بازار فروش کلیه؛ چهار فروشنده، یک خریدار!

کد خبر: 200887

كمي مانده به ميدان وليعصر(عج)، خياباني است كه چشم اميد همه بيماران كليوي به آن است. خيابان فرهنگ حسيني را همه بيماران كليوي مي‌شناسند چرا كه دفتر «انجمن حمايت از بيماران كليوي» درآن قرار دارد. اما بيشتر از انجمن، همه، اين خيابان را به آگهي‌هايي مي‌شناسند كه روزانه مثل قارچ بر در وديوار سبز مي‌شوند.

تهران امروز نوشت: شما حاضريد براي آنكه بخشي از كمبودهاي مالي‌تان را جبران كنيد، بخشي از وجودتان را بفروشيد؟ اين اتفاق هر روز در گوشه و كنار شهر ما رخ مي‌دهد و هزاران نفر حاضرند براي به دست آوردن مقداري پول، چوب حراج به كليه خود بزند. اگر اين موضوع را قبول نداريد، كافي است سري به خيابان فرهنگ حسيني تهران بزنيد تا با چشم خودتان ببينيد كه اوضاع از چه قرار است. آمار رسمي در دست نيست؛ اما به گفته رئيس انجمن خيريه حمايت از بيماران كليوي، به طور ميانگين به ازاي هر بيمار كليوي كه در انتظار پيوند است، صرف‌نظر از گروه خوني، حداقل 4متقاضي فروش وجود دارد و اين امر سبب شده بعضي از فروشنده‌ها در گروه‌هاي خوني كم طرفدار نظير+A‌ حاضر به فروش كليه خود با قيمتي حتي كمتر از شش ميليون تومان باشند. تامين كليه از بدن يك انسان زنده، مدلي است كه طي دهه‌هاي اخير در ايران حرف اول را مي‌زند چرا كه حتي اگر خانواده بيماران مرگ مغزي راضي به اهداي كليه آن‌ها شوند، تعداد اين بيماران كفاف اين همه بيمار كليوي را نمي‌دهد. دو سال پيش، 2285 عمل پيوند كليه در كشور انجام شده كه 1690 مورد آن از كليه دهندگان زنده تامين شده است. به همين دليل، مصطفي قاسمي رئيس انجمن خيريه حمايت از بيماران كليوي به تهران امروز مي‌گويد: «در تمام جهان تامين كليه از بدن يك انسان زنده براي پيوند، به مدل ايراني معروف شده است.» او مي‌گويد: «اکثر کسانی که می آیند کلیه بدهند بیکارند و هزینه های زندگی به آن‌ها فشار آورده است.» رئيس انجمن حمايت از بيماران كليوي تعداد اين افراد را حدود 90 درصد مراجعان بيان مي‌كند و ادامه مي‌دهد: «شهرستانی‌ها خیلی بیشتر با همین هزینه راضي به دادن كليه مي‌شوند. چرا كه بيكاري در شهرستان‌ها بيشتر است.» او ادامه مي‌دهد: «پيش‌ترها بسيار ديده مي‌شد كه اعضاي خانواده براي اهداي كليه به عزيزشان پيشقدم مي‌شدند اما اين روزها كمتر ديده مي‌شود چرا كه آن‌ها مي‌گويند حالا كه تمكن مالي داريم كليه مي‌خريم!» مشاهدات عيني خبرنگار تهران امروز از بازار خريد و فروش كليه را در ادامه بخوانيد. كليه‌ام را مي‌فروشم، مغازه مي‌گيرم! كمي مانده به ميدان وليعصر(عج)، خياباني است كه چشم اميد همه بيماران كليوي به آن است. خيابان فرهنگ حسيني را همه بيماران كليوي مي‌شناسند چرا كه دفتر «انجمن حمايت از بيماران كليوي» درآن قرار دارد. اما بيشتر از انجمن، همه، اين خيابان را به آگهي‌هايي مي‌شناسند كه روزانه مثل قارچ بر در وديوار سبز مي‌شوند. حتي با جست و جوي نام اين خيابان در اينترنت هم انبوهي از عكس آگهي‌هاي فروش كليه را مي‌توان ديد. وارد اين خيابان كه بشوي تا چشم كار مي‌كند تصاويري مشابه همان عكس‌ها مي‌بيني. «كليه فروشي‌+Aفوري زير قيمت23 ساله سالم 0938...» «كليه فروشي -ABسالم ورزشكار 0936...» تا چشم كار مي‌كند مردان و زناني با كلماتي شبيه اين براي فروش كليه خود تبليغ كرده‌اند. آنطرف‌تر پسر جواني ايستاده كه يك ساك ورزشي كوچك را روي دوشش انداخته. ظاهرش نشان مي‌دهد مسافر است.مرا حين خواندن آگهي‌هاي روي ديوار زير نظر دارد. همين كه سر حرف را با او باز مي‌كنم مي‌پرسد: «شما مشكل كليه داري؟» خودم را به جاي يك فروشنده كليه جا مي‌زنم. سهراب خيلي زود به من اعتماد مي‌كند. 24 ساله است و فوق ديپلم كامپيوتر دارد. پدرش كشاورز است اما او به عشق كاري آسانتر به دانشگاه رفته. با اين همه مي‌گويد: «حالا به كشاورزي هم راضي هستم اما به جز خواهرانم، يازده برادر و پدرم تنها دوهكتار زمين دارد. زمين خرج زندگي ما را نمي‌دهد.» گروه خوني‌اش‌ +A است اما به گفته او تعداد فروشندگان در اين گروه خوني خيلي زياد است و در يكماه گذشته هيچ‌كس براي خريد كليه به او زنگ نزده است. مي‌گويد: «يكي از اقوام دورم كه تهران زندگي مي‌كند پارسال كليه‌اش را فروخت. برگشت شهرمان و يك دكان كرايه كرد. من هم از بيكاري خسته شده‌ام.» آگهي‌ها انگار تمامي‌ندارند. با هر قدمي‌كه برمي‌داري آگهي‌هاي تازه، كوچك و بزرگ روي ديوار كنار پياده رو جان مي‌گيرند. آگهي‌هايي كه با ماژيك‌هاي رنگي و خطوط كج و معوج نوشته شده است. خيابان زياد شلوغ نيست. هرچند دقيقه يك‌بار خودرو يا عابري بي‌توجه به آگهي‌هايي كه براي فروش كليه فرياد مي‌كشند از خيابان مي‌گذرد. خيابان را تا انتها مي‌روم و برمي‌گردم. وقت بازگشت سهراب را مي‌بينم كه روي جدول كنار خيابان نشسته و خودش را باد مي‌زند. رابطه فقر، بيكاري و كليه حسن موسوي چلك، رئيس انجمن مددكاران اجتماعي ايران در اين‌باره به تهران‌امروز مي‌گويد:«اگر انسان‌هايي كه قصد ايثار دارند را كنار بگذاريم تنها دليلي كه براي بقيه باقي مي‌ماند نياز مالي است. هيچ‌كس كليه اش را نمي‌فروشد اگر نياز مالي نداشته باشد. تامين هزينه‌هاي زندگي و و مشكلات مالي آنقدر به افراد فشار مي‌آورد كه از نظر خودشان راهي برايشان باقي نمانده جز فروش كليه.» او كه چند سال مددكار بيماران كليوي بوده است، ادامه مي‌دهد:«به‌طور حتم ارتباط فقر و فروش كليه در اين كشوراز منظر مددكاري اجتماعي قابل تامل است. بعضي از آن‌ها بدهكارند بعضي ديگر ورشكسته شده اند و برخي ديگر به نان شب محتاجند، اين نگران كننده است. اگر تدبيري انديشيده نشود و اين مسئله مد شود، جامعه ما خسارت مي‌خورد.» موسوي چلك مي‌گويد:«فروش كليه تنها چندماه مشكل اين قشر را برطرف مي‌كند و پس از آن باز هم همان آش و همان كاسه است. در چنين مواردي اين حاكميت است كه بايد دست به كار شود و تصميمي‌اتخاذ كند. دولت بايد سازوكاري تعريف كند.» او با اشاره به اينكه همه مجوزهاي پيوند كليه را يك سازمان مردم نهاد صادر مي‌كند مي‌گويد:«خب هرچه آمار پيوند بيشتر باشد امتياز بيشتري براي اين تشكل مردم نهاد است و براي آن‌ها يك امتياز به‌شمار مي‌رود. اينجاست كه جاي خالي دولت هويدا مي‌شود. حتي آنجايي كه عده اي به اسم اهداي كليه بر سر بيماران كليوي كلاه مي‌گذارند هم خلأ ‌نظارت دولتي‌ها ديده مي‌شود.» موسوي چلك مي‌گويد:«شهرستاني‌ها بيشتر راغب به فروش كليه خود هستند، چرا كه بيكاري و مشكلات مالي در شهرستان‌ها بيشتراست. همچنين آن‌ها با اين مبلغ مي‌توانند در شهر خود كسب و كاري راه بيندازند.» در اروپا بايد 17 سال منتظر ماند مصطفي قاسمي، رئيس انجمن حمايت از بيماران كليوي بدون هماهنگي قبلي اهالي رسانه را با روي گشاده مي‌پذيرد. قاسمي‌به تهران امروز مي‌گويد:« اول بايد تامين كليه از بيماران مرگ مغزی را تقويت كرد و بعد خانواده‌ها به عزيرانشان كليه بدهند و اگر موارد اورژانسي هم پيش آمد آن وقت از اهداكنندگان زنده و غريبه استفاده كنيم. مثلا خانمي‌مراجعه كرده بود كه دكتر برايش تشخيص داده بود پيوند اورژانسي. دكتر مي‌گفت اين خانم ديگر رگ سالم ندارد براي دياليز. خب، اين بيمار هم بايد هفته‌اي سه بار دياليز شود وگرنه مرگش حتمي‌است. در چنين مواردي است كه بايد از ديگران كليه گرفت.» خرید و فروش کلیه از سال‌های پیش در جهان وجودداشته و هندي‌ها پيشقراول اين موضوع بوده اند. اما در كشور ما براي دادن كليه به فرد بيمار، لفظ اهدا به كار برده مي‌شود و اصل هم بر اهداست ، به همين دليل دولت يك ميليون تومان هديه ايثار را به اهداكنندگان مي‌دهد. از شانزده سال پيش تاكنون دولت به ازاي هر عمل پيوند كليه كه در كشور انجام مي‌شود، از طريق استانداري همان استان، يك ميليون تومان هديه ايثار به اهداكننده پرداخت مي‌كند. اما اين رقم از 15 سال پيش افزوده نشده است. برخي معتقدند همين امر سبب شده است تا بازار سياه خريد و فروش كليه داغ شود. قاسمي‌هم درباره قيمت‌هاي موجود در آگهي‌ها حرف دارد:«ما پیشنهاد کرده بودیم که دولت به اهداكنندگاني كه به خاطر فقر كليه‌شان را مي‌دهند کار بدهد. اما دولت یک میلیون تومان کمک می‌کند، او هم یک میلیون تومان را یکی، دو ماه خرج می‌کند و تمام می‌شود. ولی اگر کار بدهند هم او و خانواده اش را تامین کرده اند و هم در كنار كار، بیمه شده است. متاسفانه این کارها انجام نشد. این يك کج سلیقگی بود که انجام شد.» به گفته او «در اروپا آن‌هايي كه منتظر پيوند كليه هستند بين 12 تا 17 سال در انتظار پيوند مي‌مانند و خيلي از آن‌ها بدون آنكه به عمل پيوند برسند در اثر دياليزهاي مكرر جان مي‌بازند. اما در با وجود اينكه تعداد آن‌هايي كه در نوبت هستند كم نيست اما ميانگين انتظار بين دو ماه تا هفت‌ماه است.» شرايط دشوار براي كاهش عرضه انجمن حمايت از بيماران كليوي براي اهدا كنندگان شرايطي خاص را در نظر گرفته است. اول آنکه دهنده كليه اش نباید در خانواده اش بیمار کلیوی داشته باشد ،اگر بیماری در خانواده او باشد اولویت با بیمار خودشان است تا هر زمان نياز به پيوند داشت اين پيوند درون خانواده اي انجام شود. ديگر اينكه از اقشار خاصي كليه نمي‌پذيرند. مثلا قاسمي‌مي‌گويد:«مدتی رایج بود که دانشجوها می‌خواستند بیایند و کلیه بدهند اما ما نمی‌پذیرفتیم، الان همه آن‌هایی که می‌خواهند کلیه بدهند باید رضایت از خانواده داشته باشند به‌ویژه اگر متاهل باشند رضایت از همسر داشته باشند. حتی سختگیری بیشتر کردیم اگر شک کنیم عدم تعادل روحی دارند می‌فرستیم پزشک قانونی که آیا می‌توانند تصمیم‌گیری کنند؟» با وجود همه اين شرايط سخت سالانه 2200 پيوند كليه در كشور انجام مي‌شود. همين امر مُهر تاييدي است بر اينكه تقاضا براي فروش كليه بسيار زياد است. قاسمي‌در اين باره مي‌گويد:«از هر سه نفري كه مراجعه مي‌كنند براي دادن كليه، تنها يك نفر شرايط لازم را داراست.» قبلا کلیه‌دهنده‌ها هزینه آزمایش‌ها را پرداخت نمی‌کردند اما به گفته قاسمي: «بعد كه مشکلاتی برای بیماران کلیوی به‌وجود آمد گفتیم کسانی که می‌خواهند کلیه بدهند باید خودشان هزینه آزمایش‌ها را تامین کنند و اگر مشکلی نداشتند، هزينه را از بيمار مي‌گيريم و به آنها مي‌دهيم. هزینه‌ها یک روز قبل از عمل ریخته می‌شود به حساب انجمن. وقتی همه چیز انجام شد، مبلغ به اهدا کننده داده می‌شود.» 6 ميليون بهاي رفتن زير تيغ قاسمي‌در ادامه به تهران امروز مي‌گويد:«بين اهدا كندگان كليه همه نوع آدمي‌پيدا مي‌شود، از نيازمند واقعي گرفته تا خلافكار حرفه‌اي و ورشكسته. حالا می‌خواهد آن 50 میلیون را كه در كار ضرر كرده از کلیه به دست بیاورد.بين‌شان افراد ناباب و ناسالم اجتماعی هم هستند كساني كه به عناوين مختلف مي‌خواهند از مريض پول دستی بگيرند. ما توصیه می‌کنیم به بیمارانمان وقتی آن‌ها را به هم معرفی می‌کنیم، همه قرارها در همین انجمن باشد. چندین مورد تجاوز و دزدی از خانه و دزدي طلاجات در اين زمينه ديده شده است. حتي دو مورد قتل هم داشتیم.» مبلغ شش‌ميليون را انجمن حمايت از بيماران كليوي اعلام كرده ، اما مصطفي قاسمي‌مي‌گويد:«اين مبلغ را ما خودمان اعلام می‌کنیم. رقم نهايي با توجه به گرفتاری‌های مردم و تورم اعلام می‌شود. البته اگر بخواهیم با توجه به تورم تصمیم بگیریم باید حداقل 10 میلیون اعلام کنیم اما بيماران هم بضاعتشان محدود است. گذشته از اين بناي ما ايثار است نه فروش.» بناي دست‌اندركاران ايثار باشد يا فروش، هركسي سري به خيابان فرهنگ حسيني بزند؛ دستنوشته مردان و زناني را مي‌بيند كه بن‌بست‌هاي مالي در زندگي راهي برايشان باقي نگذاشته جز فروش كليه. شايد اگر در ميان متقاضيان بي شمار فروش كليه، قرعه به نامشان بيفتد چند روزي را با خيال آسوده زندگي كنند. چند روزي كه در پس آن دوباره همان روزهاي سياه ادامه دارد...

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت