ناکارآمدی دولت در کنترل حاشیه نشینی

کد خبر: 176737

کارهای گذشته دولت مانند تراکم فروشی وافزایش شدید قیمت مسکن و ناکارآمدی دولت در کنترل این موارد، باعث شده تا اسکان غیر رسمی ترویج پیدا کرده و از شهرهای بزرگ به شهرهای کوچک‌تر منتقل شود.

ناکارآمدی دولت در کنترل حاشیه نشینی
اسکان غیررسمی و حاشیه نشینی که سال هاست در شهرهای بزرگ و متوسط به چشم می‌خورد پیامد‌های بسیاری برای این شهر‌ها دارد که به گفته کار‌شناسان اثرات منفی بر زندگی شهرنشینی می‌گذارد.

به گفته یک کار‌شناس اقتصاد شهری، این سکونتگاه‌ها بعد از شکل گرفتن، حالت تله‌ای فضایی برای ساکنانشان ایجاد می‌کنند. در حقیقت افرادی به این نوع از سکونتگاه‌ها روی می‌آورند که از درآمد بالایی برخوردار نیستند و به گونه‌ای دچار کنار گذاشتگی اقتصادی-اجتماعی در فرآیند توسعه شده‌اند. وقتی هم مجبور می‌شوند دراین سکونتگاه‌ها ساکن شوند دچار این تله می‌شوند و تله فضایی آن‌ها را در تله اقتصادی-اجتماعی نگه می‌دارد.

کمال اطهاری دلیل این گیر افتادن در تله را اینگونه بیان می‌کند که چون افراد مخصوص و معدودی در این سکونتگاه‌ها حضور دارند و امکان ارتباط با دیگر قشر‌ها را ندارند به انسداد اقتصادی و اجتماعی دچار می‌شوند. ضمن اینکه در این روند جامعه حالت طبیعی خود را نیز از دست می‌دهد. چرا که در گذشته محلات کم درآمد پیوسته به محلات پردرآمد بودند که این تعامل اجتماعی باعث می‌شد تا این تله فضایی ایجاد نشود و کم درآمد‌ها هم در اثر این تعاملات از تله اقتصادی و اجتماعی خارج می‌شدند مانند محله جوادیه، ۱۳ آبان و جی. اما امروزه با ایجاد سکونتگاه‌های غیررسمی و حاشیه نشینی، این تعاملات مدنی کاملا از بین رفته است.

او ادامه می‌دهد: این دور افتادن از فضای مدنی علاوه بر زیانبار بودن برای ساکنان این سکونتگاه‌ها برای شهروندان شهرهای بزرگ نیز زیانبار خواهد بود. افراد بزهکار می‌توانند از این شرایط استفاده کرده و در این مناطق ساکن شوند، زیرا دولت امکاناتی برایشان قائل نمی‌شود و توجهی به آن‌ها ندارد. آن‌ها با دولت قهر هستند همانگونه که تصور می‌کنند دولت با آن‌ها قهر است. بنابراین بزه در این نوع مناطق شیوع بیشتری خواهد داشت.

اطهاری می‌گوید: در همجواری این افراد با قشر پردرآمد، آن‌ها آموزش‌هایی را که به آن‌ها داده فرا می‌گیرند ولی وقتی از جامعه جدا هستند این فرایند ایجاد نمی‌شود. این بدان معنی است که روند مدنی جامعه منقطع شده و این فرآیند از لحاظ توسعه اقتصادی، اجتماعی بسیار زیانبار است.

او در ادامه می‌گوید: برای توانمند سازی این افراد باید از این حالت جلوگیری کرد و باید آن‌ها را به صورت مستقیم در تصمیم گیر ی برای حل مشکلاتشان دخیل کرد نه اینکه دولت قیم آن‌ها باشد. باید به گونه‌ای باشد که خودشان هم حضور خود را در بطن جامعه احساس کنند.

برای این کار دست اندرکاران می‌توانند از تجربه‌های دیگر کشور‌ها در این زمینه بهره ببرند. برای مثال ایجاد صندوق‌های حمایتی اجتماعی یا تضمین‌های جامعه می‌تواند به این افراد کمک کند. زیرا معمولا این افراد سند ملکی ندارند و بانک‌ها پذیرای این افراد برای اعطای وام نیستند. این در حالی است که این افراد برای ایجاد شغل و یا تهیه مسکن به پول نیاز دارند. اما متاسفانه تا به حال عکس دیگر کشورهای درحال توسعه هنوز نظام مالی درستی برای مسکن کم درآمد‌ها در ایران ایجاد نشده است.

اطهاری به این سوال که آیا تشکیل سکونتگاه‌های غیر رسمی ناگزیر است یا نه؟ پاسخی منفی می‌دهد و می‌گوید: در ابتدای توسعه ناگزیر بودند چون نسبت روستانشینی به شهرنشینی بیشتر بود به این معنی که الان ۳۰ درصد روستا نشینی و ۷۰ درصد شهرنشینی داریم در حالی که در گذشته عکس آن بوده است. در حقیقت رشد پنج و شش درصدی شهرنشینی و رشد دو درصدی جمعیت، در ابتدا تشکیل این نوع از سکونتگاه‌ها را ناگزیر کرد اما در حال حاضر حدود ۲۰ سال است که می‌توان جلوی آن را گرفت و آن را سامان داد بنابراین دلیلی برای وجود این نوع از سکونتگاه‌ها نیست.

این کار‌شناس اقتصاد شهری ادامه می‌دهد: بدون برنامه کار کردن دولت مانند تراکم فروشی در گذشته وافزایش شدید قیمت و ناکارآمدی دولت در این زمینه از سوی دیگر باعث شده تا اسکان غیر رسمی ترویج پیدا کرده و از شهرهای بزرگ به شهرهای کوچک ترهم منتقل شود.

اما یک جامعه‌شناس شهری نظری عکس این نظر دارد و می‌گوید: باهجوم بیکاری به دلیل مکانیزاسیون کشاورزی، نیروی کار روستا‌ها به شهر‌ها مهاجرت می‌کنند، این‌ها آفتاب نشینان روستا‌ها هستند که به دنبال کار و اشتغال از روستا، اول به شهرهای کوچک‌تر و سپس به شهرهای بزرگ روی می‌آورند و چون درآمد بالایی ندارند ناچار در این نوع سکونتگاه‌ها ساکن می‌شوند.

امان الله قرائی مقدم ادامه می‌دهد: افرادی که در این نوع سکونتگاه‌ها ساکن می‌شوند معمولامستعد دچار شدن به انواع آسیب‌های اجتماعی هستند زیرا مهاجرت در ذات خود به دلیل نبود تجانس فرهنگی و نشناخته شدن و نترسیدن از شناخته شدن و به نوعی بی‌نام و نشان ماندن، جرم زایی را به همراه دارد و از آنجایی که این افراد شغل درست و حسابی هم ندارند افراد بزه کار از شرایط آن‌ها استفاده کرده آن‌ها را نیز با خود همراه می‌کنند و روابطی ایجاد می‌کنند که آن‌ها نیز به بزه روی بیاورند.

او می‌گوید: از آنجایی که این افراد تصور می‌کنند کنار گذاشته شده‌اند و جامعه آن‌ها را نمی‌خواهد و نمی‌پذیرد بنابراین مستعد به بزهکاری هستند.

قرائی مقدم درباره تاثیرات منفی اجتماعی و شهری تشکیل این سکونتگاه‌ها می‌گوید: حضور این سکونتگاه‌ها در وحله اول مورفولوژی شهر را خراب می‌کند و از نظر اجتماعی این افراد الگوی فرهنگی بدی برای مناطقی که در نزدیکی آن‌ها هستند، دارند. همچنین تاثیرات سیاسی را نیز به همراه دارند یعنی مردم با دیدن این مناطق دچار بدبینی سیاسی می‌شوند، زیرا حضور آن‌ها به مردم نشان می‌دهد که دولت نمی‌تواند کاری برای قشر کم درآمد جامعه خود انجام دهد و آن‌ها ناچار به چنین زندگی هستند.

این جامعه‌شناس معتقد است که این افراد چون سطح سواد و مهارت بالایی ندارند بیشتر در بخش خدمات فعالیت خواهند کرد. بنابراین اگر بتوان با ایجاد اشتغال در شهرهای اولیه خودشان آن‌ها را به سکونتگاه‌های اول آن‌ها باز گرداند می‌توان علاوه بر کم کردن مهاجرت، درصد جرم را نیز در جامعه کاهش داد زیرا این افراد در مسکن اولیه خود دیگر غریبه نیستند و در آنجا خود کنترلی وجود دارد. ضمن اینکه فرد وقتی شغل، درآمد و مسکن خوب دارد کمتر دچار جرم خواهد شد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت