لطفا، سد داریان را متوقف کنید!

کد خبر: 336154
سرویس اجتماعی « فردا »:

به گفته‌ی عبدالمحمد زاهدی استاندار کردستان، کانی بل (که در زبان کردی به معنای "چشمه‌ی بل" است) و با آبگیری سد داریان غرق خواهد شد، می‌تواند آب آشامیدنی دو میلیون نفر را تامین کند. استاندار، به این دلیل و به خاطر اهمیت تاریخی فرهنگی و اجتماعی کانی بل، در نامه‌ای به وزیر نیرو خواستار توقف آب‌گیری سد داریان تا پیدا شدن راهی برای نجات قطعی چشمه شده است.

عملیات ساخت سد داریان، از سال 1388 بر روی رودخانه‌ی سیروان در منطقه‌ی اورامان استان کردستان آغاز شده است. کانی بل (که در زبان کردی به معنای "چشمه‌ی بل" است) و با آبگیری سد داریان غرق خواهد شد، در همین سال از سوی سازمان میراث فرهنگی به عنوان "اثر طبیعی ملی" اعلام شد! حتی، موضوع ثبت کانی بل به عنوان کوتاه‌ترین رودخانه‌ی جهان هم مطرح شد. البته، فقط این چشمه‌ی بسیار پر آب و زیبا و صاحب احترام در منطقه نیست که در زیر دریاچه‌ی سد غرق خواهد شد؛ حدود هزار هکتار جنگل و مرتع درجه‌ی یک، بخشی از روستای تاریخی هجیج (ثبت شده به عنوان "روستای نمونه‌ی گردشگری")، روستاهای تاریخی و سرسبز روار و نوین و سلین، تاسیسات آب معدنی و چند استخر پرورش ماهی هم نابود خواهند شد. همچنین، از آن‌جا که سد در منطقه‌ی حفاظت شده‌ی کوسالان و شاهو در دست ساخت است، آسیب جدی به یک‌پارچگی این منطقه، سرزندگی رودخانه، حیات گیاهی کنار رودخانه‌ای، و حیات وحش منطقه وارد خواهد شد. البته در مورد "حفاظت" منطقه، لازم به یادآوری است که اعلام این منطقه به عنوان حفاظت شده، در سال 1388 و توسط کمیسیون امور زیربنایی (جایگزین شورای عالی حفاظت محیط زیست، در دولت احمدی نژاد) بوده است، و به نظر می‌رسد که آن هم شبیه به اعلام کانی بل به عنوان اثر ملی، بیشتر در راستای علاقه‌ی دولت پیشین به "پیشرفت" های کمّیتی و روی کاغذ بوده است. چرا که در همان مصوبه‌ی اعلام منطقه به عنوان "حفاظت شده"، بر مجاز بودن اجرای طرح‌های مسکن و عملیات معدنی و نظامی و سد سازی و... اختیارات وزارت راه تاکید شده بود!

هزینه‌های اجتماعی سد

سد داریان، مانند بیشتر سدهای دیگر، موجب پدید آمدن نارضایتی محلی به علت بر هم خوردن ساختار اجتماعی منطقه، جابجا شدن صدها خانوار، افزایش بیکاری، افزایش اختلاف‌های قومی و منطقه‌ای، و تخریب خاطره‌های جمعی شده یا خواهد شد. نارضایتی محلی، از آن‌جا آغاز می‌شود که به چند صد خانوار می‌گویند خانه‌هایتان را ترک کنید، و پولی به ایشان داده می‌شود که با آن در حاشیه‌ی شهرها هم نمی‌توان آلونکی تهیه کرد؛ و می‌گویند باغ و مرتع و کشتزارهایتان را رها کنید، در حالی که آنان نسل اندر نسل به کار کشاورزی و دامپروری مشغول بوده‌اند (مجسم کنید که چنین رفتاری را با شما و من شهرنشین بکنند!). غرق شدن کانی‌بل که چشمه‌ای است با ویژگی‌های کم‌مانند، نشانه‌ای شگفت‌آور از خلقت، و به همین دلیل مورد احترام مردم، یک علت دیگر نارضایتی عمیق اهالی منطقه است. گویا حتی مقبره‌ی سید عبیدالله (کوسه هجیج) که گفته می‌شود برادر امام رضا‌ (ع) بوده و بسیار مورد احترام مردم محل است نیز به زیر آب خواهد رفت. ترک‌خوردگی بسیاری از خانه‌های هجیج به علت انفجارهای مربوط به سد سازی، از دیگر علت‌های نارضایتی محلی بوده است.

در طرح‌های مدیریت آب کردستان، نکته‌ی منفی این است که برای مدیران و نمایندگان و دانشگاهیان و سازمان‌های مردم‌نهاد استان، نقش بسیار کم‌رنگی دیده شده است، و در واقع اینان تاثیری در تصمیم‌سازی‌ها و تصمیم‌گیری‌ها ندارند. در طرح داریان نیز وضع همین گونه است، و موضوع انتقال آب به استان کرمانشاه می‌تواند تنش‌های سنتی موجود میان دو استان را بسیار بالاتر ببرد.

ارزش کانی بل

سد داریان، شش کیلومتر پایین‌تر از کانی بل در دست ساخت است و طول دریاچه‌ی آن به ده کیلومتر خواهد رسید. تراز آب‌نمای کانی بل 717 متر است و تراز نرمال سد، 826 متر خواهد بود؛ به این ترتیب، با آب‌گیری سد، چشمه‌ در زیر ستونی از آب به ارتفاع بیش از صد متر غرق خواهد شد. آب فراوان این چشمه‌ی بزرگ، با استانداردهای جهانی، دارای بهترین کیفیت برای آشامیدن است و به گفته‌ی عبدالمحمد زاهدی استاندار کردستان، می‌تواند آب آشامیدنی دو میلیون نفر را تامین کند. استاندار، به این دلیل و به خاطر اهمیت تاریخی فرهنگی و اجتماعی کانی بل، در نامه‌ای به وزیر نیرو خواستار توقف آب‌گیری سد داریان تا پیدا شدن راهی برای نجات قطعی چشمه شده است (ایرنا 18/1/93). اما کیاست امیریان، مدیر عامل شرکت آب منطقه‌ای کرمانشاه گفته است که گمان نمی‌کند خواسته‌ی استاندار کردستان، اجرا نشدن سد داریان باشد... با ساخت سد داریان، آب چشمه بل از دسترس خارج نمی‌شود بلکه با آب رودخانه در هم می‌آمیزد (کرد پرس 21/1/). این سخن، یک مغالطه‌ی آشکار است، چرا که در هم آمیختن آب چشمه با آب رودخانه (اگر اصلا صورت گیرد) به معنای نابود سازی یک حجم بسیار بالای آب با کیفیت، و آلودن آن با آب پشت سد است که برای مصرف آشامیدنی باید دوباره تصفیه شود.

هزینه‌های فرصت

کانی بل یک چشمه‌ی کارستی است، همچنان که کل کوه‌های منطقه کارستی هستند. همین ویژگی، به اضافه‌ی وجود چندین گسل بزرگ و کوچک در ساختگاه سد و محل دریاچه‌ی آن، و همچنین رانشی بودن جناح‌های دره، اصولا آب‌گیر بودن دریاچه را زیر سوال برده است. گروهی از مشاوران سد، امکان فرار آب از درزها و گسل‌های منطقه را بسیار بالا دانسته و ساخت سد را دست‌کم در محل کنونی، فاقد توجیه ارزیابی کرده‌اند. این کارشناسان بر این نظر بوده‌اند که اگر ساخت سد ضروری بود، می‌بایست این کار در حدود هفتصد متر بالاتر از کانی بل صورت می‌گرفت که دارای سازندهای محکم‌تر و مناسب‌تر است. اما، موضوع اصلی این است که آیا در محاسبه‌ی توجیه اقتصادی و اجتماعی این سد، "هزینه‌ی فرصت"ها یعنی هزینه‌ی ناشی از به کار نگرفتن بودجه‌ی سد در امور دیگر (مثلا: سرمایه‌گذاری برای ارتقای بازده آب مصرفی در منطقه، برای حفظ و معرفی میراث فرهنگی منطقه و جذب گردشگر، برای صادرات آب بسته‌بندی شده به خارج از کشور، برای آموزش و پرورش) هم در نظر گرفته شده است؟ بودجه‌ی در نظر گرفته شده برای ساخت سد داریان، 450 میلیارد تومان بوده است (پیش از ریزش سیصد درصدی ارزش ریال در برابر ارزهای خارجی در سال 91) که تقریبا معادل 450 میلیون دلار می‌شود. با این پول می‌توان برای بیش از بیست هزار تن فرصت شغلی فراهم کرد (سرمایه‌گذاری برای هر شغل: حدود بیست هزار دلار)، یا می‌توان با سپرده‌گذاری آن در بانک، فقط از محل سود سپرده، برای حدود هشت هزار نفر ماهانه یک میلیون تومان مقرری همیشگی تعیین کرد.

هزینه‌ی زیست‌محیطی

آیا هزینه‌ی نابودی (یا هزینه‌ی بازسازی) دست‌کم هزار هکتار جنگل و مرتع، صدها هکتار باغ میوه و کشتزار، و ده‌ها چشمه را که به درستی شناسایی نشده‌، در نظر گرفته‌اند؟ هزینه‌ی نابود شدن یا آسیب دیدن تنوع زیستی دره‌ی سیروان در کجای محاسبه‌ها دیده شده است؟ در این دره‌ی تنگ و عمیق و در کنار چشمه‌های آن، گیاهان آبی و کنار آبزی خاصی می‌رویند که جزو سرمایه‌های ژنتیکی کشور به شمار می‌روند. علاوه بر تنوع گیاهی، تنوع جانوری منطقه هم با جدا شدن دو سوی دره (دو ناحیه‌ی کوسالان و شاهو) که زیستگاه‌ها را "جزیره‌ای" می‌کند، و با عمیق شدن آب در پشت دریاچه که دما و شرایط زیستی رودخانه را به کلی تغییر می‌دهد، نیز سخت آسیب خواهد دید. هم اینک در بالادست سد داریان، سدهای قشلاق و سلیمان شاه و گاران و تونل انتقال آب گاوشان در دست بهره‌برداری، و سدهای آزاد و هیروی و ژاوه در دست اجرا، و سد بلبر و چند طرح انتقال آب دیگر هم در دست مطالعه هستند. با این شمار سد، که با "اثر انباشتی" خود موجب دگرگونی کل سامانه‌ی رود می‌شود، سد داریان، تیر خلاص این زیست‌بوم خواهد بود. در همین جا، لازم به یادآوری است که دلسوزان این مرز و بوم باید از امروز که عملیات اجرایی سد بلبر آغاز نشده، به بررسی و نقد اترات زیست‌محیطی و اجتماعی آن بپردازند.

به نظر می‌رسد که در مورد سد داریان نیز همچون بیشتر سدهای دیگر، ابتدا تصمیم گرفته شده که سد در فلان نقطه ساخته شود و سپس انواع توجیه‌های لازم، از جمله توجیه زیست‌محیطی، برای آن فراهم شده است، چرا که کارفرما و مجریان طرح با وجود مخالفت‌های بسیاری که از سوی کارشناسان دانشگاهی و از سوی مردم محل و سازمان‌های مردم‌نهاد صورت گرفت، حتی حاضر نشدند که ساختگاه سد را چند صد متر بالاتر یا پایین‌تر ببرند.

مساله‌ی آب‌های مرزی

همان‌گونه که کم کردن آب ورودی از رود هیرمند به ایران موجب فاجعه‌ی زیست‌محیطی- اجتماعی خشک شدن هامون شد که گریبان هر دو کشور ایران و افغانستان را گرفته، یا طرح ساخت سد سلما بر روی هریرود در افغانستان، احتمال بی فایده شدن "سد دوستی" در ایران و بروز کم آبی در شمال خراسان را پیش آورده، کم کردن یا قطع آب ورودی از رودخانه‌ی سیروان به عراق هم تاثیر بسیار منفی بر رابطه‌ی کشور ما با عراق که یکی از بزرگ‌ترین شریکان تجاری ایران است، خواهد داشت و این قطعا زیان‌های اقتصادی هنگفت در پی خواهد داشت. و البته کم شدن آب ورودی سیروان به عراق می‌تواند سبب کم آب شدن دجله و در نهایت کم آب شدن شط‌العرب (اروند رود) هم بشود که برای ما نیز خسارت‌بار خواهد بود.

منطق اقتصادی، مرام صلح‌دوستی، سیاست خارجی اصولی، و آینده‌نگری محیط زیستی حکم می‌کند که به جای سیاست "مهار آب‌های مرزی" که وزارت نیرو بر آن تاکید دارد، سیاست گفتگو با کشورهای همسایه، مبادله‌ی امتیاز در ازای اجازه دادن به ورود آب، و قایل شدن حقابه‌های زیست محیطی (متناسب با آورد رودخانه‌های هر کشور) برای بخش‌های پایین‌دستی رودها، و مصب‌ها و تالاب‌ها در پیش گرفته شود. در این مورد، میدان دادن به سازمان‌های غیردولتی محیط زیستی برای گفتگو و همکاری‌های بین‌المللی می‌تواند بسیار کارساز باشد.

طرح‌های تخیلی- هزینه‌بر "نجات" کانی بل

امروز که موضوع نجات کانی بل به درستی (اگرچه دیرهنگام) از سوی استاندار یعنی از سوی دولت هم مطرح شده، ممکن است شرکت‌های سد ساز و پیمانکاران طرح‌های انتقال آب، مانند مورد "نجات دریاچه‌ی اورمیه" با انواع پیشنهادهای ابداعی از راه برسند. تا همین امروز هم تا جایی که ما خبر داریم، یک طرح از سوی پیمانکاری خارجی پیشنهاد شده که مطابق آن، یک برج صد متری بتونی روی دهانه‌ی چشمه ساخته شود تا آب آن به روی دریاچه‌ی سد هدایت شود! طرح دیگری که ظاهرا مورد موافقت دست اندر کاران ساخت سد قرار گرفته و عملیاتی شده بود، کندن تونل در بالادست چشمه، برای رسیدن به رگه‌ی آب و انتقال آن به نقطه‌ای دیگر بوده است. در این کار بی‌نتیجه هم صدها میلیون تومان هزینه شده است.

منطقی‌ترین کار این است که ادامه‌ی کار ساخت سد متوقف شود (جلوی ضرر را هرجا بگیریم، منفعت است) و در فضایی آزاد، با اطلاعات کاملی که از مطالعات و ارزیابی‌های سد در اختیار همگان قرار خواهد گرفت، و در فرصتی کافی، یک ارزیابی تحلیلی جدید از سوی مشاوران مستقل و سازمان‌های مردم‌نهاد در مورد سد داریان صورت گیرد.

منبع: خبرآنلاین

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت