گرانی‌ آسیب‌های اجتماعی را بیشتر می‌کند/ اقتصادی که آلوده به سیاست شد از کارکرد اصلی خود دور می‌شود

کد خبر: 227287

حضرت علی (ع) می فرمایند؛ از دری که فقر وارد می شود دین از در دیگر خارج می شود. خوب دین یعنی ارزش ها و معنویات و اخلاقیات. آموزه های دینی یعنی حجب و حیا یعنی راستگویی یعنی چشم نداشتن به مال و حق دیگران یعنی احترام به هم نوع و ... طبیعی است که وضعیت مالی و اقتصادی خانواده ها در کیفیت پایبندی آنها به آموزه های دینی هم تاثیر دارد.

گرانی‌ آسیب‌های اجتماعی را بیشتر می‌کند/ اقتصادی که آلوده به سیاست شد از کارکرد اصلی خود دور می‌شود

سرویس اجتماعی «فردا»: مرضیه صافیان- این روزها با افزایش قیمت ها و برخی التهابات در بازار سکه و ارز حرف و حدیث درباره مسایل اقتصادی زیاد است. اما در این بین بررسی آسیب های اجتماعی ناشی از گرانی مورد غفلت قرار می گیرد یا توجه لازم بدان نمی شود. در این خصوص با دکتر امان الله قرایی مقدم جامعه شناس و آسیب شناس اجتماعی گفتگویی را انجام دادیم که از نظرتان می گذرد.

آقای دکتر قرایی مقدم به نظر شما تورم و گرانی در بروز آسیب های اجتماعی موثر است؟ این تاثیر در کجاها خود را نشان می دهد؟

بله به نظر من کاملا موثر است. گرانی و افزایش قیمت ها که در حقیقت به معنای کاهش قدرت خید مردم است، خود را به شکل بالا رفتن خط فقر، افزایش فاصله طبقاتی و مسایلی همچون افزایش آمار طلاق نشان می دهد. افزایش میزان اعتیاد و سرخوردگی های روحی و روانی را هم به آن بیافزایید تا برسید به تاثیرات و آسیب های فرهنگی و حتی سیاسی. ظاهرا مدیریان و مسئولان توجهی به این مقولات ندارند و اولویت های کشور را در جاهای دیگر می بینند. الان صحبت از خط فقر یک میلیون و دویست هزار تومانی می شود. وقتی مشکلات اقتصادی ادامه یابد و راه حلی برای حل آنها پیدا نشود، در حقیقت نوعی «هراس اجتماعی» حاصل می شود. یعنی مردم به خاطر نگرانی که دارند رو می آورند به سمت خرید کالاهای اساسی بیش از حد نیاز. در حقیقت می خرند تا انبار کنند. چون فکر می کند وضعیت بدتر می شود. در حالی که این نوع رفتار اقتصادی خودش تقویت کننده وضعیت اقتصادی موجود است و نابسامانی را تشدید می کند. ما الان تا حدودی با این وضعیت روبه رو هستیم و این می طلبد تا مسئولان برای این هراس فکر کنند.

به نظر شما چرا چنین پیامدهایی که اینفدر عیان و آشکار است در سیاست گذاری ها دیده نمی شود؟

البته برخی از اینها عیان نیست. بعضی از آنها کارکردهای پنهان دارند. سست شدن اعتماد بین مردم و حکومت را می تواند بوجود آورد. مهمترین عامل سرمایه اجتماعی، اعتماد است. وقتی این مساله به خاطر عملکردها و مدیریت های غلط در سطح افقی و عمودی از بین رفت، سرمایه اجتماعی از بین می رود. سرمایه اجتماعی اگر از بین برود یعنی همه چیز از بین رفته است. وقتی کاهش تولید باشد یعنی بدنبال آن کاهش درآمد می آید. این کاهش درآمد در نحوه کار اقشار مختلف تاثیر دارد. معلم وقتی حقوقش به خرجش نرسد با خود می گوید چرا باید زحمت بکشم و اینقدر وقت بگذارم. خوب طبیعی است که از کارش بزند و بدنبال کار دوم و درآمد بیشتر باشد. در اهمیت اقتصاد این مثال را می گویند که اقتصاد مثل آهن ربایی است که در زیر یک صفحه آهنی قرار گرفته و روی آن صفحه، براده های آهن قرار گرفته است. آهن ربا به هر سمتی که حرکت داده شود براده های اهن روی صفحه هم به همان سمت حرکت می کنند. اقتصاد هم این ظرفیت را دارد که حرکت جامعه را به سمت های مختلفی سوق دهد. اگر اقتصاد نابسامان باشد خوب طبیعی است که حوزه های دیگر مثل اجتماع و فرهنگ و حتی سیاست هم نابسامان می شود.

شما به کاهش فاصله طبقاتی اشاره کردید. اتفاقا یکی از سیاست های مهم دولت برای کاهش فاصله طبقاتی و توزیع برابر ثروت و رفع نابرابری ها همین طرح هدفمندی یارانه هاست. به نظر شما این طرح در حوزه اجتماعی به آن ادعاها و برنامه هایی که مد نظر داشت مثل کاهش فاصله طبقاتی و توزیع عدلانه ثروت رسیده است؟

به نظر من خود این طرح یکی از دلایل اصلی گرانی ها و تورم فعلی است. من همان موقع هم پیش بینی کردم که یارانه نقدی منجر به بروز مشکلات اقتصادی می شود. الان هم به نظر من شکاف و فاصله طبقاتی در جامعه بیشتر شده است. وقتی خط فقر را یک میلیون و دویست هزار تومان در نظر می گیرند خوب شما قضاوت کنید که فاصله طبقاتی کاهش یافته یا بیشتر شده است.

آقای دکتر شما در جایی گفته بودید که تورم و گرانی ها حتی ارزش های معنوی و دینی مردم را نیز تحت الشعاع قرار می دهد.

بله من قبلا این را گفته ام و الان هم تکرار می کنم. این اصلا فرمایش حضرت علی (ع) است که می فرمایند؛ از دری که فقر وارد می شود دین از در دیگر خارج می شود. خوب دین یعنی ارزش ها و معنویات و اخلاقیات. آموزه های دینی یعنی حجب و حیا یعنی راستگویی یعنی چشم نداشتن به مال و حق دیگران یعنی احترام به هم نوع و ... طبیعی است که وضعیت مالی و اقتصادی خانواده ها در کیفیت پایبندی آنها به آموزه های دینی هم تاثیر دارد.

با این وصف شما معتقدید که اولویت اول حال حاضر کشور اقتصاد است؟

بله من کاملا معتقدم که اولویت اقتصاد است. اما اینکه اقتصاد را با کدام زاویه و رویکرد نگاه کنیم هم مهم است.جامعه نیازهای مختلفی دارند که نیازهای مادی یکی از مهمترین آنهاست. باید این نیازها در حد توان برآورده شود. تا این نیازهای مادی برطرف نشود، مقوله های دیگر هم مجالی برای تحقق و شکوفایی پیدا نمی کند. به هر حال مردم نیاز به کار دارند، آموزش می خواهند، مواد غذایی احتیاج دارند.

آقای دکتر به نظر می رسد یکی از آسیب های مهم موجود در سیستم تصمیم گیری های جامعه ما، غلبه نگاه سیاسی بر سایر حوزه هاست. یعنی مثلا ما مشکلات و معضلات اجتماعی را هم از زاویه و عینک سیاسی نگاه می کنیم. شما هم موافق این نظر هستید که مسایل اجتماعی راه حل اجتماعی دارند و مدیریت اجتماعی نیاز دارند؟

متاسفانه جامعه ما سیاست زده است. اقتصادی که آلوده به سیاست شد، آموزش و پرورشی که سیاست در آن دخالت کرد و فرهنگی که عجین با سیاست شد، از کارکردهای اصلی خود دور می شود. البته که سیاست هم لازم است اما در جای خود. من با شما موافقم که این یک آسیب بزرگ است که به مشکلات و معضلات اجتماعی هم از زاویه سیاست نگاه می شود. من می گویم حتی مشکلاتی حوزه های دیگر را نیز با نگاه و رویکرد اجتماعی شاید بهتر بتوان حل کرد. مدیریت های ما باید توجه داشته باشند که سیاسی کردن هر مقوله ای کار را پیچیده تر و غیر منعطف می کند. حال آنکه نگاه اجتماعی نگاه منعطف و متعادل و ملایمی است که می تواند راهگشا باشد.

بنابر این شما اعتقاد دارید که بخشی از مشکلات موجود به نوع و کیفیت مدیریت های ما ارتباط دارد؟

من جمله ای از « بنیامین هیگنز» استاد اقتصاد دانشگاه هاروارد می گویم. او گفته است« بدبختانه هر چقدر سازمان درست کنید و مقرارت وضع کنید در زمینه رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی موثر نیست مگر آنکه مردانی که آن را اداره می کند بدانند چه کاری می خواهند انجام بدهند». این نشاندهنده میزان اهمیت کیفیت مدیریت اجرایی و میزان آگاهی ها و اشراف مدیران نسبت به کار است. متاسفانه به نظر می رسد مدیریت ها در کشور ما مدیریت روزانه است. اول مردم متوجه مشکلات و نابسامانی ها می شوند و بعد مسئولان و مدیران به صورت واکنشی وارد میدان می شوند. مسلما اگر مدیریت های ما مبتنی بر عقلانیت و خرد جمعی باشد مشکلات اقتصادی نظیر تورم با این کیفیت بوجود نمی آید که حالا ما بخواهیم درباره تاثیرات و آسیب های اجتماعی آن بحث کنیم. یا اگر مشکلی هم پیش آمد از آنجا که ساختار و بنیان مدیریت ها بر اساس یک سیستم تعریف شده و علمی استوار است، مشکل پیش آمده به راحتی و با هزینه کم قابل رفع است. آنچه امروز در حوزه اقتصادی گریبان گیر ماست سیاست های غلط و مدیریت های بدور از منطق و ضابطه است که متاسفانه آثار سوء خود را نه تنها در حوزه اقتصاد که در حوزه اجتماع هم نشان می دهد. واقعیات موجود در جامعه مثل وضعیت طلاق و اعتیاد و سرقت و دعواهای خیابانی و چالش های خانوادگی و ... بخش قابل توجهش ناشی از همین وضعیت اقتصادی است.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت