سرویس اجتماعی «فردا»: شهردار تهران در همایش «فرهنگ مدیریت جهادی» که در دانشکده مدیریت دانشگاه تهران برگزار شد،گفت: در مکتب مدیریت جهادی باید به رسالت تعالی و تولید توجه کنیم و با کمک مدیریت جهادی بین این دو تعادل و توازن در صحنه اجتماعی برقرار کنیم. این هدف اساسی است که باید در دهه پیشرفت عدالت و در نظام اداری به آن توجه کنیم. شهردار تهران در ادامه افزود: « معتقدیم هر اتفاق کالبدی و دگرگونی که امروز در شهر تهران رخ میدهد باید در انسانها دگرگونی ایجاد کند. در مدیریت جهادی دگرگونی باید در انسانها رخ دهد نه فقط در زیباسازی شهر و گرنه راه غیر از این را دیگران به اوج رسانده و اکنون در بن بست هستند.» به گفته قاليباف، در اسلام مديريت زمان از اهمیت زيادي برخوردار است. نباید یک فرودگاه درست کنیم و کارمندانش را بعد از سی سال که همچنان فرودگاه افتتاح نشده بازنشست کنیم، نباید بیمارستانی 90 تختخوابی بسازیم و آن را بعد از 26 سال افتتاح کنیم.شهردار تهران ادامه داد:« شاید در ذهن آنها که شناخت عمیقی نسبت به دین ندارند آنها را به دین بدبین کنیم و گرنه این افراد نمی دانند بروز چنین مشکلاتی از شخص قالیباف است که قبل از
مبنا قرار دادن عقل و معنویت از توکل حرف زده است.» در ادامه ميتوانيد مهمترين نكاتي كه توسط قاليباف در اين مراسم بيان شد را بخوانيد: امروز در کشور در برخی بخشها پیشرفت خوبی داشتهايم که مایه افتخار نظام اسلامی است.در حوزه علمی، انرژی هستهای، هوا و فضا، نانو و غیره پیشرفت خوبی داشتهایم که از قضا ریشه آنها در مدیریت جهادی بوده و افرادي توانستهاند به موفقیت برسند که مدیریت جهادی را با پوست و گوشت و خون خود احساس کردند و به جای اینکه بگویند برو، خودشان رفته و بقیه را نیز دعوت کردهاند، کسانی که با عقلانیت معنویت و توکل حرکت کردهاند.
امروز کارنامه كشور در حوزه اقتصاد قابل قبول و قابل دفاع نیست. با درآمد 16 میلیارد دلاری، بحران بیکاری، تورم و ضعف داشتهایم و امروز با درآمد 120 میلیارد دلاری هم مشکلات بیکاری تورم و گرانی داریم. در حوزه مسائل فرهنگی هم همین مشکلات وجود دارد که در این بخشها کارنامه ما زیبنده نظام جمهوری اسلامی نیست. امروز دفاع از انقلاب و نظام در کارآمدی دین در اداره جامعه است و این همان کلامی است که امام (ره) و مقام معظم رهبری بر آن تاکید داشتهاند. در 6 دهه گذشته مصر به عنوان کشوری اسلامی مدتی کامل در اختیار اردوگاه شرق و مدتی نیز در اختیار اردوگاه غرب بود و بعد از آن نیز در اختیار کسانی قرار گرفت که برداشت غلطی از اسلام داشتهاند اما بعد از آن مردم مصر دانستند که در بنبست هستند و امروز نیاز به الگو دارند. من ادعایی ندارم که نظام اسلامی می تواند الگو باشد اما میتواند تابلوی راهنمایی باشد که اگر به آن به درستی نگاه کنند مسیر خود را پیدا میکنند. امروز با شعار دادن نمیتوانیم الگو قرار بگیریم و باید با کارمان آنها را دعوت کنیم. در دهه چهارم انقلاب باید با عقل تصمیم بگیریم و نه با احساس. گاهی میآییم شهرداری را
با این همه پول دست قالیباف میدهیم اما پیش از آن بررسی نمیکنیم که ببینیم قالیباف قابلیت این کار را دارد یا میخواهد با سعی و خطا ،کار را اداره کند؟ برای مردم چه فرقی میکند که قالیباف عامدانه خطا کند یا جاهلانه، مهم خسارتی است که با کار سعی و خطا در کشور پیش میآید و این نشان میدهد اگر خطا کنیم یعنی توکل وجود ندارد. ما از تحریمها نگرانی نداریم اما به این شرط که مدیریت داشته باشیم، تیم داشته باشیم، برنامه داشته باشیم. خداوند تضمین کرده است که اگر در راه او و در این مسیر حرکت کنیم پیروز خواهیم بود اما به این شرط که وقتی چیزی را به ما داده سر طاقچه نگذاریم و کار دیگری انجام دهیم. حلقه اصلی در مدیریت این است که معتقدیم مدیریت جهادی، نه به عنوان علم بلکه به عنوان یک مکتب است. چون در علم از زیربنا به روبنا میرسیم اما در مکتب از روبنا به زیربنا میآییم و اکتشافی عمل میکنیم و باید توجه کنیم که مدیریت جهادی میتواند راهگشا باشد. اقتصادی بودن به معنای پول خرج نکردن نیست بلکه در برخی مواقع به دلیل اهمیت موضوع باید پول خرج کرد اما اسراف نکرد و مهم این است که کار و اولویت را درست تشخیص دهیم. امروز باید بتوان در
در همه حوزهها با عدد و رقم پاسخ داد. ما انقلاب را اینگونه فهمیدهایم، مدیریت انقلاب و دوران دفاع مقدس نیز مدیریت جهادی بود. باید کارنامه نشان دهیم و در جایی که ضعف داریم آن را عنوان کنیم و بدانیم مدیریت جهادی به عنوان یک مکتب، یک ضرورت برای کارآمدی دین است و با مدیریت غرب به طور حتم نمیتوانیم نظام اسلامیرا به افق مورد نظر برسانیم چراکه راهها با هم متفاوت است. در مدیریت جهادی رابطهها دلی است و در کنار ترکیبی از اندیشهها، همه نسبت به هم حس میگیرند و احساسات وجود دارد. امروزه در نظریات مدیریت غرب به رابطه عواطف تاکید شده، مسئله ای که در مبانی دین ما نیز مورد تاکید قرار گرفته و مهم این است که در عرصه مدیریت نظام اسلامیبه آن عینیت بخشیم. در مدیریت جهادی ارادهها و عملکردها مهم هستند اما مهمتر این است که در مسیر حرکتمان فرصت سوزی نکنیم. در مدیریت جهادی باید واقعا به نیازها در لحظه پاسخ داد. در مدیریت جهادی به همان میزان که به توکل و صبر تاکید میکنیم باید به عقلانیت و معنویت نیز توجه کنیم. باید تعادل را مدنظر قرار داد و دقت کنیم اگر صرفا به توکل اندیشیده شده و عقل را تعطیل کنیم، توکلی وجود ندارد. با
مدیریت جهادی است که باید تلاش کنیم جمال و جلال زندگی انسانها را تضمین کنیم و در سایه مکتب جهادی است که این قابلیت وجود دارد. در بحث مدیریت جهادی توجه به اصل بیا و برو از اهمیت بسیاری برخوردار است. در دفاع مقدس زمانی لشکری به موفقیت میرسید که فرماندهاش جلوتر از بقیه میرفت و میگفت بیایید. خودش را در شرایط سختی قرار میداد و بعد از بقیه میخواست که بروند. این همان شوم و بعد شود است. اگر مدیری ایستاد و گفت برو، شوم اتفاق نیفتاده است.
دیدگاه تان را بنویسید