حفظ کوه بهرآسمان، دغدغهای اجتماعی
اگر در موضوع محیط زیست ایران یک نکتهی مثبت وجود داشته باشد(!) این است که مسایل زیستمحیطی، دیگر به یک دغدغهی اجتماعی بدل شده است. گروههای بزرگی از مردم، و صدها سازمان مردمنهاد (غیردولتی)، در برابر طرحهای بیملاحظهی ساختمانسازی، راهسازی، و معدنکاری میایستند و گاه حتی موفق میشوند که جلوی طرحهای عمرانی ناپایدار را بگیرند. در یکی دو سال گذشته، مردم چند روستا در پای "کوه شاه" کرمان با همراهی گروههای کوهنورد و طبیعتدوستان دیگر، توانستهاند طرح برداشت سنگ آهن را در این کوهستان متوقف کنند. اینک، کارزاری مشابه در منطقهی کوه بهرآسمان در جریان است...
امروزه از هر کس دربارهی مشکل محیط زیست ایران بپرسیم، حتما به دو موضوع کمبود آب و آلودگی هوا به گرد و غبار اشاره میکند. دو موضوعی که جدا از چالشهایی مانند آسیب دیدن تنوع زیستی و فرسایش خاک، که شاید مسالههایی مربوط به آینده تلقی شوند، به شکلی محسوس سلامت همین نسل امروزهی انسان را به خطر انداخته است. به بیان دیگر، در ارزشگذاری روی محیطهایی مانند کوهستانها که تامینکنندهی آب هستند، نیازی به بحثهای پیچیده دربارهی ویژگیهای این زیستبومها و جایگاه آنها در حفاظت از گونههای گیاهی و جانوری، و بیان مسایل علمی دیگر نیست؛ قضیه بسیار ساده و روشن است!
ایران روی "کمربند خشک" زمین قرار گرفته و میانگین بارندگی آن یکسوم یا یکچهارم میانگین جهانی، و میزان تبخیر در این کشور چند برابر بارندگی است. هر قطرهی آب در این سرزمین، گوهری گرانبها است و هر محیطی را که در آن آب تولید و نگهداری میشود، باید با تمام توان پاس بداریم. اگر کوهستانهای ایران نبودند، کشور ما چشماندازی پاک بیابانی داشت و در آن زندگی بسی کم رونقتر بود و از این همه رود و مرتع و جنگل و تنوع گونهها و باغ و کشت و حوزههای تمدنی خبری نبود.
استان کرمان را میتوان نمونهی کوچک و در خور مطالعهای از اقلیم کلی ایران دانست؛ فلاتی کم و بیش بلند با بارندگی کم و با کوهستانهایی که در بسیاری جاها تا حدود چهار هزار متر بلندی دارند. همهجا در این استان، روستاها و شهرها در سایهی کوهستان پدید آمدهاند: شهر کرمان در نزدیکی کوههای جوپار و پلوار، بم در نزدیکی کوهستان بارز، بافت در شمال کوه خبر، رفسنجان در شمال کوه سرچشمه، بردسیر در نزدیکهای کوهستان لالهزار و هزار ...، و جیرفت و ساردوییه و عنبرآباد در پاییندست کوه بهرآسمان. زندگی نیازمند آب است، و تمام رودهای دایمی و فصلی و سفرههای آب زیرزمینی استان، وابسته به آب روان از کوهستان هستند.
در دولت گذشته که تب معدنکاوی، در کنار بیاعتنایی به محیط زیست بالا گرفت و با دادن امتیازهای گوناگون تشویق هم شد، کوههای استان کرمان آماج حملهی معدنکاوان قرار گرفت. کوه بهرآسمان هم که یکی از سرچشمههای اصلی هلیلرود، رودخانهی اصلی جنوب شرق کشور است، از این موج بلا در امان نماند و مجوزهای بهرهبرداری از سنگ ساختمانی و حتی مس از این کوهستان صادر شد. این، در حالی است که اینگونه بهرهبرداریها آسیب جبران ناپذیر به منابع حیاتی آب، مراتع، دامپروری، و کشاورزی منطقه وارد میسازد. همچنین، معدنکاوی به علت از میان بردن پوشش گیاهی و تخریب بافت خاک سبب افزایش گرد و غبار و شیوع انواع بیماریها در منطقه میشود، به طوری که خانم جوادی هنگامی که رییس سازمان حفاظت محیط زیست بود، اشاره کرد که زیاد بودن بیماری ام اس (که درمان قطعی ندارد) در منطقهی سرچشمه میتواند به علت وجود معدن مس باشد.
"کارآفرین" بودن و ثروتآفرینی معدنکاری، بدون ارزشگذاری بر داراییهای زیستمحیطی و شغلهایی که در نتیجهی این فعالیت در آن منطقهی بسیار حساس از بین میرود، توجیهی مغالطهآمیز است. معدنکاران معمولا از منطقههایی دیگر میآیند و فقط شمار اندکی از کارگران ساده را از محل جذب میکنند و به همین دلیل، منفعت چندانی به جامعهی محلی نمیرسانند. به علاوه، رانتخواری و خارجسازی سرمایههای ملی از کشور و سوء استفادههای دیگر، در این گونه فعالیتها زیاد است که نمونهای از آن را در همین چند سال اخیر در بزرگترین معدن مس استان (بنا به گزارش کمیسیون اقتصادی مجلس، و قوهی قضاییه) دیدهایم.
در چند ماه گذشته، سازمان حفاظت محیط زیست، آب منطقهای استان، گروههای بزرگی از اهالی منطقه، و همهی فعالان محیط زیست مخالفت خود را با معدنکاری در منطقه اعلام کردهاند، اما ظاهرا شرکتهای معدنی قصد ندارند از منطقه عقبنشینی کنند. اما، کوه بهرآسمان برج آب ارزشمند استان کرمان است و نباید قربانی معدنکاری شود.
منبع: خبرآنلاین
دیدگاه تان را بنویسید