در کمیته اضطرار شرکت نمیکنم
بی نظمی و رعایت نکردن اصول رانندگی در خیابانهای تهران بی داد می کند. شاید شما هم بارها شنیده باشید کسی که مدتی خارج از کشور زندگی کرده،نمی تواند به خاطر همین مشکلات در خیابانهای تهران رانندگی کند.اما چرا چنین است و رانندگان ما برای یک مسافر یا زودتر رسیدن حاضرند تمام قوانین رانندگی را زیر پا بگذارند؟ سردار حسین رحیمی رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ معقتد است که همه که نه، اما بسیاری از رانندگان فرهنگ ترافیکی و رانندگی ندارد. او به سوالات ما پاسخ داد؛ از ترافیک همیشگی تا آلودگی و هوا و دوربین های چراغ قرمز .
مشروح این گفت وگو را می خوانید:
در گذشته معمولا از ساعت 9 تا 3 بعدازظهر ترافیک نداشتیم اما این روزها پیک ترافیک زیاد شده است. دلیل آن چیست؟
الان معمولا ۶:۳۰ تا ۸:۳۰ و در برخی مناطق تا ۹ پیک ترافیک صبحگاهی است و عصرها هم از ۴ تا ۸:۳۰ . چون در این ساعتها بیشترین تردد را مردم در خیابانها دارند و همه مدارس، سازمانها و دانشگاهها کارشان در یک زمان شروع و در یک ساعت هم تمام می شود .بحث توزیع ساعت کار برای رفت و آمد یکی از موضوعاتی است که ما هم پیسنهاد دادیم تا پیک ترافیک در ساعتهای مختلف توزیع شود؛ 6 تا 9 صبح را دادیم، اما 6 تا 8 صبح تصویب شد یعنی یک ساعت ترافیک فشرده شد.
اما شما می توانید ساعت کار سازمانها و مدارس دولتی را کنترل کنید برای اصناف چطور؟ چون به هرحال آنها بخش خصوصی هستند.
اتفاقا مشاغل آزاد کمتر در این ساعتها تردد دارند و اکثر آنها زمانی تردد می کنند که ساعت ترافیک کمتر باشد، چون اداری نیستند و مشکلی ندارند. این تراکم بیشتر به خاطر همزمانی شروع و خاتمه کار اداره های دولتی و مدارس است که باید توزیع شود. مشاغل آزاد و اصناف خیلی معضل ما نیستند و اگر زمان هم برای آنها تعیین کنیم تاثیری در کاهش پیک ترافیک ندارد.
تصور می کنید چه زمانی این پیک ترافیک ساماندهی شود؟
آنقدر حجم خودرو در تهران زیاد است که نمی توانیم زمان مشخصی را اعلام کنیم. به نظر من برای ساماندهی باید به دنبال راهکارهای دیگری مثل توسعه حمل و نقل عمومی و راه اندازی سرویس ادارات باشیم.
یعنی سرویس ادارهها اینقدر در کاهش بار ترافیک موثر است؟
بله، یک اتوبوس حداقل معادل 20 ماشین در خیابان است. وقتی یک اداره جای پارک 50 اتومبیل را دارد اما 300 کارمند ماشین می آوردند، 250 ماشین باید در اطراف اداره پارک کند و همین ترافیک در اطراف را موجب می شود. ترافیک تردد هم که جای خود دارد.
به دولت پیشنهاد راه اندازی این سرویس ها را دادید؟
سال قبل از طرف دولت و استانداری یک ابلاغیه به مراکز و سازمانهای دولتی ابلاغ و یک مهلت 60 روزه هم داده شد، اما تا امروز هیچ اتفاقی نیفتاده است. البته اکنون تعداد اندکی از اداره ها و سازمانها سرویس دارند. به نظر من برای خود مجموعه هم این سرویس ها خوب است، چون زمان ورود و خروج کارمندان در یک زمان است و این یک نظم را در مجموعه به وجود می آورد.
شما به حمل و نقل عمومی اشاره کردید، اما برخی به خاطر مشخص نبودن زمان حرکت آنها ناگزیرند که از وسیله شخصی استفاده کنند تا به موقع به محل کارشان برسند.
سرویس اداره ها همانطور که گفتم دیگر این مشکل را ندارد اما یکی دیگر از راهکارها هم این است که حمل و نقل عمومی را به گونه ای سامان دهیم تا برای کسی که قصد رفتن به سر کار یا برگشت را دارد، از لحاظ زمان و هزینه به صرفه باشد.
پیک ترافیک بیشتر به خاطر همزمانی شروع و خاتمه کار اداره های دولتی و مدارس است که باید توزیع شود. مشاغل آزاد و اصناف خیلی معضل ما نیستند و اگر زمان هم برای آنها تعیین کنیم تاثیری در کاهش پیک ترافیک ندارد.
اما الان به جز زمان حرکت اتوبوسها مشکل تردد آنها در خیابانها هم وجود دارد.
بله، زیرساخت حمل و نقل عمومی ما مشکل دارد، به جز خیابانهای اصلی امکان تردد برای اتوبوسها در سایر خیابانها به سختی وجود دارد و برای همین ما مجبور به استفاده از خط ویژه شدیم، متاسفانه اکنون حمل و نقلی که مستمر باشد و بدون مشکل زمان و فشار بتوانیم استفاده کنیم را نداریم.
تهران مشکل موتورسوارها هم دارد. چند وقت پیش رادیو اعلام کرد که حدود 7 میلیون موتورسوار در تهران تردد می کند. آنها را چگونه باید کنترل کنیم؟
الان بیش از ۴ و نیم میلیون موتور پلاک شده هستند. متاسفانه بسیاری از موتورسیکلت های ما ایمنی کافی ندارند و میزان آلایندگیشان هم زیاد است. الان به خاطر طرح ترافیک، زوج و فرد و گره های ترافیکی، میزان علاقه به استفاده از موتور زیاد شده است، اما خود موتورسواران هم به دنبال ایمنی موتورها نمی روند. موتورهای سه چرخ در خیلی از کشورهای دنیا استفاده می شود اما در کشور ما وجود ندارد، در حالیکه ایمنی بالایی دارد.
به جز ایمنی، برای کنترل این موتورسواران طرح ساماندهی اجرا شد، اما طرح برخورد با موتور سواران متخلف تداوم ندارد و ادامه پیدا نمی کند. چرا پلیس راهنمایی و رانندگی به دنبال یک راهکار جدی تری نیست؟
هیچ گاه ما طرح برخورد با موتورسواران یا بهتر بگویم ساماندهی موتورسواران را تعطیل نکردیم، تنها شکل آن را تغییر دادیم. ما دو موضوع آموزش و برخورد قانونی را از حدود 3 سال قبل دنبال می کنیم. در بحث آموزش، برای اولین بار 100 نفر را در آمفی تئاتر قرارگاه اصلی راهنمایی و رانندگی آموزش دادیم و کم کم این کار را در کل مناطق توسعه دادیم. اما بعد از مدتی گفته شد که برخوردهای پلیس با موتورسواران تند و خشن است، لذا تغییر تاکتیک دادیم. یعنی هیچ موتورسواری را دیگر متوقف نکردیم و کفی را جمع کردیم. تنها کار آموزش ارشادی را به مدت 6 ماه انجام دادیم. البته اعمال قانون بود اما توقیف نداشتیم.
نتیجه چه شد؟
متاسفانه به نتیجه نرسیدیم. گاهی تا 2 هزار نفر را هم آموزش می دادیم اما نهایتا به این نتیجه رسیدیم که باید آموزش - فرهنگسازی و برخورد قانونی - توقیف را با هم داشته باشیم. چون برخی فرهنگ استفاده از موتور را ندارند اما وقتی آموزش می بینند انصافا رعایت می کنند. یک گروه اندک هم هستند که با زور و اعمال قانون باید با آنها برخورد کرد.
بنابراین برخورد با موتورسواران متخلف هیچگاه متوقف نشده است؟
اصلا این کار تعطیل بردار نیست، بلکه برای کاهش مجروح و کشته ها ممکن است به تناسب مناسبتها تغییر کند. الان همانطور که گفتم بر اثر آسیبهای کاری، آموزش و برخورد قانونی را با هم دنبال میکنیم. الان مشخص شده است که در کدام مناطق و مقاطع چطور باید با این موتورسوارها برخورد کرد. مثلا بیشترین عبور از خط ویژه، عبور از خط عابر و عبور یکطرفه را در کدام مناطق و تقاطع ها داریم که برخورد و توقیف دارد. به ماموران هم گفتیم نباید دنبال این باشند که کفی پر شود بلکه با متخلفان برخورد کنند. چون در گذشته شایعاتی بود که مثلا می گفتند حتما تا ظهر باید کفی را پر کنید یا برگه ها در یک هفته باید تمام شود، اما الان دیگر این شایعات را نداریم چون بر رفتار پرسنل هم کار کردیم تا تنها با فرد متخلف برخورد شود.
چرا تنها آموزش را ادامه ندادید تا فرهنگ موتور سواری در جامعه رشد کند؟
اصلا منطقی نیست که اعمال قانون حذف شود، با فرد متخلف باید برخورد شود. ما با رانندگان خصومت نداریم و تنها به دنبال متخلفانی هستیم که جان خودشان و عابر پیاده را به خطر می اندازند. ما قصد داریم رفتار موتورسواران را حرفه ای کنیم، چون به تناسب اینکه ماشین و موتور وارد کردیم اما کار فرهنگی نشده که در دنیا اینگونه نیست. ما اصلا مدارا با موتور سواران نداریم؛ نگاه ما این است که تاکنون غفلت شده و رفتار آنها را باید حرفه ای کنیم و درس بدهیم. وقتی ما 4 هزار موتور سوار را آموزش می دهیم، می توانیم برخورد قانونی هم با آنها کنیم چون رفتار حرفه ای را به آنها آموزش دادیم. برای من قابل پذیرش نیست که اعلام کنند 4 موتورسوار در تصادف جانشان را از دست دادند.
چرا در زمان آلودگی هوا تردد موتورسیکلتها متوقف نمی شود؟ آیا به خاطر این است که زیرساخت کنترل آن وجود ندارد؟
ما در بحث کنترل موتور سواران مشکل جدی داریم، گاهی پلاک آنها اصلا دیده نمی شود. می توان نرم افزار دوربینها را تغییر داد تا نحوه اعمال قانون عوض شودُ اما در مورد موتورسواران صدق نمی کند. راهنمایی و رانندگی باید به سمت و سویی برود که از امکانات و تجهیزات الکترونیک برای مدیریت ترافیک استفاده کند. الان حدود یک ماه است که پل صدر و بیش از ۶ ماه است که تونل نیایش راه اندازی شده اما تصادف نداشتیم،چون راننده ها به این باور رسیده اند که پلیس شوخی ندارد و دوربین تخلفات را ثبت می کند. در اروپا هم اینگونه است، البته در آنجا هزینه های تخلف با محرومیتهای اجتماعی که وجود دارد هم بالاست. در کشورهای اروپایی می گویند کسی که به قانون احترام نمی گذارد چگونه می خواهد رئیس جمهور یا نماینده مردم شود؟ اما گاهی یک مسئول به من مراجعه می کند که تخلف بالای یک میلیون تومانی دارد.
به نظر شما باید ثبت تخلفات به صورت الکترونیکی شود تا فرهنگ رانندگی هم در جامعه بهتر شود؟
بله،باید به سمت الکترونیکی شدن پیش برویم تا مشکلات هم کمتر شود. در گذشته برای کم کردن جریمه ها، برخی رانندگان می گفتند که مثلا من به پلیسی اخم کردم و او جریمه کرد، اما الان دوربین جریمه ها را ثبت می کند و دیگر کسی هم نمی تواند شکایت کند. به نظر من برای موتور و ماشین باید به سمت صدور پلاک الکترونیک برویم.
بیش از ۴ و نیم میلیون موتور پلاک شده هستند. متاسفانه بسیاری از موتورسیکلت های ما ایمنی کافی ندارند و میزان آلایندگیشان هم زیاد است. الان به خاطر طرح ترافیک، زوج و فرد و گره های ترافیکی، میزان علاقه به استفاده از موتور زیاد شده است،
هزینه این کار برای موتور سواران چقدر است؟
خیلی نیست، مهم زیرساختها است که باید فراهم شود. شهرداری و وزارت راه باید زیرساختها را تامین کنند که ممکن است برای آنها هزینه داشته باشد نه خود رانندگان.
اشاره کردید به موضوع جریمه ها. از دی ماه دو سال قبل جریمه ها زیاد شد. آیا این کار، تاثیر ملموسی در کاهش تخلفات داشته است؟
در قانون جدید راهنمایی و رانندگی یکی از موارد، موضوع افزایش جریمه ها مطرح شد که انصافا هم تاثیر داشت. در سال اول اجرا تعداد کشته ها 3200 نفر کمتر شد که به خاطر جو روانی و هزینه ها بود. اما الان به دلیل تورم، رقم جریمه ها مثل قبل زیاد به نظر نمی رسد. در کل جریمه یک ابزار است و به تنهایی نمی تواند تاثیر بگذارد. باید واقعا زیرساختها تقویت شود و استفاده از تجهیزات الکترونیک را بیشتر کنیم تا فرهنگ ترافیک را در جامعه گسترش بدهیم. این کارها در کنار هم جواب می دهند. البته استانداردسازی جاده ها هم مهم هستند. انسان، راه و خودرو سه رکن اصلی رانندگی هستند و با رعایت استاندارد، باید یک انسان پاسخگو و مسئول متولد کنیم که در برابر افراد داخل ماشین، خودروی دیگر و عابر مسئول باشد.
فرهنگ رانندگی بسیار مهم است اما بسیاری از رانندگان هنوز این فرهنگ را ندارند و مثلا در خیابان یا اتوبان بدون دلیل دائم خط رانندگی خود را بدون راهنما تغییر می دهند که یکی از دلایل ترافیک هم این موضوع است.
171 مورد تخلف رانندگی داریم که جریمه دارد. اما من هم معتقدم که باید در مورد فرهنگ ترافیک کار کنیم که در بسیاری از کشورهای اروپایی جا افتاده است. همچنین استفاده از تجهیزات الکترونیک را هم بیشتر کنیم. مثلا سنسورهایی بگذاریم تا رانندگان در جایی که مجاز نیستید خط عوض کنند، جریمه شوند.
ما چه زمانی به اینجا می رسیم که رانندگان حتی برای تخلفات کوچک هم به صورت الکترونیک جریمه شوند؟
کار فرهنگ سازی باید از مهد کودک و مدارس شروع شود و آموزشها در هر مقطع متفاوت شود و ارتقا پیدا کند، اما در کشور ما اینگونه نیست. برای اینکه فرهنگ رانندگی و ترافیک یک رفتار اجتماعی شود باید یک اراده جمعی باشد، مانند بستن کمربند ایمنی.
همانطور که اشاره کردید در بستن کمربند ایمنی یک اراده جمعی به وجود آمد، چرا در فرهنگ ترافیک اینگونه نمی شود و مثلا چرا الان همکاری هایی که قبلا در صدا و سیما بود را نمی بینیم؟
این را باید از دست اندرکاران فرهنگی بپرسید، ما درخواست آن را داشتیم. با شهرداری و رسانه ها در مورد ظرفیتهایی که در این زمینه دارند صحبت کردیم و مقام معظم رهبری هم در مورد سبک زندگی صحبت کردند که رفتارهای ترافیکی ما هم به این موضوع مربوط است. با سازمان زیباسازی برای نصب بنرها هم صحبت کردیم. هرچند همه باید تلاش کنند و از ظرفیتهای خود در این زمینه استفاده کنند اما باید یک استراتژی و راهبرد هم باشد که تعیین وظایف شود، در واقع یک نقشه راه باید وجود داشته باشد.
یعنی الان اراده وجود دارد اما هماهنگی نشده است؟
بله. طرح و اراده وجود دارد. ما از مهد کودک شروع کردیم اما وظیفه ما نیست. الان میزان سبقه کار فرهنگی که در پلیس انجام می شود بیشتر از کار اجرایی و عملی است.
چه ارگانهایی باید با شما همکاری کنند؟
تمام سازمان های دست اندرکار در حوزه فرهنگ و هنر باید این کار را انجام دهند. وزارتخانه های آموزش و پرورش، علوم، فرهنگ و ارشاد و سازمان های بهزیستی و تبلیغات و صدا و سیما. اما در کنار ارگانهای دولتی مهمتر خانواده ها هستند. در فرهنگسراهای محله همه چیز آموزش داده می شود اما مسائل اجتماعی هیچ جایگاهی ندارد. ما صحبت کردیم که مباحث مربوط به فرهنگ ترافیک هم آموزش داده شود.
برای کاهش آلودگی هوا طرح زوج و فرد از در خانه ها اجرا می شود اما مراکز معاینه فنی انتظار جریمه شدن خودروهای آلاینده را دارند. چرا با اقتدار با این خودروها برخورد نمی شود؟
من حدود سه سال بود که در جلسات آلودگی هوا شرکت می کردم اما دیگر نمی روم، چون هیچ کاری انجام نمی شود. هنوز این باور وجود ندارد که تنها سازمانی که برای کاهش آلودگی هوا اقدام عملی انجام می دهد پلیس است. الان میزان خودروهای دودزا در این سالها خیلی کم شده است. برخورد با خودروهای دودزا نیاز به همکاری تنگاتنک با مراکز معاینه فنی دارد. اما چقدر پلیس می تواند یک خودروی دودزا را جریمه کند؟ باید ریشه ای با این مشکل برخورد کرد.
منظور حتما از حل ریشه ای این مشکل این است که خودروهای فرسوده از رده خارج شوند. اما این طرح هم چندان موفق نبوده است.
الان دو هزار مینی بوس آلوده داریم و سه سال است که اعلام می کنیم جمع کنید، اما این اراده وجود ندارد .باید از رده خارج کردن خودروهای فرسوده با طرح ویژه دیده شود که این دیگر از وظایف پلیس نیست. تا چه زمانی پلیس جلوی خودروها را بگیرد و به معاینه فنی بفرستد و جریمه کند؟ پلیس دوبار جلوی خودرو را می گیرد اما بالاخره خودرو به خیابان می آید، پس باید نگاه ریشه ای به این موضوع داشت. باید مانند تمام دنیا تسهیلات و امکاناتی بدهند تا این خودروها را عوض کنند. الان بانکها وام های کلان به هر چیزی می دهند، می دهند اما برای نوسازی حمل و نقل عمومی و خودروها پول ندارند.
یکی از راهکارهایی که برای کاهش آلودگی هوا اعلام می شود،زوج و فرد کردن خودروها از در خانه هاستچقدر پلیس در اجرای آن موفق بوده است؟
طرح سراسری زوج و فرد در زمان من اجرا شد و 650 تیم برای این موضوع تشکیل دادم، اما پلیس صدها ماموریت دیگر مثل مدیریت ترافیک، باز کردن گره های ترافیکی و اسکورت مسئولان را هم دارد. در سالهای قبل از من، روسای راهنمایی و رانندگی ساعت 10 صبح این طرح را جمع می کردند چون نمی توانستند اجرا کنند، اما سال قبل ما 27 روز طرح را اجرا کردیم.
البته مردم همراهی خوبی برای اجرای طرح زوج و فرد از خانه دارند. آیا تا کنون کسی به خاطر این موضوع به پلیس شکایت کرده است؟
مردم حق شکایت رسمی دارند، چون حق مردم استفاده از خودرو است. من در جلسات مطرح می کنیم که باید راهکار اصولی و منطقی برای کاهش آلودگی هوا داشته باشیم. سوال من این است که چرا مسئولان خودروها و سوخت را استاندارد یورو 4 نکردند؟چرا باید با یک تصادف ساده 5 نفر در یک خودرو جانشان را از دست بدهند؟ ما درد را می دانیم و مسئولان را هم می شناسیم اما کسی مطالبه و بازخواست نمی کند.
دوربینی که در چهارراه ها نصب شده فقط عبور از چراغ قرمز را ثبت می کند؟
طرح نصب دوربین در چراغ قرمزها بسیار موفقیت آمیز بود و تا پایان سال تعداد آن به 100 تا 120 چهارراه می رسد. دوربین های چراغ های راهنمایی و رانندگی در ثبت گردش به چپ و راست مشکل دارند که آن را اعمال نمی کنیم اما در مورد عبور از چراغ قرمز و تجاوز به خط عابر پیاده تمام جریمه ها ثبت می شود. این چراغها به محض اینکه قرمز شود تخلف را ثبت می کند، بنابراین بهتر است رانندگان چراغ زرد را هم رد نکنند. با این دوربینها، دیگر رانندگان رعایت می کنند و ماموران هم کاری ندارند. البته طرح ساماندهی گذرگاه های عابران پیاده را هنوز داریم و خوشبختانه گذرگاه عابر پیاده نسبت به شهرهای دیگر خیلی بهتر شده است.
مردم به خاطر طرح زوج و فرد حق شکایت رسمی دارند، چون حق مردم استفاده از خودرو است. باید راهکار اصولی و منطقی برای کاهش آلودگی هوا داشته باشیم. سوال من این است که چرا مسئولان خودروها و سوخت را استاندارد یورو 4 نکردند؟چرا باید با یک تصادف ساده 5 نفر در یک خودرو جانشان را از دست بدهند
در برخی کشورهای آسیایی و اروپایی تمام ماشینها مجبور شده اند دوربین در جلوی ماشین داشته باشند تا تخلفات ثبت شود، در کشور ما هم این امکان وجود دارد؟
بی تاثیر نیست اما کار جالبی نیست. استفاده از وسایل الکترونیک در ثبت تخلفات خوب است، در تهران عملا تمام دوربینها فعال است که گزارش گرفتن در درون شهر با شهرداری است و راهها با وزارت راه. وقتی من به راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ آمدم، 5 میلیون و نیم برگه جریمه پشت سیستم ما بود؛ یعنی عکس از خودرو گرفته بودند اما هنوز چاپ نشده بود، ما مشکل را حل کردیم اما در وزارت راه هنوز این مشکل وجود دارد. به نظر ما این امکان باید در اختیار پلیس باشد. ما ترافیک تهران را الان با دوربینها نظارت می کنیم و دیگر قفل شدن زیادی نداریم. مرکز مانیتورینگ ما خیلی خوب کار می کند.
شما به عنوان رییس پلیس راهنمایی و رانندگی با خودروی شخصی ساعت 3 صبح از یک خیابان یک طرفه عبور می کنید؟
خدا وکیلی این کار را نمی کنم.در یک مصاحبه دیگر هم گفتم اگر اینکه بگویم من اصلا تخلف نکردم دروغ است. من هم با سرعت می روم اما انصافا 20 سال پیش هم ساعت دو نصف شب پشت چراغ قرمز ایستادم. معمولا تلاش می کنم قانون را رعایت کنم اما اینکه بگویم اصلا خلاف نکرده ام، دروغ است. الان پسرم بیشتر رانندگی می کند و اجازه تخلف نمی دهم.
شما با ماشین شخصی خط ویژه می روید؟
بله، مجوز دارم. یکسری خودشان الکی چراغ گردون گذاشتند که آنها را می گیریم،اما ما باید سریع برسیم. اگر پلیس یکطرفه برود خلاف است و پلیس خودش باید باور به قانون داشته باشد.
منبع: خبرآنلاین
دیدگاه تان را بنویسید