کاش دولتمردان شهامت ایستادگی روی این حرفشان را داشته باشند!

کد خبر: 416264

اگر مردم ۵۰ درصد مصرف آب خود را کاهش دهند، در منابع آب کشور فقط ۳ درصد صرفه‌جویی خواهد شد، زیرا ۹۲ درصد آب کشور در بخش کشاورزی مصرف می‌شود و سهم آب شرب ۶ درصد است. پس بحران آب ربطی به فرهنگ مصرفی مردم ندارد و ریشه بحران جای دیگری است.

از حدود چهار دهه پیش، میانگین بارش‌ها در کشور از ۲۵۰ میلیمتر به ۲۴۰ میلیمتر، میانگین سالانه روان‌ آب‌‌ها در کشور از ۸۶ میلیون مترمکعب به ۴۶ میلیون مترمکعب و میزان منابع آب تجدیدشونده از ۱۳۵ میلیون مترمکعب به ۱۱۰ میلیون مترمکعب کاهش پیدا کرده است. به گزارش «تابناک»، هرچه کار‌شناسان و متخصصان تلاش دارند، بحران آب را فریاد زده و با معطوف کردن توجه‌ها به این سمت، موجب شکل گیری واکنشی عاجل به خطر پیش روی شوند، دولتمردان و دیگر مسئولان تمرکزشان را بر مسائل دیگر گذاشته و آنچنان تصمیمات عجیب و غریبی می‌گیرند که گویی هنوز بحرانی بودن اوضاع باورشان نشده است. این را می‌شود از اخباری دریافت که منشأ آن مسئولانی هستند که برای عبور از بحران آب، چشم همه به ایشان است؛ امثال وزیر نیرو که خود را به مراسم بدرقه ملی پوشان والیبال کشورمان می‌رساند تا شعار «شعار آب هست ولی کم است» سر دهد و در ضرورت بهبود فرهنگ مصرف آب سخنرانی کند. بنابراین، می‌توان حدس زد که وقتی وزیر نیرو کاهش مصرف آب توسط مردم را بر‌ترین و چه بسا تنها‌ترین راهکار مقابله با بحران آب می‌داند و تلاش دارد به کمک سلبریتی‌ها و الگوهای جوانان، آن را محقق کند، احتمالا دیگر مسئولان هنوز متوجه بحرانی شدن اوضاع آب هم نشده‌اند و سکوتشان از این حقیقت تلخ نشأت می‌گیرد! کاش دولت مردان شهامت ایستادگی روی این حرفشان را داشته باشند! اینجاست که می‌بینیم‌ گاه برخی کار‌شناسان به گونه‌ای به بی‌تفاوتی‌ها به بحران آب انتقاد می‌کنند که گویی از کوره در رفته‌اند. سخنان دکتر محسن رنانی، عضو هیأت علمی دانشگاه اصفهان که در روزهای اخیر بیان شده، از این دست است؛ آنجا که می‌گوید: * بحران حقیقی ایران، مناقشه هسته‌ای نیست؛ این مناقشه دیر یا زود حل خواهد شد و آمریکا هم هیچ غلطی نمی‌تواند بکند و بحران عربستان هم مشکلی برای ایران ایجاد نخواهد کرد، اما بحران آب ایران را خواهد بلعید و امنیت ملی ما تهدید خواهد کرد. امروز میدان واقعی جنگ ما، در حوزه آب است. * مردم در مسأله بحران آب متهم نیستند بلکه آنها قربانی سیاست‌های غلط سیاستگذاران و حکمرانی اشتباه نظام تدبیر در حوزه آب شده‌اند و اکنون حق نداریم آنها را متهم کنیم. سیاستگذاران از مردم می‌خواهند که الگوی مصرف خود را اصلاح و فرهنگ مصرفی خود را تغییر دهند. در حالی که مردم ایران فرهنگ مصرف درست آب را بلد بوده‌اند، چرا که توانسته‌اند سه هزار سال با اقلیم خشک و کم‌ آب ایران کنار بیایند و تعادلی پایدار بین زیست اقتصادی و اجتماعی خود با طبیعت ایجاد کنند. * این بحرانی که اکنون در حوزه آب پدیدار شده و گرفتار آن شده ایم، ناشی از حکمرانی غلط در این 30 سال بوده است و سیاستمداران با خطاهای فاحش ما را به بحران رسانده اند و حالا هم انگشت اتهام را به سوی جامعه دراز کرده‌اند. * جنگ پراکنده آب در ایران هم اکنون به گونه خزنده و آرام شروع شده و فقط اخبار آن منتشر نمی‌شود. در حال حاضر این جنگ به صورت پراکنده رخ می‌دهد اما تا پنج سال آینده شاهد جنگ فراگیر آب در داخل شهرها و بین مناطق و استانها خواهیم بود؛ این آن خطری است که امنیت ما را تهدید می‌کند و سیاستمداران چشم خود را به روی آن بسته اند. * اگر مردم 50 درصد مصرف آب خود را کاهش دهند، در منابع آب کشور فقط سه درصد صرفه‌جویی خواهد شد چراکه 92 درصد آب کشور در بخش کشاورزی مصرف می‌شود و سهم آب شرب شش درصد است. پس بحران آب ربطی به فرهنگ مصرفی مردم ندارد، البته فرهنگ مصرفی مردم باید اصلاح شود اما ریشه بحران جای دیگری است. * مسئولان هنوز بحران را باور نکرده‌اند. در گذشته با شیوه غلط حکمرانی در حوزه آب، تعادل زیستی چندهزار ساله اقلیم ایران به هم خورد، حالا هم دوباره به جای بازگشت به روشهای عقلانی و شفاف،باز حکمرانان ما شیوه غلط دیگری را در پیش گرفته‌اند و آن این است که موضوع بحران آب را کتمان می‌کنند و گفت‌وگوی فراگیر در مورد بحران آب را آغاز نمی‌کنند. * در گذشته تصور می‌کردم که ممکن است روزی ایران درگیر جنگ با یک کشور خارجی شود و از آن ناحیه آسیب ببیند و بعدها گمان من بر این بود که احتمالا ما به سوی یک جنگ مذهبی می‌رویم اما امروز معتقدم اگر برای بحران آب تدبیر عاجلی اندیشیده نشود، جنگ آب به صورت خانه به خانه و منطقه به منطقه سراسر کشور را فرا خواهد گرفت. * نگرانی‌های غیر واقعی اجازه نمی‌دهند گفتمان واقعی در زمینه آب شکل بگیرد و آنچه امروز رخ می‌دهد، بیشتر در حد موعظه و توصیه است. در حال حاضر حکمرانان، به نحوی مسائل آب را مدیریت می‌کنند که گویی هیچ مشکل جدی‌ وجود ندارد و یک اشکالات اندکی هست که به زودی با تدبیر آنان حل می‌شود؛ آنها قصد دارند پیامدهای خطرناک یک شیوه غلط مدیریتی گذشته را به شیوه غلط دیگری لاپوشانی کنند. * در مسئله آب کل نظام سیاسی کشور و همه دولت‌های بعد از جنگ در این سی سال خطا کرده‌‌اند؛ از دولت زمان جنگ گرفته که بحث خودکفایی گندم و محصولات استراتژیک کشاورزی را به عنوان یک استراتژی بلندمدت برای کشور مطرح کرد تا به اینجا برسیم که همه جا گندم کشت شود. تا دولت آقای هاشمی که سدهای زیادی ساخت، به گونه ای که جمعیت کشور اندکی بیش از دو برابر شده و تعداد سدها سی برابر! در دولت آقا خاتمی هم در نتیجه همکاری مجلس اصولگرا و دولت اصلاح طلب، استانی شدن شرکت‌های آب منطقه‌ای به اجرا درآمد و زمینه‌ای برای درهم ریزی الگوهای تثبیت شده بهره برداری از آب کشور شد. آقای احمدی نژاد هم ابتدا در سال 89، با تصویب قانونی تحت عنوان «تعیین تکلیف چاه‌های آب فاقد پروانه»، راه را برای قانونی شدن و پروانه دار شدن ده‌ها هزار چاه غیرقانونی باز کرد و از آن بدتر، در سفرهای استانی وعده آب می‌داد تا مردم برایش کف بزنند، همان‌طور که نفت را در قالب یارانه خرج کرد تا برایش هورا بکشند. * بر اساس اسناد بالادستی توسعه، لازم است فشار جمعیت در استانهایی که با کمبود آب روبه رو هستند کاهش یابد، در حالی که امروز حتی استان پر آبی مانند مازندران نیز با مشکل کمبود آب مواجه است و در نتیجه افزایش جمعیت در تعارض با اسناد بالادستی توسعه کشور است. * تنها راه نجات ایران از وضعیت فعلی در بخش آب آن است که نخست مسئولان کشور، وجود بحران را پذیرفته و صادقانه به اشتباهات گذشته اعتراف کنند. آنگاه یک گفت‌وگوی فراگیر ملی دراین زمینه راه اندازی کنند و مشارکت همه گروه‌های اجتماعی و نهادهای مدنی را در این مسیر جلب کرده و از همه مهم تر، اعتماد جامعه را جلب کنند و جامعه را به این باور برسانند که ما در بحرانیم و باید برای خروج از بحران با حکومت همکاری کنیم. با یادآوری این موارد، حالا بد نیست سری بزنیم به سخنان اخیر دولتمردان درباره مصرف بالای آب توسط برخی مشترکین؛ آنجا که از زبان چیت چیان، وزیر نیرو می‌شنویم، قطع آب مشترکان پرمصرف در دستور کار دولت است و به زودی این موضوع در هیأت دولت به تصویب خواهد رسید! گویی همه آنچه اوضاع آب را در کشورمان بحرانی کرده، بی‌مبالاتی برخی شهروندان است، نه مقامات دولتی و هیچ کس دیگری. این دست اظهارنظر‌ها به خودی خود نگران کننده هستند، زیرا ثابت می‌کند یا مسئولان پی به شدت بحران نبرده‌اند، یا ترجیح می‌دهند فرافکنی کرده و کاسه کوزه همه ندانم کاری‌های خودشان و گذشتگانشان را بر سر مردم بشکنند و... ولی از این نگران کننده‌تر آنجاست که حدس می‌زنیم به قدر قطع آب مشترکان پر مصرف هم نمی‌توان به واکنش مسئولان امیدوار بود! این بدبینی از آنجا نشأت می‌گیرد که می‌بینیم قطع یارانه افراد بی‌نیاز بعد از ماه‌ها بحث و بررسی انجام نشده، زیرا مسئولان از تبعات تصمیمشان می‌ترسند و به این دلیل، هر روز حرفی در این باره می‌زنند و کار را به یکدیگر احاله می‌دهند؛ ترسی که امیدوارم در قطع آب مشترکان پر مصرف وجود نداشته باشد تا شاهد نخستین واکنش عملیاتی به بحران رو به گسترش آب باشیم و در سایه آن دل خوش کنیم که قرار است تصمیمات مهم‌تر در این عرصه هم از راه برسد. منبع: تابناک

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت