باشگاه خبرنگاران: یکی از مهمترین موضوعات جمعیتشناختی کشور که توجه روزافزونی را به خود جلب میکند، بحث سالخوردگی جمعیت است که جنبههای مختلف این پدیده مورد توجه محققان حوزههای مختلف قرار گرفته است و مقام معظم رهبری بارها در بیانات خود با هشدار در خصوص خطر کاهش جمعیت، بر لزوم تغییر سیاستهای جمعیتی کشور تاکید کردهاند؛ لذا اهمیت و ضرورت تغییر سیاستهای جمعیتی بر کسی پوشیده نیست و مسئولان امر باید در راستای این مهم گامهایی را بر میداشتند اما متاسفانه تا به امروز جز برخی اظهار نگرانیها و هشدار دادنهای پیاپی از سوی مسئولان، اقدام خاص دیگری دیده نشده است. حضرت امام خمینی(ره) در این باره فرمودهاند: "مملکت ایران باید 35 میلیون حالا میگویند جمعیت دارد. وسعتش آنقدر است که برای 150 میلیون تا 200 میلیون جمعیت کافی است، یعنی اگر 200 میلیون جمعیت داشته باشد، در ایران به رفاه زندگی میکنند (صحیفه نور، رهنمودهای امام خمینی، جلد 7، ص 393." مقام معظم رهبری "مدظلهالعالی" نیز در همین رابطه فرمودهاند: «ما کشور قدرتمندی هستیم، ما کشور دارا و توانایی هستیم، از لحاظ منابع، ما در رتبههای بالای جهانی هستیم. در بعضی
از منابع، رتبه اولیم، در ترکیب نفت و گاز، ما در دنیا اولیم، از همه کشورهایی که دارای نفت هستند یا دارای گاز هستند، مجموع نفت و گاز ما بیشتر است. از لحاظ منابع و معادن اساسی، کشور غنای بالا و فراوانی دارد، از لحاظ نیروی انسانی، ما هفتاد و پنج میلیون نفر جمعیت داریم، این جمعیت عامل خیلی مهمی است... من این را همینجا عرض بکنم، جمعیت جوان و با نشاط و تحصیل کرده و با سواد کشور، امروز یکی از عاملهای مهم پیشرفت کشور است، در همین آمارهایی که داده میشود نقش جوانهای تحصیل کرده و آگاه و پرنشاط و پرنیرو را میبینید ما باید در سیاست تحدید نسل تجدید نظر کنیم. سیاست تحدید نسل در یک برههای از مان درست بود، یک اهدافی هم برایش معین کردند، آن طوری که افراد متخصص و عالم و کارشناسان علمی این قسمت تحقیق و بررسی کردند و گزارش دادند، ما در سال 71 به همان مقاصدی که از تحدید نسل وجود داشت رسیدیم، از سال 71 به این طرف باید سیاست را تغییر میدادیم، خطا کردیم؛ ندادیم. امروز باید این خطا را جبران کنیم. کشور باید نگذارد که غلبه نسل جوان و نمای زیبای جوانی در کشور از بین برود. و این از بین خواهد رفت اگر به همین ترتیب پیش برویم. تا
چند سال دیگر نسل جوان ما کم خواهد شد -که امروز قاعده جمعیتی ما جوان است- و به تدریج دچار پیری خواهیم شد. بعد از گذشت چند سال، جمعیت کشور هم کاهش پیدا خواهد کرد؛ چو پیری جمعیت با کاهش زاد و ولد همراه است یک زمانی را مشخص کردند و به من نشان دادند که در آن زمان ما از جمعیت فعلیمان کمتر جمیت خواهیم داشت. اینها چیزهای خطرناکی است اینها را بایستی مسئولان کشور به جد نگاه کنند و دنبال کنند. در سیاست "تحدید نسل" حتما بایستی تجدید نظر شود و کار درستی باید انجام گیرد. این مسئله افزایش نسل و اینها جزو مباحث مهمی است که واقعا همه مسئولان کشور -نه فقط مسئولان اداری- روحانیو، کسانی که منبرهای تبلیغی دارند، باید در جامعه درباره آن فرهنگ سازی کنند از این حالتی که امروز وجود دارد - یک بچه، دو بچه - باید کشور را خارج کنند رقم صدوپنجاه میلیون و دویست میلیون را اول امام گفتند و درست هم هست ما باید به آن رقمها برسیم.» (بیانات در دیدار کارگزاران نظام) مسئله جمعیت کشور به قدری حائز اهمیت است که علما و مراجع عظام نیز در این زمینه ضمن هشدار به کاهش نسل شیعه، استفتائاتی را دادهاند. آیتالله مکارم شیرازی سوال: در وضعیت کنونی،
با توجه به سوءاستفاده مشرکان و مخالفان اهل بیت(ع) از طرح کنترل جمعیت، وظیفه دولتمردان و متدینین و.... به منظور تحکیم بنیان خانوادهها و حفظ بافت سیاسی و اجتماعی کشور امیرالمومنین(ع) چیست؟ پاسخ: در تمام مواردی که کنترل موالید سبب تغییر بافت جمعیت و ضربه زدن به مبانی مکتب اهل بیت(ع) میشود همه وظیفه دارند در حد توان خود جلوی این معضل را بگیرند. شعار غلط فرزند کمتر زندگی بهتر در اعماق دل جمعی نفوذ کرده که این مسئله دو عیب بزرگ برای مملکت دارد؛ یکی اینکه جمعیت قوس نزولی پیدا میکند که این خطرناک است و دیگر اینکه بر تعداد جمعیت جوانی که کارهای اصلی کشور بر دوش آنهاست کم میشود، در حالی که بارهای سنگین هر جامعهای بر دوش جوانان آن جامعه است و اگر جوانان جامعهای کم شود این جامعه آسیب پذیر است. آیتالله نوری همدانی عدهای از لحاظ این که جمعیت روی زمین به سرعت رو به افزایش میرود، چنین فکر میکنند که زمانی فرا خواهد رسید که مردم از جهات اقتصاد زندگی به مضیقه خواهند افتاد و زمین قدرت تغذیه و تامین لوازم زندگی بشر را نخواهد داشت و لذا مردم را به جلوگیری از افزایش نسل تشویق، بلکه وادار میکنند. به علاوه، متاسفانه
سقط جنین را یک عمل منطقی و مرجه جلوه میدهند. آیتالله سبحانی صاحبنظران میگویند اگر در این مملکت (ایران) رودخانهها سدبندی شود، زمینهای بایرآباد گردند، از تمام زمینهای زراعتی به خوبی استفاده شود، صید ماهی به صورت صحیح اداره گردد و سطح فکر مردم بالا برود، این مملکت قادر به اداره 150 میلیون نفر خواهد بود. کشور ایران هم اکنون دچار کمبود نیروی انسانی است. در همین سالهای اخیر، متجاوز از یک میلیون کارگر خارجی در نقاط مختلف کشور مشغول کار و بازار کار گرم و نیروی انسانی کمیاب بود. مع الوصف چگونه دم از کنترل ازدیاد جمعیت میزنیم، در حالی که نیاز مبرم به نیروی انسانی داریم؟..... بهتر نیست بودجهای که در راه کنترل جمعیت مصرف میشود، در راه فراهم ساختن وسایل زندگی خانوادههای فقیر مصرف گردد و به جای انسان کشی، به احیا انسانهای فقیر و بیدفاع بپردازیم؟ تحدید نسل نه کاری دینی و نه عقلایی است زیرا کشور ما ظرفیتها و منابع زیادی دارد که با مدیریت درست میتوانیم به کشوری قدرتمند تبدیل شویم. این جمعیت قبل از انقلاب 35 میلیون بود اکنون که بیش از دو برابر شده است باز هم ظرفیت بیشتر جمعیت را دارد و نباید تصور شود افزایش
جمعیت موجب بدبختی است اگر افزایش جمعیت موجب بدبختی بود باید چینیها فقیر و بدبخت بودند اما با مدیریت درست منابع به قدرت اقتصادی در دنیا تبدیل شدهاند. بدبینی به خداوند جایز نیست و در شرایط کنونی نیز محدود کردن نسل، خلاف شرع و گناه است. پزشکان نباید محدود کردن نسل را ترویج کنند. تحدید نسل نه کاری دینی و نه عقلایی است زیرا کشور ما ظرفیتها و منابع زیادی دارد که با مدیریت درست میتوانیم به کشوری قدرتمند تبدیل شویم. خانههای کم فرزند و بدون فرزند مثل زندان است و وجود فرزندان زیاد موجب شادابی خانه و خانواده است. خانهای که در آن فرزندان زیادی هستند محیط شادی دارد و اصالتهای خانوادگی آن بیشتر حفظ میشود. شعار "فرزند کمتر، زندگی بهتر" خلاف قرآن است و از یهود آمده و در مغز مسئولین قبلی بوده و پخش شده است. آیت الله صافی گلپایگانی در بسیاری از نقاط جمعیت شیعیان در اقلیت قرار گرفته است. این اتفاق در برخی از کشورهای اسلامی در حال وقوع است؛ باید به این مسئله حساس بود و اجازه نداد که جمعیت شیعیان و مسلمانان کاهش یابد؛ در صورتی که در بسیاری از کشورهای غیر مسلمان برای افزایش میزان تولد در هر خانواده جوایز و امتیازاتی
در نظر گرفته است... نیازمندی های جامعه براساس آمار مشخص می شود و اگر برخی از عوامل از تعادل خارج شود مضر خواهد بود، باید تلاش کنیم تا همه چیز در جامعه در حد تعادل باشد و اساس این امر آمار است. مسئله جمعیت، مسئله خاصی است و باید ملاحظات دقیقی صورت گیرد. رشد جمعیت در اسلام مورد ترغیب و تشویق قرار گرفته است و اگر جمعیت کاهش یابد سبب آسیب های جبران ناپذیری در جامعه می شود. سوال: در وضعیت کنونی، با توجه به سوء استفاده مشرکان و مخالفان اهل بیت (ع) از طرح کنترل جمعیت، وظیفه دولتمردان و متدینین و ... به منظور تحکیم بنیان خانواده ها و حفظ بافت سیاسی و اجتماعی کشور امیرالمومنین (ع) چیست؟ پاسخ: در اسلام و تعالیم سازنده آن که همه جوانب حیات بشر را شامل است، داشتن اولاد و فرزندان متعدد مورد تشویق و ترغیب است و تا حدی تاکید شده است که حضرت رسول اکرم (ص) به کثرت امت خود بر امم دیگر مباهاتی می فرماید؛ ثواب هایی کهدر تولید مثل و تربیت اولاد برایپ1در و مادر مقرر شده است، به قدری جالب و عظیم است که سزاوار نیست والدین با جلوگیری در بارداری، از این همه ثواب خود را محروم سازند و آن را کنترل نمایند. آیت الله خرازی کثرت اولاد
سبب افتخار پیامبر و تقویت مسلمانان است، همانطور که در روایات صحیح فراوان و مورد اتفاق، به این مطلب تصریح شده است. البته اگر وضعیت مسلمانان به صورتی باشد که جمعیت زیاد موجب اختلال در نظام جامعه و یا سبب به وجود آمدن مفاسد می شود، فراوانی فرزند، رجحان و برتری خود را از دست می دهد (رهبری، حسن، کاوشی نو در فقه اسلامی، شماره 33 و 34، ص 31) آیت الله محمدجواد فاضل لنکرانی قانونی که در سال 1372 به عنوان تنظیم و کنترل جمعیت تصویب کردند، بعد از گذشت 20 سال، چه آثار زیانباری را برای مجموعه امت اسلامی و کشور ما به بار آورده است که امیدواریم با توجه به آنچه که مقام معظم رهبری تذکر دادند، بررسی مجدد شود، انشاءالله مسئولان و نمایندگان محترم مجلس به نحو دقیق به این موضوع بپردازند. مومنی که می تواند از آنچه که خدا به او داده برای یک اولاد استفاده کند، با تدبیر می تواند برای تعداد بیشتری هم استفاده کند. تدبیر در معیشت که به معنای کم کردن اولاد نیست، بلکه معنای آن درست فکر کردن، درست خرج کردن و درست به دست آوردن نعمتهای الهی است... البته نباید از نظر دور داشت که این بحث دو جهت دارد؛ یک جهت آن، جهت فقهی است که فقیه می گوید
تکثیر اولاد مستحب است، اما جهت دیگری هم دارد و آن اینکه اگر مردی از همسر خود بخواهد اولاد زیاد به دنیا بیاورد و این موجب ضرر برای زن باشد و خدای ناکرده جان او از بین ببرد یا موجب تسری بیماری به اولاد خودش باشد، بدیهی است که دیگر استحباب ندارد. یا مثلا مردی بیمار است و پزشکان می گویند این بیماری به اولاد او هم سرایت می کند اینگونه امور هستند که متخصصین باید درباره آن اظهارنظر کنند. به نظر من میرسد این است که مسئولان وقت درمورد مسئله کنترل جمعیت تعجیل کردند. البته نباید از سیاستهایی هم که دشمنان ما طراحی و به نحوی وارد برنامهریزیهای کشور ما میکنند غافل شد. من نمیتوانم بگویم آن چه که تصویب شد بدون ارتباط با سیاستهای دشمنان ما بوده و به آنها ربطی نداشته است. آنها این مسئله را به نوعی در کشورهای اسلامی رواج دادند که موجش کشور ما را هم گرفت، ولی از این طرف قضیه هم، مسئولان ما به این نتیجه رسیده بودند که بین امکانات و کثرت نسل توازن نیست و باید آن را کنترل کنند، ولی آیا آنها به نتیجه صحیحی رسیدند؟ خیر، در همان زمان هم این باور صحیح نبوده است. اگر کنترل نسل انجام نشده بود، کشور ما چند درصد افزایش جمعیت
داشت؟ چند میلیون به جمعیت اضافه شده بود؟ اگر کشور ما که الان 75 میلیون است، 100 میلیون نفر بود، امکانات موجود ما پاسخگو نبود؟ یعنی ما واقعا نمی توانستیم برای آنها کاری کنیم؟ خود مسئولانی که از امکانات مطلع هستند، می گویند امکانات کشور تا دوبرابر جمعیت موجود را هم می تواند پاسخگو باشد. این امکانات در آن زمان هم بوده، ولی محاسبات دقیق انجام نشده بود... الان هم مسئولان باید با کمال شجاعت به مردم بگویند ما اشتباه کردیم. فرهنگ "فرزند کمتر، زندگی بهتر" یک فرهنگ غیر دینی و غیر انسانی است. این فرهنگ را که در مملکت نهادینه کردهاند، در قبال آن مسئولیت دارند و باید آن را حل کنند که البته با یک مصاحبه و چند مقاله نمیشود صدا و سیما باید در این زمینه نشستهایی را بگذارد، متخصصین بیایند و حرفهایشان را بزنند، فقها همین طور و مجلس شورای اسلامی واقعا باید با یک دید قوی وارد بررسی این مقوله شود. انقراض نسل مسلمان انقلابی و شیعه در ایران تا 80 سال آینده! در ادامه "خزعلی" بهعنوان عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز مانند مسئولان سایر نهادها به اعلام خطر و هشدار در ارتباط با کیفیت و کمیت جمعیت آتی کشور پرداخت اگر چه این شورا
مسئولیت اجرایی چندانی ندارد اما تغییر فضای فرهنگی و در واقع فرهنگسازی در خصوص لزوم افزایش زاد و ولد به اقداماتی بیش از این نیاز دارد به طوری که فعالیتهای فرهنگی در دورهای که سیاستهای کاهش جمعیت اجرا میشد، به حدی گسترده بود که به گفته وی حتی هنوز هم برخی جریانات از آن سیاستها دفاع میکنند. وی با اشاره به کاهش نرخ رشد جمعیت از سال 71 میگوید: جمعیت ایران طی سالهای آینده به 31 میلیون نفر میرسد که 47 درصد آن را سالمندان تشکیل میدهند. عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به سیاستهای افزایش جمعیت که از سال 1980 در کشورهای غربی اعمال شده است، میگوید: برنامههای حمایتی گسترده دولت از نهاد خانواده (جبران مالی مرخصی والدین، یارانه مهد کودکها ) تغییراتی را در جمعیت این کشورها بوجود آورده است، بطور مثال "گاتیردهازپوس" با بررسی نرخ باروری 22 کشور صنعتی در سالهای 1970 تا 1990 و در نظرگرفتن شاخصهای مرتبط با این سیاستها دریافت که بین افزایش نرخ باروری و بهکارگیری سیاستهای یارانهای مراکز مراقبتی کودکان رابطه مثبتی برقرار است و این موفقیت در خانوادههایی که پدر نیز با مرخصی در تربیت فرزند مشارکت داشته
چشمگیرتر است. "خزعلی" میافزاید: هماکنون 22 کشور صنعتی از سال 1970 سیاست افزایش جمعیت را دنبال میکنند اما هنوز با بحران اقتصادی که عامل آن را کاهش جمعیت میدانند، مواجه هستند و بعد از 42 سال سیاستهای تشویقی برای افزایش جمعیت، همچنان اروپا در بحران جمعیت به سر میبرد. وی ادامه میدهد: هنوز برخی دیدگاههای شبهروشنفکری در ایران بر سیاستهای چند دهه قبل در جهت کاهش جمعیت پافشاری میکنند و حاضر نیستند با سیاستهای اعمال شده در غرب و آهنگ بازگشت جامعه جهانی به سیاست افزایش جمعیت هماهنگ شوند، با توجه به آمار بینالمللی و داخلی و هشدار جمعیتشناسان از سال 71 مبنی بر اعلام خطر برای کاهش رشد جمعیت همچنان شاهد هستیم که جمعیت کشور در حال کاهش است به گونهای که در 80 سال آینده با جمعیت 31 میلیونی که 47 درصد آن پیر و سالمند هستند مواجه میشویم و این موضوع بهمعنای انقراض نسل مسلمان، انقلابی و شیعه در ایران اسلامی است. آنچه مسلم است، ادامه سیاستهای غلط تحدید نسل، از یک سو اقتصاد، قدرت سیاسی ـ ملی و استقلال ایران را تهدید خواهد کرد و از دیگر سو تغییر ساختار قومیتی، یکپارچگی و اتحاد ما را به مخاطره میاندازد و با
توجه به اینکه فضای فکری کشور تحت تاثیر فرهنگسازیهای گذشته به گونهایست که هنوز تمایل به داشتن یک یا حداکثر دو فرزند نزد خانوادهها نهادینه شده کار مسئولان کمی در این زمینه سخت مینماید و اهتمام بیشتر بخشهای مختلف دولت، مجلس، رسانهها و نهادهای فرهنگی را برای ورود جدی به این مقوله میطلبد.
دیدگاه تان را بنویسید