علاقمندی به اصل انقلاب اصولگرایان را در انتخابات هیئت رئیسه منسجم کرد

کد خبر: 380208
در سال‌های نخست آغاز به کار نهال نوپای شوراها،‌ برخی موضوعات از اهمیت چندانی برای مردم و رسانه‌‌ها برخوردار نبود اما گذشت 15 سال از عمر شورا و تثبیت جایگاه آن باعث شده وقایع، تصمیم‌گیری و مصوبات اعضای شورا مخاطبان بسیاری داشته باشد و در این میان برگزاری انتخابات هیئت رئیسه شورا نیز از این قاعده مستثنی نیست.

انتخابات هیئت رئیسه پس از موضوع انتخاب شهردار یکی از موضوعات مهمی به شمار می‌رود که با گذشت هر دوره و هر سال از فعالیت‌ شوراها بازار گمانه‌زنی درباره آن داغ و داغ‌تر می‌شود؛ شاهد این ادعا نیز حجم قابل توجه اخبار منتشر شده در رسانه‌ها و نظرات و پیگیری‌های شهروندان درباره نتایج آن است. در این بین دومین سال از دوره چهارم شهر تهران یکی از داغترین انتخابات داخلی را پشت سر گذاشت و این دوره را نسبت به دوره‌‌های دیگر متمایز کرد.

علی‌رغم حواشی،‌ تلاش‌ها و گمانه‌زنی‌هایی که پیش از انتخابات هیئت رئیسه شورا صورت گرفت،‌ 18 رأی قاطع به مهدی چمران برای تصاحب کرسی ریاست، اعضای اصلاح‌طلب را در بهت فرو برد اما در این بین حرف‌های شنیدنی وجود دارد که برای اطلاع آن پای صحبت‌های مجتبی شاکری عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران نشستیم؛ متن این گفت‌وگو در متن ذیل است:

تسنیم : از دوره اول شورا‌ها خاطره خوشی به جا نمانده است اما دوره دوم و سوم شاهد ثباتی در شورای شهر بودیم و چمران نیز چند مرتبه این‌طور گفت که شورای شهر،‌ شهرداری را انتخاب کرد که رئیس‌جمهور شد و انتخاب شهردار بعدی این‌طور تعبیر شد که در قامت یک رئیس جمهور می‌تواند ظاهر شود که این امر نشان دهنده سطح بالای عملکرد شورای شهر تهران است. در حال حاضر یک سال از عمر شورای چهارم شهر تهران می‌گذرد،‌ انتخابات هیئت رئیسه با همه حواشی و فشارهای زیادی که وجود داشت و می‌خواستند در مسیر انتخاب رئیس شورا تأثیر مستقیم بگذارند،‌ برگزار شد، خوشبختانه تلاش دوستان ثمر داد و بالاخره اغلب اعضای هیئت رئیسه شورای شهر را اصولگریان تشکیل دادند، به‌عنوان ورودی مصاحبه هرچند از زمان آن گذشته اما ممکن است اصلاح‌طلبان فشارهای خود را آغاز کنند، می‌خواهم بدانم صلاح می‌دانید درباره پشت‌پرده فشارهایی که برای انتخابات هیئت رئیسه شورای شهر رخ داد،‌ صحبت کنید؟

شاکری : بهتر است از روی پرده شروع کنیم. فکر می‌کنم قضایایی که برای شورای شهر رخ داده نشان دهنده این است که اداره شهر به‌خصوص شهری مانند تهران، کار بسیار بزرگی است و در حد 6 ــ 5 وزارتخانه کار می‌برد. تنوع کاری، حساسیت و نوع ارتباطاتی که با شهروندان در این میان وجود دارد باعث می‌شود هم چشم مردم کشور و استان‌های مختلف و هم چشم دنیا به تهران و نحوه اداره آن دوخته شود.

پس این مسئله که از دل تهران و مدیریت آن رئیس‌جمهوری بیرون بیاید چیز عجیبی نیست ولی نکته آشکاری که وجود دارد این است که ما خدمت را از هر نقطه شروع کنیم، مجموعه‌ای از اقبال‌ها را به‌همراه می‌آورد، اعتمادها را جذب و مردم را متوجه خود می‌کند. شاید باورپذیر نباشد که از دل شورای اول شورای دومی بیرون بیاید که از آن بتواند گمنامی مانند آقای احمدی‌نژاد وارد خدمت شود و به ریاست جمهوری راه پیدا کند؛ هرچند او نتوانست کار را در دوره دوم ریاست جهموری به‌درستی به پایان برساند اما انتخاب او نشان دهنده این است که این ظرفیت در مدیریت شهر تهران وجود دارد و صداقت می‌تواند نقطه آغاز خوبی برای رسیدن به جایگاه‌های بلند خدمت باشد.

* از مسائل پیش از انتخابات هیئت رئیسه شورای شهر تِله‌فیلم خوبی به دست می‌آید

یکی از کارهایی که بنده دنبال می‌کنم رصد کردن داستان و رمان است، وقتی صحنه انتخابات شورای شهر را نگاه می‌کردم، فکر می‌کردم اگر با تمام زوایا این ماجرا تعریف شود، تِله‌فیلم جذابی از آن به دست می‌آید. این پشت‌پرده‌ها و حواشی خیلی جالب است.

دوره چهارم شورا با افزایش دوبرابری تعداد اعضا یعنی با 31 نفر آغاز شد که این امر شرایط جدیدی را رقم زد. در این بین تعداد کمیسیون‌های شورا نیز دوبرابر شد و بعد از انتخابات ریاست جمهوری، انتخابات شهردار اهمیت داشت. ضمن این که شهردار یکی از رقبای رئیس‌جمهوری نیز بود. همان جا می‌دیدم تلاش‌های پیدا و پنهان زیادی می‌شد که بتوانند ریاست شورا و شهرداری را از کسانی انتخاب کنند که در عرصه انتخابات ریاست جمهوری فعال بوده است.

برای انتخاب رئیس شورا، رایزنی‌های مختلفی صورت می‌گرفت که آرا شکل بگیرد، جریان اصلاح‌طلب تعداد نامزدهای طرف مقابل را بالا ببرند، تا تکثر در طرف مقابل ایجاد کنند و تک‌نامزدی‌، پیروزی بی‌رقیب را برایشان رقم بزند. چهره‌هایی پیچیده و نرم وقت زیادی را می‌گذاشتند تا با تک‌تک دوستان اصولگرا صحبت و آن‌ها را توجیه کنند تا به نامزد مورد نظر آن‌ها رأی بدهند.

در انتخابات شهردار که بعد از انتخاب ریاست شورا بود، خیلی ماجرا جدی‌‌تر و رقابت شدیدتر شد. توصیه‌هایی هم چهره‌های پرده‌نشین پشت‌صحنه کرده بودند: "فتح سنگر ریاست شورا، باید با فتح سنگر جایگاه شهردار تکمیل شود تا بتوانید جایگاه تصمیم و اجرا را به دست بیاورید". در همین راستا صبح روز انتخاب شهردار، حکم معاونت نظارت شورا را برای یکی از اعضا صادر کردند. این رفتار بسیار عجیب بود و چهره زشت سوداگری برای معامله رأی را نشان می‌داد.

از نگاهی هنرمندانه می‌توان با بازسازی قصه ر‌أی‌گیری تله‌فیلمی جذاب و عبرت‌آموز به دست داد و یا رمانی خواندنی نوشت. رایزنی، گفت‌‌و‌گو، اشاره‌، یادداشت، جملات کوتاه تأثیر‌گذار و غیره و فضای تلاش 31 نفر برای هدایت آرا به نقطه مشخص از ظرفیت تصویری برخوردار است. به هر حال اصل بر این است و‌ عقل اجتماعی هم می‌گوید که هر کسی رأی آورده است با او همکاری کنیم که موارد لازم‌الاجرا متوقف نشود و کار پیش برود. البته در حین انتخاب رئیس شورا جهت‌گیری‌های فکری و جریانی دخالت دارد که بی‌ربط هم نیست زیرا شورای شهر و شهرداری شعبه‌ای از انقلاب اسلامی هستند و هرچقدر بتوانیم این مراکز را به اصول انقلاب و گفتمان انقلاب اسلامی نزدیک کنیم امور بهتر پیش‌ می‌رود و هرچه از آن‌ها فاصله بگیریم مانند دوره کرباسچی و حجاریان و غیره نظام دچار خسارت می‌شود.

انتخابات که انجام شد همه درصدد این بودند که فارغ از فشارهای جریانی بیرون از شورا بتوانند کار را با رئیس شورا، هیئت رئیسه و شهردار منتخب پیش ببرند. تصمیم‌‌های مهمی هم گرفته شد که تصویب برنامه 5ساله دوم شهرداری تهران از آن جمله بود. برش یک‌ساله 93 از آن برنامه هم بسیار مهم، وقت‌گیر و مؤثرتر بود. بر خودمان تکلیف می‌‌دانستیم که هرگاه مصاحبه‌ای انجام می‌شد شرایط را متعادل نشان دهیم که شهروندان دغدغه‌ای از این جهت نداشته باشند،‌ سعی می‌کردیم برخی انتقادها را در جلسات خصوصی و غیرعلنی مطرح کنیم تا خیلی انعکاس بیرونی نداشته باشد.

گاهی اوقات مطرح شدن مسائل می‌‌توانست ما را به هم نزدیک کند و گاهی هم نزدیکی به هم امکان‌پذیر نبود، به‌عنوان مثال بنا را بر این گذاشتیم که بحث‌های‌مان اقناعی و عقلایی باشد و موضوعاتی که مربوط به خدمت به مردم است، مسائل سیاسی بر آن حاکم نشود. البته من مخالف این هستم که گفته شود اصلاً مسائل سیاسی در شورای شهر نباید مطرح شود؛ این‌طور نیست. اگر ما شورای شهر و شهرداری را شعبه‌‌ای از انقلاب می‌دانیم حتماً آن تأکیداتی که مقام معظم رهبری در امور سیاسی، فرهنگی و اقتصادی دارند باید در اولویت باشد و باید شهرداری و شورای شهر به آن‌ها توجه کنند. به همان میزان که ترافیک، آلودگی هوا، پسماند و غیره مهم است فرهنگ، اخلاق، اعتماد به نظام و امنیت و حقوق شهروندی هم مهم است، فراموش نباید کرد جریانی با 18 تیر 78 و جریان فتنه 88 قانون، امنیت و حقوق شهروندی را به‌ویژه در تهران زیر پا گذاشتند.

* شورای شهر و شهرداری نباید در حد یک حزب سیاسی تنزل پیدا کنند

آنچه مذموم محسوب می‌شود و باید از آن پرهیز کرد اموری است که مزاحمت دارد، جنس کارهای شورای شهر و شهرداری از جنس کارهای سیاسی روزمره احزاب و گروه‌ها نیست و نباید به آن پرداخته شود اما باید در جهتی که مردم از آن آگاه باشند، مدیریت شهر، اداره امور در راستای انقلاب اسلامی و اندیشه مقام معظم رهبری حرکت کند. توجه به سیره انقلابی امام، مقام معظم رهبری و اصل دانستن گفتمان رهبری نسبت به دیگر گفتمان‌‌ها و ضدگفتمان‌های حزبی و جریانی راه‌حل مثبت برای متمرکز شدن نیروهای فرهنگی و اجتماعی بر نقطه مشخص گفتمان رهبری است. شورای شهر و شهرداری نباید در حد یک حزب سیاسی تنزل پیدا کنند در غیر این صورت بردار گفتمان‌های حاشیه‌ای و گفتمان‌‌های متعارض و متناقض انرژی جامعه را رو به سستی می‌برد و هیچ شورایی نمی‌تواند خروجی مثبت داشته باشد‌.

تسنیم : یکی از اتفاق‌هایی که در دوره اخیر افتاده فشارهای بیرونی به بعضی از اعضا بوده است در حالی که برخی از اعضا صاحب مناصب حساسند اما کسی به آن توجه نمی‌کند ولی می‌بینیم درباره آقای رضازاده چه فشارهایی ایجاد می‌کنند. این دوره نوع و جنس فشارهایی که به اعضا وارد شد خیلی متفاوت بود، می‌شود در این باره کمی توضیح بدهید؟

* در انتخابات هیئت رئیسه پروژه منفعل سازی به کار گرفته شد و طیفی از تمجید تا تهدید، اصولگرایان را در بر گرفت

شاکری : درست است؛ همان شیوه‌ای که برای رأی‌آوری در طول انقلاب تجربه کردیم، در شورا به‌طور فشرده‌تر برقرار بود. در انتخابات هیئت رئیسه پروژه منفعل‌سازی به کار گرفته شد و طیفی از تمجید تا تهدید، اصولگرایان را در بر گرفت. از یک رشوه کلامی گرفته تا تهدید جدی عضوی از شورا برای از دست دادن جایگاه اجتماعی‌. در تمجید کردن مشاهده می‌شد که در جلسات با آب و تاب اسم فردی را می‌آورند، حتی به‌نوعی جایگاه علمی و هنری فرد را با الفاظی خاص بیان می‌کردند و حتی پیشنهاد داده می‌شد: "ما نایب‌رئیسی را در صورتی که رأیتان با ما باشد برای شما مقرر کردیم" یا این‌: "فلان نمایندگی را از شورا برای شما پیشنهاد می‌کنیم".

در بیان تهدیدها نیز گفته می‌شد: "اگر رأیتان با ما نباشد فلان پست را از شما می‌گیریم" یا مثلاً: "اگر این همراهی نباشد اشکالاتی که شهردار دارد یا مسائلی را که می‌تواند برایش مشکل ایجاد کند، مطرح می‌کنیم". یعنی سر و ته طیف اصولگرایان را از تمجید تا تهدید در بر می‌گرفت، البته مصادیق متنوعی در این جهات وجود دارد اما فکر می‌کنم آنچه رأی دوستان را شکل داد و در این جهت منسجم کرد علاقمندی به اصل انقلاب است. ما زمانی که بحث می‌کنیم می‌گوییم که باید 3 خصوصیت را همیشه داشته باشیم، نخست این‌که نباید بگذاریم به اعتقادمان که گفتمان انقلاب و رهبری است خدشه وارد شود،‌ دوم این‌که اهل استدلال باشیم و سوم این‌که نسبت به هم مهربان باشیم.

این سه عنصر کارایی زیادی دارد و در این صورت وجود انتقاد احتمالی بین اعضا هم باعث نمی‌شود انسجام بین دوستان از بین برود. به این ترتیب اقداماتی که پشت‌پرده‌ انجام شد، اثر نکرد و نتیجه انتخابات هیئت رئیسه برای طرف مقابل هم غیرمترقبه بود زیرا در مصاحبه‌ها گفته بودند که 18 رأی دارند، در مقابل 13 رأی را نتوانستند بیش‌تر کسب کنند و آقای چمران حائز 18 رأی شد.

البته کنار همه اتفاقاتی که رخ داد موضوعات طنزی مانند تصادف آقای صابری هم مطرح شد و روز رأی‌گیری انتخابات هیئت رئیسه آقای دوستی گفت این تصادف عمدی بوده است، خیلی از این مسئله تعجب کردیم اما در نهایت آقایان حافظی و کاشانی، صابری را از بیمارستان به شورای شهر آوردند. بنده از صابری درباره ماجرای تصادف پرسیدم و وی عمدی بودن تصادف را تکذیب کرد و گفت که با آقای استیلی داخل ماشین بودند، استیلی رانندگی می‌کرد که سگی جلوی ماشین می‌آید و با ترمز ناگهانی سر صابری به شیشه برخورد می‌کند و راهی بیمارستان می‌شود.

یکی دیگر از اتفاق‌ها این است که روز رأی‌گیری با دفن والده آقای قناعتی عضو کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر مصادف شد. وی از دوستانی بود که رأیش با ما بود؛‌ مطابق قانون فرد نمی‌تواند رأیش را وکالت دهد و باید خودش رأی را در صندوق می‌انداخت، بنابراین به‌توصیه آقای مسجدجامعی، آقای دنیامالی رفت تا آقای قناعتی را بیاورد. قناعتی گفته بود اخباری دارد که نمی‌تواند آن‌ها را بیان کند، "اما اگر زیر تابوت مادرم هم باشم می‌آیم و رأیم را می‌دهم" که واقعاً همین‌طور هم شد.

تسنیم : ماجرای استفساریه چه بود؟

شاکری : طبق ماده 14 قانون مصوب مجلس مدت دو سال برای ریاست شورا تعیین شده اما مجلس در ماده 16 الحاقی مدت یک سال فعالیت را برای هیئت رئیسه مطرح کرده است. قاعدتاً قانون جدید قانون سابق را ملغی می‌کند و همان‌طور هم که در تفسیر آن بحث شد، معلوم شد که ماده 16 که به فعالیت یک‌ساله هیئت رئیسه اشاره دارد در گذشته اجرا می‌شده و به این ترتیب پاسخش به اشکال کننده داده شد و بر همین اساس هم انتخابات برگزار شد.

*‌ بیش‌فعالی برخی از اصلاح‌طلبان شورای شهر به مسجدجامعی لطمه وارد کرد

تسنیم : انسجامی بین اعضای اصولگرا ایجاد شد که توانستند ترکیب جدید را به وجود بیاورند اما چرا بین اصلا‌ح‌طلبان این شرایط حاکم نبود؟

شاکری : نکته‌ای که اهمیت دارد این است که جنس شورای شهر و کار شهرداری از نوع خدمت به مردم، دفاع از جان، مال، آبرو، امنیت و حقوق شهروندی مردم است ولی در تأثیرپذیری از جناح‌‌ها باید نکته‌ای را توجه کرد؛ به‌عقیده بنده بین دوستان اصلاح‌طلب شاید یکی دو عضو بیش‌فعال وجود داشته باشد که برای دیگران و شورای شهر مسئله ایجاد می‌کنند که این رفتارها اولین لطمه را به آقای مسجدجامعی می‌زند‌، یعنی بیش‌فعال بودن آنها کاری می‌کند که دیگران را در معرض مسائل حاد قرار می‌دهد، به‌عنوان مثال تصور کنید بعد از دیدار اعضای شورای شهر با مقام معظم رهبری که مسائل بسیار خوبی هم مطرح شد، آتش‌سوزی در خیابان جمهوری رخ داد و یک عضو شورا موضوع استعفای شهردار را مطرح کرد. این رفتار و اقدام یک نوع بیش‌فعالی است که آن زمان همه را هم شگفت‌زده کرده بود و آنچه مطرح کرد باعث ایجاد آشفتگی شد. از این دست کارها و رفتارها از سوی برخی دوستان شورا مطرح می‌شود که دیگران را به زحمت می‌‌اندازد. شورا با داشتن گزارش‌های فنی و همه‌جانبه می‌‌توانست تصمیم منطقی بگیرد ولی یک‌باره در سراشیبی استعفای شهردار گرفتار شد که در نهایت هم با بیش از 200 ساعت جلسات کارشناسی شورا به این نتیجه نرسید که باید شهردار استعفا دهد، چرا باید یک عضو با کلامی نابه‌جا این‌گونه مجموعه‌ای را دچار آشفتگی کند‌.

حلقه‌های بیرون شورا نیز فشارهایی وارد می‌کنند اما اتفاقات دیگری از این دست باز هم افتاده است، به‌عنوان مثال فکر کنید در شهر به این بزرگی که مسائل مختلفی مانند آلودگی هوا و ترافیک در آن وجود دارد کشته شدن و آسیب دیدن افراد بر اثر تصادف و آلودگی هوا عجیب نیست، در آلودگی هوای تهران آمار جان باختن افراد قابل ملاحظه است و تعداد کسانی که در تصادفات رانندگی جان خود را از دست می‌‌دهند کم نیست اما اگر قرار باشد مدل قضاوت صحیحی برای این قضایا نداشته باشیم دائم باید عزاخانه‌ای در شورای شهر ایجاد کنیم و خبرهای تلخ از این دست را پوشش دهیم.

*‌ عملکرد اصلاح‌طلب‌ها رأی افراد مستقل‌ را به‌سمت اصولگراها هدایت کرد

بنابراین به نظر می‌رسد برخی اعضای شورا علاقه‌مند هستند که جلسات شورای شهر را با یک نوع خبرهای هیجانی رو‌به‌رو کنند که منطق تحقیق و بررسی عقلانی از دست برود،‌ به‌عقیده بنده این موضوع رئیس شورا را هم تحت تأثیر آثار منفی خود قرار می‌داد، البته در این میان رئیس شورا یا باید با این افراد برخورد می‌کرد که این کار صورت نگرفت، یا باید آن‌ها را همراهی می‌کرد که در نهایت خودش هم از این موضوع متضرر شد. بنابراین مجموع این اتفاق‌ها و رفتارها باعث شد برخی از افراد که در رأی مستقل‌تر بودند، از اصلاح‌طلب‌ها جدا و به‌سمت اصولگراها هدایت شوند.

در عین حال برخی از انتقادهای نابه‌جا باعث شکست اصلاح‌طلب‌ها شد؛ مدیریت کلان‌شهری مانند تهران کار سختی است بنابراین اشکال‌هایی هم به وجود می‌آید اما رفتار منطقی این است که اشکال‌ها را علت‌یابی و با عمل کردن به وظیفه نمایندگی، با شیوه تذکر و سؤال درصدد رفع آن برآییم اما اگر بی‌فاصله و بدون انجام مراحل نظارت و تحقیق آن را رسانه‌ای کنیم دیگر نمی‌توان جلوی موج آن را گرفت و یک نوع سیاه‌نمایی رخ می‌دهد. معنای این حرف این نیست که ما تخلفات را نباید ببینیم بلکه به این معناست که نباید سیاه‌نمایی کنیم. من قبول دارم شورای شهر هنوز به شیوه اطمینان آوری در اعمال نظارت همه‌جانبه و ذی‌حسابی در رفتار مالی شهرداری دست پیدا نکرده است و آن از نقاط ضعف شوراست.

به‌اعتقاد من اصولگرای واقعی کسی است که هم در رفاقت و هم در انتقاد سازنده به مجریان جدی باشد که بتواند به جریان اجرا کمک کند. مشابه این رفتارها در جریان طرح تکریم زنان نیز رخ داد؛ بنده می‌دیدم که برخی اصلاح‌طلبان با تعابیر «تفکیک زباله» یا «تفکر داعش» به کار گرفته از سوی دوستانشان در قضاوت نسبت به این طرح همراهی نداشتند. رفتارهای بیش‌‌‌فعال اندکی از آنان‌، تأثیر خود را در انتخاب هیئت رئیسه گذاشت.

* گرد آمدن زیر پرچم انقلاب اسلامی،‌ اندیشه امام و رهبری،‌ رمز تداوم انسجام اصولگرایان

تسنیم : انسجام موجود بین اصولگراها را چطور می‌توان حفظ کرد؟

شاکری : همین مدلی که در شورای شهر برای اصولگرایان وجود دارد می‌تواند در کل کشور هم اتفاق بیفتد، اگر ما پرچم انقلاب اسلامی،‌ اندیشه امام و گفتمان رهبری را به دست بگیریم، همه گرد آن جمع شویم، در حساب کشیدن از هم جدی و در محبت کردن هم جدی باشیم فکر می‌کنم که انسجام رخ می‌دهد و تداوم خواهد داشت. ما گاهی به‌جای اینکه پرچم گفتمان انقلاب اسلامی را به دست بگیریم پرچم سلیقه و گروه خودمان را به دست می‌گیریم و فکر می‌کنیم که ما باید مرکز همه تغییرات باشیم و دیگران به دور ما بگردند. این خطایی است که چه اصولگرایان و چه اصلاح طلبان آن را مرتکب شوند و حتماً به بی‌راهه می‌روند. پرچمی که همه باید دور آن جمع شویم گفتمان انقلاب است. همچنین نوع برخورد ما نیز باید اقناعی و عقلایی باشد و به یکدیگر محبت داشته باشیم تا اگر منطق ما نتوانست طرف مقابل را قانع کند، محبت ما بتواند آن را در مقابل اندیشه ما همراه سازد.کلام گران‌سنگی از حضرت امیر(ع) می‌تواند راهنمای ما در صراط مستقیم انقلاب اسلامی باشد، فرمودند: «دوستان سه کس‌اند: دوست تو، دوست دوست تو و دشمن دشمن تو و دشمنانت سه کس‌: دشمن تو، دوست دشمن تو و دشمن دوست تو».

منبع: تسنیم

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت