ایسنا: سهم زنان 15-19 سال ازدواج کرده (پیشرسی ازدواج) در سال 1390، 21.4 درصد بوده است. استان خراسان رضوی با 32.3 درصد بیشترین و استان ایلام با 12 درصد کمترین سهم را از پیشرسی ازدواج زنان داشته است. میانگین سن در اولین ازدواج کشور در بین مردان پس از روندی کاهش تا سال 1365 در دهه اخیر افزایش داشته و از 23.8 درصد در سال 1365 به 26.5 درصد در سال 1390 افزایش یافته است. در مقابل، میانگین سن ازدواج زنان همواره روندی افزایشی داشته و از 19 سال به رقم 23.5 درصد رسیده است. میانگین سن ازدواج بر اساس نتایج سرشماری 1390 در سطح استانهای کشور از الگوی متفاوتی تبعیت میکند. به عبارتی، استان ایلام بیشترین سن در اولین ازدواج برای مردان (28.7 درصد) و زنان (26.4 درصد) برخوردار است. کمترین میانگین سن ازدواج برای مردان به استان خراسان جنوبی (24.6 درصد) و برای زنان به استان یزد (21.9 درصد) اختصاص دارد. از سوی دیگر نسبت جنسی از 104 درسال 85 به 102 در سال 90 و بعد خانوار در سال 85 از 4.3 فرزند به 3.5 فرزند در سال 90 کاهش یافته است. حجم جمعیت فعال از نظر اقتصادی در بخش فعال از سال 85 تا سال 90 از 35.8 به 32.3 مورد کاهش یافته است؛
اما فرصتهای شغلی برای مردان به مراتب بیشتر از زنان بوده است و نرخ مشارکت اقتصادی کشور از سال 1385 تا سال 1390 روندی رو به کاستی داشته و از 40 درصد در سال 85 به 37 درصد در سال 90 رسیده و نرخ بیکاری کشور از حدود 11.3 در سال 85 به 12.3 درصد در سال 90 افزایش یافته است. نسبت سنی بر اساس نتایج سرشماری سال90، هر قدربه سالهای اخیر نزدیک میشویم از سهم جمعیت جوان کاسته شده و بر تعداد و نسبت سالخوردگان افزوده شده است. میانه سنی جمعیت در سال 2000 برای ایران 21.3 سال بود که پیشبینی میشود در سال 2050 به 34 سال افزایش یابد. علاوه بر آن تفاوت قابل ملاحظهای بین شاخصهای سالخوردگی زنان و مردان مشاهده میشود که مهمترین علت آن زنانه شدن جمعیت سالخورده است. نسبت وابستگی سالمندان در سرشماری سال 1390 با اندکی افزایش در هر دو جنس همراه بوده که در مقابل نسبت وابستگی کمسالان در هر دو جنس کاهش اساسی داشته است. نسبت وابستگی کمسالان در مردان (33.5 درصد) بالاتر از زنان (32.3) است، در حالی که نسبت وابستگی سالخوردگان زن (8.1) اندکی بالاتر از مردان (8.0) است که این مساله پیامد گذار در ساختار سنی ایران از جوانی به سالخوردگی را
نشان میدهد. مهاجرت مهاجرت پدیدههای جنس گزین است و در آن مردان حضور بیشتری دارند. بررسی علل مهاجرت نشان میدهد که زنان و مردان انگیزههای مهاجرتی متفاوتی دارند. زنان همانند مردان در فرآیند مهاجرت فعال نیستند و بیشتر نقش تبعی دارند، با این حال حدود یک سوم زنان به دلایلی غیر از تبعیت از خانوار مهاجرت کردهاند. علاوه بر اینها، نتایج سرشماری 1390 نشان داد که مردان و به ویژه زنان در فرآیند مهاجرت میتوانند نقشهای متفاوتی داشته باشند که داشتن هر کدام از آنها به یکسری تعیین کنندههای اجتماعی و جمعیتی بستگی دارد. آمارهای ارایه شده برگرفته از چکیده مقالات همایش تحلیل یافتههای سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1390 است.
دیدگاه تان را بنویسید