حيثيت كشور در گرو احياي درياچه اروميه
شيوه مديريتي كه فعلا بر بحران كشور حاكم است، شيوه انتظار ايجاد حادثه است كه بعد از آن برنامهريزي كنيم. مثلا همين بارش برف در شمال كشور. مگر هواشناسي نميتوانست اين برف را پيشبيني كند؟ حتي اگر يك اقدامي قبل از بارش برف انجام شده بود ميگفتيم مديريت صحيح انجام شده است. ما ميگوييم برف بايد بيايد، مردم با مشكل مواجه شوند بعد ستاد بحران تشكيل دهيم. مقابله، پيشگيري، برخورد علمي و كارشناسي كجا رفته است؟ اگر ادعا ميكنيم بايد كارشناسانه و علمي برخورد كنيم موضوع را از طريق علوم دانشگاهي، بررسي علمي و تخصصي پيش ببريم. اينكه كسي بگويد از ورود آبي كه از جاي ديگر ميآيد جلوگيري شود كارشناسي نيست و اينكه برفي كه آمد بتواند درياچه اروميه را نجات دهد غيرعقلايي است. درياچه اروميه چندين سالي ميشود كه از بين رفته است. از زماني كه بيتدبيري شد درخصوص حفر چاههاي غيرمجاز، ايجاد پل با سنگها. شايد قريب به 4 معدن سنگ وسط درياچه ريخته شد براي ايجاد يك پل. پلي كه غيرتخصصي و كارشناسي بود و الان ميبينيم كه ژئوفيزيك درياچه اروميه از بين رفته و تغيير پيدا كرده است. شما به نگاه و اهميت دولت به درياچه اروميه توجه كنيد. از دولت محترم توقع اين است كه نظر علمي داشته باشد. بودجهاي كه وزارت نيرو براي درياچه اروميه گذاشته است 20 ميليارد تومان است. با 20 ميليارد تومان ميشود چهكار كرد؟ ميتوان درياچه اروميه را نجات داد؟ يك نگاه بينالمللي به تالابهاي جهان بيندازيد كه آيا از بين رفتهاند يا خير و در چه كشوري اين اتفاق افتاده است؟ ميبينيم تمام دنيا توانستهاند تالابهاي خود را حفظ كنند. اين همه سفر ميرويم، يك گروه هم بفرستيم تحقيق كنيم تالابهاي بينالمللي چگونه حفظ شدهاند. آيا در آنجا مشكل كمآبي وجود نداشته؟ آيا خشكسالي در آنجا نبوده است؟ بوده اما مديريت شده است. بايد از تجربيات و توان علمي دنيا استفاده كنيم. با نشستن و اظهارنظر كه درياچه اروميه نجات پيدا نميكند. اين معضل، يك معضل منطقه، ايران و بينالمللي است پس بايد به آن اهميت دهيم. اهميتي كه ميدهيم در بودجه مشخص ميشود. وقتي براي يك پروژه و بحران به اين عظمت 20 ميليارد تومان در نظر ميگيريم مشخص است توجهي به آن نداريم. اولين آسيبها را مردم ميبينند. روستاهاي نزديك درياچه از بيآبي، از بينرفتن و فرسايش خاك و نمكآلود شدن همه زمينهاي كشاورزي رنج ميبرند. حتي پوست، زندگي، سلامت، امنيت رواني و جسمي آنها در خطر است. اگر توفان نمك را داشته باشيم سرايت ميكند به كل كشور. ميدانيد كه بادها از غرب به شرق كشور ميوزند. يك باد اساسي ميتواند همه نمكهاي درياچه اروميه را بياورد و به يك بلاي خانمانسوز تبديل شود. محيطزيست متولي اين موضوع است. البته آقاي رئيسجمهور با تدابير خوبي كه داشتند، رئيس اين كارگروه شدند و يكي از متخصصين كه درگير اين بحران بودند (آقاي كلانتري) را دبير اين كارگروه اعلام كردند. با توجه به پتانسيل موجود در مجلس و توان و همتي كه دولت دارد اين را بايد با نظر كارشناسي دانشگاه ادغام كرده و از اساتيد دانشگاه (چه داخلي و چه بينالمللي) در حوزه ژئوفيزيك و محيطزيست استفاده كنند تا بتوان اين خطر بينالمللي را مديريت كرد. بايد سوءمديريت را از بين ببريم و بحث چاههاي عميق دولتي و غيردولتي كه كنار درياچه اروميه است، سدهاي غيركارشناسي را درست كنيم. همچنين بايد گفت كه نتوانستيم آبراهههايي كه هست و منشأ نمكي دارد را اصلاح كنيم و پتانسيل سيال درياچه را با احداث پل از بين بردهايم. بنده متخصص محيطزيست نيستم اما مطالبي كه گفته شده اينها هست. تراز آب دریاچه ارومیه 80 درصد زیر سطح استاندارد است.ضایعهای که برای دریاچه ارومیه پیش آمده در عرض یک سال به وجود نیامده که با این بارشها حل شود. از برنامههایی که برای نجات دریاچه ارومیه میتوان به آنها اشاره کرد شناسایی چاههای غیرمجاز و همچنین بررسی سدهایی است که در مسیر رودخانههای مختوم به این دریاچه ساخته شده است. لذا نيازمند اين است كه موضوع را جدي بگيريم. احياي درياچه اروميه با حيثيت كشور گره خورده است.بنابراين بايد آن را حفظ كنيم. منبع: تهران امروز
دیدگاه تان را بنویسید