ایران به بیداری علمی نیاز دارد
كشورهای پیشرفته با درك اهمیت این فناوری از سالها قبل توسعه سیستمهای فیبر نوری را در دستور كار خود قرار دادهاند و در كشور ما نیز مقدمات انتقال فیبر نوری به منازل فراهم میشود.
فیبر نوری، یكی از مهمترین فناوریهای مخابراتی روز دنیا محسوب میشود كه از آن به عنوان موج انقلاب جاری در عرصه مخابرات یاد میشود. دلیل عمده این قضیه هم این است كه فیبرهای نوری نسبت به رسانههای امروزی ـ كه بر اساس سیمهای مسی است ـ مانند شاهراههای عظیم اطلاعات محسوب میشود كه حجم جابهجایی اطلاعات آنان میلیونها بار بیشتر از ظرفیت جابهجایی پیشرفتهترین سیستمهای موجود مثل ADSL است.
كشورهای پیشرفته و حتی كشورهای در حال توسعه منطقه با درك اهمیت این فناوری از سالها قبل توسعه سیستمهای فیبر نوری را در دستور كار خود قرار دادهاند و در كشور ما نیز مقدمات انتقال فیبر نوری به منازل به مرور فراهم میشود. برای آگاهی از كم و كیف این فناوری و ضرورت توسعه آن در كشور و روند فعالیتهای صورتگرفته در این حوزه پای صحبتهای استاد جواد صالحی، مدیر آزمایشگاه شبكههای نوری دانشگاه صنعتی شریف و چهره ماندگار علمی كشور نشستهایم كه نه تنها از پیشگامان تحقیقات فیبر نوری در ایران است كه به دلیل تحقیقات و تجارب گسترده و اختراعات و ابداعاتی كه در حوزه مخابرات فیبر نوری داشته در سطح بینالمللی نیز چهرهای شناختهشده محسوب میشود. موانع و الزامات پیشرفت ایران و نقش الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت در تحقق این امر از دیگر سوالاتی است كه در گفتوگو با این استاد برجسته عضو اندیشكده علم مركز الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت مطرح كردهایم. دكتر صالحی ـ كه یكی از پر استنادترین دانشمندان ایرانی در ISI است ـ تحصیلات سه سال آخر دبیرستان و دانشگاه را خارج از كشور گذرانده و مدت ده سال در مركز تحقیقاتی بل آمریكا در زمینه فیبر نوری و مخابرات فعالیت داشته است. وی از 17 سال پیش ـ پس از بازگشت به ایران ـ در دانشكده مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف به آموزش و پژوهش اشتغال دارد. گویا طرح اتصال فیبر نوری به منازل به ابتكار شما در كشور آغاز شده است. از ایده اولیه و روند اجرای این طرح بگویید. ایده پروژه «اتصال فیبر نوری به منازل» را حدود هشت سال پیش به مركز صنایع نوین ارائه دادیم و با مساعدت مدیر وقت مركز بودجهای دریافت كردیم و توانستیم یك آزمایشگاه پژوهشی بسیار قوی ایجاد كنیم كه تاكنون بیش از ده دانشجوی دكتری و 25 تا 30 دانشجوی كارشناسی ارشد از این آزمایشگاه فارغالتحصیل شدهاند و بیش از 60 مقاله در ژورنالهای معتبر IEEE چاپ كرده و مهمتر از همه توانستهایم رهنمودهایی درباره آینده فناوری مخابرات در كشور را پرچمداری كنیم. با تلاشها و اقدامات صورتگرفته، سخنرانیها و بازدیدهای مستمر مسئولان از آزمایشگاه و توضیحات علمی ارائهشده درباره این طرح، احساس میكنم سهم كوچكی در جلب توجه مسئولان به اهمیت این فناوری داشتهایم به طوری كه امروزه وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات تصمیم به تشكیل شركت ایرانین نت (اپراتور چهارم) برای رساندن شبكه فیبر نوری به منازل گرفته است. آزمایشگاه شما را به عنوان یكی از مراكز علمی پیشتاز در حوزه فیبر نوری در دنیا میشناسند. داستان چیست؟ علت این كه در این حوزه در سطح دنیا مطرح هستیم پژوهشهایی است كه در آزمایشگاه انجام دادهایم و از قبل در مركز تحقیقات بل روی آنها كار میكردم الفبای ارسال اطلاعات نوری به مشتركان مختلف را ـ كه در آپارتمانها و منازل و میزهای تجاری هستند ـ ارائه كردیم. در این طرح تعریف كردیم اگر فیبر نوری به منازل كشیده شود، با ورود این سیگنالها به خروجیها و مجزا شدن به آپارتمان یا منزل، چگونه آدرس خود را پیدا میكنند. بعد از این تعریف، مدلهای پیشرفته ریاضی در محاسبات عملكرد این نوع فناوری در آزمایشگاه ما طراحی شد كه نتایج اغلب این تحقیقات در مجلات معتبر بینالمللی منتشر شده و امروز ما را به عنوان مركزی پیشتاز در دنیا میشناسند و به همین دلیل برای سخنرانی در كنفرانسها و مجامع علمی بینالمللی و نوشتن فصلهایی از كتابهای پیشرفته در این حوزه دعوت میكنند. استفاده از شبكه فیبر نوری چه ضرورتی دارد؟ تكامل شبكههای مخابراتی در آینده به صورتی است كه باید فیبر نوری را به منازل برسانیم چون یك كانال فیبر نوری یك میلیون تا یك میلیارد برابر ADSL ظرفیت جابهجایی اطلاعات را دارد و تصور كنید وقتی یك كانال مخابراتی با چنین ظرفیتی را به یك منزل یا میز تجاری میبرید چه سرویسهای نوینی را میتوان براساس آن تعریف كرد كه باعث تولید ایجاد بستر مناسب برای كسب و كارهای مبتنی بر تبادل اطلاعات خواهد شد؛ تلویزیونهای كابلی، اینترنت پرسرعت، خطوط تلفن نامحدود و هزار امكان دیگر. اتصال منازل به شبكه فیبر نوری در دنیا تا چه حد عملی شده است؟ در ژاپن تا سال گذشته بیش از 30 میلیون خانه به شبكه فیبر نوری متصل شده است و در چین نیز تا دو سال آینده بیش از 129 میلیون خانه به فیبر نوری متصل میشود. در حوزه خلیج فارس تا سال آینده، همه منازل و ساختمانهای تجاری و در آمریكا دهها میلیون منزل و اروپا هم با نرخ بالایی، كار میكند. یعنی رساندن فیبر نوری به منازل امری اجتنابناپذیر است كه اگر كشوری چنین كاری را انجام ندهد از لحاظ مخابراتی عقبمانده تلقی شده و یك گپ( فاصله) دیجیتال عمیق ایجاد میشود. احساس من این است كه كشور ما تا حالا خوب جلو آمده و تصمیم دارد فیبر نوری به منازل برساند كه امیدوارم سریعا به اجرا گذاشته و نگذارند كشور ما در این زمینه عقب بماند. علت بالارفتن فوقالعاده حجم مبادله اطلاعات در سیستم فیبر نوری چیست؟ فیبر نوری، جایگزین سیمهای مسی میشود كه محدودیت ظرفیت جابهجایی اطلاعات دارد. در حال حاضر با فناوری پیچیده ADSL، یك ونیم مگابایت اطلاعات منتقل میشود. وقتی فیبرهای نوری شیشهای ـ كه با لیزر اطلاعات را میفرستد ـ جایگزین آن میشود برحسب ادوات نوری به كاررفته ظرفیت مبادله اطلاعات یكمیلیون تا یكمیلیارد برابر افزایش مییابد در نتیجه سرویسهای پیشرفته مخابراتی بدون هیچگونه محدودیت حجم قابل ارائه خواهد بود. با استفاده از این سیستم، افرادی كه در خانه هستند، میتوانند به مثابه یك شركت مخابراتی سرویسهایی را تعریف كنند كه امروز شركتهای مخابراتی آنها را ارائه میدهند. با دستیابی به این فناوری در واقع وارد فضای واقعی ـ مجازی خواهیم شد، به نحوی كه در هر جای این دنیا باشیم، میتوانیم به راحتی و ظرف چند ثانیه با طرف مقابلمان ارتباط تصویری و ویدئویی برقرار كنیم. یعنی با بهكارگیری این فناوری ما قادر خواهیم بود آن فضای مجازی را وارد دفتر كار، منزل یا هر مكان دیگری كنیم. با توجه به سابقه سالها فعالیت در خارج از كشور خصوصا در یكی از پیشرفتهترین مراكز تحقیقاتی پیشرو دنیا، ملزومات و ضرورتهای پیشرفت یك مركز علمی دانشگاهی و فراتر از آن یك كشور در حوزه علمی را چه میبینید؟ تجربه فعالیت در مركز تحقیقات مخابراتی بل به من نشان داد یك كشور یا مركز پژوهشی ـ كه قصد دارد بر فناوری خاصی در سطح جهانی احاطه پیدا كند ـ باید بسترها و ابزارهایی را به خدمت بگیرد كه در درجه اول نیروی انسانی متخصص، توانمند و با انگیزه و اهداف بالا و در درجه دوم اختصاص بودجه كافی است كه بتواند نیروی انسانی را تا رسیدن به هدف نهایی حمایت كند. دیگر عامل ضروری برای رسیدن به قلههای رفیع علمی، وجود فضایی آرام و پایدار در محیط علمی است؛ یعنی وقتی برای رسیدن به موقعیتی ممتاز در یك فناوری سرمایهگذاری میكنیم كه در مدتی مشخص، بخشی از اختراعات و ایدههای اولیه آن فناوری را كه منجر به ثروت آفرینی میشود در اختیار داشته باشیم، باید ضمن فراهمكردن نیروی انسانی متخصص و تامین بودجه لازم با برنامهریزی و ترسیم نقشه راه، فضای كاری را در چند سال آینده مشخص كنیم تا محققانی كه در آن زمینه تخصصی كار میكنند، بدانند فرآیند كاری آنها حداقل برای چند سال كاملا تعریف شده است و در یك فضای فكری آرام و باز برای رسیدن به اهداف ترسیمشده تلاش كنند. آیا در دانشگاه صنعتی شریف چنین فضایی برای فعالیت شما وجود داشته است و چه موانعی را در مسیر توسعه علمی فراروی كشور میبینید؟ من 17 سال در دانشكده مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف هستم. خوشبختانه این دانشگاه ـ خصوصا دانشكده ما ـ از یك ثبات نسبی برخوردار بوده كه خود بسیار بااهمیت است یعنی وقتی میخواهیم كاری را شروع كنیم، احساس میكنم مانعی از لحاظ آزادی فكر برای تحقیق ندارم ولی دانشگاههای كشور ما موسسات فقیری هستند در حالی كه پژوهش خصوصا در حوزه فناوری نیاز به بودجه دارد. لذا مساله مالی داریم. در 17 سالی كه در دانشگاه هستم حدود 12، 13 سال برای رسیدن به بودجه پژوهشی باید پژوهشی تعریف میكردیم و به مراكزی مثل صندوق حمایت از پژوهشگران، مركز صنایع نوین، مركز تحقیقات مخابرات ایران و... ارائه میدادیم تا بودجه بگیریم. آنجا بود كه متوجه شدم مدیران این مراكز هر شش ماه یا یك سال یا حداكثر هر یك سال و نیم در حال تغییر هستند، ثانیا افرادی مدیریت را بر عهده میگیرند كه لزوما خودشان تجربه پژوهشی نداشتهاند لذا نگاه درازمدت به پژوهش و اهداف آن ندارند و همین مساله باعث فراز و نشیبهایی در تصمیمگیریهای آنها در تخصیص بودجه میشود. مدیری، اختصاص بودجه به پروژهای را تصویب میكند ولی با تغییر او، مدیر بعدی از اساس این پروژه را حذف میكند بدون توجه به این كه كسی كه بودجه را گرفته، حركتی را در مركز پژوهشی یا دانشگاه خود آغاز كرده و برای پروژه هزینه كرده است و نمیتوان به صرف سلیقه شخصی، اختصاص بودجه به پروژه استادی را كه دانشجو گرفته قطع كرد. این قبیل تصمیمات سلیقهای، مدیران مراكز علمی، پژوهشی ـ كه اغلب براساس وابستگیهای سیاسی و معیارهای غیرعلمی منصوب میشوند و جالب است بعضا حتی تا پایان دولت وقت هم دوام نمیآورند ـ فضای این مراكز را بشدت مبهم و ناپایدار كرده است. مانع بعدی، خود وزارت علوم و سیاستهای سلیقهای اعمالشده در دانشگاهها و حوزه علم و فناوری است. اما وزارت علوم باید به خاطر بیلان سالانه خود از پژوهشگران حمایت كند. گاه وزیری سركار میآید كه براساس سلیقه خود پژوهش و انتشار مقاله در مجلات معتبر بینالمللی را تشویق میكند و دو سال نگذشته وزیر دیگری میآید كه میگوید اصولا با مقاله مخالف است، بودجه هم نمیدهد و پژوهشها همه باید براساس نیاز داخلی باشد و به این ترتیب ترمز و دوربرگردانی در مسیر پژوهش دانشگاهها ایجاد میكند و لذا پژوهشهایی كه در دوران وزیر قبلی آغاز شده و مثلا باید دو سه سال دیگر ادامه یابد در اثر این رویكرد سلیقهای بشدت صدمه میخورد. جالب است با تغییر وزیر، روسای اغلب دانشگاهها هم تغییر میكنند و نگاه به پژوهش و فضای دانشگاهها كلا دگرگون میشود كه این مسائل یكی از بزرگترین موانع پیشرفت علمی كشور بوده است. در این شرایط، برخوردهای سلیقهای وزرای علوم را میتوان یكی از موانع عمده در پیشرفت حركت علمی آرام، شفاف و مصمم و مستقیم كشور تلقی كرد؛ وزارتخانهای كه خود بیشترین اعوجاج و تحریف را در حركت علمی كشور ایجاد میكند! مشكل دیگر كه متاسفانه دانشمندان، استادان و محققان ما در جامعه و لااقل در نظام مدیریتی كشور از مقبولیت بالایی برخوردار نیستند. ممكن است در ظاهر به آنها احترام گذاشته شود، ولی وقتی در بطن ماجرا وارد میشویم استادان ما عناصر چندبار مصرف هستند؛ یعنی یك مركز قدرت وقتی نیاز به یك حركت علمی یا مشاوره فكری دارد با عزت و احترام از استادان و دانشمندان دعوت میكند و آنها هم با كمال میل استقبال كرده و با آن مركز همكاری میكنند، ولی در حلقه نهایی تصمیمگیری علم و پژوهش آن مركز قدرت، مشاور اصلی ـ كه آن استاد و محقق است ـ حذف شده و تصمیمات در یك اتاق بسته و توسط افراد سیاسی و غیرعلمی گرفته میشود یعنی از استاد و دانشمند استفاده ابزاری و موردی میشود و از سوی برخی افراد، عناصر چند بار مصرف و شهروندان درجه 2 و 3 تلقی میشوند و تا زمانی كه عالمان ما خود دارای یك مركز قدرت همردیف مراكز دیگر نباشند، حركت علمی كشور به نقطه مطلوب ـ كه رسیدن به سطح علم روز جهان است ـ نخواهد رسید.در یك كلام، در ده، 15 سال اخیر در حوزه علمی از نظر ایجاد فضای آموزشی و آزمایشگاههای تحقیقاتی و حتی بودجه پژوهشی حركت علمی خوبی در كشور انجام دادیم و استادان و محققان جوان ما هم با همین حداقل امكانات در عرصه جهانی درخشیدهاند و همه موسسات علمسنجی داخلی و خارجی اذعان دارند با جبران عقبماندگی علمی سالهای قبل و اوایل انقلاب، جزو كشورهای برتر منطقه و مورد توجه در سطح جهانی هستیم ولی هنوز این حركت علمی خودجوش نشده كه علت آن را در عدم بیداری علمی در كشور میبینم. همانطور كه حركت كشورهای عربی را به عنوان بیداری اسلامی میشناسیم، نه حركت اسلامی. منظور از بیداری علمی هم این است كه روحیه و اندیشه جامعه ما به طرف علمی بودن نوع زندگی باشد به نحوی كه حتی قوانین مدنی و فرآیند تمدنسازی و دولت ما بر اساس قواعد علم شكل گرفته باشد. وقتی این بیداری علمی در جامعه ایجاد شود، دیگر یك مركز پژوهشی یا وزیر نمیتواند به طور سلیقهای تصمیم بگیرد بلكه بیداری علمی كه فراتر از یك وزیر و دولت در درون جامعه شكل گرفته با نیرویی عظیم جامعه را به طرف قلههای پیشرفت میبرد. تا زمانی كه حركت علمی تبدیل به بیداری علمی نشود با همه هزینهها و تلاشهایی كه میكنیم، نخواهیم توانست به قلههای رفیع علم برسیم. چه راهكارهایی را برای رفع موانع موجود پیشنهاد میكنید؟ شاید اولین قدم ایجاد اندیشكدههایی مثل اندیشكده علم و مركز الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت باشد كه خوشبختانه محقق شده و این در حقیقت، نقطه صفر بیداری علمی است؛ یعنی بیدار و آگاه شدهایم كه تنها با بسیج علمی، كشور ما كشور علمی نمیشود. بسیج علمی یعنی در كنار ایجاد فضای علمی و آموزشی، دولت برای پیشرفت سریع در بعضی رشتهها مثل سلولهای بنیادی، نانو، هستهای، ساخت ماهوارههای كوچك و... به طور ویژه سرمایهگذاری كند. ولی برای رساندن كشور به قلههای رفیع علم و فناوری كافی نیست. فرآیندی كه شرط كافی برای چنین پیشرفتی را به همراه دارد، بیداری علمی است كه باعث میشود سیاستگذاریها و برنامهریزیهای حوزه علم و فناوری ثبات داشته و هیچ مقام مسئولی نتواند به طور سلیقهای مسیر پژوهش كشور را تغییر دهد. مركز الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت هم نخستین مركزی است كه قصد دارد با تدوین سندی بالادستی جلوی این قبیل برخوردهای سلیقهای را گرفته و حركت علمی كشور را به آرامش برساند. فرق الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت با سایر برنامهها و اسناد توسعه چیست؟ نقشه علمی و برنامههای پنجساله و اسناد مشابه در حقیقت مسائل ابزاری فرآیند علم و توسعه كشور را میریزد. چقدر بودجه میخواهیم، چند دانشگاه نیاز داریم و در چه مناطقی؟ به عبارت دیگر، جداول نیازهای كشور را پر میكنند ولی لزوما این نیست كه نیاز روحی و آینده تمدن كشور را بر اساس حركت علمی شكل دهند. این مساله، روحیه و حال و هوای دیگری میطلبد كه علم در درون بدنه جامعه بجوشد، نه بر اساس برنامه پنجساله. البته این قبیل برنامهها و اسناد هم به نوبه خود لازم است، ولی برای فرهنگسازی در این زمینه كافی نیست. تا به حال در زمینه علم بیشتر مدركسازی كردهایم تا فرهنگسازی كه البته مدركسازی نیز در جای خود لازم است، ولی اینها سكوهایی است كه برای سوقدادن خود به سمت بیداری علمی لازم داریم. بیداری علمی، پدیدهای فرهنگی و خودجوش است كه افكار و بینش تكتك افراد جامعه را تحت تاثیر قرار میدهد و مسائل همه افراد مثل زنجیرهای به هم متصل میشود و از این رهگذر، جامعه بر اساس دید علمی شكل میگیرد. این انقلاب و تحولی است كه باید در روح افراد شكل بگیرد و طبعا وجود چنین مراكزی در صورت عملكرد درست، چنین جهش روحی و فكری را به من دانشگاهی و مهندس میدهد. این مساله ظریفی است كه با دستور محقق نمیشود، بلكه مثل انقلابكردن و بیداری اسلامی سالها طول میكشد جامعه، آماده و آبستن انقلاب و بیداری شود. هنوز روحیه و منش و فكر ما در طبقه بسیج علمی و برنامهریزی است، ولی طبقه فوقانی وجود دارد ـ كه بیداری علمی است ـ كه ذهن و نگاه و طرز تفكر و نوع تصمیمگیری و سیاستگذاری ما به شكل دیگری خواهد بود. چرا استادان ما هنوز مقبولیت لازم را در بین دولتمردان ما ندارند؟ در یك سخنرانی كه راجع به بیداری علمی داشتم، اولین سوالی كه مطرح شد این بود كه مردم به استادان و تحصیلكردههای خارجی نمیتوانند چندان اعتماد داشته باشند چون 180 سال پیش زمانی كه اولین گروه ایرانیها به خارج رفتند با خود ارزشهای فرنگ را هم آوردند و در نتیجه از چشم مردم افتادند! این ذهنیت در افكار برخی افراد حتی در سطوح تصمیمسازی شكل گرفته است كه به افراد تحصیلكرده نمیتوان اعتماد كرد. همین دیدگاه، خود مصداقی از نبود بیداری علمی است. فقدان بیداری علمی به قشری از افراد در جامعه اجازه میدهد استادان و پژوهشگران را در اذهان جامعه طوری شكل دهند كه نامحرم تلقی شوند. هیچ نسخهای قشنگتر از این نمیتوان به دشمن داد. وقتی من ایرانی ـ كه 17 سال است در دانشگاه شریف خدمت میكنم ـ احساس كنم نامحرم و غریبه تلقی میشوم طبعا آن قدرت روحی و فكری كه میتواند تحول ایجاد كند در من نمیجوشد در حالی كه اگر با اصلاح دیدگاه معدودی افراد، عموم جامعه دانشمندان را با آغوشی باز بپذیرند روحیه و توان محقق و دانشمند در جهت رسیدن به قلههای رفیع علم چندبرابر میشود.
دیدگاه تان را بنویسید