آر پی جی زدن را از تلویزیون یاد گرفتم!

کد خبر: 228556

“حاج احمد پاریاب” این روزها حال خوشی ندارد. یک روز در خانه و چند روز آسایشگاه و بیمارستان. روزی روزگاری فرمانده گردان شهادت بود و امروز کپسول اکسیژن لحظه ای رهایش نمی کند.

افکار نیوز: اگر مشکلات فرهنگی داریم؛ مقصر را نباید در بین مردم جست ‌و جو کنیم .مقصر مردم نیستند، مقصر کسانی هستند که کار فرهنگی نکردند. اما کار فرهنگی اینطور نیست. کار فرهنگی بیست سال طول می کشد تا جواب بدهد. "حاج احمد پاریاب" این روزها حال خوشی ندارد. یک روز در خانه و چند روز آسایشگاه و بیمارستان. روزی روزگاری فرمانده گردان شهادت بود و امروز کپسول اکسیژن لحظه ای رهایش نمی کند. فرمانده مظلوم جنگ زیاد اهل حرف زدن نیست چرا که حرفهایش را در جبهه زده است. اما وقتی از او درباره تهدیدات رژیم صهیونیستی پرسیدیم گفت: اگر جنگ شود به خاطر آقای خامنه ای می رویم اما برای خیلی های دیگر حاضر نیستیم بجنگیم. حاج احمد پاریاب پر از گلایه از وضعیت اقتصادی و فرهنگی است و با نگرانی از مبارزه جدی نشدن با مفاسد اقتصادی و گرانی ها سخن می گوید و در ادامه این را هم اضافه می کند: اگر مشکلات فرهنگی داریم؛ مقصر را نباید در بین مردم جست ‌و جو کنیم .مقصر مردم نیستند، مقصر کسانی هستند که کار فرهنگی نکردند. اما کار فرهنگی اینطور نیست. کار فرهنگی بیست سال طول می کشد تا جواب بدهد. نظر فرمانده گردان شهادت را درباره جوانان امروز می پرسم که می گوید: اگر از جوانیهای ما بهتر نباشند بدتر نیستند. حاج احمد پاریاب ما را مهمان خاطره ای از آن دوران می کند و می گوید: روزهای اول که تازه به جبهه اعزام شده بودیم پرسیدند چه کسی آر پی جی بلده؟ گفتم من بلدم!یک گروه ۵- ۶ نفری رفتیم و آرپی جی شلیک می کردیم.گفتند سیصد متر به چپ!! سیصد متر دویدیم سمت چپ و دوباره شلیک کردیم.بعد گفتند چهارصد متر به شمال … همین طور تا یک دفعه فرمانده گفت چی کار می کنید؟شما از کجا آر پی جی یاد گرفتی؟ گفتیم از تلویزیون! فرمانده دفاع که ۲۵ سال است همنشین گازهای خردل شده است به خاطره معروف از گردان خودش که در ماجرای اختلاس اخیر در پیامک ها به صورت گسترده پخش شد اشاره می کند و می گوید: یکی از بچه ها که تازه به سن جوانی رسیده بود؛ شب عملیات قرار شد برود روی مین برای باز کردن معبر. دیدم دارد لباسها و پوتینش را در می آورد. پرسیدم چرا؟ گفت اینها لباسهای بیت المال است…..من که شهید می‌شوم چرا لباس‌ها را پاره کنم… حاج احمد این را که می گوید سکوت می کند و این یعنی تمام.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت