گفتگو با پدر کنکور ایران

کد خبر: 238940

سازمان سنجش فرزند من است و اين سازمان را عين فرزند خودم دوست دارم. حتي از آنجا كه كار در اين سازمان يك كار ملي است، حتي براي اين كار اهميت بيشتري از فرزندم قائل هستم،

گفتگو با پدر کنکور ایران
سرویس اجتماعی:

مي‌گويد به‌دليل اين‌كه سه نسل متوالي با او خاطرات آزمون سراسري را تجربه كرده‌اند به «پدر كنكور ايران» معروف شده است. حسين توكلي از آن دسته چهره‌هايي به حساب مي‌آيد كه براي هر دانش‌آموز و دانشجويي طي 40 سال اخير شناخته شده است. او يكي از عوامل مهم و تاثيرگذار در بسياري از تصميم‌هاي سرنوشت‌ساز كنكور بوده است كه البته بشدت هم از عملكردش دفاع مي‌كند و تاكيد دارد در هر شرايطي تلاش كرده با همفكري همكارانش، بهترين تصميم را براي كنكوري‌ها بگيرند. كار در سازمان سنجش را با بازكردن در پاكت‌ها شروع كرده است، اما حالا با بيش از 30 سال سابقه مديريتي در سازمان سنجش، دلش نمي‌خواهد كه بازنشسته شود. گفت و گوي خودماني با سخنگو و مشاور عالي سازمان سنجش در پي مي‌آيد. قبل از اين‌كه به ساختمان سازمان سنجش بيايم، دوستان همكارم مي‌گفتند حتما از آقاي توكلي بپرس كي مي‌خواهد بازنشسته شود؟ سازمان سنجش فرزند من است و اين سازمان را عين فرزند خودم دوست دارم. حتي از آنجا كه كار در اين سازمان يك كار ملي است، حتي براي اين كار اهميت بيشتري از فرزندم قائل هستم، زيرا فرزندم تنها يك شخص است، اما كار در سازمان، خدمت به همه جوانان اين مرز و بوم است. من الان نيز با همان شور و انرژي كه در روزهاي اول داشتم، كار مي‌كنم. من عاشق اين حرفه هستم و مطمئنا تا وقتي كه توان داشته باشم و همكارانم هم صلاح بدانند، اين همكاري صميمانه و صادقانه را ادامه خواهم داد. البته هنوز بازنشسته نشده و خودم درخواست بازنشستگي نداده‌ام. تا دو سال قبل، معاون اجرايي سازمان سنجش بودم و به مدت 20 سال هم اين سمت را عهده‌دار بودم، اما از دو سال قبل با پيشنهاد رياست سازمان سنجش، به عنوان سخنگو و مشاور در سازمان حضور دارم. اگر چه از همان بدو تاسيس سازمان سنجش، حضور مستمر داشته‌ام و نزديك به 30 سال فقط سابقه مديريتي در اين سازمان دارم؛ اما حتي اگر بازنشسته هم مي‌شدم، باز هم در سازمان سنجش كار مي‌كردم. يعني واقعا بعد از اين همه سال كاركردن و از صبح تا شب غرق‌شدن در كنكور هنوز خسته نشده‌ايد؟ دوست نداشتيد حداقل دوران بازنشستگي‌تان را به مسافرت و تفريح مي‌گذرانديد؟ من عاشق اين كار هستم و به همين دليل خسته نمي‌شوم. به طور قطع تا جايي كه سازمان به من نياز داشته باشد، صحنه را ترك نمي‌كنم و خوشحالم كه طي تمام اين سال‌ها به‌عنوان يك فرد كوچك، توانسته‌ام افراد بزرگي را راهنمايي و هدايت كنم كه وارد مراكز آموزش عالي شوند و در حقيقت در مسير درخشش و نخبگي آنان در ايران و جهان، نقش كوچكي ايفا كنم. شايد به همين دليل كه سه نسل متوالي از كنكوري‌ها هم با من خاطره دارند، به نام پدر كنكور ايران مشهور شده‌ام. چطور وارد سازمان سنجش شديد؟ پارتي بازي كه در كار نبود؟ نه واقعا. در همان دوران دانشجويي‌ام ـ در سال 47 ـ كه تازه سازمان سنجش شكل گرفته بود، به سازمان رفتم و گفتم كه بجز كار نظافت، هر كار ديگري به من بدهيد، انجام مي‌دهم. آن موقع حتي خيلي از همكارانم، تحصيلات متوسطه هم نداشتند، اما من وارد دانشگاه شده بودم. آخرش هم به من گفتند براي شروع كار در پاكت‌نامه‌ها را باز كنم و در واقع من با شغل در پاكت بازكن وارد سازمان شدم. اما در تمام مدتي كه در سازمان خدمت مي‌كردم، حتي در كار بازكردن پاكت‌ها هم سعي مي‌كردم با تعهد و تلاش، كارم را درست انجام دهم و يادم مي‌آيد گاهي براي انجام‌ كارهايم، منتظر آسانسور نمي‌شدم و از پله‌ها بالا مي‌رفتم. بعد از بازكردن پاكت نامه، وارد قسمت ثبت‌نام شدم و بعد از مدتي هم مسئول ثبت‌نام متقاضيان موسسه‌هاي آموزش عالي شدم كه از روشي غير از آزمون سراسري دانشجو مي‌گرفتند. مدرك كارشناسي‌ام در سال 50 دريافت كردم و سال 53 به خارج از كشور رفتم. در سال 57 هم با مدرك دكتري به كشور بازگشتم و باز هم در سازمان سنجش تا به امروز مشغول كار هستم. يعني خودتان هم كنكور داده‌ايد؟ بله، سال 1346 كنكور دادم ولي كنكور آن موقع‌ها اصلا مثل الان نبود. هر دانشگاهي براي خودش كنكور جداگانه داشت و البته همان سال هم در رشته روان‌شناسي دانشگاه ملي كه حالا به نام دانشگاه شهيد بهشتي شناخته مي‌شود، قبول شدم. رتبه‌تان چند شد؟ اتفاقا خيلي‌ها اين سوال را از من مي‌پرسند، ولي آن موقع‌ها خيلي بحث رتبه كنكور مطرح نبود. مثلا در كنكور يك رشته دانشگاهي 500 نفر شركت مي‌كردند و دانشگاه از بين اين متقاضيان، مثلا 30 نفر را پذيرش مي‌كرد و من هم فقط مي‌دانستم در چه رشته و دانشگاهي قبول شده‌ام. با توجه به اين‌كه مي‌گوييد اصلا آن موقع‌ها بحث رتبه مطرح نبود آيا آن شيوه پذيرش دانشجو بهتر از كنكور فعلي نبود؟ به هيچ‌وجه اين‌طور نيست. دامنه تبعات منفي كنكور آن سال‌ها خيلي زياد بود. آن‌موقع‌ها يك دانش‌آموز بايد براي قبول‌شدن در دانشگاه‌ها، كل كشور را مي‌گشت. مثلا خود من در كنكور دانشگاه‌هاي تبريز، اصفهان، شيراز و دانشگاه ملي شركت كردم. حالا فكر كنيد در اين شيوه پذيرش، هم‌زمان و انرژي زيادي از ما گرفت، هم هزينه‌هاي اقتصادي براي خانواده‌ها داشت و حتي گاهي اين همه حجم رفتن و آمد دانش‌آموزان، تبعات اخلاقي داشت. ولي ديگر كنكور سراسري و استرس‌هاي آن مطرح نبود. برعكس، كنكور دوره ما ساده‌تر از كنكور الان نبود. اگرچه هر دانشگاهي براي خودش كنكور مي‌گرفت و آزمون سراسري نداشتيم، اما ظرفيت دانشگاه‌ها بسيار كمتر از ظرفيت دانشجويان بود. درواقع، ظرفيت پذيرش دانشگاه‌ها نسبت به جمعيت بسيار كم بود و رقابت كنكور در آن سال‌ها فشرده‌تر از الان بود. مثلا در كنكور سال 48، ظرفيت دانشگاه‌ها به‌گونه‌اي بود كه از هر صد نفر، تنها ده نفر قبول مي‌شدند. يعني واقعا هيچ راهي وجود نداشت كه طي اين همه سال، بدون كنكور و بدون تبعات رواني اين آزمون سنگين، دانشجو پذيرش مي‌كرديم؛ آن هم آزموني كه سال‌ها عمر و جواني برخي داوطلبان را نابود كرد. با قاطعيت مي‌گويم كه سازمان سنجش طي سال‌ها، هر كاري كه مي‌توانست براي راهنمايي متقاضيان آزمون سراسري، افزايش آمادگي داوطلبان كنكور و كاهش استرس آنها انجام بدهد، دريغ نكرده است و همين حالا هم سازمان از همان روش سال‌هاي قبل استفاده مي‌كند. اگر اضطرابي هم بين برخي داوطلبان وجود داشت؛ مقصر اين استرس‌ها، بنده و سازمان نبودم. حتي برخي‌ به من مي‌گويند وقتي شما را مي‌بينيم، ناخودآگاه استرس كنكور به ما وارد مي‌شود، اما ما واقعا طي اين سال‌ها به‌دليل افزايش متقاضيان ورود به دانشگاه، راهي جز برگزاري كنكور نداشتيم و البته تلاش كرديم كنكور را به بهترين نحو ممكن برگزار كنيم. شما به عنوان فردي كه نقش عمده‌اي در طراحي و اجراي كنكور داشته، آيا مي‌پذيريد يك آزمون چندساعته، معيار درستي براي انتخاب دانشجوي اصلح نبوده و نيست. اين آزمون بيشتر به قدرت حافظه تاكيد دارد و خلاقيت داوطلب را ناديده مي‌گيرد. حتي يك متقاضي مقيم روستا، چون به فنون تست‌زني آگاهي نداشته و به موسسات كنكور هم دسترسي چنداني ندارد، احتمال دارد هرگز وارد دانشگاه نشود. شما بايد به شرايط هر سال كنكور نگاه كنيد، بعد از انقلاب فرهنگي، هرساله افزايش تعداد متقاضيان ورود به دانشگاه‌ها را داشتيم، طوري كه سال 81 بالاترين آمار داوطلبان را داشتيم و با توجه به متقاضي ميليوني، راهي جز برگزاري كنكور نداشتيم. طي سال‌هاي متوالي هم تلاش كرديم سوالات را مفهومي‌تنظيم كنيم تا داوطلب به يادگيري فنون تست‌زني نياز نداشته باشد و داوطلب با توجه به سطح يادگيري عمقي، وارد دانشگاه شود. در آن سال‌ها گاهي براي اين‌كه متقاضيان كنكور سردرگم نشوند، به تلويزيون مي‌رفتم و خودم بند به بند فرم ثبت‌نام را پر مي‌كردم و علاوه بر آن، تعداد حوزه‌هاي امتحاني را هم هر ساله افزايش مي‌داديم، ولي وقتي ظرفيت پذيرش دانشجوي دانشگاه‌هاي ما پايين بود، ديگر كار بيشتري نمي‌شد انجام داد تا استرس متقاضيان كمتر شود. در كل، به نظرم كنكور در ايران يكي از بهترين روش‌هاي جذب دانشجو طي اين سال‌ها بوده است. البته در جريان هستيد كه هنوز هم بين عالمان آموزش عالي جهان، بر سر بهترين شيوه جذب دانشجو اختلاف نظر وجود دارد و هم‌اكنون نيز اين بحث‌ها تمام نشده است. تعيين بهترين راه جذب دانشجو، يك كار پژوهشي گسترده است كه هنوز هم متوقف نشده، اما با توجه به مولفه‌هايي همچون تعداد داوطلبان، ظرفيت‌ها و امكاناتي كه در اختيار داشتيم و همچنين لزوم شناسايي افراد مستعد و رعايت عدالت آموزشي، تا امروز بهترين روش را براي جذب دانشجو انتخاب كرده‌ايم. توكلي: به نظرم بايد روشي اجرا شود كه بعد از حذف كنكور، كيفيت رشته‌ها نيز حفظ شود و با لحاظ‌كردن دقيق تعداد متقاضيان هر رشته و كد محل‌هايي كه متقاضي كمتري دارند، امكان ادامه تحصيل موفق و بي‌دغدغه را براي همه متقاضيان فراهم كنند از سوي ديگر، الان ديگر مثل گذشته نيست. آن موقع‌ها امكانات كمي‌و كيفي آموزش عالي، بسيار پايين‌تر از شرايط فعلي بود، اما حالا هر فردي كه اراده كند مي‌تواند وارد دانشگاه شود و نظام آموزش عالي اين ظرفيت را دارد كه پذيراي داوطلبان باشد. مثلا ما در كنكور 91، حدود يك ميليون و 66 هزار داوطلب داشتيم كه نسبت به سال قبل، تعداد 220 هزار داوطلب كمتر شده است و تعداد متقاضيان هم هر سال كاهش مي‌يابد. جالب آن كه در كنكور 91، تعداد 932 هزار نفر در جلسه آزمون حاضر بودند و 752 هزار نفر انتخاب رشته كردند و از اين بين، 588 هزار و 866 نفر در رشته‌هاي متمركز قبول شدند. يعني امسال از هر صد نفري كه انتخاب رشته كرده‌اند، 78 نفر قبول شده‌اند و حالا شما فكر كنيد كه ديگر در چنين شرايطي، استرس‌داشتن براي كنكور و قبول‌شدن در دانشگاه معني ندارد. حتي اگر رشته‌هاي نيمه‌متمركز را هم به حساب بياوريم، آمار قبولي‌هاي امسال خيلي بيشتر از 78 درصد مي‌شود. حالا داوطلب مي‌تواند با توجه به سوابق تحصيلي، در خيلي از رشته‌هايي كه دوست دارد، وارد دانشگاه شود و ديگر محدوديت‌هاي پذيرش سال‌هاي گذشته را نداريم. راستي برايم جالب است كه چگونه اين همه آمار و ارقام را از حفظ هستيد؟ شما به داشتن يك حافظه كم‌نظير بين خبرنگاران مشهور هستيد. براي اين كار تمرين خاصي انجام مي‌دهيد يا اين كه يك استعداد كاملا ذاتي است؟ اول اين‌كه بايد بگويم من به كارم علاقه دارم و به همين خاطر هم اعداد و ارقام را بخوبي به خاطر مي‌سپارم. اگرچه نيازي نيست هميشه آمارها را از حفظ بدانم، ولي دوست دارم حتما حدود آمار را در ذهن داشته باشم و از من هم توقع هست كه آمارها را بدانم. اما كلا حافظه‌اي قوي دارم و حتي الان يادم مي‌آيد كه فلان درس كلاس چهارم ابتدايي در چه صفحه‌اي بود. البته الان كه ديگر پير شده‌ام و حافظه ام مثل قديم نيست.[خنده] تقريبا سه نسل متوالي، بارها تصاوير شما را در رسانه‌هاي مختلف ديده‌اند. وقتي كنكوري‌هاي قديم و جديد شما را در خيابان مي‌بينند، چه واكنشي دارند؟ مردم ما واقعا قدرشناس، بامحبت و صادق هستند. بارها به من گفته‌اند كه ما فكر نمي‌كرديم شما از دفترتان خارج شويد و بياييد با داوطلبان كنكور حرف بزنيد و مشكلاتشان را بشنويد. ولي وقتي براي خودمان مشكلي پيش آمد، راحت توانستيم مشكل‌مان را با شما مطرح كنيم. من در تمام اين مدت، بجز محبت، احترام و ابراز قدرداني از من و ساير همكاران، چيز ديگري نديده‌ام و به همين خاطر هم از من تشكر مي‌كنند. مي‌خواهم بدون محافظه‌كاري پاسخم را بدهيد كه آيا تا حالا شده يك مقام مسئول يا مجموعه‌اي حكومتي از شما يا مجموعه سازمان سنجش، خواسته‌اي غيرقانوني داشته باشد؟ مثلا بخواهد فرزند فلان مدير، بدون كنكور وارد دانشگاه شود؟ تا اين لحظه‌اي كه بنده در كنار شما نشسته‌ام، انصافا حتي يك مورد هم پيش نيامده است كه مسئولي يا هر فردي از من خواسته‌اي غيرمعقول داشته باشد. خدا را شكر، مسئولان ما آنقدر فهيم هستند كه چنين درخواست‌هايي نداشته باشند. البته مواردي بوده است كه مسئولي زنگ زده و خواسته زودتر از بقيه بداند فرزندش در كنكور قبول شده است يا خير، ولي حتي ما همين خواسته را هم اجابت نكرده‌ و گفتيم هر وقت ساير كنكوري‌ها از نتيجه آزمون سراسري باخبر شدند، شما هم باخبر خواهيد شد. خيلي پذيرش آن سخت است كه فكر كنيم در مجموعه بزرگي مثل سازمان سنجش، حتي يك تخلف و تقلب هم صورت نگرفته باشد. قاطعانه مي‌گويم كه از سال 48 تا الان كه بنده در سازمان بوده‌ام، هيچ فردي با تقلب وارد دانشگاه نشده است. ما سعي كرده‌ايم وظيفه‌مان را درست انجام دهيم و اتفاقا همان مسئولان رده بالا، همين وظايف را براي ما تعيين كرده‌اند و به همين دليل هم از ما توقع كار غيرقانوني ندارند. حتي همكاران هم چنين چيزي به ذهنشان خطور نكرده است. فروش مدارك دانشگاهي از سوي برخي گروه‌هاي خلافكار را كه قبول داريد؟ مدرك‌فروشي ربطي به وزارت علوم و سازمان سنجش ندارد و نهادهاي حقوقي ديگري بايد به اين موضوع رسيدگي كنند. اما در جريان هستيد كه برخي مربيان دانشگاه‌ها، با بورسيه‌ شدن در مقطع دكتري، رسما آزمون دشوار دكتري را دور مي‌زنند؟ يا گاهي شنيده مي‌شود سوالات كنكور لو مي‌رود. حتي گاهي مردم از خبرنگاران مي‌خواهند از مسئولان بپرسيم چطور مي‌شود يك مسئول رده بالا، وظايف سنگينش را درست و بموقع انجام دهد ولي در عين حال، وقت كافي براي تحصيل و گذراندن دوره سنگين دكتري داشته باشد. ببينيد، من با اين حرف‌ها موافق نيستم. آزمون‌هايي كه سازمان سنجش در آن مسئول است، هيچ فردي خارج از ضوابط وارد دانشگاه نشده و نخواهد شد. ما در بحث طراحي سوالات و بخصوص در مراقبت از نتايج كنكور بيشترين مراقبت را انجام مي‌دهيم. حتي يادم مي‌آيد سال‌ها قبل يكي از وزراي علوم كه تازه به مقام وزارت رسيده بود، به سازمان سنجش آمد و مي‌خواست از قرنطينه سوالات ديدن كند، اما من در گفت‌وگويي كه با آن مقام مسئول داشتم، اجازه چنين كاري را ندادم و بصراحت عنوان كردم كه اگر بخواهيد وارد قرنطينه چاپخانه شويد، بايد تا پايان كنكور همين جا بمانيد. اگرچه وزير با روي باز قبول كرد كه وارد قرنطينه نشود، اما همان موقع برخي از همكارانم گفتند كه او مقام مافوق ماست و احتمال دارد به خاطر اين رفتارت بركنار شوي، ولي بعدها همان وزير به‌خاطر همين كار از من تشكر كرد. مي‌خواهم بگويم ما در طراحي سوالات و حفاظت از نتايج كنكور، بسيار حساسيت داريم و نكات ايمني و محرمانه را رعايت مي‌كنيم. مثلا در طراحي سوالات كنكور كارشناسي ارشد، نزديك به 4000 نفر با ما فعاليت دارند و اين آمار در كنكورهاي دكتري و كارشناسي بسيار بيشتر از اين رقم‌هاست، اما اين موضوع اصلا به اين معني نيست كه ما حتما از سوالات يك طراح استفاده كنيم. حتي گاهي اوقات مي‌شنوم فلان معلم در يك موسسه خصوصي مي‌گويد من طراح سوالات كنكور هستم، اما مي‌خواهم به مردم بگويم هر فردي ادعا كرد طراح سوالات كنكور است، مطمئن باشيد ادعايش درست نيست و مطابق ضوابط، يك طراح سوال كنكور هيچ‌وقت نمي‌آيد به مردم و حتي به نزديك‌ترين بستگانش بگويد كه من طراح سوالات كنكور هستم. خودتان فرزند كنكوري داشتيد؟ بله، سه فرزند كنكوري داشتم كه پسرم الان دكتراي مكانيك دارد، دخترم مهندسي عمران خوانده و آخرين فرزندم نيز در رشته معماري تحصيل كرده است. وسوسه نشديد فرزندتان را با توسل به نفوذي كه در سازمان سنجش داريد، به دانشگاه بفرستيد؟ جالب است كه بعضي‌ها مي‌گفتند خوش به حال فرزندان من كه پدرشان مسئول كنكور است و هرجا دلشان بخواهد قبول مي‌شوند، اما واقعا هيچ‌گاه حتي وسوسه هم نشدم كه به فرزندانم كمك غيرقانوني بكنم. يك روز وقتي يكي از فرزندانم از من درباره نحوه پركردن دفترچه كنكور پرسيد، از او خواستم او هم مثل همه كنكوري‌ها، از طريق تلويزيون به حرف‌هاي من گوش دهد، چون همه بچه‌ها اين امكان را ندارند كه توكلي بيايد و به صورت حضوري نحوه تكميل دفترچه كنكور را به آنها بياموزد. يك بار هم فرزندم گلايه‌مند بود كه چرا آنقدر حوزه امتحاني‌اش از محل زندگي‌مان دور است و به من مي‌گفت پدر نمي‌توانستي كاري كني كه حداقل محل برگزاري كنكورم، نزديك خانه‌مان باشد؟ من هم در جواب گفتم كه من در انتخاب محل آزمون هيچ داوطلبي دخالت نمي‌كنم. اتفاقا همان فرزندم همراه همسرم در آخرين لحظات و به سختي توانسته بودند محل برگزاري آزمون را پيدا كنند. امسال در اولين گام، 10هزار كد رشته محل از كنكور كارشناسي حذف شد و آن‌طور كه پيش‌بيني مي‌شود تا چند سال ديگر، بجز رشته‌هاي پرمتقاضي، ديگر كنكوري در مقطع كارشناسي برگزار نخواهد شد. مي‌خواهم بدانم اگر كنكور كاملا شود، پدر كنكور ايران، دلش براي كنكور تنگ نمي‌شود؟ اصلا بعد از حذف كنكور، سيستم جذب دانشجو در كشور ما چه آينده‌اي خواهد داشت؟ اول اين‌كه سازمان سنجش در هر سال 150 كنكور سراسري برگزار مي‌كند كه فقط يكي از آنها كنكور سراسري است كه متداول‌تر از بقيه كنكورهاست. ما كنكور دكتري، كارشناسي ارشد، كارداني به كارشناسي، انواع و اقسام آزمون‌هاي بين‌المللي، آزمون‌هاي شغلي، آزمون فراگير پيام نور، دانشگاه علمي ـ كاربردي و... برگزار مي‌كنيم و با اين شرايط مي‌بينيد كه ما به طور ميانگين هر هفته سه كنكور برگزار مي‌كنيم و از اين نظر، دكان سازمان سنجش بسته نمي‌شود و من حالا‌حالاها با كنكور خواهم بود.[خنده] بعد از حذف كنكور و اين‌كه اصلا كنكور رشته‌هاي مختلف چگونه حفظ شود، در حيطه وظايف كارگروه ماده 4 قانون پذيرش دانشجو است كه رئيس سازمان سنجش نيز دبير اين كميته است و آنها تصميم مي‌گيرند بعد از حذف كنكور، مراحل پذيرش دانشجو به چه صورتي خواهد شد. شما به عنوان يك كارشناس آموزش عالي فكر مي‌كنيد فرآيند جذب دانشجو بعد از حذف كنكور بايد چگونه باشد تا عدالت آموزشي رعايت شود؟ مطمئنم اين كارگروه توجه مي‌كند كه بعد از حذف كنكور ـ كه در آن سوابق تحصيلي جايگزين كنكور خواهد شد ـ عدالت آموزشي نيز در جذب دانشجو رعايت شود. به نظرم بايد روشي اجرا شود كه بعد از حذف كنكور، كيفيت رشته‌ها نيز در آينده حفظ شود و با لحاظ‌كردن دقيق تعداد متقاضيان هر رشته و كد محل‌هايي كه متقاضي كمتري دارند، امكان ادامه تحصيل موفق و بي‌دغدغه را براي همه متقاضيان فراهم كنند. در حالتي كه تنها نمره امتحان نهايي دانش‌آموزان ملاك پذيرش دانشجو باشد و آزمون‌هاي سال پاياني دبيرستان هم استاندارد و سراسري شود، ديگر در آن شرايط فرقي نمي‌كند داوطلبي در كجاي ايران درس خوانده باشد و فكر مي‌كنم در آن صورت، ملاك پذيرش دانشجويان هم كاملا عادلانه خواهد شد. با توجه به تجارت ميلياردي موسسات كنكور، فكر نمي‌كنيد اين موسسات بتوانند بر راي كارگروه ماده 4 قانون پذيرش دانشجو تاثير بگذارند؟ چون گفته مي‌شود يكي از عوامل مهم حذف‌نشدن كنكور در ايران، وجود همين موسسات است كه سود سرشاري از كنكور مي‌برند. واقعا اين‌طور نيست. اول اين‌كه اين موسسات هيچ نقشي در حذف كنكور ندارند و خيال همه مردم راحت باشد كه اعضاي اين كارگروه، انسان‌هاي دلسوز و متعهدي هستند كه از هيچ موسسه‌اي خط نمي‌گيرند. دوم اين‌كه معتقدم يك داوطلب اگر فقط درس‌هاي كتابش را بخواند، به هيچ‌كدام از اين موسسات نياز ندارد. بارها گفته‌ام كه نه‌تنها در مطالعه دروس، حتي در انتخاب رشته هم بهترين فرد شايسته براي اين كار، خود داوطلب است. از كنكور سراسري كشور ديگري بازديد كرده‌ايد و آيا شده كه سوالات كنكور كشور ديگري را هم طراحي كنيد؟ از كنكور كشور ديگري بازديد نكرده‌ام، اما مطابق گزارش‌هايي كه از كنكور كشورهاي ژاپن، چين، تركيه و كره جنوبي دريافت كردم و همچنين مطابق اطلاعاتي كه ما به آنها داديم، متوجه شدم كنكور در اين كشورها هم شبيه ما برگزار مي‌شود، ولي واقعا و بدون تعريف از خودمان بگويم كه ما هم از لحاظ فني و هم از لحاظ اجرايي، بسيار بهتر از اين كشورها هستيم و كنكور قوي‌تري برگزار مي‌كنيم. ما از دقيق‌ترين روش‌هاي طراحي سوالات استفاده مي‌كنيم و نسبت به ساير اين كشورها، برنامه‌ريزي بهتري در كنكور داريم. يكي دوسال هم كارهاي كنكور در كشور افغانستان را انجام داديم و در كل به اين درجه از دانش و تجربه رسيده‌ايم كه اگر قوانين اجازه بدهد و به مصلحت كشور هم باشد، حتي مي‌توانيم كنكور ساير كشورها را نيز برگزار كنيم. فكر كنيد الان دانش‌آموزي هستيد كه مي‌خواهد امسال در كنكور شركت كند. آيا باز هم همان راه فعلي را براي ادامه زندگي انتخاب مي‌كرديد؟ باز هم براي رفتن به دانشگاه تلاش خودم را مي‌كردم. فكر مي‌كنم راه درستي براي زندگي انتخاب كرده‌ام و دوباره براي فراگرفتن دانش تلاش مي‌كردم. زيرا بي‌تعارف بر اين باورم كه دانشمندان ايران، ثروت‌هاي واقعي كشور هستند و حتي همين الان هم اگر خوب به اوضاع جهان نگاه كنيم، مي‌بينيم ثروت از راه علم به دست مي‌آيد. اگر به گذشته برمي‌گشتم دوباره براي خدمت‌رساني به مردم تلاش مي‌كردم و البته همه اين تلاش‌ها را فقط براي خدا انجام داده و بابت خدماتم نيز هيچ توقع مالي از هيچ فرد و سازماني نداشته‌ام. برايم جالب بود كه يك روز يكي از همكاران از من گلايه داشت كه چرا اينقدر كار مي‌كنم و وقتي گفتم عاشق كارم هستم، گفت كه حرفت را قبول ندارم و مردم مي‌گويند توكلي يك صندوق پر از اسكناس در سازمان سنجش دارد كه هر چقدر دلش بخواهد مي‌تواند از سازمان سنجش حقوق بگيرد، اما وقتي همين فرد را به منزلم بردم و با وضع ساده خانه و زندگي‌ام آشنا شد، خيلي شرمنده شد و باور نمي‌كرد كه اين وضع زندگي همان ميليونري باشد كه در ذهنش ساخته بود. منبع: جام جم آنلاين

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت