روزنامه شرق نوشت:پدری که دخترش را به دلیل مصرف شیشه به قتل رسانده است در دفاعیاتش گفت، خودش هم سالها اعتیاد داشت و نمیتوانست شاهد اعتیاد و از بین رفتن فرزندش باشد.
این پدر پنج ماه قبل دختر 24 سالهاش را با کمربند خفه و بعد اعضای خانوادهاش را با خبر کرد. در ابتدای جلسه محاکمه این متهم که صبح دیروز برگزار شد سیدرضایی، نماینده دادستان تهران در توضیح کیفرخواست گفت: 24 مرداد به پلیس خبر دادند دختری جوان به نام لاله به دست پدرش کشته شده است. تحقیقات پلیس نشان داد قاتل لاله، پدرش است.
نماینده دادستان تهران در ادامه گفت: با توجه به مدارک به دست آمده و از آنجا که مادر مقتول بهعنوان تنها ولیدم اعلام رضایت کردهاست درخواست صدور حکم قانونی را دارم.
در ادامه مادر مقتول در جایگاه حاضر شد. او که در تمام مدت گریه میکرد، گفت: دخترم خیلی سرکش بود، خیلی ما را اذیت میکرد البته من باور دارم شوهرم او را به عمد نکشت چون او را خیلی دوست داشت. از وقتی دخترم معتاد شدهبود همه اعضای خانواده عذاب میکشیدند. او با پسری رابطه داشت و با هم مواد میکشیدند. یکی از دختران فامیل اعتیاد داشت و شوهرم او را برای ترک برده بود. از وقتی حال آن دختر را دیده بود میگفت میترسم لاله هم مثل او شود.
این زن ادامه داد: من رضایت دادم چون میدانم شوهرم از روی عمد این کار را نکرده است. از دادگاه هم درخواست دارم با توجه به اینکه من و دختر کوچکم تنها هستیم حکمی بدهد که ما عذاب نکشیم.
سپس خواهر بزرگ مقتول صحبت کرد. او گفت: لاله مدتی قبل از مرگش از خانه من دزدی کرده بود، او انگشتر شوهرم را دزدیده بود. هرچه گفتیم آن را پس بده زیر بار نرفت و گفت دزدی کار او نیست، در حالیکه روبهروی خانه ما یک شرکت است که دوربین مدار بسته دارد و ما فیلم آن را دیدیم و شوهرم آن را به دادگاه هم ارایه داد البته شوهرم مدتی صبر کرد تا لاله انگشتر را پس دهد وقتی دید او حاضر نیست دزدی را قبول کند، شکایت کرد.
در ادامه متهم در جایگاه حاضر شد. او گفت: من اتهام قتل را قبول دارم. لاله دخترم به دست من کشته شد اما قصدی در قتلش نداشتم.
او در توضیح آنچه اتفاق افتادهبود گفت: مدتی بود میدانستم دخترم معتاد شده است. خودش کار میکرد و پول توجیبی هم میگرفت و همه آن را خرج مواد خودش و یک پسر میکرد. چندبار به او گفتم دست از این کار بردار اما زیر بار نمیرفت و میگفت اعتیاد ندارد. کار به جایی رسیدهبود که از خانه خواهرش هم دزدی میکرد و آبروی ما را همه جا برده بود. او انگشتر دامادم را دزدیده و آن را به پسر مورد علاقهاش داده بود تا بفروشد و با هم مواد بکشند. بارها به لاله گفتم بیا برویم انگشتر را پس بگیریم و از آن پسر شکایت کنیم اما جواب میداد آدرس آن پسر را ندارد. هرچه میگفتم او تو را گول زده و این زندگی عاقبت ندارد، قبول نمیکرد.
متهم ادامه داد: «لاله همه را کلافه کرده و آبرویمان را همه جا بردهبود. تا اینکه روز حادثه کنترلم را از دست دادم و دیگر نتوانستم بر خودم مسلط شوم. آن روز داشت از خانه بیرون میرفت من در حمام بودم و میخواستم دوش بگیرم، دیدم دارد لباس میپوشد. پرسیدم کجا میروی گفت با دوستانم قرار دارم، گفتم نباید بیرون بروی چون میدانم میخواهی شیشه بکشی، جواب داد که هرکاری دوست داشته باشد، انجام میدهد. از حمام بیرون رفتم و او را در پاگرد گرفتم و به خانه بردم. گفتم اجازه نمیدهم بروی، خواست فرار کند. کمربند را برداشتم و دنبالش کردم با کمربند زدمش. گفت 100روز هم من را در این خانه نگهداری باز هم فرار میکنم و میروم. دیگر نتوانستم تحمل کنم، کمربند را دور گردنش انداختم و فشار دادم. گفتم لاله باز هم از خانه بیرون میروی؟ جواب نداد. کمربند را رها کردم چند بار صدایش کردم. جواب نداد. دیدم نفس نمیکشد. دخترم مرده بود. حال بدی داشتم. هیچ پدری نمیتواند دست به چنین کاری بزند، من واقعا از خود بیخود شده بودم.
متهم در ادامه گفت: وقتی دیدم دخترم مرده و کاری از دستم بر نمیآید به خواهرم و برادران همسرم تلفن زدم و موضوع را گفتم و بعد هم بازداشت شدم.
در این هنگام قاضی همتیار- رییس شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران- به 10 فقره سابقه متهم که همگی در رابطه با اعتیاد به هرویین بود، اشاره کرد و گفت: تو خودت اعتیاد داشتی چطور از دخترت میخواستی اعتیادش را ترک کند؟
متهم جواب داد: هشت سال است که اعتیادم را ترک کردهام. من راننده کامیون بودم و برای اینکه بتوانم شبها رانندگی کنم، مواد مصرف میکردم، بیشتر هم تریاک استفاده میکردم. بعد از سالها اعتیاد بالاخره ترک کردم. چون خودم مواد مصرف کرده بودم میدانستم چقدر بدبختی دارد و نمیخواستم دخترم در این بدبختی گرفتار شود. او از دوران نوجوانی سرکشی میکرد، ترک تحصیل کرد و گفت میخواهد کار کند و بعد به سمت موادمخدر رفت. در ادامه وکیلمدافع متهم در جایگاه حاضر شد و از دادگاه خواست به علت اینکه انگیزه مقتول شرافتمندانه است، او را از اتهام قتل عمد تبرئه کنند. سپس متهم برای بیان آخرین دفاعیاتش در جایگاه حاضر شد و گفت: دختری دارم که دانشجوست و همسرم هم تنهاست برای اینکه آنها بیسرپرست نشوند، درخواست دارم در حکمم تخفیف بدهید.
بنابر این گزارش بعد از پایان جلسه محاکمه هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.
دیدگاه تان را بنویسید