قتل به خاطر دختر معتاد

کد خبر: 179392

پسری که دوست خودش را به خاطر یک دختر معتاد به قتل رسانده بود، دیروز پای میز محاکمه رفت.

شرق: در ابتدای این جلسه روشن نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد و در توضیح کیفرخواست خطاب به قضات شعبه 71 دادگاه کیفری‌استان تهران گفت: اوایل اسفند سال 88 ماموران پلیس ورامین در جریان درگیری بین چند جوان قرار گرفتند. گفته‌می‌شد این درگیری باعث مجروح شدن یکی از آنها شده‌است. بنابراین ماموران خود را به محل حادثه رساندند. در جریان نخستین بررسی‌ها مشخص شد، پسر جوانی به نام «محسن» بعد از دعوا با سه نفر از دوستانش به نام‌های حسین 26ساله، منوچهر 25ساله و یحیی29 ساله به شدت زخمی و به بیمارستان منتقل شده است. زمانی که ماموران در بیمارستان حاضر شدند، فهمیدند محسن جان خود را از دست داده‌است. نماینده دادستان تهران ادامه داد: در جریان تحقیقات بیشتر سه متهم شناسایی و دستگیر شدند. متهم ردیف اول که حسین نام دارد، در جریان بازجویی‌ها قبول کرد محسن را به قتل رسانده است. یحیی و منوچهر نیز اعتراف کردند در نزاع حضور داشتند. منوچهر همچنین اعتراف کرده است در جریان دعوا برادر مقتول به نام میثم را زخمی کرده است. بنابراین با توجه به مدارک موجود در پرونده درخواست صدور حکم قانونی را دارم. در ادامه اولیای‌دم در جایگاه حاضر شدند بعد از اینکه والدین محسن برای حسین درخواست مجازات قصاص کردند، برادر مقتول خطاب به قضات گفت: روز حادثه من و برادرم داشتیم به خانه مادربزرگم می‌رفتیم که در راه حسین به ما پیوست. نزدیک خانه مادربزرگم دختری معتاد را دیدیم که داشت مواد می‌کشید. او «شکوفه» نام داشت و حسین او را از قبل می‌شناخت. برادرم و حسین بر سر شکوفه با هم دعوا کردند و من سعی کردم آنها را جدا کنم، اما حسین عربده‌کشی می‌کرد بعد هم به دوستانش زنگ زد و آنها آمدند. میثم ادامه‌داد: وقتی حسین با قمه به جان من افتاد و مرا زد، فرار کردم و به سمت خانه رفتم تا مادرم را خبر کنم. وقتی برگشتم دیدم حسین روی برادرم نشسته و او را با ضربات چاقو می‌زند. من وقتی توانستم حسین را از روی برادرم بلند کنم که کار از کار گذشته بود. بعد هم که او را به بیمارستان رساندم گفتند نمی‌توان برای او کار کرد و برادرم جانش را از دست داد. در ادامه قاضی محمدی‌کشکولی که به‌عنوان دادرس در شعبه 71 حضور داشت، از حسین متهم ردیف اول خواست تا در جایگاه حاضر شود و از خودش دفاع کند. هرچند حسین در جلسات بازجویی قتل را گردن گرفته و صحنه جرم را نیز بازسازی کرده‌بود، اما در دادگاه منکر همه چیز شد و گفت: اتهامم را قبول ندارم. من مرتکب قتل نشدم منوچهر (متهم ردیف دوم) بود که محسن را کشت. او ادامه داد: شب حادثه من از جریان دعوای مقتول با برادرش میثم باخبر شدم. من قبلا هم وقتی دوستانم با هم دعوا می‌کردند، آنها را آشتی می‌دادم. به همین دلیل وقتی دعوای دو برادر را دیدم با خودم گفتم باید آنها را آشتی دهم. وقتی به همراه یحیی و منوچهر به خانه مادربزرگ مقتول رسیدیم، منوچهر به من گفت محسن به من فحاشی کرده است. من هم ناراحت شدم و با دسته کلیدی که داشتم به محسن حمله کردم. در همین حال محسن و منوچهر با هم دعوا کردند و منوچهر با قمه محسن را به قتل رساند. وقتی محسن زمین خورد چاقویی که در جیبش بود، افتاد. من هم بلافاصه چاقو را برداشتم و فرار کردم. در این هنگام قاضی قسمتی از اعتراف‌های قبلی متهم را برایش خواند و از او خواست در مورد آن توضیح دهد. حسین گفت: «من با چاقو به محسن حمله کردم. ضربه‌ای به سرش و ضربه‌ای به پهلویش زدم، اما آخرین ضربه‌ای را که منجر به قتل شد من به او وارد نکردم. بعد از حادثه هم از محل فرار کردم و به همراه شکوفه از شهر بیرون رفتم. دعوای ما اصلا ربطی به شکوفه نداشت، نمی‌دانم چرا میثم چنین ادعایی را مطرح کرده‌است. متهم گفت: وقتی من به قتل اعتراف کردم، حواسم نبود اما من مرتکب قتل نشده‌ام. در ادامه جلسه یحیی و منوچهر به قضات گفتند فقط در نزاع حضور داشتند و نقشی در قتل نداشتند. بعد از پایان دفاعیات متهمان و وکلای مدافع آنها هیات قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شورشدند.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت