ایسناآن شب قرار بود يك شب زمستاني آرام باشد؛ يك شب معمولي و شهري در امن و امان. قرار بود همه شهروندانش آسوده بخوابند. آسوده و اميدوار به صبحي ديگر. آن شب اهالي بم، پيش از آرميدن يك بار برنامههاي صبح روز بعد را مرور كردند. غافل از آن كه بسياريشان طلوع فردا را نخواهند ديد. بم : تنها ۱۲ ثانيه گرفتار قهر طبيعت شد. تنها ۱۲ ثانيه طول كشيد تا همه جاي بم را آوار فرا گيرد و اين گونه بود كه سالروز يكي از غمبارترين زلزلههاي كشور براي يادآوري درسهايي كه بايد از زلزله بم بگيريم با نام «روز ملي ايمني در برابر زلزله» نام گرفت ولي به راستي توانستهايم درسهايمان را خوب فراگيريم؟ حالا درست هشت سال است كه مردم بم با مرثيههاي سوزناك، خاموش ميگريند. هشتسال است كه هرگاه بخواهند ياد گذشته كنند، به نظاره نخلهاي استواري مينشينند كه خشم زمين در بامداد پنجم ديماه سال ۸۲ خورشيدي، ۳۵هزار هموطن ما را از پيشمان برد. بم دوبار در سالروز زلزله سال ۸۲ لرزيد؛ يكبار چهارم ديماه سال ۸۶ و بار ديگر، پنجم ديماه سال گذشته. لرزشهايي كه به نظر ميرسيد تلاش ميكرد تا آزموني از مسوولان براي بم جديد گرفته و برخي وظايف آنها را
يادآوري كند. اندكي از واقعه زلزله بم كه فاصله گرفتيم، كمكم توجه مسوولان به زلزله احتمالي در ديگر شهرهاي كشور و ميزان آمادگي در برابر اين رخداد طبيعي و درعين حال غير قابل پيشبيني جلب شد اما در اين ميان زلزله بزرگ احتمالي شهر تهران كه به گفته مسوولان خيلي دير كرده است بيشتر مورد توجه قرار گرفته است اما به نظر ميرسد كاري جز برگزاري مانور در اين خصوص انجام نشده است. نگرانيها درباره زلزله تهران هنگامي بيشتر ميشود كه بدانيم آسيبهاي ناشي از زلزله ميتواند تقريبا تمامي راههاي امدادرساني را مسدود كند. وجود ۱۱ هزار كيلومتر خط لولهكشي گاز و ۲۰۰ هزار شير آب در خيابانها و صدماتي كه به اين زيرساختهايي وارد خواهد شد، ميتواند موجب انفجارهاي متعدد و خسارات جبرانناپذيري شود. عدهاي حتي سخن از غرق شدن بخشي از تهران در شبكه زيرزميني فاضلاب به ميان ميآورند و برخي نيز ميگويند كه ۶۰درصد جمعيت تهران، در نخستين ساعت زلزله جان خود را از دست خواهند داد. با اين همه، به نظر ميرسد فارغ از پيشبينيهاي هراسانگيز اما غيركارشناسانه و بر پايه حدس و گمان صرف، چارهاي جز جدي گرفتن زلزله تهران براي مردم و مسوولان وجود ندارد.
مساحت بم، يكهفدهم يكي از مناطق ۲۲گانه تهران است حسن قدمي ـ سرپرست سازمان مديريت بحران كشور ـ با اشاره به اينكه زلزله بم تنها زلزله شهري كشور است، ميگويد: تمامي زلزلههاي پيش و پس از اين حادثه در روستاها اتفاق افتاده است. وي كه معتقد است در ميان حوادث طبيعي زلزله عليرغم آثار زيانبار كه به دنبال دارد، خيلي زود فراموش ميشود، ميافزايد: برخورد با زلزله تهران دشوار است، چراكه كسي نميداند در صورت وقوع زلزله در تهران دقيقا چه اتفاقي خواهد افتاد. آن طور كه قدمي ميگويد، مساحت بم معادل يك هفدهم يكي از مناطق ۲۲گانه تهران است و در چنين شرايطي، براي امدادرساني در زلزله سال ۸۲ بم با چالشهاي بسياري مواجه بوديم. بنابراين به نظر ميرسد وسعت حادثه در زلزله احتمالي تهران، نخستين و مهمترين چالش پيشروي امدادرساني باشد. سرپرست سازمان مديريت بحران كشور با تاكيد بر اينكه عامل اصلي پايين آوردن نرخ مرگ و مير در زلزله، امدادرساني نيست، به اهميت و نقش پيشگيري اشاره كرده و ميگويد: هزينه پيشگيري از تلفات زلزله، معادل ۱۰ درصد هزينههاي امدادرساني است. عليرغم تسهيلات دولت و شهرداري براي نوسازي، مردم پيشقدم نميشوند قدمي با
اشاره به معضل بافت فرسوده شهري و روستايي، به برنامههاي دولت براي نوسازي بافت فرسوده روستايي نيز اشاره كرده و ميگويد: با تسهيلاتي كه دولت نهم و دهم به نوسازي بافت فرسوده روستايي اختصاص داد تاكنون يكونيم ميليون واحد مسكوني روستايي بازسازي شده و در بافتي كه پيش از اين با سه ريشتر زلزله دچار خسارت ميشد، هماكنون زلزله پنج ريشتري هم خسارتي به دنبال ندارد. اين در حاليست كه بافت فرسوده شهري به ويژه در تهران تبديل به يك معضل شده است. قدمي معتقد است كه دولت با درنظر گرفتن تسهيلات ۲۰ ميليون توماني براي نوسازي بافت فرسوده و شهرداري با صدور رايگان پروانه ساختماني و اعطاي تراكم تشويقي، تمهيدات لازم براي قدم گذاشتن ساكنان بافت فرسوده در ميدان نوسازي را فراهم كردهاند. اما شهروندان ساكن بافت فرسوده عزم جدي براي نوسازي ندارند. ۱۵ درصد جمعيت پايتخت ساكن بافتهاي فرسوده هستند در حال حاضر بالغ بر سه هزار و ۲۶۸ هكتار از مساحت تهران بافت فرسوده محسوب ميشود كه شامل ۱۱درصد واحدهاي مسكوني تهران و ۱۵ درصد جمعيت پايتخت است. برابر قانون حمايت از نوسازي بافتهاي فرسوده، شهرداريها موظف به تخفيف ۵۰ درصدي كاربري مسكوني در بافت
فرسوده هستند. اين درحاليست كه در بسته تشويقي شهرداري تهران پروانه مسكوني در بافت فرسوده رايگان صادر ميشود و بابت پروانه غيرمسكوني نيز، ۵۰ درصد تخفيف در صدور پروانه درنظرگرفته شده است. با اين همه شهروندان هنوز هم آن گونه كه بايد در حوزه نوسازي بافت فرسوده پيشگام نيستند. در حال حاضر تهران تنها شهرداري تهزان است كه بابت صدور پروانه براي كاربريهاي غيرمسكوني در بافت فرسوده تخفيف در نظر گرفته است. با اين همه، عملكرد سازمان نوسازي شهر تهران آن طور كه بايد قابل دفاع نبوده و در نهايت به تغيير مديريت اين مجموعه منجر شده است. نقش مردم در نوسازي بافتهاي فرسوده پررنگتر ديده شود عليرضا جعفري، مديرعامل سازمان نوسازي شهر تهران نيز معتقد است كه نقش مردم به عنوان سرمايههاي اجتماعي در اختيار شهرداري تهران در امر نوسازي بايد پررنگتر ديده شود. جعفري تهران را شهر متولد شدهاي ميداند كه در آن، چارهانديشي براي موضوعاتي نظير بافت فرسوده دشوار اما در عين حال، ضروري است. وي «پايدارسازي شهر» را يكي از اولويتهاي اصلي مديريت شهري ميداند و ميگويد: استراتژي اوليه مديريت شهري به منظور كاهش آسيبپذيري شهر، پايداري مسكن و
ساختمان و به تبع آن نوسازي بافتهاي فرسوده است. جعفري با اشاره به اينكه نوسازي و بهسازي بافتهاي فرسوده نيازمند حمايت و منابع مالي زيادي است، ميافزايد: مساله محدوديت منابع موجب ميشود كه نوسازي بافت فرسوده از توان دولت يا شهرداري به تنهايي خارج باشد و براي اين منظور افزايش مشاركت شهروندان بايد در اولويت برنامههاي سازمان نوسازي قرار گيرد. مديرعامل سازمان نوسازي شهر تهران از برنامهريزي براي ترغيب ساكنان بافت فرسوده به نوسازي از طريق اطلاعرساني از محتواي بستههاي تشويقي اين سازمان خبر و وعده ميدهد كه با افزايش مشاركت مردم، سال آينده شاهد جهشي در حوزه نوسازي بافت فرسوده باشيم. امضافروشي مهندسان ناظر عامل ساختوسازهاي غيرايمن شهر وجود بافتهاي فرسوده در تهران تنها بخشي از مشكلاتي است كه نگرانيها بابت زلزله تهران را افزايش ميدهد. عدم پايبندي ساختوسازها به بيمه كيفيت ساختمان و نبود نظارت دقيق بر اين ساختوسازها از ديگر مشكلاتي است كه كارشناسان و مردم را بيش از پيش بابت زلزله احتمالي تهران نگران ميكند. قدمي، سرپرست سازمان مديريت بحران كشور در اين رابطه، به امضافروشي مهندسان ناظر اشاره ميكند و
ميافزايد: بعضا مهندسان ناظر حتي يكبار بر سر ساختماني كه مدارك مربوطهاش را امضا ميكنند، حاضر نميشوند و همين موضوع، زمينه عدم رعايت قوانين و مقررات مقاومسازي و ديگر ضوابط ساختوساز ايمن را فراهم ميكند. وي با اشاره به تصويب آييننامه ۲۸۰۰ مقاومسازي پس از زلزله رودبار، ميگويد: با اين حال اصول اين آييننامه در اغلب ساختوسازها رعايت نميشود و شاهد افزايش شمار ساختمانهاي غيرايمن عليرغم نوسازي و بازسازي ساختمانها هستيم. اين تخلفات ربطي به شهرداري تهران ندارد عزيزالله رجبزاده ـ رييس سازمان پيشگيري و مديريت بحران شهر تهران ـ هم معتقد است كه چنين تخلفاتي صورت ميگيرد، اما اين تخلفات ارتباطي با شهرداري تهران ندارد. وي با بيان اينكه شهرداري تا زماني كه تاييد مهندس ناظر را دريافت نكند، گواهي پايانكار براي ساختماني صادر نميكند، ميافزايد: سازمان نظام مهندسي بايد بر فعاليت مهندسان ناظر نظارت و از تخلفات آنها جلوگيري كند. احتمال وقوع زلزله ۸ ريشتري در تهران بسيار اندك است عليرغم همه نگرانيهايي كه درباره زلزله تهران وجود دارد، به نظر ميرسد بزرگنمايي مشكلات هم كاري از پيش نخواهد برد. مازيار حسيني ـ معاون
فني عمراني شهردار تهران ـ با انتقاد از بزرگنماييهايي كه درباره زلزله احتمالي تهران صورت ميگيرد، ميگويد: گاهي صورت مساله را آن قدر بزرگ تعريف ميكنيم كه هيچ كس از عهده حل آن برنميآيد. وي كه از دانش مهندسي زلزله و سازه نيز برخوردار است، با بيان اينكه احتمال وقوع زلزله ۸ ريشتري در تهران بسيار كم است، ميافزايد: احتمال وقوع زلزله شش ريشتري در تهران بسيار بيشتر از احتمال وقوع زلزله ۸ ريشتري است. حسيني اعتقاد دارد كه مقاومسازي در برابر زلزله، با كمترين هزينه ممكن است و ميتوان به سادگي تلفات ناشي از اين حادثه طبيعي را به حداقل ممكن رساند. وي در اين باره توضيح ميدهد: در بسياري از موارد، ساختمان در برابر زلزله پنج ريشتري مقاوم است، اما به عنوان مثال سقوط كتابخانه يا شكستن شيشه پنجرهها خسارات زيادي به دنبال دارد. اين در حاليست كه با كمترين هزينه ميتوان از اين خسارات جلوگيري كرد. وي اتصال كتابخانه به ديوار و استفاده از چسبهاي بيرنگ روي شيشه پنجرهها را از جمله راهكارهاي كمهزينه اما موثر ايمنسازي ساختمانها ميداند و ميافزايد: مقاومسازي از آنجا آغاز ميشود كه گلداني را از لب ميز برداريم و روي زمين
قرار دهيم. معاون فني عمراني شهردار تهران با تاكيد بر اينكه زلزله، فرمولپذير نيست، خاطرنشان ميكند: مهمترين گام كنار آمدن با زلزله به عنوان يك حادثه طبيعي اين است كه باور كنيم، تقريبا تمامي نقاط كشور ما لرزهخيز است. در اين صورت ميتوان اميدوار بود كه نهضت مقاومسازي با صرف كمترين هزينه، از بهسازي نسبي با كاهش خسارات اجزاي غيرسازهاي ساختمان آغاز شود. زلزله تهران را جور ديگر بايد ديد عليرغم ساخت سولههاي مديريت بحران در اطراف تهران از سوي سازمان مديريت بحران كشور و نيز برنامهريزي شهرداري براي استقرار كانكسهاي امكانات و تجهيزات اضطراري در سطح محلات پايتخت، اما زلزله تهران را بايد جور ديگري ديد. چاره زلزله در شهر تهران را بايد در پيشگيري و مقاومسازي جستوجو كرد. مقاومسازي را هم نبايد منوط به صرف هزينههاي سنگين و از اقدامات ساده اين حوزه، غفلت كرد. بم را از زير آوار بيرون كشيدهاند و امروز زندگي در اين شهر جريان دارد. اما اگر هشت سال پيش ، نگرانيها پيرامون زلزله احتمالي تهران را جدي گرفته بوديم، امروز وضعيت پايتخت گونهاي ديگر بود.
دیدگاه تان را بنویسید