جامعه بی دروغ
شاید دروغ همزاد اجتماع و جوامع انسانی باشد.
فرهنگ ملت ها و در آثار متفاوت ادبی و اجتماعی مثل اشعار، نمایشنامه ها، فولکولر و ضرب المثل های تمام مردم جهان اثری از "دروغ" به چشم می خورد. با این وصف تصویر و تصور جامعه بی دروغ بی فروغ است! علی رغم نکوهش دروغ در تمام فرهنگها، گویی در همه موقعیت ها و شرایط نمی توان و نباید دروغ نگفت! که "دروغ مصلحت آمیز به از راست فتنه انگیز" است. پس دعای داریوش که تنها خداوند قادر است ما را از دروغ محفوظ دارد، یک رویا باقی می ماند. وقتی صحبت از دروغ و شدت و شیوع آن در جوامع مختلف می شود معمولاً مقایسه ای بین ما و غربی ها انجام می شود و نتیجه آنکه مردم ما نسبت به غربی ها بیشتر دروغ می گویند. صرف نظر از بررسی صحت و درستی این نکته به نظر می رسد دانستن چرایی دروغ گویی انسانها کلید این مشکل باشد. نظام اداری و مالی و نحوه مدیریت نیروی انسانی در جوامع تا حد زیادی در کنترل این عارضه اجتماعی موثر است. مثلاً غربی ها بیش و پیش از آنکه به دلیل "اخلاقی" از دروغ گویی دوری کنند به سبب "ترس" از عواقب سخت اجتماعی آن، به راست گویی مبادرت می کنند و البته به دلیل "تکرار"، این روند کم کم "عادت" شده و به "فرهنگ" تبدیل شده است. در این میان "منفعت" و "ترس" به عنوان دو نیروی بازدارنده و انگیزاننده مردم را ناچار به راست گویی می کند! اگر در این میان کسی دروغ بگوید مثلاً در مورد درآمد و مالیاتش، عذاب دارد. آنها "راست" می گویند چرا که منفعت شان ایجاب می کند و برخی مردم ما دروغ می گویند چون به نفعشان است. مثلاً بیش از 60% از خانوارها برای گرفتن یارانه اعلام می کنند کمتر از 600 هزار تومان درآمد دارند . بیش از 90% ثبت نام می کنند. نظام اداری کشور هم تمام قول و فعل خود را فراموش می کند و می گوید به همه ثبت نام کنندگان یارانه پرداخت می کند! خب معلوم است نتیجه چه می شود؛ بر شمار دروغگویان افزوده می شود. با این حال نمی توان گفت مردم به لحاظ اخلاقی دروغگو هستند. دروغ به عنوان یک رفتار اجتماعی کم کم رفتاری معمولی در عرف و آداب مردم می شود. بد نیست به دلایل دروغ گویی انسانها اشاره کنیم: 1. کمبود محبت و بی توجهی 2. ضعف شخصیت 3. ترس از بی آبرویی و عقوبت 4. لج بازی و دشمنی 5. منفعت طلبی 6. بی ایمانی 7. مشکلات اقتصادی 8. رهایی 9. کمک به خویشان و دوستان 10. مصلحت اندیشی اگر بتوان زمینه ایجاد همین دلایل را در مورد "راست گویی" آدم ها در جامعه فراهم کرد، دروغ گویی زدوده می شود. البته دروغ فقط به زبان و گفتار نیست. رفتارهای غیرکلامی مثل اشاره ای چشمی و حرکات بدن و نوشتار و تصویر و تبلیغ غیرواقعی نیز در زمره آن محسوب می شوند. از ورزشکاری که دوپینگ می کند تا مورخی که به منظور شهرت مطالب واهی می نویسد تا سیاستمداری که مطالب مهمی را نمی گوید و صنعتگری که کالای نامرغوب تولید می کند دروغگو پنداشته می شوند. البته دروغ "غیرارادی" هم که بدون خواست افراد گفته می شود در اجتماع کم نیست و دروغ به "خود" نیز که آثار بدتری دارد. اما چه باید کرد؟ البته کار سختی است ولی در جامعه پرهیز از سخت گیری و عدم درخواست خارج از توان افراد، رواج اخلاق خداترسی و کم کردن منافع دروغ می تواند کارساز باشد.
منبع: خبرآنلاین
دیدگاه تان را بنویسید