جشن تلخی که این روزها مد شده است!
پيش از صرف شام داماد سابق ميکروفن را در دست ميگيرد و ضمن تشکر از مدعوين محترم و آرزوي خوشبختي براي همسر سابقش، ميگويد: اين جشن را بر پا کرديم تا دوستان و آشنايان بدانند که طلاق ميتواند جشن پايان يک شکست و آغازي ديگر باشد!
روزنامه خراسان در گزارشي درباره پديده نوظهور "جشن طلاق" نوشته است: «عروسکهاي عروس و داماد روي کيک چندطبقه، نه تنها دست در دست هم ندارند، بلکه پشت به پشت يکديگر در حال دور شدن از هم هستند. حتي چشم نيز به ديدن چنين صحنهاي عادت ندارد چه رسد به اين که تو را به جشن طلاق نيز دعوت کرده باشند و تو بتواني آن را درک کني!» «در واقع اين جشن، مراسم پايان يک زندگي مشترک است که فقط دو سال دوام آورده و امشب هر دو يعني عروس و داماد سابق در يک ژست روشنفکرانه و متمدنانه، نه تنها غمگين نيستند که حتي سعي مي کنند به همه لبخند بزنند و حتي با يکديگر نيز شوخي و خنده ميکنند. کل ميهماني بسيار تصنعي است. هيچ چيز واقعاً آن گونه که بايد باشد، نيست. همه جا تظاهر موج ميزند و شايد دروغترين لبخندها را اين جا ميبيني. پيش از صرف شام داماد سابق ميکروفن را در دست ميگيرد و ضمن تشکر از مدعوين محترم و آرزوي خوشبختي براي همسر سابقش، ميگويد: اين جشن را بر پا کرديم تا دوستان و آشنايان بدانند که طلاق ميتواند جشن پايان يک شکست و آغازي ديگر باشد! وي سپس بستهاي را باز ميکند که در آن چندين ستون سکه طلا قرار دارد. آن را به مدعوين نشان ميدهد و ميگويد "با آرزوي خوشبختي براي همسر سابقم، ۱۰۰۰ سکه طلاي مهريهاش را همين جا در حضور همه تقديم ميکنم. ضمن عذرخواهي به اين دليل که ۹۹۷ سکه کامل است و شش نيم سکه. اميدوارم که اين قصور بنده را ببخشند" و جمعيت با کف و سوت، صحبتهاي شوهر ديروز و مرد مجرد امروز را همراهي ميکنند. همين يکي دو سال پيش بود که با تعجب ميشنيديم "هر انگليسي که براي سفارش کيک به شيريني فروشي ميرود، از او ميپرسند براي طلاق است يا ازدواج"، زيرا انگليسيها به تازگي طلاقشان را هم جشن ميگيرند، ولي اکنون در يک انتقال سريع فرهنگي يا بهتر بگوييم تهاجم فرهنگي، اين سوغات کاملاً نابهنجار با عقايد و فرهنگ ما به ايران هم رسيده است. طلاق در اسلام آن چه مسلم است طلاق در اسلام، حلالي منفور است. بنابراين جشن گرفتن براي اين عمل منفور نه با اعتقادات ما سازگار است نه با باورهايمان. به گفته يکي از پژوهشگران پژوهشکده باقر العلوم (ع)، در روايات، کلمات و سيره عملي پيامبر(ص) و اهل بيت (ع) مشاهده ميشود که آنان طلاق را بسيار مذموم و منفور قلمداد کردهاند. برخي از روايات بدين قرارند: * امام باقر (ع) از پيامبر گرامي اسلام (ص) نقل فرمودند: "جبرئيل آن قدر به من درباره زن سفارش و توصيه کرد که گمان کردم طلاق زن، جز در وقتي که مرتکب فحشاي قطعي شده باشد سزاوار نيست." * امام صادق (ع) از پيامبر اکرم (ص) نقل فرمودند: "چيزي در نزد خدا محبوبتر از خانهاي که در آن پيوند ازدواجي صورت ميگيرد وجود ندارد و چيزي در نزد خداوند مبغوضتر از خانهاي که در آن خانه پيوندي با طلاق بگسلد وجود ندارد." طلاق امروزي اگر نگاهي به کشورهاي مختلف بيندازيم و آنها را از نظر پاي بندي به سنتها و رسم و رسوم مورد مقايسه قرار دهيم، بدون ترديد متوجه خواهيم شد که در ميان کشورهاي مختلف دنيا، کشورهاي آسيايي بيش از ديگر کشورها پايبند آداب و رسوم هستند. هر چند گاه در اين ميان آداب و رسوم عجيب و غريبي يافت ميشود که البته بيشتر آنها از جمله سنتهايي است که اغلب در جشنها و مهمانيهاي خانوادگي ردپايي از آنها يافت ميشود. براي مثال در بيشتر کشورهاي آسيايي مانند چين، کره و ژاپن برگزاري مراسم ازدواج با آداب و رسوم خاصي همراه است که معمولاً به دقت اجرا ميشود و به اين ترتيب عروس و داماد يک بار با پوشيدن لباسهاي سنتي و به روش سنتي و بار ديگر با پوشيدن لباسهاي امروزي و به شيوههاي متفاوت مراسم ازدواج خود را جشن ميگيرند. اما از آن جا که امروزه در بسياري از کشورها طلاق به عنوان راه حل نهايي براي پايان بخشيدن به مشکلات زندگي مشترک افراد به رسميت شناخته شده است، به تازگي در برخي کشورها شاهد برگزاري مراسم ويژهاي در روز صدور حکم طلاق هستيم که به نظر ميرسد به تدريج و در آيندهاي نه چندان دور به بخشي از رسوم حاکم بر آن جوامع تبديل خواهد شد. متأسفانه اين رسم عجيب به کشور ما هم رسوخ کرده و برخي افراد، به هر دليل و بدون توجه به باورها و اعتقادات هموطنانشان و نيز تبعات چنين رفتارهايي، به اين تقليد کورکورانه تن دادهاند. اين در حالي است که از طلاق مرد و زني که با هم ازدواج کردهاند در دين اسلام به عنوان "منفورترين حلال" ياد ميشود و بارها در آيات و روايات تأکيد شده است که از اين واقعه، عرش الهي ميلرزد، اما اين روزها چه اتفاقي در جامعه رخ داده است که عدهاي براي انجام طلاق، جشن به پا ميکنند؟ تظاهر به شادي بيشتر کارشناسان بر اين باورند که برپايي چنين جشنهايي به معناي درک صحيح از شرايط و آن گونه که برخي مدعياند، شادي به خاطر يک شروع ديگر در زندگيشان نيست، بلکه آنها انسانهاي افسردهاي هستند که فقط تظاهر به شاد بودن ميکنند. دکتر بروجردي، جامعه شناس و مدرس دانشگاه علامه طباطبايي، در اين باره ميگويد: "در فرهنگ و دين ما همواره ازدواج موجب ارتقاي پايگاه اجتماعي بود و طلاق امري مذموم و به عنوان آخرين راهکار برشمرده ميشد، ولي متأسفانه امروزه برخي الگوهاي غربي علاوه بر مسائل مختلف زندگي در طلاقها نيز پديدار شده است، از جمله گرفتن جشن طلاق همچون مراسم عقد و عروسي که اين الگوبرداري محض از طلاق در برخي کشورهاي غربي است." وي با بيان اين که حتي حضور يافتن در چنين مراسمي با باورهاي ما ايرانيها مطابقت ندارد و کاري دشوار است، ميگويد: "احساس من اين است که زن و مرد جدا شده ميخواهند به خود و ديگران بفهمانند که هيچ اتفاق بدي رخ نداده و همه از اين اتفاق خوشحال هستند و اين آغازي ديگر است که بايد جشن گرفته شود، ولي واقعيت اين نيست و آنها در درون خود شکست خورده و غمگين هستند و برگزاري چنين مراسمي نه دردي از آن ها دوا ميکند و نه خانواده آنها و از صبح روز بعد، تازه با مشکلات روبه رو ميشوند." کار فرهنگي به جاي برخورد جزمي عبدالرضا عزيزي، رئيس کميسيون اجتماعي مجلس شوراي اسلامي، با برخوردهاي جزمي در اين باره موافق نيست و ميگويد: "طي سالهاي گذشته همواره اين موضوع را آزموده و ديدهايم که برخوردهاي جزمي با چنين مراسم و رفتاري نه تنها پاسخگو نيست، بلکه حتي در مواردي نتيجه عکس ميدهد، بنابراين صحبتهايي از قبيل برخورد قاطع و.... بي فايده است." وقتي از وي ميپرسم به نظر او راهکار توقف اين روند و حتي حذف چنين پديدهاي در جامعه چيست؟ ميگويد: "کار فرهنگي. در واقع ما بايد اساساً به فکر پيشگيري و کاهش طلاق در جامعه باشيم. کار درست و اساسي همين است. در واقع مشکل اصلي جشنهاي طلاق نيست، بلکه افزايش ميزان طلاق در جامعه است." عزيزي توضيح ميدهد: "براي کنترل و پيشگيري از شيوع چنين پديدههايي ما با سه مرحله روبه رو هستيم. ابتدا پيش گيري قبل از آشنايي افراد با يک آسيب اجتماعي يا پديدهاي از اين قبيل که جز با فرهنگ سازي و آشنا کردن زوجها با مهارتهاي زندگي و تقويت باورهاي ديني آن ها ممکن نيست. اين هدف، مستلزم کار فرهنگي عميق، پيوسته و هدفدار است به گونهاي که با انجام اين اقدامات مطمئن باشيم زوج هاي ايراني هرگز به چنين تظاهرات زشتي تن نميدهند." وي اضافه ميکند: مرحله دوم، زمان آشنايي فرد با چنين پديدههايي است که باز هم بايد با کار فرهنگي قبح آن را به وي يادآور شد تا تشويق به انجام آن نشود و مرحله سوم زماني است که فرد، اقدام به چنين کاري کرده است و در واقع بايد در خصوص آن فرد يا افراد کاردرماني صورت گيرد تا موجب آلودگي فرهنگي ديگران نيز نشود. اين درحالي است که در جامعه ما جاي خالي آموزش و پيشگيري به شدت احساس مي شود." در شرايط کنوني که آمار حکايت از رشد طلاق در جامعه دارد و طبق آخرين آمارهاي منتشر شده توسط سازمان ثبت احوال کشور فقط در سه ماه نخست امسال ۳۴۷ هزارو ۵۹ نفر به زندگي مشترک خود پايان دادهاند و آمار طلاق در سال گذشته به رشد هفت درصدي رسيده است، انتظار است مسئولان علاوه بر چاره جويي براي معضلات ناشي از طلاق در جامعه، فکر و تدبيري هم براي بدعتهاي بيماري که در اين زمينه در جامعه در حال شکل گيري است و قابليت شيوع هم دارند، داشته باشند.»
دیدگاه تان را بنویسید