سرویس اجتماعی «فردا» : سلیقههای سیاسی و دیدگاههای مرتبط با آنها ممکن است در هر حرکت گروهی، اجتماعی و اقتصادی موثر باشند اما قطعا در مسیر قرار گرفتن آسیبهای اجتماعی و بروز مشکلات اختصاصی و عمومی نمیتوانند مانع و پیشگیری کننده باشند. وقتی در جامعه قرار است اتفاقی بیفتد و حادثهای به وقوع بپیوندد، توجهی به دیدگاههای سیاسی نداشته و همه را در مسیر خود مورد آزار قرار میدهد مثلا زلزله، سیل و حوادثی از این قبیل هنگام اتفاق، سلیقه های سیاسی را مورد ارزیابی قرار نمی دهند و برای همه به طور یکسان آسیبساز هستند. حوادث اخیر واقعا مایه تعجب و تاسف است یعنی همین کشتار حیوانات زبانبسته و بیگناه مثل پلنگها که هیچوقت سابقه نداشته در یک مقطع زمانی این تعداد حیوان کشته شوند. در این میان، ممکن است تصور شود این اتفاقها و کشتار گوزن زرد کمیاب ایرانی در پارک پردیسان (مرکز قرار گرفتن سازمان محیط زیست) به علت انتصاب یک فرد اصلاحطلب به عنوان رییس این سازمان است و این که این حرکت از سوی اصولگراها انجام شده تا اصلاحطلبان را بدنام کنند. تصوری که قطعا درست نیست. تفسیرهای بیاساس و پایه ممکن است ذهن افراد جامعه را به انحراف
بکشد. پلنگها و گوزن نه اصلاحطلب بودند و نه اصولگرا بلکه عضو جامعه حیوانات و در حال انقراض هستند که برای جامعه زیستی و چرخه طبیعی اینگونه رخدادها مصیبت تلقی میشود و از تصور دور است که افرادی این قربانیان بیگناه را فدای مصالح گروههای سیاسی کنند. باید توجه داشت که پیام نهفته در این حرکت ربطی به مسائل سیاسی نداشته و از سوی هنجارشکنها و قانونگریزهایی است که بیتوجه به مقررات حاکم بر جامعه فقط به دلخواه خود حرکت کرده و ضوابط و معیارها را نادیده میگیرند. کشتار حیوانات در فصلهای مختلف از سوی شکارچیان شبیه بریدن قاچاق درختان در جنگلها از سوی بعضی از افراد سودجو و فرصتطلب است. همه ما باید توجه داشته باشیم که گروهگرایی سیاسی به نفع هیچکس نبوده بلکه به زیان اعضای گروههای سیاسی و درنهایت مردم جامعه است. در مقابل آن وحدت و همدلی در مقابل آُسیبهایی که منافع ملی و وحدت سیاسی جامعه را نشانه رفته است میتواند پاسخ به موقع و دندانشکنی برای قانونگریزانی باشد که هر فرصت را به نفع اهداف فردی و گروهی خود مصادره میکنند. نخبگان اجتماعی و سیاسی باید در اینگونه مواقع افکار عمومی را به سوی وحدت و همدلی دعوت کنند و
اجازه ندهند سلیقههای متفاوت سیاسی باعث قضاوتهای بیاساس و دور از منطق شود. مبادا عقاید گروهی و منافع سیاسی باعث دور افتادن از عزم ملی در مقابله، پیشگیری و کنترل آسیبها شده و باعث شود به خاطر زیان به یک گروه سیاسی، به منافع یک ملت بیتوجهی شود. مانند آسیبهای اجتماعی ازجمله اعتیاد که گروهبندی خاصی نمیشناسد و فرزندان همه ما را در معرض آسیب و خطر قرار میدهد، مسائل محیط زیستی هم همینطورند و همه را درگیر میکنند. هوای آلوده تهران و آسیبهایی که به محیط زیست وارد میشود نه اصلاحطلب میشناسد و نه اصولگرا. فرزندان همه ما در مقابل این ضایعه اجتماعی و عمومی قرار گرفتهاند و به طور یکسان در معرض آسیب هستند. در این میان، نقش اساسی رسانهها در آموزش آحاد جامعه را نباید نادیده گرفت. نهادهای متولی فرهنگی در کنار رسانهها از دوران کودکی و حتی مهدکودکها باید آموزش دوری از خشونت و رعایت منافع اجتماعی را در دستور کار خود قرار داده و با یک حرکت مداوم، موضوع آموزش و اطلاعرسانی را به عنوان یک وظیفه اصلی خود قلمداد کرده و خشونتآفرینی و خشونتزایی را به عنوان یک ضد ارزش به آنها معرفی کنند. در این صورت است که
میتوانیم پلههای تکامل و ترقی را به سوی تعالی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و سیاسی طی کنیم. این را بدانیم که آموزش و اطلاعرسانی، اصلیترین ابزار برای پیشگیری، مقابله و کنترل در تمام ابعاد رفتاری هستند.
دیدگاه تان را بنویسید