گرد و غبار در شهرهای ایران و تلاش برای بيابانزدايي در عراق

کد خبر: 203657

از مرز خرمشهر هرچه به سمت عراق برويم بيشتر در معرض ريزگردها قرار ميگيريم؛ اين بدان معناست که بايد مشکل اساسي را با همسايگان حل کنيم. متاسفانه ديپلماسي دولت در حل معضل ريزگردها ضعيف است و تاکنون نتوانسته با کشورهاي کانون گردوغبار تفاهمنامه امضا کند و هيچ توافق محکمي با اين کشورها صورت نگرفته و همه در حد حرف باقي مانده است.

گرد و غبار در شهرهای ایران و تلاش برای بيابانزدايي در عراق
سرویس اجتماعی«فردا»: پدیده ریزگردها و گرد غبار در کشور چند سالی می شود که بدل به دغدغه ای جدی برای مردم شده است . بالاخص این روزها که گردغبار عربی مهمان پایتخت شده است و نفس ها رادر سینه حبس کرده است. «همشهری ماه» در گزارشی مفصل و مستدل به بررسی این پدیده پرداخته است و با صاحبنظران در این خصوص به گفتگو نشسته است.
***************************************
هيچ يک از پدران ما، چنين هجمهاي از ريزگردها را به ياد ندارند. از لابه لاي تحقيقات علمي هم ميتوان دريافت که اجداد ما از هر آنچه که بد آوردند بايد خوش شانس بوده باشند که ريزگردها چنين دمار از روزگارشان در نياورده بود. اين پديده بيسابقه همگان را به اين صرافت انداخت که «تغييرات نوين اقليمي» را دليل اصلي ايجاد «پديده ريزگردها» بدانند. به اعتقاد بسياري، خشکساليهاي پيدرپي و در نتيجه گسترش کويرهاي موجود در آفريقا و کشورهاي غرب آسيا دست به دست همديگر دادند تا در کالبد خفته اما بي قرار بيابان بدمند و آن را روانه سرزمينهاي دور دست کنند. به همين خاطر چنين وانمود ميشد که خاکِ بر باد شده سرزمينهاي عراق، سوريه، عربستان، ترکيه، مصر و حتي يمن سبب شده است تا بنياد زندگي سالم در اين سوي دجله و فرات بر باد برود اما در این میان عراق جايگاه خاصي پيدا کرد و به تاجر اصلي در صادرات گرد و غبار به ايران بدل شد. نبود دولت مرکزي را از جمله دلايل اصلي در سرازير شدن ريزگردها از عراق ميخواندند. بر اين اساس، پس از حمله آمريکا و هم پيمانانش در سال 2003 به عراق، فعاليت بسياري از نيروگاههاي اين کشور متوقف و مردم براي تامين سوخت خود به ناچار به قطع درختان روی آوردند و به افزايش بيابانهاي عراق کمک کردند. البته در صحت چنين توصيفاتي از پيدايي ريزگردها ترديدهايي وجود دارد. «حسين آخانی» استاد دانشگاه تهران، پیشتر گفته بود: «آزمايشهاي متعددي که با ميکروسکوپ الکترونيکي صورت گرفته نشان ميدهد که ريزگردها منشأ تالابي دارند و نه بياباني.» چنينيافتههايي نقش تالاب «هورالعظيم» در مرزهاي ايران و عراق را به عنوان کانون اصلي ريزگردها برجسته ميکند. طي سالهاي اخير، اين تالاب به شدت در معرض خشک شدن قرار گرفته و گفته ميشود وزش بادهايي حتي به سرعت پنج متر بر ثانيه ميتواند لايههايي از گرد و غبار را از روي اين تالاب بلند کرده و به همراه آورد. در کنار اين تالاب داخلي، از کويرهاي مرکزي ايران بهعنوان يکي ديگر ازکانونهاي اصلي ايجاد ريزگردها ياد ميشود. اين روايت دوم نيز نقد شده است. «ناصر کرمي»، کارشناس محيط زيست از منتقدان جدي نظريههاي کنوني درباره تبار ريزگردهاست.
به اعتقاد او تاکنون «اطلاعات گمراهکنندهاي» در اين رابطه به مردم داده اند. اين کارشناس محيط زيست به «همشهري ماه» ميگويد: «اشتباه اول، تعجيل در تعريف منشأ انساني براي اين پديده است. بسيار ساده انگارانه است که كاهش دِبي آب يك رودخانه، يا خشكيدن يك تالاب در عراق را منشأ چنين پديدهاي بدانيم.» به اعتقاد او «اگر خشكيدن يك تالاب و كمشدن دبي دو رودخانه ميتواند چنين حجمي از ريزگرد ايجاد كند، لابد در اين چند ده سال، ايران بايد چندبار در غبار بيابانهاي خود مدفون ميشد.» کرمي اصرار دارد که «هنوز نميتوان به دقت درباره علت اصلي ريزگردها اظهارنظر کرد.» ريزگرد هم ريزگردهاي قديم! تهران که به خاک نشست، تازه مسوولان متوجه شدند که هجوم ريزگردها شوخي بردار نيست و بايد چارهاي براي آن بينديشند. همزمان، رمانتيسيسم ايراني هم که عادت دارد «درد» گذشته را از ياد ببرد و روزگار سپري شده را درهالهاي از رفاه بپوشاند به کار افتاد. به همين سبب، مسنترها بيآنکه سند و مدرک درست و حسابياي در دست داشته باشند سالیان دوری را به خاطر ميآوردند که «پيش از آغاز بهار هواپيماهاي ایرانی بر فراز بيابانهاي عراق و عربستان به پرواز درمي آمدند» و با ريزش برخي مواد شيميايي، شنهاي بيابان را تخته قاپو ميکردند. اگر چه چنين روايتهايي دهان به دهان ميچرخد اما نميتوان سابقه مستندي از آن به دست آورد. «يوسف رشيدي»، مديرعامل شرکت کنترل کيفيت هواي استان تهران هم با ما همنظر است و ميگويد: «تاکنون مدرکي که چنين مواردي را تاييد کند نديده است.» با اين وجود وی خاطرنشان ميکند: «دولت عراق در زمان صدام حسين بيابانها را مالچ پاشي ميکرد. به خاطر آنکه خودشان در کانون ريزگردها قرار داشتند.» بيابانزدايي در عراق! شايعات قديمي هيچ تاثيري که نداشته باشند، مسوولان را به اين صرافت انداختند که براي حل مشکل ريزگردها سراغ عراق بروند و فکري به حال بيابانهاي اين کشور کنند؛ آنها کمر همت بسته بودند که بيابان از عراق رخت بربندد.
تقريبا تيرماه سال گذشته بود که «محمدجواد محمدي زاده»، معاون رئيس جمهور و رئيس سازمان محيط زيست، با اعلام خبر بيابان زدايي در عراق، از تخصيص يک ميليارد دلار براي اجرايي کردن اين طرح گفت. با اين همه هنوز زمان اندکي از اين تصميم سازمان محيط زيست نگذشته بود که مخالفتها با آن هم آغاز شد. به اعتقاد بسياري، اين طرح، به دور از ابعاد کارشناسي شده است و جز هزينه، دستاوردي براي کشور به همراه نخواهد داشت. ناصر کرمي، يکي از همين عده است که اعتقاد دارد: «عکسهاي ناسا هم نشان ميدهد که حوزهاي که از آن ريزگردها ميآيند حوزه وسيعي است و صحراي آفريقا و صحراي عربستان را دربرميگيرد. به همين خاطر تمرکز بر عراق کاملا غيرفني و غيرکارشناسي است.» کرمی اين طرحها را بيشتر شبيه به شوخي ميداند تا اقدامي جدي براي رفع مشکل ريزگردها چرا که «بعد از 50سال از آغاز فعاليتهاي بيابانزدايي در ايران، هنوز كمتر از دو درصد از اراضي مرتبط تثبيت شدهاند و هماكنون ايران خود در فهرست شش كشور اول بيابانزا و گرفتار اين پديده ويرانگر است.» به هر تقدير، چه منتقدان خوششان بيايد چه نه، تاکنون «بيابان زدايي در عراق» مهمترين همت مسوولان کشور براي از ميان بردن پديدهاي است که گويي قصد ندارد يقه مردمان کشورمان را رها کند.
بااينحال يک سال پس از اعلام اين موضوع، هنوز مشخص نيست که اين طرح به کجا رسيده است و در غياب هر نوع اظهارنظر رسميای از سوي سازمان حفاظت محيط زيست، شک و ترديدها هم بالا ميگيرند. «يوسف رشيدي»، اگر چه اجراي اين طرح را قرين موفقيت ميداند اما به «همشهري ماه» ميگويد: «ما فقط از سفرهاي مسوولان دولتي اطلاع داريم و واقعا مشخص نيست که قضيه به کجا رسيده اما قاعدتا اگر کاري انجام شده بود نبايد الان شاهد پديده ريزگردها باشيم.» از شعار تا شعار! حالا ديگر شش یا هفت سالي ميشود که ايران به ييلاق ريزگردها بدل شده است. بر طبق آمار، هر زمان اين ذرات کوچک به هوا ميروند 21 استان کشور را خاک گير ميکنند اما طي اين چند سال اقدام راهبردي خاصي که به درد مقابله با اين پديده بخورد قابل ذکر نيست. اصولا سازمانهاي حفاظت محيط زيست، جنگلها، مراتع و آبخيزداري و هواشناسي که همگي از زير مجموعههاي دولت به شمار ميآيند مسوول نخست و اصلي مقابله با پديده ريزگردها هستند.
شديدترين انتقاد را شايد «عبدالله کعبي»، عضو کميته پيگيري مشکل ريزگردها در مجلس و نايب رئيس کميسيون انرژي داشته باشد. کعبي به «همشهري ماه» ميگويد: «از مرز خرمشهر هرچه به سمت عراق برويم بيشتر در معرض ريزگردها قرار ميگيريم؛ اين بدان معناست که بايد مشکل اساسي را با همسايگان حل کنيم. متاسفانه ديپلماسي دولت در حل معضل ريزگردها ضعيف است و تاکنون نتوانسته با کشورهاي کانون گردوغبار تفاهمنامه امضا کند و هيچ توافق محکمي با اين کشورها صورت نگرفته و همه در حد حرف باقي مانده است.» با اين همه «محمدجواد محمدي زاده»، پيشتر در تشريح اقدامات انجام شده توسط سازمان متبوع اش گفته بود: «كارشناسان (کشورهاي خارجي) آمدها ند و اقدامات مالچ پاشي ايران را كه در بيش از 2 ميليون و 500 هزار هكتار انجام شده، تاييد كردند.» خسروشاهي که خود سالها سابقه کار اجرايي را يدک ميکشد با ترديد در چنين آماري معتقد است: «در طول 40سال تنها 220هکتار مالچ پاشي شده و معلوم نيست اين ميزان را چگونه مالچ پاشي کردهاند.» اين نخستين بار نيست که چنين اوضاعي پديد ميآيد. چندسالي ميشود که مسوولان دولتي ميکوشند تا با ارائه برخي آمارها نشان بدهند که ايرادي متوجه آنها نيست. با اين همه بلافاصله حرف و حديثها شروع و در درستي اين آمارها ترديد ميشود. با اين وجود تفاوت قضيه اخير با دهها قضاياي ديگر در اين است که ريزگردها دقيقا با جان مردم گره خوردهاند. اين يکي، ديگر نه نرخ رشد اقتصادي است و نه دارايي صندوق ذخيره ارزي بلکه حجم آلودگي ناگهاني است که هر بار که هجوم ميآورد، صداي آژير آمبولانسها را در ميآورد و عدهاي را ماسک به دهان روانه بيمارستان ميکند.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها

      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد