه بود و آیا ما در جبهه حق بودیم یا نه؟ حتی آنها حق دارند که به جنگ نقد کنند و ما نیز حتما باید به نقد آنها پاسخ دهیم. اما غصه ما برای زمانی است که وقتی شیپور جنگ زده شد و در موقعی که فرق بین مرد و نامرد مشخص میشد، برخی افراد در صف نامردان ایستادند و حاضر نشدند در میدان جنگ بیاید، اما امروز آنها میگویند چرا جنگ کردید؟
روزی که دشمن بخشی از کشور را اشغال کرده بود، خون به ناحق این مردم را میریخت، مردم در شهرها زیر موشک و بمباران بودند و همه دشمنان دست به دست هم داده بودند، این افراد در لانههایشان زندگی میکردند اما امروز بعضا حرفهایی میزنند که به نظر میرسد نباید این گونه رفتار کنند. با این وجود باز هم اگر آنها سوال کنند، ما باید پاسخ بدهیم چرا که ما به عنوان یک رزمنده، ایثارگر و مجاهد به دنبال این نیستیم که از دفاع مقدس به دنبال دنیاطلبی و فراهم کردن امکانی برای خودمان باشیم.
ما هرگز میراث خوار جنگ نیستیم و نخواهیم بود
ما هرگز میراث خوار جنگ نیستیم و نخواهیم بود اما همیشه و با افتخار مدافع فرهنگ جهاد و شهادت هستیم . امروز در روزی نام پاسداری بر خود گذاشتهایم که روز ولادت سرور آزادگان، امام حسین (ع) است؛ همچنین روزی را به عنوان جانباز انتخاب کردیم که روز ولادت قمر بنیهاشم (ع) بزرگترین جانباز بشریت است بنابراین هرگز از این فرهنگ منحرف نشده و لحظهای پشیمان نمیشویم.
پیکرهای تازه تفحص شده شهدا نشان خباثت دشمنان ما بود
ایشان با اشاره به شجاعت و ایستادگی رزمندگان، ایثارگران، جانبازان و شهدای جنگ تحمیلی بر باورهای خود تا آخرین لحظه، تاکید کرد: در نمونه آخر شاهد بودیم که پیکر شهدای عملیات کربلای چهار که با شهامت، رشادت و ایستادگی در آن شرایط سخت عملیات کربلای چهار جنگیدند پیدا شد و حتی شرایط این شهدا به گونهای بود که همه با دست بسته به شهادت رسیدند؛ این نشان میدهد دشمن ما چقدر خبیث بوده است. ارزش فرهنگ جهاد و شهادت نشان میدهد که با آن همه ایثارگری، اگر به اسارت دشمن گرفتار شود و دستش را ببندند، باز هم بر باورهای خودش تا مرز شهادت میایستد.
البته حزب بعث، آمریکا و اسرائیل همیشه اینگونه بودهاند؛ مگر امروز با مردم یمن، مردم عراق و با کودکان چه میکنند؟ آنها با خود صدام به عنوان عامل و عنصر خودشان چه کردند؟ برخی حکومتها فکر میکنند اگر در خدمت آمریکا باشند، آمریکا به آنها رحم میکند این در حالی است که خوی استکباری و جنایت هرگز به کسی رحم نمیکند.
رمز تاثیرگذاری واقعه عاشورا حرکت بر مسیر حق است
در این دنیا خون خیلی از افراد ریخته شده است همانطور که در جنگهای جهانی اول و دوم، دهها میلیون نفر کشته شدند اما ببینید که در واقعه عظیم کربلا 72 نفر به شهادت میرسند و این خون با دنیا و بشریت کاری میکند که هر انسان آزادهای سر تعظیم فرود میآورد. رمز این موضوع در آن است که واقعه عاشورا و شهدای کربلا در مسیر حق حرکت کردند و خون در مسیر حق، همیشه پایدار و زنده است و در رگهای انسانها در جریان خواهد بود.
انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در مسیر حق بوده است، بچه هایی که به شهادت رسیدند، کسانی که در اسارت بودن و حتی جانبازان و رزمندگان در پشت خاکریز فکر نمیکردند که امروز این عظمت اسلام و انقلاب در کربلا، نجف و عتبات عالیات وجود داشته باشد. روزی میگفتیم راه قدس از کربلا میگذرد و امروز به برکت انقلاب و اسلام در جولان میجنگیم.
البته برخی تحلیلهای دیگری دارند و دلیل این امر هم آن است که مبانی ما با یکدیگر متفاوت است؛ ما با فرهنگ قرآنی یاد گرفتیم که تحت هیچ شرایطی نباید زیر بار ظلم برویم؛ همه چیزمان را در راه خدا میدهیم اما حق نداریم عزت خود را بفروشیم اما ممکن است عزت برای برخی مهم نباشد؛ در اینجا دیگر اختلاف بر سر تحلیل نیست بلکه مبانی با یکدیگر تفاوت دارد.
ما بر اساس اعتقادمان وظیفه داریم به مظلومین دنیا کمک کنیم
ما وظیفه داریم بر اساس باور خود و فرهنگ قرآنی و اهل بیت (ع) به مظلوم کنیم؛ این دلیل نمیشود که بگوییم خودمان را به دردسر نیاندازیم! کجای اسلام و انسانیت اجازه میدهد که مظلومی را ببینیم و به او کمک نکنیم؟ وقتی این تفکر مبنای نگاه ما میشود، شاهد هستیم که اگر در دفاع مقدس مظلومیت زیادی کشیدیم، خون دادیم و خون دل خوردیم اما امروز پیروزیهایش را میبینیم. همانطور که در سال گذشته وقتی آن جمعیت، حضور و شور مردم در مراسم اربعین حسینی را میدیدیم، با خودمان میگفتیم کی فکر میکردیم دشمنان ما انقدر ضعیف شوند و چنین اتفاقی با این افتخار و عزت بیفتد؟
سنت های الهی لایتغیر هستند و اگر در راه خدا استقامت و مقاومت کنیم، بدون شک پیروزی از آن ماست، اگر پشت خاکریز زحمت کشیدید و امروز بر تختهای خانه، درد را تحمل میکنید نشان میدهد که پیروزی هست؛ آن سختیها نیز همه امتحان من و شما است. در این میان باید از خدا بخواهیم در این امتحان سرافراز بیرون بیاییم.
امروز مبارزه با آمریکا، کار است و کار و کار
اگر دیروز مجاهدت من و شما در سنگرهای دفاع مقدس بود و با اخلاص، صمیمیت و برادری کنار هم میایستادیم، امروز هم سنگر مجاهدت در کار است؛ امروز باید بدانیم که مبارزه با آمریکا کار، کار و کار است و اگر نتوانیم کشور و جامعه را به درستی اداره کنیم، فردای قیامت مدیون دوستان شهید و امام (ره) میشویم.
امروز این فرصت در اختیار ما در مجموعه شهرداری قرار دارد، بنابر این باید موقعیت کاری خودمان را هم سنگری مثل همان سنگرهای دوران دفاع مقدس بدانیم و با شجاعت، سلامت، قناعت، جسارت و سلامت به این مردم خدمت کنیم. همچنین باید تلاش کنیم تا جلوی ناعدالتی را در مجموعه کاری خود گرفته و به مردم خدمت کنیم.
چامعه ایثارگری شهرداری باید پیش قراول باشد
ما خودمان از کارهایی که در شهرداری کردیم راضی نیستیم اما زحمات شما در شهرداری تهران به گونهای است که هر کسی که از داخل و خارج وارد شهر میشود، احساس میکند که در این شهر کار و تلاش میشود و مایه آبرو شده است؛ اجر این تلاش هم مثل همان مجاهدت دوران دفاع مقدس است.
نباید هرگز با کارمان رفتار اداری داشته باشیم بلکه میبایست با روحیه باز، جسارت، سلامت و غیرت به مردم خدمت کنیم، خویشتن داری، صبر، تحمل و حلم داشته باشیم و به هم متذکر شویم تا بتوانیم این مجموعه را خوب اداره کنیم. همه حرف ما این بوده است که آثار و ثمرات اسلام را به نسل بعدی منتقل کنیم چرا که اگر نظام کارآمد داشته باشیم، همین موضوع مهمترین استدلال ما برای جوانان است اما اگر جوانان احساس کنند بیکار هستند و مشکلات دارند، این باعث سرشکستگی ما است. جامعه ایثارگری در مجموعه شهرداری باید پیش قروال و علمدار این فرهنگ باشد.حتما بنده و مجموعه همکاران در حوزه معاونت منابع انسانی نیز مکلف هستیم تا در حوزه مسایل رسیدگی به شما در بحث درمان، دارو و ... هر چه در توان داریم را انجام دهیم ولی شان شما بالاتر از این است و شما باید با خدای خودتان معامله کنید.
در مقابل خانواده های شهدا و جانبازان هیچ حرفی برای گفتن نداریم
انصافا در مقابل خانوادههای معظم شهدا و عزیزان جانباز هیچ حرفی برای گفتن نداریم چرا که خانوادههای معظم ایثارگران و جانبازان همه جزو کسانی هستند که دین خود به اسلام، انقلاب، مملکت و تک تک افراد این جامعه، با هر سلیقه و گرایشی را ادا کردهاند؛ ولی شاید امروز تنها چیزی که از خدا میخواهند این است که خداوند آن ها را با این فراز و نشیب دنیوی، در این راه ثابت قدم نگه دارد.
آدم با همه وجودش حس میکند که یک روزی در یک فضایی زندگی میکرده است که دست در شناسنامه میبرده تا بتواند جانش را بدهد
نه اینکه پول، امکان، دانشگاه و خانهای بگیرد؛ اما امروز بعد از سی و اندی سال شرایط مقداری تغییر پیدا کرده است. اینجا است که باید صبر، حلم، مقاومت و پایداری را از خدا بخواهیم که در این فراز و نشیب ها کم نیاوریم.
من همیشه خودم را مدیون شما جانبازان و ایثارگران می دانستم و در آینده نیز خواهم دانست، این ابتداییترین وظیفه بنده و هر انسانی است که امروز در سایه این سرزمین و در امنیتی که به برکت خون شما و از دست رفتن سلامتی شما به دست آمده است، زندگی میکند. البته بدون شک شما با خدا معامله کردهاید نه با بندگان خدا.
امنیت امروز جامعه در سایه مجاهدت جانبازان و ایثارگران است
هر انسان منصفی وقتی نگاه کند حتما متوجه میشود که اگر امروز امنیتی وجود دارد که او در سایه این امنیت و نظام اسلامی مشغول به خدمت، تجارت و یا تحصیل است، این امنیت در سایه تلاشها، مجاهدتها، ایثارگریها و زحمات شما است.
ایشان با ذکر خاطره ای از یکی از فرماندهان جانباز دوران دفاع مقدس، گفتند: وقتی به مشهد رفته بودم که احوال فرمانده خودم در زمان جنگ را بپرسم، دیدم او بسیار ناراحت است. همینطور که در بهشت رضای مشهد در صبح زود با هم قدم میزدیم، به سمت گنبد امام رضا (ع) و کرد و با گریه گفت خدایا دیگر چقدر میخواهی من را امتحان کنی؟ قسمت مهم حرفی که آنجا زد این بود که الان دیگر بچههای من در خانه هم نمیتوانند من را درک کنند بلکه من از درد باید روی پشت بام خانه تا صبح راه بروم. یک سال بعد یک بار دیگر او به تهران آمده بود و این حرفها را با صدای گریه بلند به من میزد، اما از فاصلهای که او در تهران گریه کرد تا زمانی که شهید شد کمتر از 36 ساعت زمان برد .
ما میدانیم که خدا در همه وقت و همه جا ما را میبیند اما باورتان شود که خدا صدای شما مخلصان را میشنود؛ شما کسانی هستید که خداوند میگوید خریدار شما من هستم و خودتان را به کس دیگری نفروشید، چرا که اگر خودتان را به هر کس دیگری بفروشید، به هر قیمتی بفروشید ارزان فروختهاید.
دیدگاه تان را بنویسید