صیغهعقدی که پس ازمجلسختمخواندهشد
خدمت آشیخ مرتضی حائری رفتیم، خادمشان گفت: قوری و چراغ نداریم، وقتی خدمت خود آقا آمدیم، فرمود: بله قوری نداریم، ولی چراغ (گرد سوز) یکی داریم، وقتی میگذاریم پشت پنجره، هر دو اتاق روشن میشود، لذا چراغ دیگری لازم نیست.
فارس: بعد از ختم مجلس، جوانی که از فوت حاج آقا مصطفی، داماد حاج آقا مرتضی حائری خبر نداشت، عرض کرد: میخواهم شما صیغه عقد را جاری کنید. فرمود: عیبی ندارد. آیتالله حاج شیخ مرتضی حائری فرزند حاج شیخ عبدالکریم حائری(مؤسس حوزه علمیه قم) در محضر آیات عظام گلپایگانی، نجفی، صالحی کرمانی حجت و پدر بزرگوارش تحصیل کرد و سالیان درازی در حوزه علمیه به تدریس و تالیف مشغول بود. از تالیفات این عالم فرهیخته «ابغاء الفضیلة فی شرح الوسیلة» در 6 جلد و «شرح عروهالوثقی» و دوره کامل اصول در 3 جلد است. وی در سال 1406 هجری قمری دار فانی را وداع گفت. قناعت خدمت آشیخ مرتضی حائری رفتیم، خادمشان گفت: قوری و چراغ نداریم، وقتی خدمت خود آقا آمدیم، فرمود: بله قوری نداریم، ولی چراغ (گرد سوز) یکی داریم، وقتی میگذاریم پشت پنجره، هر دو اتاق روشن میشود، لذا چراغ دیگری لازم نیست. خانه شیخ شیخ مرتضی در ماه پنج ـ شش میلیون پول به دستش میرسید، ولی خودشان در کمال زهد و ورع به سر میبردند، خانه او از هفتاد سال پیش تا حال تعمیر نشده است و به همان صورت خشتی و گلی باقی مانده است. صیغه عقد شبی در مسجد اعظم مجلس بزرگداشتی برای مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی(ص) برقرار شده بود، سوالاتی داشتم که میخواستم از مرحوم آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری بپرسم. بعد از ختم مجلس، جوانی که از فوت حاج آقا مصطفی، داماد حاج آقا مرتضی حائری خبر نداشت، عرض کرد: میخواهم شما صیغه عقد را جاری کنید، فرمود عیبی ندارد، از من خواست قبولش را بر عهده بگیرم. بعد از اینکه صیغه عقد خوانده شد، جوان مقداری شیرینی آورد، حاج آقا فرمود: ما عزاداریم و این شیرینیها این جا خشک میشود، ببرید. جوان خواست مقداری پول بدهد، فرمود: من سهم امام میخورم و این کارها را برای شیعیان رایگان انجام میدهم. آنگاه جوان نشست و گفت: میخواهم سهم امام بدهم، فرمود: بیاورید.
دیدگاه تان را بنویسید