دروغ چگونه ریشه می دواند؟

کد خبر: 232477

چند هفته پیش برنامه نود به صراحت نشان داد که در انتخابات هیات فوتبال استان فارس تقلب رخ داده است. دوربین همه اتفاقات را ثبت کرده بود اما مسئولین برگزاری انتخابات در برنامه نود علاوه بر توهین به شعور مخاطبان،به راحتی دروغ می گفتند. مسلم است هنگامی که عوام الناس می بینند در سطوح کلان به آنها دروغ گفته می شود و آب از آب تکان نمی خورد براحتی به خود حق می دهند دروغ بگویند. در قضیه انتخابات هییت فوتبال فارس حتی یک نفر هم توبیخ نشد!

دروغ چگونه ریشه می دواند؟
سرویس اجتماعی«فردا»: رهبر انقلاب در مهرماه امسال طی یک سخنرانی تاکید ویژه ای به مفهوم سبک زندگی کردند و این مفهوم را بخش عقیقی تمدن اسلامی نامیده، تاکید کردند بدون پیشرفت در این بخش ، یعنی «سبک و فرهنگ زندگی»، اهداف تمدن بزرگ اسلامی محقق نخواهد شد .ایشان تصریح کردند: متأسفانه ما در این بخش، پیشرفت چشمگیری نداشته و مثل بخش اول(تمدن اسلامی) یعنی علم و صنعت و نظائر آن پیشرفت نکرده ایم . ایشان در ادامه سخنان خود آسیب شناسی و علت یابی در زمینه عدم پیشرفت لازم در بخش سبک و فرهنگ زندگی را خواستار شده، از همه دانشمندان، نخبگان و ... دعوت کردند تا به گفتمان سازی در این حوزه بپردازند.

با توجه به اهمیت این مفهوم در جامعه شناسی و مطالعات فرهنگی و با توجه به تاکید رهبری بر این مفهوم طی سلسله نوشته هایی سعی خواهیم کرد تا ابعاد این مفهوم را شکافته و آسیب های موجود در سبک زندگی ایرانی را معرفی کنیم و با استفاده از نظرات کارشناسان به ارائه راهکار بپردازیم، لازم به ذکر است که راهنمای ما در این مسیر سوالات مطرح شده توسط رهبری خواهد بود و این آسیب ها را در سطوح خرد و کلان شناسایی خواهیم کرد.

سبک زندگی را در یک تعریف ساده و کلی می توان مجموعه الگوهای رفتاری و تحقق یافته فرد در زندگی روزمره دانست. نعمت الله فاضلی، از اساتید مطالعات فرهنگی سبک زندگی را اینگونه تعریف می کند:« ﺳﺒﮏ زﻧﺪﮔﻲ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ رﻓﺘﺎری در ﺣﻮزه ﻣﺼﺮف فرهنگی و ﻣﺎدی زﻧﺪﮔﻲ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ اﺳﺖ ﮐﻪ در ﻋﺮﺻﻪ ﻋﻤﻞ ﻣﺤﻘﻖ ﺷﺪه و ﻗﺎﺑﻞ مشاهده اﺳﺖ.»

در ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻳﺎد ﺷﺪه ﺳﻪ ﻧﮑﺘﻪ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻪ اﺳﺖ:

1. ﮔﺮﭼﻪ ارزش ها و ﻧﮕﺮش ها در ﺑﻪ وﺟﻮد آﻣﺪن ﺳﺒﮏ زﻧﺪﮔﻲ ﻣﺆﺛﺮﻧﺪ اﻣﺎ ﺟﺰﻳﻲ از آن ﻣﺤﺴﻮب ﻧﻤﻲ ﺷﻮﻧﺪ،

ﺑﻠﮑﻪ ﺳﺒﮏ زﻧﺪﮔﻲ همان ﺑﺨﺶ از زﻧﺪﮔﻲ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻋﻤﻼً ﺗﺤﻘﻖ ﻣﻲ ﻳﺎﺑﺪ. در واﻗﻊ طﯿﻒ ﮐﺎﻣﻞ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ هایی

اﺳﺖ ﮐﻪ اﻓﺮاد در زﻧﺪﮔﻲ روزﻣﺮه اﻧﺠﺎم می دهند.

ﻳﻌﻨﻲ اﻳﻨﮑﻪ ارزش ها و ﻧﮕﺮش هایﻣﺸﺎﺑﻪ ﺑﻪ ﺳﺒﮏ زﻧﺪﮔﻲ ﻳﮑﺴﺎن ﻧﻤﻲ اﻧﺠﺎﻣﺪ و داﺷﺘﻦ ﺳﺒﮏ زﻧﺪﮔﻲ همسانﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی ارزش هاو ﻧﮕﺮش های ﻣﺸﺎﺑﻪ ﻧﯿﺴﺖ.

2. همچنین ﺳﺒﮏ زﻧﺪﮔﻲ ﺑﺎﻳﺪ زاﺋﯿﺪه اﻧﺘﺨﺎب ﮔﺮی اﻓﺮاد ﺑﺎﺷﺪ زﻳﺮا ﺳﺒﮏ زﻧﺪﮔﻲ ﺷﺎﻣﻞ آن دﺳﺘﻪ رفتارهایی است ﮐﻪ ﻣﺮدم ﺣﻖ اﻧﺘﺨﺎب ﺟﺎﻳﮕﺰﻳﻦ ﺑﺮای آنها ﻧﺪارﻧﺪ، ﻧﻤﻲ ﺷﻮد.

3. ﺳﺒﮏ زﻧﺪﮔﻲ ﻧﺴﺒﺖ ﻣﺴﺘﻘﯿﻤﻲ ﺑﺎ ﻣﺼﺮف دارد زﻳﺮا ﻣﺼﺮف در ﺧﺪﻣﺖ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﮐﺮدن ﮐﯿﺴﺘﻲ ﮐﻨﺶ ﮔﺮان

(ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﺳﻮال ﻣﻦ ﮐﯿﺴﺘﻢ؟)، ﺑﺎزﮐﺮدن راهی ﺑﺮای ﻋﻀﻮﻳﺖ اﻓﺮاد در ﮔﺮوه هایاﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، ﺗﺜﺒﯿﺖ ﻣﻘﻮﻻت فرهنگی، اﻳﺠﺎد ازﺧﻮدﺑﯿﮕﺎﻧﮕﻲ ﻳﺎ ﻧﻔﻲ آن، اﻳﺠﺎد ﻳﺎ ﺑﺎزﺗﻮﻟﯿﺪ اﻧﻮاع ﻧﺎﺑﺮاﺑﺮی های اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، اﻳﺠﺎد ﮔﺮوه ﺑﻨﺪی های ﻣﺪرن ﻣﺘﻤﺎﻳﺰ از ﮔﺮوه ﺑﻨﺪی های ﺳﻨﺘﻲ ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﺟﻨﺴﯿﺖ و ﻏﯿﺮه ﺑﺎزﺗﻮﻟﯿﺪ اﻗﺘﺼﺎدی ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ داری اﺳﺖ.

سبک زندگی با برخی دیگر از مفاهیم جامعه شناسانه ارتباط نزدیکی دارد. یکی از این مفاهیم هویت است، مهمترین شباهت این دو مفهوم در این است که هردوی آنها مفاهیمی شدنی هستند یعنی در خلال زندگی افراد شکل میگیرند و لحظه به لحظه تغییر می یایند. مهمترین افتراق آنها نیز در این است که سبک زندگی شامل ذهنیات نمی شود اما هویت مفهومی ذهنی و انتزاعی است. غیر از هویت، مفاهیم دیگری چون طبقه، قشربندی، کنش متقابل و ... نیز با مفهوم سبک زندگی ارتباط نزدیکی دارند که در مطالب دیگر بطور جداگانه و مفصل مورد بررسی قرار خواهند گرفت.

بعد از مقدمه بالا و آشنایی اجمالی با مفهوم سبک زندگی حال نوبت آن است که نگاهی به سبک زندگی ایرانی بپردازیم. همانگونه که رهبری در سخنان خود اشاره کردند و در سوالاتی که مطرح کردند نیز آمده است آسیب های فراوانی در سبک زندگی افراد جامعه ما وجود دارد که باید مورد توجه قرار بگیرند.

سئوالات رهبری بدین قرار است:« چرا فرهنگ کار جمعی در ایران ضعیف است؟ چرا در روابط اجتماعی، حقوق متقابل رعایت نمی شود؟ چرا در برخی مناطق، طلاق زیاد شده است؟ چرا در فرهنگ رانندگی انضباط لازم رعایت نمی شود؟ الزامات آپارتمان نشینی چیست آیا رعایت می شود؟ الگوی تفریح سالم کدام است؟ آیا در معاشرتهای روزانه، همیشه به هم راست می گوییم؟ دروغ چقدر در جامعه رواج دارد؟ علت برخی پرخاش گریها و نابردباریها در روابط اجتماعی چیست؟ طراحی لباسها و معماری شهرها چقدر منطقی و عقلانی است؟ آیا حقوق افراد در رسانه ها و در اینترنت رعایت می شود؟ علت بروز بیماری خطرناک قانون گریزی در برخی افراد و بعضی بخشها چیست؟ چقدر وجدان کاری و انضباط اجتماعی داریم؟ توجه به کیفیت در تولیدات داخلی چقدر است؟ چرا برخی حرفها و ایده های خوب در حد حرف و رؤیا باقی می ماند؟ ساعات کار مفید در دستگاهها چرا کم است؟ چه کنیم ریشه ربا قطع شود؟ آیا حقوق متقابل زن و شوهر و فرزندان در خانواده ها بطور کامل رعایت می شود؟ چرا مصرف گرایی، برای برخی افتخار شده است؟ و چه کنیم تا زن هم کرامت و عزت خانوادگیش حفظ شود و هم بتواند وظایف اجتماعی خود را انجام دهد؟»

برای شروع از پرسش مهم رهبر انقلاب درباره این امر که« آیا در معاشرتهای روزانه، همیشه به هم راست می گوییم؟ دروغ چقدر در جامعه رواج دارد؟ » آغاز می کنیم و در مطالب بعدی، هر یک از این سوالات را محور قرار داده و مورد مطرح شده را آسیب شناسی خواهیم کرد.

دروغ چگونه ریشه می دواند؟

یکی از خصیصه های منفی در سبک زندگی ایرانی که بعضا نمود دارد دروغگویی است. باید دقت کرد که بسیاری از خصیصه های منفی ریشه در عواملی دیگر دارند، بعنوان مثال بی اعتمادی در جامعه می تواند عامل گسترش دروغگویی شود. در این مطلب بطور مفصل به ریشه ها و تبعات این خصیصه منفی می پردازیم.

دروغگویی از جمله رذالت های اخلاقی است که در دین اسلام مکررا نکوهیده شده و مومنان را از آن بازداشته اند. احادیث فراوانی در دین اسلام وجود دارد که در آن مردم از دروغگویی بر حذر داشته شده اند. بعنوان مثال مردى به رسول خدا صلى الله عليه و آله عرض كرد: به من اخلاقى بياموزيد كه خير دنيا و آخرت در آن جمع باشد، حضرت فرمودند: دروغ نگو. حضرت علی (ع) نیز می فرماید: (نشانه) ايمان، اين است كه راستگويى را هر چند به زيان تو باشد بر دروغگويى، گرچه به سود تو باشد، ترجيح دهى.

البته این دو حدیث بعنوان نمونه آورده شده وگرنه احادیث بسیاری در این مورد وجود دارد. نکوهیده بودن این عمل و شیوع آن در جامعه را می توان از دلایلی دانست که رهبر انقلاب نیز از دروغگویی بعنوان یکی از آسیب های سبک زندگی ایرانی نام بردند. ایشان در سخنرانی خود با طرح سئوالی پرسیدند:« آیا در معاشرتهای روزانه، همیشه به هم راست می گوییم؟ دروغ چقدر در جامعه رواج دارد؟» این پرسش سرآغاز ما برای پرداختن به مبحث دروغگویی است.

همانطور که در ابتدای مطلب گفتیم یکی از ریشه های دروغگویی بی اعتمادی است. هنگامی که شما به کسی اعتماد نداشته باشید به او دروغ می گویید وبطور متقابل دروغگویی موجب بی اعتمادی می شود. بنابراین یکی از راه هایی که می تواند به تضعیف دروغگویی کمک کند اعتمادسازی در جامعه است و د رعین حال تبیین دقیق ناپسند بود این امر در یک جامعه اسلامی.

نکته دیگر در این مورد این است که دروغگویی را در دو سطح کلان و خرد باید بررسی کرد. مهم اینکه دروغگویی در سطح کلان مضرات بیشتری دارد چرا که قبح اینکار را می ریزد و موجب تسری آن در جامعه می شود. مسئولان، خصوصا در جمهوری اسلامی باید اهتمام ویژه ای به گفتن حقایق و راست به مردم داشته باشند. این امر موجب گسترش فرهنگ مبتنی بر صداقت در جامعه می شود. از سوی دیگر وظیفه همه مردم و رسانه هاست که نسبت به رواج دروغ در جامعه حساس باشند و واکنش نشان دهند.

بعنوان مثال سخنگوی وقت دولت، در 17 فروردین ماه سال 1387 در پاسخ به شایعه برکناری وزیر اقتصاد آن را دروغ خواند و رسانه ها را به جوسازی برای تحت شعاع قرار دادن برنامه های اقتصادی دولت متهم کرد. اما چند رو ز بعد وزیر اقتصاد برکنار شد. وی در آن مصاحبه گفته بود: «تغييري در دولت مطرح نيست و انتشار اين خبر سناريويي براي تحت الشعاع قراردادن برنامه‌هاي اقتصادي دولت است.» چیزی که خلافش خیلی زود مشخص شد. البته نمی توان قاطعانه حکم داد قصد سخنگوی سابق دولت گفتن دروغ بوده، اما مسلما انتشار این مصاحبه و متعاقب آن برکناری وزیر اقتصاد از مواردی است که اعتماد را در جامعه تضعیف می کند، خاصه اینکه حتی از سوی دیگر قضیه خبر نداشتن سخنگوی دولت از تغییرات کابینه خود آفت دیگری است.

از حوزه مسئولین اجرایی که بگذریم، در حوزه های دیگر نیز هستند مسئولینی که خیلی راحت دروغ می گویند. مثلا چند هفته پیش برنامه نود به صراحت نشان داد که در انتخابات هیات فوتبال استان فارس تقلب رخ داده است. دوربین همه اتفاقات را ثبت کرده بود اما مسئولین برگزاری انتخابات در برنامه نود علاوه بر توهین به شعور مخاطبان، مثل اب خوردن دروغ می گفتند و سعی داشتند همه چیز را عادی جلوه دهند. در اینجا نکته دیگر وظیفه رسانه ها و مسئولین مافوق است. علی کفاشیان،رئیس فدراسیون، تا جایی که توانست از برگزاری این انتخابات دفاع کرد و تنها با فشار رسانه ها مجبور به عقب نشینی شد.

مسلم است هنگامی که عوام الناس می بینند در سطوح کلان به آنها دروغ گفته می شود و آب از آب تکان نمی خورد براحتی به خود حق می دهند دروغ بگویند. مثلا در قضیه انتخابات هییت فوتبال فارس حتی یک نفر هم توبیخ نشد! البته اگر بخواهیم در فضای فوتبال بمانیم مثال ها از این دست زیاد است. مثال واضح دیگر قانون سقف قرار داد است. قانونی که شاید نیت خیری پشت آن بوده ولی عملا کاری کرد که دروغگویی کاملا به امری عادی در جامعه فوتبال تبدیل شود، بگونه ای که مدیر عاملان باشگاه ها و بازیکنان بصراحت می گویند سقف قرارداد را رعایت نمی کنند اما قطعا در هیات های فوتبال پای برگه ای که نوشته شده سقف قرارداد را رعایت کرده اند امضا می کنند.

مواردی از این دست باعث رشد غده سرطانی دروغ در جامعه می شود. در سطح خرد نیز مردم جامعه خیلی وقت ها براحتی به یکدیگر دروغ می گویند. دلیل عمده اینکار اینست که می دانند با گفتن راست به هدف خود نمی رسند و متاسفانه در جامعه ما رسیدن به هدف بیشتر از راستگویی مهم است.

راه حل ریشه کن کردن این امر نیز قبل از هر چیز این است که اصلاح را از خودمان شروع کنیم. علاوه بر این بایستی نظارت جدی ای در مورد مسئولان وجود داشته باشد و مسئولینی که آمار دروغ می دهند یا سخن دروغی می گویند بایستی نتیجه کار خود را ببینند. غیر از این رسانه ها بایستی در نقد دروغگویی چه در سطح خرد و چه در سطح کلان بطور جدی وارد شوند و قانون نیز از آنها حمایت کند. اینگونه می توان انتظار داشت که یکی از آسیب های مد نظر رهبر انقلاب کمرنگ خواهد شد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت