فرشتگانی قربانی فقر، اعتیاد و طلاق
موارد کودکآزاری نشان میدهد فقر تنها عامل کودکآزاری نیست بلکه مشکلات فرهنگی و بیماریهای روانی (عمدتا ناشی از مصرف مواد) منجر به عدم توانایی والدین در کسب معاش و در نتیجه فقر و آسیبهای پس از آن شده است. نیاز امروز کودکان راهاندازی مرکز حمایت از همه کودکان در ایران است. متأسفانه در کودکآزاریهای اخیر پدر و مادرها تحصیلکردهاند. این نشان میدهد که ریشه همه آسیبها در فقر نیست و بیماریهای روانی فراگیری وجود دارد که خود را در کودکآزاری و همسرآزاری نشان میدهد و در کشور ما کمتر به این موارد پرداخته میشود.
کارشناسان و آسیب شناسان اجتماعی دلایل مختلفی را برای وقوع کودک آزاری در خانواده ها بیان کرده اند که از جمله آنها می توان به مساله اعتیاد، فقر و بیکاری، فقر فرهنگی، شخصیت و سوابق خانوادگی و ... اشاره کرد.
کودک آزاری چیست؟ مصادیق آن کدام است؟
اما کودک آزاری اساسا چیست و چه رفتارهایی مصداق کودک آزاری است؟ دکتر نادر منیرپور، روانشناس بالینی، در تعریف کودک آزاری گفته است: کودکآزاری تحمیل یک فشار به کودک است که کودک توان هیجانی ذهنی و مهارت رفتاری لازم برای مقابله آن را ندارد.
این استاد دانشگاه در گفتگویی با ویژه نامه همشهری، در توضیح رفتارهایی که می تواند مصداق کودک آزاری باشد، افزوده است: سوءرفتار نسبت به کودکان به 3دسته اصلی تقسیم میشود: جسمی، جنسی و غفلت(مسامحه) که عمدهترین شکل کودکآزاری غفلت است در عینحال معمولا غفلت از نیازها، احساسها و درخواستهای کودکان پنهانترین شکل سوءرفتار است.
دکتر منیر پور ادامه داده است؛ بارزترین اثری که سوءرفتار در کودکان به وجود میآورد اختلالات رفتاری است که در کودک شکل میگیرد. افسردگی و پرخاشگری بروز میکند. بچههای افسرده معمولا لجبازتر و پرخاشگرتر هستند و فضای درونی را ترجیح میدهند. آنها ساعتها در اتاقشان تنها میمانند و یا یک قشقرق راه میاندازند یا به علاقههای محدودی میچسبند مثلا از صبح تا شب بازی تلویزیونی انجام میدهند و یک گروه دیگر از کودکان هستند که هیچ جا تنها نمیروند، شرمگین هستند و در جمع ظاهر نمیشوند. از روی این علائم پدر و مادرها میتوانند دریابند که کودکشان دچار مشکل شدهاست .
تاریخچه طولانی کودک آزاری
براساس گزارش اخیر یونیسف در حال حاضر 275میلیون کودک در جهان در معرض کودک آزاری قرار دارند. به طور مثال سالانه در انگلستان 80 هزار کودک جهت بررسی کودک آزاری و تشکیل پرونده مورد ارزیابی و سنجش و تحقیق قرار میگیرند.
کودکآزاری تاریخچه طولانیای دارد. در رم باستان کشتن فرزند حق طبیعی والدین بود؛ همانطور که در دوره جاهلیت پیش از اسلام زنده به گور کردن دختران. سابقه مبارزه با کودکآزاری به سال 1874 میلادی بازمیگردد. در این سال انجمنی در آمریکا به نام انجمن مبارزه با کودک آزاری تشکیل شد.
در انگلستان نیز در سال 1894 مجمع ملی پیشگیری از سوءرفتار با کودکان فعالیت خود را آغاز کرد. در این کشور در سال 1889 نخستین قانون حفاظت از کودک یعنی قانون پیشگیری از بدرفتاری با کودک تصویب شد اما بهرغم پیشرفتهایی که به دست آمده بود تا اوایل قرن بیستم در شناخت و نحوه پاسخدهی به مسئله کودکآزاری درک درستی حاصل نشد و تنها در قرن بیستم بود که بهعلت گسترش بیش از حد کودک آزاری توجه خاصی به آن شد.
با تدوین پیماننامه حقوق کودک مصادیق کودکآزاری تنوع بسیاری یافت به طوری که غفلت والدین در تربیت و پاسخ ندادن به نیازهای اساسی کودک و مراقبت نکردن از او در برابر خطرات، سرما، گرما، گرسنگی و قرار دادن نوزاد در ماشین بدون مراقب و... را نیز بههمراه سوءاستفاده جنسی، عاطفی، تنبیه بدنی و ... جزو کودکآزاری به حساب آوردهاند و کشورها بسته به نوع کودکآزاری قوانین مترقی حافظ حقوق کودک تدوین کردهاند؛ هرچند بسیاری از کودکان در بسیاری از کشورها از حقوق اولیه نیز برخوردار نیستند.
نحوه برخورد سیستمهای قضایی کشورها با این طیف وسیع کودکآزاری متنوع است. در برخی از کشورها مثلا در آلمان از سال ۱۹۶۹ میلادی کودک آزارانی که بیش از ۲۵ سال سن داشته باشند و درصورت نظر موافق کمیسیون پزشکی با استفاده از دارو عقیم میشوند. در سوئد نیز قانون مشابهی از سال 1993 اجرا میشود. در فرانسه و اسپانیا هم تمهیداتی برای اجرای موارد مشابه انجام گرفته است.
همچنین دولت اسپانیا اخیرا چنین قانونی را تصویب کرده است ضمن اینکه براساس قانون جدید این کشور نه تنها مجازات کسانی که متهم به کودکآزاری و سوءاستفاده جنسی از کودکان و نوجوانان هستند به طور قابل ملاحظهای افزایش خواهد یافت بلکه این افراد پس از طی دوران محکومیت در زندان و آزادی بهمدت ۲۰ سال تحت نظر قرار خواهند گرفت تا در آینده و پس از آزادی نتوانند به استخدام هیچ نهادی درآیند که با کودکان و نوجوانان سروکار دارد.
مثالهای فوق در مورد متخلفانی صادر میشود که جرائم سنگین مرتکب شده باشند و عموما خانوادههای کودکان آسیبدیده مرتکب چنین جرائمی نمیشوند. برای خانوادههایی که انواع دیگر کودکآزاری را مرتکب میشوند سیاست کشورها حمایت همهجانبه از کودک است.
ثریا عزیزپناه، عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان در مورد نحوه برخورد کشورهای توسعه یافته که قوانینی مترقی در مورد حمایت از کودکان دارند میگوید: آنچه در این کشورها مشترک است انجام تدابیر پیشگیرانه است که منجر به کاهش موارد کودکآزاری شده است.
اعتیاد، طلاق، بیماری های روانی
فاطمه دانشور، مدیر و مؤسس خیریه مهرآفرین درباره علت بروز کودکآزاری میگوید: در 90درصد مواقع یکی از والدین و در 10درصد مواقع هر دووالد بهدلیل اعتیاد، طلاق و بیماریهای روانی در مورد کودک خود رفتارهای خشن انجام میدهند. موارد کودکآزاری نشان میدهد فقر تنها عامل کودکآزاری نیست بلکه مشکلات فرهنگی و بیماریهای روانی (عمدتا ناشی از مصرف مواد) منجر به عدم توانایی والدین در کسب معاش و در نتیجه فقر و آسیبهای پس از آن شده است.
ضمن اینکه در بررسیهای روانشناختی مشخص میشود که بسیاری از این والدین در کودکی آزارهای شدیدی را از سوی والدین و اطرافیانشان تجربه کردهاند. بسیاری از افرادی که به مؤسسه مراجعه میکنند در پاسخ به سؤال مددکار مبنی بر اینکه آیا تاکنون به مؤسسه خیریه یا سازمان حمایتی مراجعهکردهاند جواب مثبت میدهند و توضیح میدهند که این سازمانهاحمایتهای مالی را مشروط به گرفتن طلاق میکنند. ولی بیشترشان طلاق نمیگیرند چرا که فکر میکنند وجود یک همسر معتاد روانی بهتر از نداشتناش است؛ چرا که با وجود او، یک سقف بالای سرشان است و حمایت میشوند.
وی می افزاید: بهنظرم خانواده بهترین جا برای نگهداری کودک است و با حمایت میتوان آسیبهای اجتماعی را کمتر و از فروش یا مرگ کودک جلوگیری کرد. مددکاران کودکان را همیشه رصد میکنند و شرط ادامه دریافت کمک نیز رشد تحصیلی است.
سه طناب دار آویزان در اتاق!
چندی پیش یکی از مددکاران متوجه شد که روند تحصیلی 2خواهر به شدت کند شده و لکنت زبان هم گرفتهاند. گزارش مددکار نشان میداد که پدر این خانواده فردی معتاد به مواد روانگردان است. در تنها اتاق 12متری این خانه 3طناب دار آویزان است و بچه خانواده با قمه بازی میکند. پدر خانواده هر شب طناب را دور گردن زن و 2بچهاش میاندازد ولی چهارپایه را نمیکشد. وقتی از مادر خانواده پرسیده شد که چرا آنجا را با بچههایش ترک نمیکند گفته بود کجا بروم؟ خانه پدر و مادرم نمیتوانم بروم آنها خودشان فقیرند. میدانم که او ما را نمیکشد و فقط میخواهد ما را بترساند.
روانشناس شرایط کودکان را در خطر دیده بود بنابراین تصمیم به جدایی آنها گرفته شد. بعد از مدتی پدر خانواده متوجه عدم حضور آنها در خانه شد و برای پیگیری ماجرا به مؤسسه مراجعه کرد. مددکار و روانشناس توانستند او را مجاب به ترک اعتیاد کنند و یک کمپ به او معرفی شد ولی متأسفانه کمپ ترک اعتیاد، معتادی را که بیمار روانی دارد پذیرش نمیکند و بیمارستان روانی فردی را که معتاد است. بنابراین تکلیف این دسته از افراد مشخص نیست. هر چند در این پرونده پدر خانواده با وجود سابقه خودکشی برادر و پدرش بعد از 2هفته خودکشی کرد.
کودک آزاری در روستاها
فاطمه دانشور در مورد کودکآزاری در روستاها گفت: در شهری مثل تهران بیشتر کودکآزاریها در حاشیه شهر و توسط مهاجرانی صورت میگیرد که از عهده مشکلات خویش برنمیآیند و درنتیجه مرتکب رفتارهای خشونتآمیز میشوند. در روستاهای استانهایی که خیریه مهرآفرین در آنجا شعبه دارد نیز خشونتهای متفاوتی مشاهده میشود و مواردی از فوتیهایی که هرگز ثبت نشده است مشاهده میشود.
در یکی از روستاهای استان مرکزی مددجوی ما به پروندهای برخورد که در آن دختر بچه 10سالهای دچار افت تحصیلی شدید به همراه تیک عصبی شده بود. با پیگیری مسئله مشخص شد که مادر این کودک وقتی عصبانی میشود دخترش را به دستشویی برده و تا میتوانسته کتک میزده است.
در روانکاوی مادر نیز مشخص شد او خواهرش را در کودکی بهدلیل عمل وحشتناک پدر از دست داده است. او شاهد بوده که پدر خانواده چطور خواهرش را بهدلیل یک اشتباه در چوپانی، به الاغ بسته و حیوان را رم داده است. او جسد خواهرش را درحالی که نیمی از بدنش در اثر برخورد با صخرهها متلاشی و مفقود شده دیده است. مادر این دو خواهر اعتراض میکند و پدر به زور مرگ موش به خورد او میدهد و او را میکشد.
فاطمه دانشور میگوید: کودکآزاریهایی که در روستا رخ میدهد در هیچ جا ثبت نمیشود و آمارهای رسمی از شهرهایی است که امکان رسیدگی وجود دارد. ما مواردی داشتهایم که کودک معلول برای سالها در طویله نگهداری میشده است. نمونه دیگری از این کودکان معلول پارسال بهدلیل بیتوجهی فوت کرد. به همین دلیل در مؤسسه سعی شده است که 40درصد از کودکان تحت پوشش، در تهران و 60درصد در روستاها باشند.
ریشه همه آسیب ها در فقر نیست
وی معتقد است: نیاز امروز کودکان راهاندازی مرکز حمایت از همه کودکان در ایران است. متأسفانه در کودکآزاریهای اخیر پدر و مادرها تحصیلکردهاند. این نشان میدهد که ریشه همه آسیبها در فقر نیست و بیماریهای روانی فراگیری وجود دارد که خود را در کودکآزاری و همسرآزاری نشان میدهد و در کشور ما کمتر به این موارد پرداخته میشود.
همچنین درصورت زندانی شدن والدین یا یکی از آنها و سپردن کودکان به اقوام، امکان آزار دیدن و بیتوجهی به فرایند رشد و پرورش کودکان فراهم میشود. ما نیاز به سازمانی داریم که آمار کودکان طلاق و خانوادههای زندانی را از طریق قوهقضاییه، بیماران روانی را از وزارت بهداشت و کودکان غایب از تحصیل را از آموزش و پرورش بگیرد و پیگیر سلامت جسمی و روحی و وضعیت کودکان باشد.
این آمار علاوه بر ارزش عددی امکان رصد وضعیت کودکان را فراهم میکند. در حال حاضر وقتی اتفاق یا آسیبی برای کودک رخ میدهد سازمانهای رسمی و تشکلهای غیر دولتی وارد عمل میشوند. مردم هنوز نمیدانند که میتوانند و باید موارد کودکآزاری را به 123 اطلاع دهند. ایجاد چنین سازمان یا مرکزی نیاز به همکاری و همراهی همه سازمانهای مرتبط با حقوق کودکان از جمله بهزیستی، قوه قضاییه، پلیس، وزارت بهداشت، آموزش و پرورش، شهرداری و تشکلهای غیردولتی دارد. من معتقدم که نهادهای دولتی نمیتوانند بدون همکاری با تشکلهای غیردولتی در این زمینه موفق شوند.
ضرورت توانمند سازی زنان
وی بخشی از کودکآزاریها را ناشی از ترسهای زنان میداند و میگوید: زنانی که در خانوادههای با آسیب بالا زندگی میکنند اعتماد به نفس ندارند و این باعث میشود که برای دریافت حمایت از شوهرشان تن به هر خشونتی بدهند و در این بین کودکان نیز آسیب میبینند. بنابراین توانمندسازی زنان در قشر ضعیف جامعه باعث کاهش آسیب در کودکان میشود. مادر یکی از کودکانی که در اثر کودکآزاری فوت کرده بود، به مددکار مؤسسه گفته بود که میدانستم شوهرم خطرناک است و باید از او طلاق بگیرم ولی من حتی پول برای باطل کردن تمبر دادگستری برای انجام مراحل طلاق را نداشتم.
دانشور با اشاره به تأثیر سریالهای ماهوارهای در خانواده میگوید: براساس آمار مراکز مؤسسه مهرآفرین، کودکآزاری نسبت به سال گذشته 34درصد افزایش داشته است چرا که میزان پایبندی زنان به خانواده آنگونه که در سریالها نشان داده میشود کاهش یافته، بنابراین کودکان بیشتری از وجود مادر آنگونه که باید محروم شدهاند. وی در مورد انواع کودکآزاری که مددکاران مؤسسه با آن مواجه میشوند، میگوید: داغ کردن، ریختن آب جوش، کتکزدن، شکستن دست و پا، آزار و اذیت و... است.
دیدگاه تان را بنویسید