وضعیت اورژانسی اورژانس تهران
خبرآنلاين: جمعی از پرستاران شاغل در اورژانس 115 تهران با انتشار نامهای سرگشاده خطاب به وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، خواستار رسیدگی فوری به وضعیت این مرکز شدند. متن نامه کارکنان اورژانس تهران به وزیر بهداشت و درمان بدین شرح است: وزیر محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشکی سرکار خانم دکتر مرضیه وحید دستجردی ما به عنوان جمعی از پرستاران و کارکنان اورژانس 115 تهران، در ابتدا میخواستیم درخواست و تقاضایی در چارچوب اداری برای شما ارسال کنیم اما به دلیل خوبیهایی که از شما سراغ داریم تصمیم گرفتیم نامهای دوستانه برای شما بنویسیم. خانم وزیر! ما جمعی از افرادی هستیم که شما بهطور غیرمستقیم مسؤولیت ما را به عهده دارید؛ از شما خواهش میکنیم چند دقیقهای پای حرف دل ما بنشینید. ما در مرکز اطلاعات اورژانس تهران کار میکنیم؛ جایی که یکی از مهمترین مراکز مدیریت بحران در شهر تهران است. خانم وزیر! وقتی میبینیم که میتوانیم از پشت تلفن، با آموزشهایی که میدهیم جان بیماران و سوانحدیدگان زیادی را از خطر نجات دهیم احساس رضایت همه وجودمان را احاطه میکند. ما به کارمان به عنوان یک امر مقدس مینگریم و با همه وجودمان دوست داریم در راستای پیشرفت و توسعه کشورمان و استحکام انقلابمان قدمی هر چند ناچیز برداریم. سؤال اساسی ما این است که در مقابل این احساس ما، مسؤولان و مدیران بالادستی ما، چقدر خود را در مقابل مسؤول ما میدانند؟ وزیر محترم و دلسوز! بگذارید شرح کوتاهی از آنچه در اورژانس تهران بر ما میگذرد خدمتتان عرض کنیم: در اورژانس تهران حدود هشت تا 13 نفر در هر ساعت پاسخگوی تمام تماسهای اورژانسی تهران و حومه هستند و هر فرد در یک شیفت حدود 200 تا 250 تماس دریافت میکند. این تماسها گاهی به دلیل مشاورههای اورژانسی تا رسیدن آمبولانس، به 3 تا 5 دقیقه میرسد. در ادامه وظایفی که هر کدام از ما داریم را خدمتتان گزارش میدهیم: اول: سعی کنیم به فردی که در بدترین شرایط شاهد زجر یا حتی از بین رفتن عزیز خود است آرامش داده و به او تا رسیدن آمبولانس، آموزشهای اولیه را بدهیم که کاری بسیار سخت و پر اضطراب است به طوری که گاهی دقایق بسیار زیادی را مجبوریم افرادی که جیغ میزنند و ناله میکشند آرام کنیم و به آنها آموزش دهیم. دوم: با اینکه ما یک کارشناس پرستاری هستیم باید بیماری را بر اساس آنچه بیمار میگوید تشخیص اولیه دهیم و با توجه به محدودیت منابع برای اعزام آمبولانس اولویتسنجی کنیم که برای چه فردی آمبولانس اعزام کنیم و برای چه کسی نه و همچنین چه اقداماتی را باید بر اساس آن بیماری آموزش دهیم و اگر در این کار اشتباهی از طرف ما رخ دهد و شکایتی صورت گیرد در برابر قانون مسؤول هستیم و مجازات خواهیم شد. سوم: یا یکشب درمیان و یا هر روز در محل کار حاضر شویم و برای یک روز تعطیلی در هفته یک صبح تا غروب را به کار بپردازیم که در این شیفتهای روزانه طولانیمدت هر فرد حدود 500 تا 600 تماس را پاسخ میدهد. اما دوست داریم حاشیههای این فعالیت سنگین را نیز برایتان بگوییم که در ادامه بخشی از آن را عرض میکنیم: 1) از میان تماسهای روزانه ما، تعداد بسیار زیادی را مزاحمان تلفنی تشکیل میدهند که بخش قابل توجهی از آن، توهینها و فحشهای رکیکی است که از بیان آنها شرم داریم و با توجه به اینکه همه جمع ما از زنان معتقد و مسلمان هستند بسیار آزاردهنده و غیرقابل تحمل است. این فشار روحی زمانی مضاعف میشود که مجبور باشیم در مقابل تمام این اهانتها، و هتاکیها تنها سکوت کنیم و حتی ابراز انزجار و ناراحتی نکنیم. 2) به دلیل کمبود شدید نیروی انسانی، استفاده ما از مرخصی بسیار محدود است. 3) متأسفانه مدتی است اقدامی شرمآور و اجحافی عجیب در حق بانوان شاغل در اورژانس اِعمال میشود و آن این است که مدیران عزیز اورژانس تهران به دلیل محدودیت شدیدی که از نظر نیروی انسانی دارند از بانوان محترمی که برای انجام طرح نیروی انسانی به آنجا میآیند تعهد میگیرند که در دو سال موظفی خود باردار نشوند و در صورت بارداری ناخواسته هم مرخصی زایمان را که حق قانونی بانوان محترم است به آنان نمیدهند. 4) خواهر عزیز! شدت فعالیت و اضطراب ناشی از کار و همچنین امواج رادیویی گوشیهای تلفنی بهگونهای است که بهدلیل ساعتها استفاده از تلفن، بیشتر همکاران دچار سردردهای شدید شده و خستگی مزمن مخصوصاً در شیفتهای طولانی باعث پایینآمدن کیفیت خدماتدهی شده است. همچنین اضطرابها و تألمات روحی ناشی از هتاکیهای مزاحمان تلفنی، فشار روحی مضاعفی را باعث شده که بر اثر آن، بیشتر همکاران، دچار دردهای مختلف جسمی و روانی شدهاند به طوری که در هفته گاهی چند نفر از همکاران اورژانس با اینکه سالم و جوان هستند به دلیل دردهای قفسه سینه به اورژانسهای بیمارستانها منتقل میشوند! 5) متأسفانه مدیران اورژانس تهران، ضعف مدیریتی خود در ارتباطگیری با وزارتخانه و برآوردهکردن نیروی انسانی مورد نیاز را با فشار مضاعف بر نیروی کار موجود جبران میکنند. 6) همچنین به دلیل فشار و اضطرابات ناشی از کار، غالب همکاران متأهل، در انجام وظیفه اصلی خود که همانا پرداختن به امور فرزندان و خانواده است دچار مشکلات عدیده شدهاند. خانم وزیر! ما سعی کردیم در این نامه بخشی از آنچه بر ما میگذرد برایتان بگوییم. نمیدانیم باورتان میشود یا نه! اما با همه اینها اذعان میداریم ما به کارمان با نگاهی مقدس مینگریم. وزیرمحترم! ما نه نیاز داریم حقوق اندکمان بیشتر شود و نه در قبال این سختکاری، پاداش مادی میخواهیم. تنها خواسته ما این است که با آسانتر کردن شرایط کار، از جمله کمکردن چشمگیر ساعت کار و ایجاد تعطیلات آخر هفته، کمی شرایط کار برای ما تسهیل شود که این مهم نیز با ازدیاد نیروی کار تا اندازهای برآورده خواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید