تفریح گران قیمت گداهای تهران !

کد خبر: 249270

در میانه کنسرت پرشور یکی از خوانندگان معروف که همه در التهاب و شور، غرق بودند، خانمم مرا متوجه خانم جوانی کرد که در صندلی چهارم ردیف پشت سر ما نشسته بود و گفت : «اون خانومو میشناسیش ؟»

باشگاه خبرنگاران:در میانه کنسرت پرشور یکی از خوانندگان معروف که همه در التهاب و شور، غرق بودند، خانمم مرا متوجه خانم جوانی کرد که در صندلی چهارم ردیف پشت سر ما نشسته بود و گفت : «اون خانومو میشناسیش ؟» از آنجا که معمولا خانم‌ها کمتر همسرشان را متوجه خانمی می‌کنند ، با تعجب نگاهی انداختم ، آن خانم جوان غرق گفتگو با خانم بغل دستش بود ، با ظاهری آراسته و امروزین... چیزی از کسی کم نداشت. به خانمم گفتم : «به نظرم آشنا می‌رسه اما نه.. نمی‌شناسم.» و خانمم گفت : «این همون گدای دم در دفترخونه است.» با تعجب فراوان‌تر نگاه دیگری انداختم... راست می‌گفت ... خودش بود !

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت