سفر به «ابوموسي» تبلیغات است یا واقعیت؟
شرق نوشت: این روزها نام جزیره ابوموسی زیاد شنیده میشود!؟ همه چيز از سفر احمدينژاد به جزيره ابوموسي شروع شد؛ جزيرهاي با مساحتي در حدود ۲۵كيلومترمربع كه جنوبيترين قسمت از خاك ايران در دل آبهاي خليجفارس است. اين جزيره در ۲۲۲كيلومتري بندرعباس و همچنين در ۷۵كيلومتري بندرلنگه و در ۶۰كيلومتري شمال امارت شارجه در امارات متحده عربي واقع شدهاست. پيش از اين بيشتر ايرانيها نام اين جزيره را به همراه نام دو جزيره ديگر؛ تنبكوچك و تنببزرگ، در گزارشهاي هواشناسي تلويزيون شنيده بودند. با اين حال اما بيشتر مردم اطلاعات دقيقي از اين جزيره نداشتند، رسانهها هم تاكنون آنطور كه بايد به آن نپرداخته بودند، چه آنکه سفر به این جزیره بهصورت عادی برای ایرانیان ممکن نبود. سفر احمدينژاد و واكنشهايي كه پس از آن از سوي مقامات كشور امارات اعلام شد اما سرآغاز موج رسانهاي جديدي بود كه ميتوان گفت همه چيز در اينباره تازه آغاز شده است. آنگونه كه دو ماهنامه تخصصي گردشگري در نوشتهاي به قلم عليرضا ادريسي فردي كه سربازي خود را در اين جزيره گذرانده آورده است: «سفر به ابوموسي براي افراد عادي مقدور نيست. تنها نظاميها (جهت ماموريت) يا اشخاصي كه داراي كار مشخص و دايماند و افراد ساكن حق رفتن به آنجا را داشتند. كساني هم كه از طرف فردي يا ارگاني و نهادي دعوت ميشوند اين اجازه را دريافت ميكردند. در جزيره هم ايرانيان و هم اماراتيها زندگي ميكنند. ايرانيها شامل افراد بومياند كه از سالها قبل در آنجا ساكن هستند كه شغل آنها ماهيگيري به وسيله لنچ است و كساني كه جهت كار اداري مانند کارکنان فرمانداري، شهرداري، آموزشوپرورش، بخش بهداشت و تعدادي مغازهدار (فقط خواروبار) به همراه خانوادههايشان در آنجا زندگي ميكنند. بيشتر جمعيت نيز مربوط به نظاميها ميشود كه شامل کارکنان نيروي دريايي، هوايي، زميني و سپاه هستند. همه اينها به جز نظاميها در شهركي كه متعلق به ايران است، ساكن هستند. عربهاي جزيره نيز در شهركي كه متعلق به خودشان است، زندگي ميكنند. اعراب فقط يك آبشيرينكن متعلق به خودشان دارند. بقيه امكانات متعلق به ايران است و آنها نيز حق استفاده دارند به جز از فرودگاه. وقتي من آنجا بودم هفتهاي يكبار يك ناو به نام «خاطر» براي اعراب آذوقه و مايحتاج لازم به همراه افراد جايگزين را از امارات به جزيره حمل ميكرد كه اين ناو در اسكله ايران پهلو ميگرفت. همه آنها حتي شرطههايشان (نيروهاي پليس) حق رفتوآمد در شهرك ايرانيها را دارند، اما ايرانيها حق رفتن به محدوده آنها را ندارند. حتي ما به عنوان افسرنگهبان براي گشت نگهباني حق توقف در شهرك آنها را نداشتيم. آب و هواي جزيره در فصل گرما (بهار، تابستان، پاييز) بسيار گرم و شرجي است اما از اواخر پاييز تا اوايل و اواسط بهار، هوا بسيار مطبوع است. به جرات ميگويم در هيچ جاي جنوب ايران، دريايي به خوشرنگي و هوايي لطيفتر از ابوموسي نيست.» با اين توصيف اما به يكباره پس از سفر محمود احمدينژاد به ابوموسي، گويا قرار است وضعيت و سرنوشت اين جزيره به شكل ديگري رقم بخورد، چرا كه پس از آن در مدت كمتر از يك هفته خبر آمد با مصوبه هيات دولت و با هدف افزايش ورود گردشگران داخلي و خارجي، ابوموسي به عنوان منطقه نمونه گردشگري انتخاب شد، رييس هيات مديره يك شركت دارنده مجموعه هتل هم از راهاندازي تور سفر به ابوموسي خبر داد و رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري هم گفت بايد هر ايراني يك عكس يادگاري در اين جزيره داشته باشد و براي رسيدن به اين هدف تلاش ميكنيم با ارايه سوبسيد زمينه سفر ارزانقيمت مردم به اين جزيره ايراني را فراهم كنيم. بسياري از شخصيتهاي سياسي از جناحهاي مختلف هم از سفر احمدينژاد و اين اقدام حمايت كردند، اما داستان اين جزيره چيست كه به يكباره سرمنشا اين همه ماجرا شده است؛ داوود هرميداس باوند، حقوقدان ايراني پس از بالا گرفتن دور تازه اختلافات بر سر اين جزيره، در يادداشتي كه در «شرق» چاپ شد، نوشت: « در سال ۱۹۰۳ دولت ايران بازنگريهايي درخصوص نقشههاي جغرافيا آغاز كرد كه بر اساس آن در برخي بنادر، گمركي به وجود آمد و پرچم ايران نصب شد كه اين مساله درباره ابوموسي و تنببزرگ نيز اعمال شد. دولت بريتانيا كه حاكميت بلامنازعي در آبهاي خليجفارس داشت مامورين گمرك ايراني را از تنببزرگ اخراج كرد و همزمان با بحرانهاي سياسي ناشي از مشروطه، اعتراضات ايران به بريتانيا به جايي نرسيد تا جايي كه پرچم شارجه در تنببزرگ نصب شد. با اين حال در تمام اسناد حكومتي در بريتانيا در قرن ۱۹ تنببزرگ و ابوموسي و ديگر جزاير خليجفارس جزو ارباب جمعي حاكميت فارس آورده شدهاند و حتي در نقشههاي رسمي دولت بريتانيا خصوصا نقشههاي وزارت دفاع، اين جزاير به رنگ ايران مشخص شده بودند. به گفته آقاي باوند اين جزاير نه جديدالاكتشاف هستند و نه رها شده بودند. در نهايت در هشتم آذر ۱۳۵۰ با قراردادي كه با ميانجيگري بريتانيا ميان دولت ايران و شيخ شارجه بسته شد، حاكميت ايران بر جزيره ابوموسي به رسميت شناخته شد و در ۹ آذر، يك روز قبل از خروج نيروهاي انگليسي از منطقه و دو روز قبل از تشكيل رسمي اتحاديه امارات، نظاميان ايران وارد سه جزيره شدند. به موجب موافقتنامه شارجه، ايران متعهد شد كه به مدت ۹ سال، سالانه يكونيم ميليون ليره به شيخ شارجه بپردازد. مطابق اين تفاهمنامه، دو جزيره تنب بزرگ و تنب كوچك به ايران بازپس داده شد و در مورد ابوموسى، توافق شد كه «حاكميت مشترك ايرانى- شارجهاى» بر آن اعمال شود. با وجود اين اما از همان روزهاي ابتدايي ايجاد كشوري به عنوان امارات متحده عربي اعتراضها و واكنشهاي مقامات اين كشور به حاكميت ايران بر اين جزاير سهگانه تاكنون ادامه داشته است. با اين حال اما اين اعتراضات تاكنون در مجامع جهاني جدي گرفته نشده است. ابوموسي در حال حاضر در تقسيمات كشوري ايران جزو استان هرمزگان محسوب ميشود و آنگونه كه اقدامات جديد دولت نشان ميدهد قرار است حاكميت ايران بر اين جزيره شكل اجرايي بيشتري به نسبت قبل به خود بگيرد، در همين رابطه سيدحسن موسوي معاون محمود احمدينژاد و رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري درباره مصوبه هيات دولت براي تبديل جزيره ابوموسي به منطقه نمونه گردشگري به «فارس» گفته است: «تبديل اين جزيره به منطقه نمونه گردشگري، گام نخست است، قرار است مشوقها و سوبسيدهايي را براي سفر هموطنان به جزيره ابوموسي لحاظ كنيم. بايد تمام ايرانيان به اين جزيره زيبا سفر كنند و از جاذبههاي بكر آن بهره ببرند با تسهيلاتي كه در نظر خواهيم گرفت، هر ايراني بايد با سفر به جزيره ابوموسي، عكسي يادگاري از اين جزيره داشته باشد.» او همچنين ابراز اميدواري كرد كه با تصويب تبديل جزيره ابوموسي به منطقه نمونه گردشگري و ورود سرمايهگذاران به اين منطقه، گردشگري در اين جزيره نيز رونق بگيرد.» در آن سوي آبهاي خليجفارس اما مقامات كشور امارات هم بيكار ننشستهاند و تلاش ميكنند با صدور بيانيه، اعلام در رسانهها و درخواست از شوراي همكاري خليجفارس براي برپايي جلسه اضطراري به اين اقدامات ايران واكنش نشان دهند. بايد منتظر ماند و ديد آيا اقدامات و دستورات مقامات دولت در ايران در اينباره به صورت جدي حالت اجرايي به خود ميگيرد يا نه، چراكه در اين صورت براي اولين بار مردم عادي ايران خواهند توانست به اين قسمت از خاك كشور كه پيش از اين فقط در نقشهها و اخبار هواشناسي با نام آن مواجه ميشدند مسافرت كرده و آن را از نزديك ببينند. علاوه بر اين تجربه جزايري مانند كيش و قشم در خليجفارس نشان داده است قابليتهاي جذب گردشگر و رونق اقتصادي در اين جزاير بسيار بالاست، حال اينكه جزيره ابوموسي در عمق دورتري از آبهاي خليجفارس واقع است و آنطور كه گفته ميشود طبيعت بكر و بينظيري دارد، بدون ترديد ميتواند حرفهاي زيادي در عرصه گردشگري داشته باشد.
دیدگاه تان را بنویسید