طرحمباحثانحرافیباعثفرقهسازیمیشود
پدیده مهمی که در دوران ظهور اتفاق خواهد افتاد، حضور دوباره افرادی است که از دنیا رفتهاند. این پدیده رجعت نام دارد، رجعت در لغت به معنای بازگشت است. شیخ مفید نیز اصطلاح رجعت را چنین بیان میدارد: «خداوند گروهی از مردگان را با همان شکل و بدن خود به دنیا باز میگرداند».
فارس: معاون پژوهش پژوهشکده مهدویت با ذکر چهار ویژگی برای رجعتکنندگان گفت: تشخیص این صفات در دست افراد عادی نیست، مثلا تشخیص اینکه چه کسی مؤمن واقعی است، کار انسان معمولی نیست چرا که ما مأمور به ظاهر هستیم و باطن افراد را نمیشناسیم. مسئله «رجعت» یکی از مسلمات اعتقادی شیعیان بوده و روایات مختلفی از ائمه معصومین در این زمینه وارد شده است، البته درباره جزئیات و تعیین مصادیق آن نظرهای متفاوتی وجود دارد. به همین منظور و برای آشنایی بیشتر با جایگاه و نقش رجعت با حجتالاسلام والمسلمین جواد جعفری، عضو هیأت علمی و معاون پژوهش مؤسسه آینده روشن (پژوهشکده مهدویت) گفتوگو کردیم. مفهوم واژه رجعت * لطفاً در ابتدا درباره واژه رجعت توضیح دهید. - پدیده مهمی که در دوران ظهور اتفاق خواهد افتاد، حضور دوباره افرادی است که از دنیا رفتهاند. این پدیده رجعت نام دارد، رجعت در لغت به معنای بازگشت است. شیخ مفید نیز اصطلاح رجعت را چنین بیان میدارد: «خداوند گروهی از مردگان را با همان شکل و بدن خود به دنیا باز میگرداند». رجعت از باورهای مذهب تشیع است. آیات فراوانی از قرآن کریم بر این حقیقت دلالت میکند، خداوند در آیه 83 سوره نمل میفرماید: «وَ یوْمَ نَحْشُرُ مِن کُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِمَّن یکَذِّبُ بِآیاتِنَا فَهُمْ یوزَعُونَ»؛ روزی که از هر ملتی گروهی ـ از آنان که آیات ما را تکذیب میکردند ـ گرد میآوریم و آنان را به صف برانند. امام صادق(ع) درباره این آیه میفرماید: این آیه مربوط به رجعت است (زیرا به بازگشت گروهی دلالت میکند). آیا خداوند در قیامت از هر امتی، گروهی را محشور میکند و بقیه را رها میسازد؟ آیه قیامت این است که میفرماید: «وَ حَشَرْنَاهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً»؛ «و آنان را گرد آوردیم و هیچ یک را فروگذار نمیکنیم.» ویژگیهای رجعتکنندگان *یکی از مسائلی که درباره رجعت مطرح میشود این است که چه کسانی توفیق رجعت را مییابند تا در رکاب حضرت صاحب امر(عج) حضور یابند، به عبارتی دیگر ویژگیهای رجعت کنندگان در دوران ظهور چیست؟ -مراجعه به روایات ما را برای رسیدن به این ویژگیها راهنمایی میکند. ایمان خالص مهمترین ویژگی رجعتکنندگان است، در روایات بسیاری اشاره شده که رجعت شامل همه مردم نمیشود و تنها کسانی به دنیا بر میگردند که مؤمن مخلص باشند. پس برای درک دوران ظهور، باید مؤمن بود کسی که ایمانی به حقانیت اهل بیت(ع) دارد، شرط اولیه و اساسی رجعت را دارا است. اما کسی که شیعه امامیه نیست هر چند انسان خوبی باشد و سایر شرایط که در ادامه میآید را دارا باشد به تصریح این روایات توان رجعت ندارد. زیرا مؤمن تعریف خاصی در مکتب اهل بیت(ع) دارد. البته افرادی که قبل از آمدن اسلام در دنیا بودند یا قبل از امامت اهل بیت(ع) بودهاند و تنها دوران پیامبر اسلام(ص) را درک کردهاند ایمان به حجت زمان خود داشتهاند. اما بعد از آغاز امامت اهل بیت(ع) تنها کسانی توفیق رجعت مییابند که ایمان به حقانیت و خلافت آنها از پیامبر اسلام(ص) داشته باشند و کلام آنها را هم ردیف کلام ایشان بدانند. *ایمان خالص چه آثاری دارد؟ - ایمان خالص آثاری دارد که مهمترین آنها پایداری است. پایداری از دو جهت قابل بررسی است. نخست مقاومت در برابر دشمنبه این معنا کسانی در دوران ظهور رجعت میکنند که به سبب ایمان خالص، اهل پایداری و مقاومت هستند و تا آخرین نفس و قطره خون پایداری میکنند و از حمایت دین و اولیای دین دست برنمیدارند و دوم استقامت در برابر محیط چرا که مؤمنان خالص، حقمدارند؛ یعنی هرچیزی ایمان به ایشان حکم کند، به همان عمل میکنند و جوّ حاکم بر جامعه و محیط نمیتواند بر آنان اثر گذارد. *دومین ویژگی رجعت کنندگان چیست؟ - ولایتپذیری آگاهانه: وقتی حضرت سلمان به محضر پیامبر(ص) میرسد و چگونگی توفیق درک امام قائم(عج) را طلب میکند، پیامبر(ص) میفرمایند: «ای سلمان تو و امثال تو و هر که ولایت امام قائم یا ائمه(ع) را به سبب چنین شناختی (شناخت واقعی) بپذیرد، زمان ظهور را درک میکند»، منظور از شناخت واقعی، علاوه بر دانستن نام و نسب امام که در این روایت آمده، دانستن جایگاه امام در جهان آفرینش است. پیامبر(ص) اندکی از این مقام بلند را در اول همین روایت بیان میکند: «ما همه یک نوریم و از نور خدا هستیم و قبل از ملائکه و انسانها و قبل از آسمان و زمین آفریده شدهایم و در همان عوالم، امر خداوند را اطاعت کردهایم.» پس در این روایت پیامبر(ص) به دو قسمت اشاره میفرماید: نخست شناخت صحیح و معرفت واقعی که انسان در علم و عقیده، به مقام و جایگاه امام در جهان آفرینش معرفت حاصل کند، یعنی امامشناسی خود را هر روز قویتر و عمیقتر سازد؛ نقش اهلبیت(ع) و امام در جامعه و عالم خلقت، برکات امام، اهمیت و وظیفه امام غایب در زمان ما و مقام و منزلت امام را در نزد خداوند بداند و بکوشد هر روز یقین خود را به معارف مربوط به امامت محکمتر و عمیقتر کند تا به فهم صحیح از ولایت دست یابد و دوم پذیرفتن ولایت در میدان عمل به این معنا که انسان امامان(ع) را الگوی خویش قرار دهد و در رفتار و گفتارش تابع فرمانهای اهلبیت(ع) باشد و خود را به اطاعت از آنها ملزم بداند و بکوشد در تمامی ابعاد زندگی به آنها اقتدا کند. علاوه بر تولّی و پذیرش دستورهای آنان، در برابر دشمنان اهلبیت(ع) نیز بیاعتنا نباشد و با دشمنان آنان بنای دوستی نگذارد؛ یعنی کسانی را که به هر صورت درصدد انکار یا تضعیف یا تحریف معارف اهلبیت(ع) هستند، دشمن بدارد و با جدیت با آنها به مبارزه بپردازد. با این کار برائت از دشمنان اهلبیت(ع) را نیز در خود تقویت سازد. به عبارت دیگر، کسانی به دنیا بر میگردند که اهل تولّی هستند، اما این تولّی از سر احساسات یا تقلید نیست بلکه ریشه در شناختی عمیق دارد. نشان این تولّی و دلدادگی به دین و امامان(ع)، حمایت و دفاع بی دریغ است. بنابراین، تا آخرین نفس و نهایت قدرت از آنان دفاع کرده، تمام هستی خود را برای حفظ آنها فدا میکند و از هیچ تهدید و خطری نمیهراسد و استوار میایستد تا محبوبش راضی شود. سومین ویژگی رجعتکنندگان نیز سنخیت با اهلبیت(ع) است. در روایت یاد شده حضرت پیامبر(ص) به سلمان فرمود: «و کلّ من هو منّا؛ و هر کس از ما باشد در زمان ظهور حضور مییابد»، یعنی کسانی که بتوانند سنخیت با امامان(ع) را در خود ایجاد کنند و مانند سلمان، به مقام «سلمان منّا أهلالبیت» برسند و از خانواده اهل بیت(ع) به شمار آیند، در دوران ظهور، حضور خواهند یافت. *راه ایجاد سنخیت و از خانواده اهل بیت بودن چیست؟ -جالب است که در بخشی از همین روایت به این نکته مهم نیز اشاره دارد. پیامبر(ص) میفرماید: ای سلمان، هرکس اهلبیت(ع) را بشناسد و به آنها اقتدا کرده، در نتیجه با دوستان آنها دوستی کند و از دشمنان آنها بیزاری جوید، به خدا سوگند او از ماست و هر کجا ما وارد شدیم او نیز وارد میشود و هر کجا مسکن ما باشد، محل سکونت او نیز خواهد بود! این بخش از حدیث ایجاد سنخیت و همرنگی با اهل بیت(ع) را با عوامل زیر ممکن میداند: نخست معرفت و شناخت امامان(ع)، دوم پیروی از آنها، سوم ولایت و دوستی با دوستان آنان، چهارم برائت و بیزاری از دشمنان ایشان، و در نهایت تحمل رنج و مشقّت در راه اهل بیت(ع). کسانی که در دوران قبل از ظهور زندگی میکردند و به سبب اعتقاد به امامان(ع)، آزارشان میدادند، در دوران ظهور حضور مییابند. بر اساس روایت، افرادی برای گرفتن انتقام و قصاص کردن بر میگردند. بارزترین این گروه حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و یاران مظلومش هستند که سختترین مشکلات را در یاری امام تحمل کردند. *سایر ویژگیهای رجعت کنندگان شامل چه مواردی است؟ ـ چهارمین ویژگی جهاد و مبارزه است. امام باقر(ع) به جابر فرمودند کشته شدن در راه ولایت امیرالمؤمنین(ع)، شهادت در راه خداست و امام صادق(ع) فرمود: ای ابوبصیر، اگر قائم ما قیام کند، خداوند گروهی را زنده میگرداند که غلافهای شمشیرشان بر گردن آنهاست. از این روایت معلوم میشود کسانی که برای سربلندی یکتاپرستی و تشیع و دفاع از حریم امامان(عج)، جان را در طبق اخلاص نهادند و در میدان رزم حاضر شدند و با تمام وجود، مبارزه و جهاد کردند تا مملکت اسلامی را حفظ کنند، به دنیا برمیگردند تا حکومتی را ببینند که برای آن جهاد میکردند. در نهایت پنجمین ویژگی نیز انتظار واقعی است. مفضّل بن عمر میگوید: ما در مورد قائم و کسانی از یارانمان (شیعیان) که منتظر آن بودند و از دنیا رفتند صحبت کردیم. امام صادق(ع) فرمودند: هنگامی که امام(عج) قیام کند در قبرش به سراغ مؤمن روند و گویند امامت ظهور کرده است اگر میخواهی از قبرت برخیز و اگر مایلی در جوار کرم الهی بمان. از این روایت نیز استفاده میشود اگر کسی منتظر امام عصر(عج) باشد و به وظایف انتظارش عمل نماید ولی عمرش برای درک زمان ظهور کفایت نکند دوباره به دنیا برمیگردد و دوران زیبای حکومت ولی الهی را درمییابد. ما همه مأمور به ظاهر هستیم/تشخیص خوب و بدی دیگران در دست انسان نیست *در نهایت و با توجه به تمام این ویژگیها آیا میتوان بیان کرد که تشخیص صفات واقعی رجعتکنندگان توسط مردم عادی ممکن باشد؟ -یک نکته مهم همین است که تشخیص این صفات در دست افراد عادی نیست مثلا تشخیص اینکه چه کسی مؤمن واقعی است کار انسان معمولی نیست چرا که ما انسانها همه مأمور به ظاهر هستیم یعنی موظفیم از ظاهر افراد رأی به درستی یا نادرستی کسی دهیم چرا که باطن کسی را نمیشناسیم. در یک روایتی بیان شده که پیامبر (ص) خدمتکاری داشت و این خدمتکار در مرکب ایشان تیر خورد و کشته شد، همه یاران گفتند خوش به سعادتش که شهید شد اما پیامبر (ص) فرمود که او بخاطر یک دزدی ابا و شنل از جنگ، الان در آتش است. بنابراین گفتن این که چه کسی رجعت خواهد کرد در تشخیص مردم نیست جز کسانی که احادیث از آنها نام برده مثل سلمان فارسی، ابوذر، مالک اشتر یا بانوانی که نام برده شدهاند بنابراین اساس طرح این مباحث اشتباه است چرا که کسی توان دریافت و علم آن مسایل را ندارد و گفتن این سخنان از اساس اشتباه است. طرح مباحث انحرافی باعث فرقهسازی میشود *طرح چنین مباحثی آیا باعث ایجاد اختلاف و انحراف در جامعه نمیشود؟ - بیتردید چنین چیزهایی باعث انحراف میشود و ممکن است این انحرافات در ابتدا کوچک باشد اما در واقع باعث بروز مشکلات میشود مثل فرقهسازی به طور مثال در فرقه شیخیه که در ابتدا یک برد کوچکی داشت و اختلافات کوچکی با شیعه داشتند اما کم کم زاویه گرفت و به فرقه بابیت و بهاییت انجامید. بنابراین بردن اسامی چون هوگو چاوز و احمدی نژاد یا هر کسی دیگری در میان رجعتکنندگان اشتباه است چراکه امکان تشخیص آن با بشر نیست. این سخنان، افراد با دغدغه دینمدار را وادار به موضعگیری میکند *تبعات اجتماعی طرح چنین مباحثی در جامعه چیست؟ -یک نکته همان است که مقام معظم رهبری هم بارها تکرار کردهاند که باید از حاشیهسازی بپرهیزیم چرا که این کارها افرادی را که دارای دغدغه دینی هستند دچار چالش و وادار به جبههگیری و اظهارنظر میکنند و مخصوصاً برای جامعه ما چون یک سم مهلک عمل میکند. نفس بیان اینکه احمدی نژاد رجعت میکند چه ضرورتی در جامعه دارد جز حاشیه سازی و باعث میشود افرادی هم که نمیخواهند دخالت کنند به وادی بیایند و برای مبارزه وارد بحث شوند و این اختلافات را زیاد میکند و باعث میشود افرادی هم که از عملکردهای اقتصادی احمدی نژاد نقد دارند موضع گیری کنند و مخالفتشان را اینگونه ابراز کنند. *در نهایت آیا این نوع سخنان در بحث مهدویت نگاه خارج از ایران را نسبت به مهدویت و ایرانیان دچار خدشه نمیسازد؟ -بله از این جهت هم چنین سخنانی تبعات منفی دارد ما وقتی یک آموزه بالندهای مثل مهدویت داریم که اعتقادی به آینده روشن محسوب میشود و باوری حرکتزا برای ایجاد نهضت و انقلاب و ظلمستیزی است پرداختن به چنین مسایلی باعث میشود که این آموزه از اساس کارکرد اصلیش را از دست بدهد و نگاه سیاسی پیدا کند و دیگران تصور کنند که مهدویت برای شیعه یک حربه سیاسی برای توجیه کردن مقامات سیاسی است، درصورتی که در باطن واقعا اینگونه نیست.
دیدگاه تان را بنویسید