خودروهای نارنجی محبوب کجا رفتند؟

کد خبر: 181723

«تاکسی» از آن اسم‌هایی است که برای خیلی از متولدین دهه شصت و حتی عقب‌تر، نوستالوژی پر رنگی است که در خیلی از فیلم‌ها و سریال‌ها هم به چشم می‌خورد. چیزی مثل تاکسی یکی از پسران سریال «پدر سالار». راستی چرا هنوز دوست داریم که‌‌ همان تاکسی‌ها برگردند؟

تابناک: جدای از نقل گویی‌ها و تحلیل‌های جالب که بیشتر سیاسی هم هستند، تاکسی برای ایرانی جماعت خاطرات زیادی را یادآوری می‌کند. خاطراتی که اغلب با پیکان گره خورده‌اند و گاهی اوقات، رنگ «نارنجی» تداعی کننده آنهاست. بسیاری از مسافران شهرستانی که به تهران می‌آیند و استقبال کننده ندارند، برای عزیمت از پایانه به مقصد نهایی، یا مجبور به استفاده از تاکسی و خودروهای اصطلاحا مسافرکش هستند و یا می‌بایست مسیر زیادی را پیاده گز کنند تا به یک ایستگاه اتوبوس یا مترو برسند؛ ظاهرا تفاوت بیشتر در هزینه سفر درون شهری است تا چیزهای دیگر. اینجاست که خیلی‌ها که با شنیدن مبلغ کرایه‌های بعضا گزاف، قید استفاده از تاکسی و خودروهای شخصی را می‌زنند و ترجیح می‌دهند که چند کیلومتری را پیاده روی کنند. برخی هم هستند که برای کاهش هزینه‌هایشان، حاضر می‌شوند از ماشین‌هایی استفاده کنند که مسافری با مسیر تقریبا مشابه، را به همراه دارند. نوعی از حمل و نقل مشارکتی که بی‌شباهت به هم زیستی مسالمت آمیز رایج در میان سایر جانداران نیست و اصلا اسلوب تاکسیرانی در کشور ما محسوب می‌شود. معاون نوسازی ناوگان ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت کشور گفت: تا پایان سال ۹۰، تاکسی فرسوده‌ای در سیستم حمل و نقل عمومی باقی نخواهد ماند. با اقدامات صورت گرفته در حوزه نوسازی ناوگان تاکسی، متوسط سن ناوگان تاکسی در کشور ازحدود ۱۳ سال به حدود شش تا هفت سال و در تهران به پنج سال رسیده است. وی افزود: بالا‌ترین رکورد نوسازی تاکسی متعلق به سال ۸۷ بود که در طول آن سال حدود ۱۵ هزار و ۵۰۰ دستگاه خودرو از ناوگان حمل و نقل عمومی نوسازی شده بود. با احتساب ۱۸ هزار تاکسی نوسازی شده تا پایان مرداد ماه امسال، مجموع تاکسی‌های نوسازی شده به بیش از ۷۰ هزار دستگاه رسید که اگر خودروهای مسافربر شخصی که اسقاط و به تاکسی تبدیل شده را به این تعداد اضافه کنیم به رقمی در حدود ۹۰ هزار دستگاه نوسازی تاکسی می‌رسیم. اما براستی چرا معضلات هنوز پابرجاست؟شاید بتوان گفت که ایران، تنها کشوری است که تاکسی مزیت محسوسی نسبت به اتوبوس ندارد؛ تنها تعداد کمتری را جابجا می‌کند و شاید مسیرهای بیشتری را پوشش می‌دهد و در عوض در طول مسیر بار‌ها و بار‌ها توقف دارد و مبلغ بیشتری هم دریافت می‌کند، شاید به دلیل اینکه هزینه‌هایش بالا‌تر است (فارغ از اینکه سرمایه اولیه‌شان هم کمتر است). اما در مقابل نه خبری از تاکسی متر هست و نه مسافر نقشی در تعیین مبدا و مقصد دارد.‌‌ همان روشی که چند دهه پیش‌تر هم رواج داشته و به شکل عجیبی، به دور از مدرنیته و بکر باقی مانده است! اما این تنها گوشه‌ای از ماجراست؛ جالب‌تر اینجاست که گاهی یافتن تاکسی مثل کیمیا می‌شود و در حالی که خودروهای زیادی در خیابان‌ها تردد می‌کنند، تنها لفظ کلیدی «دربست» است که شاید چشممان را به جمال این وسیله حمل و نقل عمومی روشن کند! گویی نه سهمیه بنزین خاصی برای این قشر زحمت کش در نظر گرفته شده و نه وظیفه‌ای بر عهده ایشان نهاده شده است. فرق زیادی بین تاکسی‌های گردشی و مسیری هم نیست. اتفاقی که بعد از هدفمندسازی قیمت بنزین، لباس روزمرگی به تن پوشیده و خبری از تغییر در آن نیست. گاهی وقت ها از خود می‌پرسیم که ضرورت داشتن یک سایت چیست؟ سایت اتحادیه تاکسیرانی‌های شهری کشور را ایـنـجـا ببینید ... مسافری که از ایستادن طولانی مدت در ایستگاه صبرش طاق شده، به خبرنگار ما می‌گوید: تنها در ساعات اوج ترافیک است که تاکسی‌ها در خط فعالیت می‌کنند، در سایر ساعات روز تاکسی‌ها غیب می‌شوند و مجبوریم که ساعت‌ها منتظر تاکسی بمانیم. بعضی‌هایشان سرویس مدارس را انجام می‌دهند و برخی شاید به خانه می‌روند تا زمان اوج ترافیک بعدی به ایستگاه برگردند. پیرمردی که کلی خرید کرده و به نظر خسته هم می‌رسد می‌گوید: تاکسی‌ها فقط مسافر دربست جابجا می‌کنند و حاضرند که خالی تردد کنند اما مسافرکشی نکنند. بعد هم مدعی هستند که چرا خودروهای شخصی مسافر کشی می‌کنند. این در حالی است که در شهرستان‌ها شرایط این گونه نیست و حتی در خیلی از شهر‌ها، هنوز «تاکسی» جایگاهش را حفظ کرده و مسافربرهای شخصی مجال زیادی برای عرض اندام ندارند. البته تفاوت کرایه‌های شهرستان‌ها و کلانشهر‌ها قابل قیاس نیست. این را راننده‌ای می‌گوید که سالهاست در این حرفه فعالیت می‌کند؛ در شهرستان‌ها هم مسیر کوتاه است و هم کرایه‌ها ارزان است و کسی رغبت نمی‌کند که به این شغل طاقت فرسا تن بدهد. اینجا هم هزینه‌ها زیاد‌تر است و هم رقیب زیاد داریم. اگر چند سرویس دربستی در روز نرویم که اصلا دخل و خرجمان نمی‌خواند. تازه هیچ حمایتی هم از ما نمی‌شود و هر کسی که خودرو دارد، می‌تواند مسافرکشی کند. مگر به آن‌ها می‌گویید که چرا بدون مجوز در شغل ما کاسبی می‌کنند؟ وقتی از وی می‌پرسیم که مگر سهمیه بنزین و طرح ترافیک دریافت نمی‌کنید، می‌گوید: اگر این را هم ندهند که دیگر باید خانه نشین شویم. قبلا سهمیه لاستیک داشتیم و خیلی چیزهای دیگر و حالا همه را حذف کرده‌اند و تنها یک روز می‌گویند لباس فلان رنگ بپوشید و روز دیگر چیز دیگری را اجباری می‌کنند. راننده دیگری هم که کلی از همه چیز و گرانی گلایه کرده می‌گوید: مجبور شدم که تاکسی قدیمی‌ام را با این سمند تعویض کنم و حالا مجبورم که کلی قسط بدهم و تازه استهلاک این ماشین هم بیشتر است و کلی خرجم بیشتر شده است. نه مصرف بنزینش به صرفه است و نه استفاده از گاز راحت است. مدیرعامل سازمان تاکسیرانی شهر تهران از هوشمندسازی ناوگان تاکسیرانی خبر داد و گفت: در حال حاضر این ناوگان به صورت سنتی اداره می‌شود. هر چند سال یکبار پولی از تاکسیران‌ها می‌گیریم ولی عملا فایده‌ای ندارد و از تاکسیم‌تر استفاده نمی‌کنیم؛ به دنبال این هستیم که در تاکسی، اتوبوس و مترو از کارت‌های بلیت هوشمند استفاده کنیم. در پی این هستیم که تاکسی‌ها، مردم را از محله‌ها جمع‌آوری و به پایانه‌ها منتقل کنند، با این کار می‌توانیم بخشی از مشکلات را برطرف کنیم و توسعه تاکسی محله در دستور کار است.به نظر با سیستمی از حمل و نقل مواجه هستیم که هم خدمات دهنده و هم خدمات گیرنده از آن رضایت ندارند ولی سالهاست که بدون تغییر به کار خود ادامه می‌دهد. کافی است که در یکی از موتورهای جستجوی اینترنتی به دنبال وعده‌های راه اندازی تاکسیم‌تر بگردیم تا با سیلی از اخبار گوناگون و نقل قولهای مسئولین مختلف مواجه شویم که می‌خواستند حداقلی مثل تاکسیم‌تر را راه اندازی کنند اما... اینجاست که به یاد سازمان تاکسیرانی می‌افتیم که هر از چندگاهی دنبال مسکن و بیمه و سوخت این قشر زحمت کش است و کسی نیست از ایشان بپرسد که تکلیف وظیفه نظارتیشان چیست و چه نقشی در کارآمد کردن این سیستم فرسوده - که اتفاقا تاکسی‌رانان نیز از آن راضی نیستند- دارند؟

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت