برقدرمانی برای تعدیل رفتارهای وسواسی
درمان عدهای از مبتلایان به اختلال وسواس فکریعملی به مراتب سختتر از دیگر مبتلایان به این اختلال است، در نتیجه الکترودهای دائمی در مغز آنها کاشته میشود که با تحریک الکتریکی میتواند نشانههای اختلال را در فرد کمرنگتر از پیش بکند.
خبرآنلاین: ردوبدل شدن سیگنالهای اضافی میان لوب پیشانی و هسته اکومبنس که وظیفه ارسال اطلاعات انگیزشی و احساسی به آن را به عهده دارد، باعث بروز رفتارهای وسواسگونه میشود؛ اما چطور میتوان این رفتارها را تعدیل کرد؟ میدانیم که تحریک عمیق مغزی میتواند به مبتلایان به اختلال وسواس فکریعملی یا به اختصار (OCD) کمک کند؛ اما این اولینبار است که مکانیسم عمل این فرایند و دلیل اثربخش بودن آن در فرد به وضوح مشخص میشود. تحقیق تازهای نشان میدهد این تحریک مغزی با بلوکه کردن سیگنالهای غیرعادی که بین بخشهای گوناگون مغز این افراد با یکدیگر ردوبدل میشود، شرایط روانی آنها را کنترل میکند. درمان عدهای از مبتلایان به اختلال وسواس فکریعملی به مراتب سختتر از دیگر مبتلایان به این اختلال است، در نتیجه الکترودهای دائمی در مغز آنها کاشته میشود که با تحریک الکتریکی میتواند نشانههای اختلال را در فرد کمرنگتر از پیش بکند. به گزارش نیوساینتیست، دمیان دنیس و همکارانش در مرکز پزشکی آکادمیک آمستردام در هلند برای بررسی اثر تحریک این الکترودها در مغز افرادی که در هسته اکومبنس مغز خود ایمپلنت دائمی داشتند، فعالیتهای عصبی مغز این افراد را ثبت کردند. هسته اکومبنس در ارسال اطلاعات انگیزشی و احساسی به لوب پیشانی که تصمیم نهایی را در مورد برخورد با آنها خواهد گرفت، نقشی حیاتی ایفا میکند. بررسیها در تعدادی از افراد مبتلا به OCD نشان میدهد جمعشدن بازخوردهای ارسالی توسط این دو منطقه از مغز، فرد را به انجام مکرر یک فعالیت وامیدارد تا از فشار روانی و اضطرابی که دارد به او وارد میشود، بکاهد. سیگنالهای اضافی محققان برای درک بهتر این فرایند، در حالی که شرکتکنندگان در این آزمون مشغول استراحت بودند از اسکن fMRI استفاده کردند. نتایج، ردوبدل شدن سیگنالهای اضافی میان دو بخش هسته اکومبنس و لوب پیشانی را در 13 داوطلب که دچار اختلال OCD بودند، نشان میداد. این سیگنالهای اضافه در 11 فرد دیگر که گروه کنترل را تشکیل میدادند و دچار این اختلال نبودند، دیده نمیشد. زمانی که الکترودها در مغز افراد مبتلا به اختلال OCD فعال شدند، از حجم سیگنالهای اضافی کاسته و در نهایت میزان سیگنالهای ارسال و دریافتشده در مغز این گروه با مغز گروه کنترل برابر شد. محققان در مرحله بعد از نوار مغزی یا الکتروآنسفالوگرافی برای ثبت فعالیتهای مغزی افراد مبتلا به این اختلال در حالی که مشغول تماشای تصاویری مرتبط با نوع وسواس خود بودند، استفاده کردند. در این مرحله نیز ازدیاد سیگنالها که در بخش لوب پیشانی آغاز شده بود، با تحریک الکترودها به حالت عادی برگشت. این گروه میگوید: «جالبتوجهترین نکتهای که در این آزمونها وجود دارد اثبات اثر تحریک الکترودها نهتنها روی هسته اکومبنس بلکه روی شبکه وسیع عصبی متصل به قشر مغز است. به عبارت دیگر ایمپلنتها تنها در منطقهای که کاشته شدهاند، مداخله نمیکنند؛ بلکه تمامی مدارهای مغزی که درست عمل نمیکنند را تحتتأثیر قرار داده و فعالیتهای مغزی را در فرد به حالت طبیعی بازمیگردانند». توماس اشلفر از دانشگاه بن در آلمان میگوید: «این پژوهش به محققان اجازه میدهد، نهتنها از تحریک عمیق مغزی برای درمان اختلال OCD استفاده کنند؛ بلکه بتوانند به کمک آن به علل ایجاد این اختلال پی برده و شیوههای درمانی دیگری را برای آن پیشنهاد کنند. این تحقیق باعث شده اطلاعاتی زیربنایی در مورد علل عصبشناختی این اختلال در اختیار عصبشناسان قرار بگیرد».
دیدگاه تان را بنویسید