خانواده؛ در معرض سونامی‌های خطرات

کد خبر: 333265
سرویس اجتماعی « فردا »:

هشدارهای یک جامعه‌شناس، یک آسیب‌شناس و یک مددکار اجتماعی درباره آسیب‌های اجتماعی در وضعیت موجود.

در چند ماهی که از شروع کار دولت جدید می‌گذرد، هشدارهایی از سوی وزیر کشور و ستاد مبارزه با مواد مخدر درباره آسیب های شیوع بیش از پیش اعتیاد برای جامعه و خانواده داده شده، جلساتی با گروه‌های مختلف مانند هنرمندان،‌مداحان، ورزشکاران و ... برگزار شده و بر پیشگیری و البته توجه به خانواده های معتادان تاکید شده است. کارشناسان اجتماعی در عین حال که معتقدند این توجه مفید است اما می‌گویند کافی نیست، ضمن این که اینگونه شفاف‌سازی‌ها باید درباره سایر آسیب‌های اجتماعی هم باشد در غیراینصورت باید منتظر عواقب و عوارض این بی‌توجهی‌ها بود.

دکتر سعید معیدفر جامعه‌شناس، سیدحسن موسوی‌چلک رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران و دکتر مجید ابهری آسیب‌شناس و رفتارشناس اجتماعی با حضور در کافه‌خبر به بررسی وضعیت آسیب‌های اجتماعی در کشورمان پرداختند.

در ادامه، مشروح میزگرد این سه عضو وبلاگ نخبگان خبرآنلاین را بخوانید.

در میزگردی که درباره آسیب‌های اجتماعی بعد از انتخاب آقای روحانی به عنوان رییس دولت یازدهم برگزار شد، به این اشاره کردید که در کشور ما آسیب‌ها مانند آشغال‌هایی زیر فرش پنهان شده‌اند. حالا با روی کار آمدن دولت جدید، شاید زود باشد که بپرسیم آنها از بین رفته‌اند یا نه، اما به نظر شما تا حدودی دیده شده‌ و از زیر فرش بیرون آمده‌اند یا همچنان پنهان می‌شوند؟

معیدفر : این مثال را به این منظور زدم که بگویم در دوره‌های قبل، دولتمردها سعی می‌کردند آسیب‌های اجتماعی را نادیده بگیرند،‌ آمار خوبی ارائه کنند و بگویند هیچ مشکلی نیست. در این انتخابات، دو اتفاق افتاده که از گذشته متفاوت است. انتخاباتی که انجام شد تا حدی غیرقابل انتظار بود، با این که جریان اجتماعی قبل از انتخابات راه نیفتاد اما تا حدی این انتخابات طوری بود که ذهن افراد جامعه را نسبت به انتظاراتشان تعدیل کرد. فضای روانی پیش از آن شدید بود و به نظر می‌رسید که هیچ راه چاره‌ای نیست ولی با این انتخابات امیدی در دل مردم ایجاد شد که صبر کنند. این موضوع درمان کوتاه‌مدتی برای بعضی از آسیب‌ها و مسائل اجتماعی بود. ما در حوزه اجتماعی میگوییم باید دو چیز کنار هم قرار بگیرد یکی واقعیتهای روی زمین و دیگری ذهنیت. قبل از انتخابات واقعیتها و ذهنیت هر دو در یک شیب تند حرکت میکردند، بعد از انتخابات واقعیتها شیب خودش را حفظ کرده ولی سطح انتظارات شیبش در حال کم شدن است و مردم امیدواری‌هایی پیدا کردند که وضعشان بهتر شود. در واقع جامعه، مشکلات روی زمینش را به تعویق انداخته است و به همین دلیل ضریب بعضی از مشکلات کمتر شده است. در عین حال این هم قابل مشاهده است که برای طبقات غیرمرفه و نیازمند جامعه اتفاق خاصی در وضعیتشان رخ نداده است.

موسوی‌چلک : وقتی تغییری انجام می‌شود، واکنش‌های مختلفی اتفاق می‌افتد. تغییری که در فضای کشور هنگام انتخابات ریاست جمهوری انجام شد، همراه با امید بود و همه تصور می‌کردند با آمدن این تغییر فضای اجتماعی بازتر خواهد شد. آقای روحانی از نشاط اجتماعی و پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی حرف می‌زند، برنامه آقای ربیعی به عنوان وزیر تعاون، کار و رفاه شامل موضوعات اجتماعی می‌شود، وقتی این ادبیات و برنامه‌ها مطرح می‌شود طبیعی است که امیدوار شویم. اما دولت دو مرحله را بعد از انتخابات طی کرد. مرحله اول تعیین مدیران اجتماعی بود که به نظر من خیلی قوی عمل نکرد و ما تغییر محسوسی که یک فرد قوی و سرآمد در حوزه اجتماعی وارد حیطه مدیریتی مسائل اجتماعی شده باشد نمی‌بینیم به همین دلیل تغییری هم در حیطه اجتماعی نمی‌بینیم. مرحله دوم بحث انرژی هسته‌ای بود که مقداری فضا را تلطیف کرد و بعد از آن دو بار رییس‌جمهور با مردم حرف زد، هیچ تفاوتی بین صحبت‌های او و روسای جمهور قبلی در حوزه اجتماعی نبود چون نه آنها راجع به حوزه اجتماعی حرف زدند و نه ایشان.

ایراد کار کجاست که روسای جمهور قبلی هم به این موضوع نپرداختند و جدا از زمان دولت آقای هاشمی که فرصتی برای مطرح کردن چنین مواردی نبود، آقای خاتمی و حتی احمدی‌نژاد که جسارت‌هایی نشان داد هم در این حوزه‌ها وارد نشدند؟

موسوی‌چلک : فکر می‌کنم ایراد کار اینجاست که ما هنوز به اهمیت حوزه‌های اجتماعی در ایجاد امنیت اجتماعی پایدار پی نبرده‌ایم. مشکل اینجاست که همیشه می‌خواهیم حوزه اجتماعی حاشیه مباحثمان باشد و به همین دلیل ساختار برنامه‌ریزی‌ها مبتنی بر توجه به این حوزه نیست. آقای روحانی هم شعارهایی داد اما بودجه سال 93 هم مبنای اقتصادی و عمرانی دارد و تفاوتی بین بودجه 92 و 93 به چشم نمی‌خورد آن هم به این دلیل که تیم و اطرافیان آقای روحانی اقتصادی هستند و یک مشاور قوی در زمینه اجتماعی در کنار ایشان به چشم نمی‌خورد.

اما آقای رحمانی فضلی به عنوان وزیر کشور در حوزه‌های اجتماعی وارد شده‌اند.

موسوی‌چلک : بله ایشان راهکار ایجاد امنیت را در مقابله نمیداند بلکه در پیشگیری میداند و این که مردم مسئولیت‌پذیر شوند و لازمه‌اش شفاف بودن است. ایشان در جمع ورزشکاران فیلمی را پخش کرد که جرات زیادی می‌خواست و شجاعت‌هایی دارد و در حال باز کردن فضاست. آقای رحمانی فضلی، توجه به این حوزه دغدغه‌اش است. اما اگر تنها ایشان بیاید بگوید اعتیاد وجود دارد و از ما جلوتر است و باید فکری برای آن کنیم و در نهایت اتفاقی که باید در حوزه سیاستگذاری در ایران نیفتد فایده‌ای ندارد. مواد مخدر به دلیل درآمد بالایی که دارد، الان سومین یا چهارمین تجارت در دنیاست و با توجه به این که بزرگترین تولیدکنندگانش در ایران هستند، یکی از ارزان‌ترین راه‌هایش حمل از طریق ایران است. ما با رویکردهای مقابله‌ای نمی‌توانیم اعتیاد را مدیریت کنیم و عوارض گسترش اعتیاد را خواهیم داشت. مرزها را که ببندیم، حتی مسیر ترانزیت را تغییر دهیم، با مواد مخدر صنعتی که ساخته می‌شود چه کار کنیم؟ راهش این است که راه را باز کنیم برای پیشگیری در این حوزه. شاید اگر هرکس دیگری غیر از وزیر کشور در این حوزه وارد میشد با چالش مواجه میشد اما ایشان به عنوان وزیر کشور و دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر میتواند وارد این عرصه شود. این یک فرصت برای حوزه اجتماعی است اما اگر فقط به این همایشها خلاصه شود فایده ندارد و باید به فعالیتهای اجرایی تبدیل شود. این یک فرصت است اما رحمانی فضلی تنهاست و این تفکر هنوز در بدنه سیاستگذاری جاری نشده است. هنوز خیلی راه هست تا به جایی برسیم که مسائل اجتماعی دغدغه همه بشود.

ابهری : مشکل اینجاست که ما امور اجتماعی را فرزندخوانده نظام دولتی ایران می‌دانیم. برای ورزشی مانند فوتبال که سرمایه‌گذاری‌های زیادی هم برایش می‌شود، برنامه‌ پربیننده‌ای به نام 90 گذاشته می‌شود اما یک برنامه مانند آن برای مسائل خانوادگی و خانواده‌ها یا آسیب‌ها ساخته نمی‌شود. تلویزیون باید برنامه 90 اجتماعی درست کند برای پیشگیری، آموزش، اطلاع‌رسانی و مقابله. با همایش و مقاله و سخنرانی از آسیب‌های اجتماعی پیشگیری نمی‌شود.

هیچکدام از دولت‌ها فرصتی برای حل آسیب‌ها ایجاد نکردند؟

موسوی‌چلک : من هیچ وابستگی به هیچکدام از دولتها ندارم اما باید بگویم ما در دولت احمدی‌نژاد، برای کار کردن آزادی عمل بیشتری از بعضی دوره‌های دیگر داشتیم. در دولت جدید هنوز نمی‌توان نظر داد و باید صبر کنیم حداقل یک سال بگذرد اما در دولت آقای احمدی‌نژاد به عنوان مثال نخستین سامانه بانک اطلاعات آسیب‌های اجتماعی راه‌اندازی شد در حالی که ما این کار را در دولت آقای خاتمی نمی‌توانستیم انجام دهیم.

چرا نمی‌توانستید؟

موسوی‌چلک : در دولت آقای احمدی‌نژاد با ما به عنوان مدیران میانی کاری نداشتند و هر جا به حمایت نیاز داشتیم انجام دادند. آزادی عمل در آن زمان برای ما برای کار کردن بیشتر بود به ویژه از سال 86 تا سالهای 89 و 90. سند آسیب‌های اجتماعی در تمام استان‌ها اجرا شد، اورژانس اجتماعی، پایگاه خدمات، بانک اطلاعات، توجه به رشته‌های آسیب‌های اجتماعی در دانشگاه‌ها و چندین مورد دیگر در آن فضا بود که اجرایی شدند. در دولت جدید مشکلی که داریم این است که آدم‌های اقتصادی مدعی وارد حوزه اجتماعی شده‌اند در حالی که توانمندی مدیریت حوزه اجتماعی را ندارند و ادامه این شرایط حوزه اجتماعی را زمین‌گیر می‌کند.

معیدفر : باید این مساله را ارگانیک ببینیم. من وقتی آمار پرونده‌های آسیب‌ها و مشکلات اجتماعی را مقایسه می‌کنم بین آمار سال‌های 85 تا 91، پرونده‌ها از آمارهای وخیم حکایت می‌کنند. به عنوان مثال میزان قتل در این فاصله چهارده برابر شده است، پرونده‌های نزاع و درگیری 27 برابر شد. اینها نشان می‌دهد که احتمالا دو اتفاق افتاده است، این که به دلیل سیاست‌های غلط زیرساختی این آمارهای جرایم در حال افزایش است ضمن این که باید دید برای این آسیب‌ها چه کارهایی انجام داده‌ایم و چقدر آنها را کنترل کرده‌ایم. مشکل الان ما در ارتباط با مساله آُسیب‌ها این است که قضیه را کاملا دولتی نمی‌بینند و از طرف دیگر می‌ترسند چنین آماری را گزارش کنند چون این آمارها را به خودشان می‌گیرند. البته باید هم به خودشان بگیرند چون جامعه را از کار انداخته و نگذاشته‌اند جامعه‌ای باشد که خودش می‌تواند روی پای خودش بایستد و برای مواجهه با آسیب‌ها و در حوزه‌های اقتصادی و سایر حوزه‌ها خودش فعال باشد.

موسوی‌چلک : در کشور ما روند رشد آسیب‌های اجتماعی به هیچ دولتی محدود نمی‌شود. ما از دوران سازندگی اصلا این بخش را فراموش کرده‌ایم و در یک مقطعی بروز و ظهور پیدا می‌کند و مشهودتر می‌شود. اگر در سال اول دولت آقای احمدی‌نژاد آمار طلاق بالا می‌رود همه چیز به آن دولت برمیگردد؟ طبیعتا اینطور نیست. ما در حوزه اجتماعی روندی را در ایران داریم که در تمام دولت‌ها بی‌توجهی به حوزه اجتماعی بوده و اگر هم گاهی حرکتی انجام می‌شده و دولت وارد می‌شده وقتی بوده که گزارشی در رسانه‌ها منتشر شده و موجی ایجاد می‌شده است. وقتی سیاست اجتماعی مدون و ابلاغی نداریم یعنی نمی‌دانیم کجا می‌رویم. یک مسئول می‌گوید طرح امنیت اجتماعی اجرا می‌شود و یکی دیگر می‌گوید اجرا نمی‌شود. تنها زمانی که در کشور ما روند رشد آسیب‌های اجتماعی کند بود سال‌های 76 و 77 بود که به زیر 10 رسیده بود و 7 و پنج درصد بود. آن هم به دلیل نشاطی بود که در فضای سیاسی ایران ایجاد شده بود و دوباره بعد از آن روند رو به رشد آسیب‌های اجتماعی را شاهدیم.

ابهری : یک مثلث باعث شده است در تمام دوره‌ها آسیب‌های اجتماعی به اینجا برسد. یکی از آنها سیاست‌زدگی است. نهادهای مرتبط با امور اجتماعی شده‌اند سکوی پرتاب سیاسی. سیاست‌زدگی ارکان نهادهای فعال در امور اجتماعی را می‌گیرد. دومین مورد مخفی‌کاری است. ما چند نفر آسیب‌شناس هستیم که نسبت به مسائل مختلف هشدار می‌دهیم و هیچ نهاد و مسئولی با مردم درباره این مسائل شفاف حرف نمی‌زند. یک روز گفتیم اجازه بدهید بیاییم در تلویزیون درباره ایدز حرف بزنیم، اجازه ندادند و گفتند اشاعه فحشاست، الان می‌گویند بیایید حرف بزنید که دیگر خیلی دیر است. کمرنگ شدن نقش مردم هم مساله دیگری است که به این مشکلات دامن زده است. در تمام این سال‌ها عزاداری و جشن و اداره مساجد و تمام مراسم دولتی شده است در حالی که ایران باسابقه‌ترین ان‌جی‌اوها را در دنیا دارد؛ هیات‌های مذهبی، صندوق‌های قرض‌الحسنه و بسیاری از موارد دیگر ان‌جی‌اوهای غیردولتی بودند.

چه اتفاقی افتاده که در حالی که مردم قبلا خودشان وظایفی را در اجتماع انجام می‌دادند، حالا همه چیز به دولت سپرده‌ شده و نتیجه هم افزایش آسیب‌های اجتماعی شده است؟

معیدفر : این کاری است که خود دولت انجام داده و جامعه را از کار انداخته است. الان مشکلات عظیمی که به سمت خانواده می‌رود و سونامی که خانواده را در معرض خطر قرار داده است مثل طلاق، قتل‌های خانوادگی و مسائلی از این قبیل به این دلیل است که در کشور ما یک نهاد اجتماعی پذیرفته شده به نام خانواده و هیچ نهاد اجتماعی دیگری را حاضر نیستند قبول کنند در نتیجه اگر یک روز این خانواده توسط طایفه، خویشاوندان بزرگترها و ... مورد حمایت بود الان دیگر آن حمایتها را ندارد، تمام فشارهای جامعه را دارد و دچار مشکل می‌شود. ما الان دیگر نمی‌توانیم طایفه و قبیله داشته باشیم اما می‌توانیم اجازه دهیم خود مردم دور هم جمع شوند و در حوزه آسیب‌های اجتماعی کاری انجام دهند.

موسوی‌چلک : در گذشته نظارت اجتماعی نانوشته توسط مردم وجود داشت، در کوچه و محله احساس امنیت وجود داشت و مردم مسئولیت‌پذیر بودند و حمایت اجتماعی انجام می‌دادند ولی الان حتی در آسانسور یک آپارتمان هم به سختی احساس امنیت وجود دارد. در امور اجتماعی دولت‌ها فقط باید تسهیلگر باشند در حالی که دولت ما مجری شده است. گستردگی و پیچیدگی و تنوع مسائل اجتماعی به قدری زیاد است که هیچ دولتی نمی‌تواند به تنهایی در این بخش موفق باشد.

ابهری : الان مردم در پیشگیری اصلا به حساب نمی‌آیند. ما 22 نهاد و سازمان پیشگیری‌کننده داریم و میلیاردها تومان هم بودجه دارند اما وضعیت این شده است. الان 80 درصد ترک اعتیاد بر عهده بخش خصوصی است و من نمی‌دانم بهزیستی چکار می‌کند بعد معاون بهزیستی می‌گوید ما توان مقابله با کمپ‌های غیرمجاز را نداریم. اگر ندارید پس کاملا کار را رها کنید و بودجه هم نگیرید تا مردم آن را درست کنند. مردم کنار گذاشته شدند و خانواده‌ها محو شدند تا این که نقش نهادهای مدنی کمرنگ شد و دچار یک بی‌تفاوتی مدنی شده‌ایم که زایشگر بی‌سامانی اجتماعی شده است و انواع آسیب‌های اجتماعی را شاهدیم. امور اجتماعی ما دست افراد متخصص نیست و اگر دست آنها بود الان وضعیت به این شکل نبود.

پس تاکیدی که برای بهتر شدن وضعیت آسیب‌ها دارید این است که به نهادهای مردمی مجال عمل بیشتری داده شود؟

موسوی‌چلک : ما چهار مرحله را در بخش غیردولتی در ایران داریم. یکی مربوط به زمان قبل از آقای خاتمی بود که عملا تشکل‌های غیردولتی در بخش اجتماعی خیلی مجالی برای کار نداشتند و خیلی تاثیرگذار نبودند، دوره دوم زمان آقای خاتمی بود که رشد گسترده تشکل‌های دولتی را شاهد بودیم و باعث شد در دوره بعدی نگاه به آنها نگاه امنیتی باشد، الان هم یک مقدار به این سمت می‌رویم که تشکل‌ها فعالتر باشند اما تشکلهای مردمی را می‌خواهند که رویکرد دولتی داشته باشند و در چنبره خودشان باشند در حالی که تشکل دولتی باید استقلال داشته باشد و به دولت‌ها نیازمند نباشد. الان فضا برای تشکل‌های دولتی بازتر از قبل شده است ولی من درباره استمرار این روند به ویژه در حوزه آسیب‌ها نگرانم. درباره آسیب اجتماعی مانند اعتیاد این مشکل کمتر وجود دارد اما آیا درباره حوزه‌هایی مانند خشونت جنسی، کودک‌آزاری، روسپی‌گری و فرار از خانه هم این اجازه‌ها داده می‌شود؟ تشکل‌های دولتی نمی‌آیند بگویند روسپی‌گری وجود دارد و سن آن کاهش یا افزایش پیدا کرده است. چه کسی باید این هشدارها را بدهد جز تشکل‌های غیردولتی؟ اما الان تشکل‌های غیردولتی که در این بخش‌ها هشدار بدهند را نداریم.

معیدفر : در دوره آقای روحانی نسبت به نهادهای مدنی بیشتر احساس خطر می‌شود چون نگرانی وجود دارد که نوعی خطر و تهدید ایجاد شود اما در دوره آقای احمدی‌نژاد به قدری فضا امنیتی بود که آنها اصلا نمی‌توانستند خطر محسوب شوند. کشور ما باید تکلیفش را مشخص کند که می‌خواهد به نهاد اجتماعی دیگری هم فکر کند یا احساس می‌کند آنها تهدیدند. نگاهی که به سازمان‌های مردم‌نهاد و جمعیت‌های مختلف می‌شود اشتباه است و باید اصلاح شود.

اقتصاد چقدر موثر است؟ می‌شود امیدوار باشیم که دولت کارهایی برای بهبود وضعیت اقتصادی انجام دهد و به تبع آن آسیب‌های اجتماعی هم کاهش پیدا کند؟

معیدفر : باید به آسیب‌ها از دو زاویه نگاه کنیم. یکی زمینه‌ها و شرایطی که آسیب‌زا هستند و مورد دیگر این که برای ایجاد روند کاهنده چه کاری می‌شود کرد. دو سه دهه است که جامعه ما به دلیل مداخله‌های اشتباه، در حال تقویت زمینه‌های آسیب‌های اجتماعی هستیم بنابراین با سونامی آسیب‌های اجتماعی که در حال ورود به خانه است و این حریم امن را هم تهدید می‌کند مواجهیم. برای برطرف کردن این زمینه‌ها باز هم باید دید یک مداخله دولتی می‌خواهد صورت بگیرد یا نه. اگر صرفا مداخله دولتی باشد، مشکلات را حل نمی‌کند. اگر دولت‌ها سیاست‌هایشان را عوض نکنند و حیات را به جامعه برنگردانند، چه در اقتصاد و تولید چه در فرهنگ و چه در اجتماع، باز هم کاری انجام نمی‌شود. باید کاری کرد جامعه توانمند شود و وارد چرخه اقتصادی اجتماعی و فرهنگی شود. درباره آسیب‌هایی که ایجاد شده است هم باید استراتژی داشته باشیم. تا زمانی که مسئولان نگویند مردم، نخبگان و افراد جامعه، بیایید با همکاری هم مشکلات را حل کنیم مشکلات پابرجا هستند. جامعه ما وفادار است، نخبگان ما وارد عرصه می‌شوند و در صورت این که احساس زنده بودن کنند، وارد عرصه می‌شوند و مشکلات رفته‌رفته کم می‌شود. مثلا درباره این که گفته می‌شود داوطلبانه نیایید یارانه بگیرید، اول باید زمینه‌های اعتماد اجتماعی به وجود بیاید، مردم باید احساس کنند با یک مساله ملی مواجهند و احساس کنند از الان تک تک آنها نقش دارند و اگر عقب نشینی کنند، همه در شکستن کشتی کشور نقش دارند. اگر این اعتماد وجود داشته باشد مسلما همکاری خواهند کرد ولی در غیر این صورت فقط درخواست می‌شود و هیچ همکاری اتفاق نمی‌افتد و فقط یک امید واهی وجود خواهد داشت که مشکلات از بین می‌رود.

ابهری : یکی از عواملی که باعث افزایش آسیب‌های اجتماعی شد اقتصاد است به عنوان مثال اختلاس‌ها باعث ایجاد اضطراب اجتماعی می‌شود. اما به نظر من کمرنگ شدن ارزش‌های اخلاقی و معنوی در جامعه از مسائل اقتصادی پررنگ‌تر است. پلیس‌های درونی جامعه را به طرف بی‌خیالی برده‌ایم و امر به معروف فراموش شده است. وقتی روزه‌ایم، با این که آب و آبمیوه وجود دارد اما آن را نمی‌خوریم اما اگر یک روز ما را اجبار کنند آب نخوریم و خواسته و باور خودمان نباشد،‌ از هر فرصتی استفاده می‌کنیم که آب بخوریم. شیطان‌پرستی و عرفان‌های اقتصادی که ربطی به اقتصاد ندارد. مگر اعتیاد در بین جامعه مرفه وجود ندارد؟ مساله اینجاست که باید برویم به طرف بازگشت به سبک زندگی ایرانی اسلامی خودمان. سال 1368 مقام معظم رهبری به موضوع مهندسی فرهنگی و ناهنجاری‌های فرهنگی اشاره کردند، در سال 92 از وضعیت فرهنگی ابراز نگرانی کردند. وقتی این روند را مطالعه کنیم، اگر فرهیختگان ما به همین موازات حرکت می‌کردند ما الان بهترین نظریات اجتماعی را داشتیم اما افسوس که نخبگان ما خواب بودند. تغییر سبک زندگی که رهبر در نوروز 92 مطرح کردند، زیربنای بسیاری از آسیب‌های اجتماعی است. تغییر سبک زندگی باعث شده سرمایه، مشارکت و اعتماد اجتماعی کم شود.

موسوی‌چلک : اقتصاد هم نقش مهمی دارد اما مساله اینجاست که کسی که درگیر آسیب‌های ناشی از فضای مجازی می‌شود آیا الزاما فقیر است؟ در حوزه اعتیاد طبق آخرین پژوهشی که انجام شد چهار عامل مهم در اولویت هستند؛ لذت، کنجکاوی، تفریح و فرار از مشکلات روحی و اجتماعی. این چهار مورد یک پیام دارد و آن هم این است که افراد دنبال شادی هستند و هرچه مانع شادی شود، راه دیگری برای آن پیدا می‌شود.

شما به آسیب‌هایی در رابطه با لذت اشاره می‌کنید، اما درباره انواع خشونت و نزاع و قتل چطور؟

موسوی‌چلک : بخش مهمی از این مسائل تحت تاثیر همین آسیب‌هایی است که از لذت سرچشمه می‌گیرد. عوارض آن موارد می‌تواند نتیجه‌اش به این خشونت‌ها برسد به طوری که بر اساس بعضی از آمارها بیش از پنجاه درصد کودک‌آزاری و همسرآزاری ناشی از اعتیاد است. آمارها درباره قتل در سال 91 نشان داد قتل عمد کمتر از سال 90 بود ولی در حوزه خانواده از 30 درصد به 31 درصد رسید و هم شوهرکشی دیده می‌شد و هم زن‌کشی. در 20 درصد از این 31 درصد زنان مقتول واقع شده بودند که اعتیاد و مسائل اخلاقی تاثیرگذار بوده‌اند.

پیش‌بینی شما درباره وضعیت آسیب‌های اجتماعی در سال جدید چیست؟

معیدفر : پیش‌بینی من این است که این وضعیت شادی و امید که در مردم ایجاد شده است ادامه پیدا نخواهد کرد. سطوح مختلف جامعه الان منتظرند ببیند چه تغییری اتفاق می‌افتد، از طرفی میبینیم در سطح روابط بین‌الملل کارهایی شده و کمی از تنش‌ها کاسته شده، اما در حوزه داخلی اتفاق خاصی نیفتاده و در حوزه اجتماعی مسائل زیادی داریم و حتی بعضی از سخت‌گیری‌ها بیشتر شده است. به عنوان مثال در حوزه مطبوعات، قبل از انتخابات ما حرف‌هایمان را راحت‌تر می‌زدیم ولی امروز در خود مطبوعات نوعی خودسانسوری شدت گرفته است. البته یک دلیل آن هم این است که هنوز می‌خواهند امید را در بین مردم نگه دارند و کمک شود فضای اعتدالی ایجاد شود. اما این مساله هم هست که دولت خیلی فرصت ندارد چون ممکن است به سرعت این نشانه‌های امید از بین برود و در آن صورت مسلما بسیار وضعیت بدی ایجاد می‌شود چون مردم دیگر همین امیدی را هم که داشتند از دست می‌دهند. به نظر من همانطور که آقای رفسنجانی هم در صحبت‌هایشان اشاره کردند، دولت باید به سرعت به حوزه اجتماعی توجه کند و در حوزه اقتصادی هم کارهای جدی انجام دهد در غیر اینصورت اوضاع خارج از کنترل می‌شود چون مردم صبر خودشان را کرده‌اند.

ابهری : دولت تدبیر و امید، تدبیر جدی برای پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی داشته باشد و با نشاط اجتماعی امید را به دل مردم برگرداند تا سرمایه‌های اجتماعی به جایگاه خودشان برگردند و بتوانند با آسیب‌های اجتماعی مقابله کنند. در امور اجتماعی اصلاح‌طلب و اصولگرا نداریم. همه را باید وارد عرصه کرد و از تجارب نخبگان متخصص استفاده کرد تا از این وضعیت خارج شویم. اگر وعده‌های آقای روحانی تحقق پیدا نکند مردم دچار سرخوردگی مدنی می‌شوند و دیگر هیچ چیزی را باور نمی‌کنند. هنوز هم برای این که کاری انجام شود، دیر نشده اما اگر دولت تدبیر و امید هم بخواهد پیشگیری و مقابله را دولتی کند، در سال 93 باید شاهد باشیم که اعتیاد افزایش پیدا کند، روانگردان‌ها جایگزین هرویین و تریاک شوند، آمار خشونت‌های اجتماعی افزایش پیدا کند، خشونت‌های خانگی بیشتر شود، طلاق بیشتر از این شود و با افزایش عرفان‌های نوپدید و کاذب، افزایش جرایم رایانه‌ای، افزایش مواد روانگردان و هجوم شبکه‌های ماهواره‌ای به اخلاق خانواده مواجه باشیم.

موسوی‌چلک : وجه مشخصه آسیب‌های اجتماعی ما در سال جدید آسیب‌هایی است که شادی آنی داشته باشند. رصد آسیب‌ها در سال آینده به مراتب سخت‌تر از گذشته خواهد بود چون آسیب‌ها خانه را هدف گرفته‌اند. آسیب‌های اجتماعی آینده ما در حوزه مواد مخدر صنعتی شادی‌آور، روابط فرازناشویی و سکس، مشروبات الکلی و فضای مجازی است که لذت به همراه دارند. این آسیب‌ها به نحوی هم هستند که با قانون و بخشنامه درست نمی‌شوند، خانه را نشانه گرفته‌اند که در خانه آسیب‌ها ریشه‌دار و مزمن می‌شود که حل آن به مراتب سخت‌تر خواهد بود.

منبع: خبرآنلاین

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت