پیامد فاصله 16 ساله بلوغ جنسی تا ازدواج
به طور کلی در 30- 40 سال قبل میانگین بلوغ جنسی روی عدد 15،5 بوده است و میانگین سن ازدواج روی عدد 15 است یعنی این دو مقوله متناسب با یکدیگر رشد داشتهاند اما هماکنون بلوغ جنسی حدود 16 سال با تشکیل خانواده فاصله دارد.
فارس: یک جامعهشناس و پژوهشگر گفت: فاصله میان بلوغ جنسی تا سن تشکیل خانواده در مقایسه با 40 سال گذشته 16 سال افزایش داشته است؛ این مسئله موجب شده است تا برخی از جوانان برای رفع نیازهای خود به خانههای مجردی رو بیاورند. اصغر مهاجری اظهار داشت: طبق یک دستور حکومتی و فقاهتی، خانواده باید به عنوان مبنا در تمام برنامههای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت دولت مد نظر قرار گیرد اما متأسفانه دولت که وامدار این دستور فقهی و حکومتی است از اهمیت نهاد خانواده غافل مانده است. وی با بیان اینکه دنیای غرب هماکنون متوجه اهمیت نهاد خانواده شده است، گفت: غربیها که روزی خانواده گریز بودند هماکنون برای حل مشکلات اجتماعی خود به خانواده روی آوردهاند چرا که خانواده به دلیل ساختار و کارکردهای خاصی که دارد، مانند تولید نسل، شکلدهی اولیه شخصیت، ارتباطات عاطفی عمیق و ارتباطات چهره به چهره و بسیاری از ویژهگیهای دیگر، قادر است نه تنها مشکلات خود را حل کند بلکه میتواند بسیاری از مسائل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را حل و فصل کند. این جامعه شناس ادامه داد: در دنیای پیشرفته بنگاههای اقتصادی سعی میکنند مسائل و موضوعات خود را بر اساس نهاد خانواده حل و فصل کنند اما متأسفانه در کشور ما علیرغم اینکه دارای پیشینه قوی ملی و ایدولوژی ملی در خانواده هستیم، به دلیل تأخر فرهنگی که در سالیان اخیر پیشآمده خانواده دچار چالش شده است که نه تنها نمیتواند مسائل اجتماعی بیرون را حل کند بلکه به آن دامن هم میزند. وی با بیان اینکه نیازمند برنامهریزی متناسب با واقعیتهای خانواده هستیم، تصریح کرد: آموزش یکی از مهمترین شاخصههایی است که در نهاد خانواده باید گنجانده شود چرا که بعضاً پدر و مادرها قادر به حل و فصل مشکلات روانی، اجتماعی و اقتصادی بین خود نیستند از سوی دیگر با تغییراتی که در سطح جامعه وجود دارد، والدین نیازمند فاکتورهای تربیتی برای فرزندان خود نیز هستند که با آموزشهای نهادینهشده میتوان به فاکتورهای تربیتی مناسب دست پیدا کنند. مهاجری با انتقاد به برخی از برنامههای دولت اظهار داشت: برخی مواقع دولت در نهاد خانواده بدون داشتن برنامهای منظم و مطالعات خاص دخالت میکند مانند یکی از طرحهای سازمان ملی جوانان که خانوادههای نیمه مستقل را مطرح کرد که این مسئله خود موجب به هم ریختگی خاصی در نهاد خانواده شد. استاد دانشگاه و پژوهشگر اجتماعی ادامه داد: از طرف دیگر مسائلی در برخی از خانوادهها وجود دارد که معمولاً خانواده از آن پنهانکاری میکند یا اینکه خانواده دوست ندارد مشکلات درونی خود را بازگو کند به همین دلیل دردهای پنهان در خانواده درمان نشده و نتیجه کارکرد منفی خانوادهها فرار دختر و پسرهایی می شود که شاهد هستیم. وی عنوان کرد: زمانی که ساختارهای اقتصادی و فرهنگی جامعه تغییر پیدا میکند، مواجه با باورها، ارزشها و هنجارهای جدیدی میشویم و در اینجا با مشکلی دیگری بنام تأخیر در ازدواج برخورد میکنیم؛ وقتی میانگین بلوغ جنسی روی عدد 11 سال و 7 ماه حدود 12 سال است و میانگین سن ازدواج در کلانشهرها مانند تهران روی عدد 26،5 است، سن ازدواج برای پسرها 28-29 و برای دختران 24-25 صورت میگیرد که نشاندهنده یک فاصله حدود 15 - 16 سال بین بلوغ جنسی و بلوغ رسیدن به ازدوج است. این جامعه شناس هزینههای بالا، تجملات، عدم کارکردهای دولت در حوزه تأمین مسکن و شغل را مانع از ازدواج در سن مناسب اعلام کرد و گفت: به طور کلی در 30- 40 سال قبل میانگین بلوغ جنسی روی عدد 15،5 بوده است و میانگین سن ازدواج روی عدد 15 است یعنی این دو مقوله متناسب با یکدیگر رشد داشتهاند اما هماکنون بلوغ جنسی حدود 16 سال با تشکیل خانواده فاصله دارد. مهاجری اضافه کرد: بنابراین این فاصله ایجادشده موجب میشود که افراد برای رفع نیازهای خودشان بیشتر به دنبال الگوهایی بگردند از طرف دیگر الگوهای پویای در داخل کشور طراحی نمیشود بنابراین الگوهای آن طرف آب میتواند برای پاسخ به این نیازها الگوی قابل دسترسی باشد. وی بیان کرد: یکی از پاسخها به این دسته از نیازها در جامعه روی آوردن به خانههای مجردی است از طرف دیگر تغییراتی هم در سن جوان رخ داده است به عنوان مثال پیش از این به کسی نوجوان اطلاق میشد که سن او از حدود 13 سالگی آغاز شده و تا تا 18 سالگی ادامه داشت اما هماکنون سن نوجوان از 18 سالگی آغاز شده و تا 24 سالگی ادامه مییابد بنابراین با توجه به اینکه از خصوصیات این دوران عدم مسئولیت پذیری است میتوان خانههای مجردی را بهترین مکان برای خروج از تعهدات زندگی انتخاب کرد. مهاجری با بیان اینکه اعمال نظر در خصوص کارکردهای خانههای مجردی نظریه خام و خودسانسوری است، اظهار داشت: پژوهش خاصی تاکنون در خصوص خانههای مجردی صورت نپذیرفته است اما فرضیه بنده این است که رواج خانههای مجردی ضربه به کیان خانواده میزند و مشاهده میکنیم اگر روزی خانواده میتوانست مشکلات را در درون خود حل کند دیگر امروزه امکان حل مشکلات خانواده به این سبک وجود ندارد. این پژوهشگر ادامه داد: در خانههای مجردی شبکههای خویشاوندی و شبکههای خانوادگی جای خود را به شبکههای گروههای هم سالان و شکبههای سازمانی میدهند چون بیشتر این مجردها ممکن است از دوستان سازمانی این افراد باشند و در خانههای مجردی به عنوان دوست انتخاب میشوند و لذا آن ریسمانهای محکم انسجام بخش یک جامعه که مبتنی بر یک روابط پویای گروهی است جای خود را به یک روابط شکنندهتر میدهد از آن طرف چون آن روابط را نمیشود علنی کرد در حوزههای اجتماعی اثر بخشی کمتری دارد بنابراین شکلگیری خانههای مجردی موجب کاهش سرمایههای اجتماعی میشود. وی عنوان کرد: پویایی گروهی یعنی گروه احساس تعهد داشته و در رابطهها مسئولیت، شفافیت و اعتماد وجود داشته باشد بنابراین تمامی این موارد موجب میشود تا جلوی آسیبهای اجتماعی گرفته شود لذا در خانواده سالم پویایی گروهی دیده میشود که این پویایی خود مانع از به انحراف افتادن اعضای آن میشود اما در خانههای مجردی به لحاظ اینکه یک پویایی گروهی وجود ندارد، شکل گیری روابط در قالب این خانهها بسترساز بیاعتمادی در جامعه میشود و بسیاری از انحرافات مختلف تحت عنوان اعتیاد، بزهکاری و ناهنجاریهایی که از آنها نام میبریم، اتفاق میافتد. مهاجری تصریح کرد: زندگی در قالب خانههای مجردی به دلیل عدم نظارت بر روی آن، موجب سست شدن ریسمانهای محکم، انسجام بخش و همدلانه جامعه میشود اما هر چقدر پویایی گروهی که خانواده یکی از این گروهها است وجود داشته باشد، سوپاپ اطمینانی برای جامعه است چرا که پویایی گروهی مساوی با بیمه یک جامعه در ابعاد اجتماعی و فرهنگی بوده اما در زندگیهای مجردی به دلیل اینکه پویایی گروهی وجود ندارد بسترساز تمامی انحرافات میشود. وی با بیان اینکه ما نیازمند پژوهش و کارهای مطالعاتی عمیق در خصوص رواج خانههای مجردی هستیم، گفت: متأسفانه کارهای پژوهشی در کشور ما با ضعفهایی روبرو است که یکی از این ضعفها بیتوجهی دولت به کانون خانواده است و ضعف دیگر عدم پشتیبانی و بودجه کافی برای انجام پروژههای تحقیقاتی است از سوی دیگر صحبت کردن در خصوص موضوعاتی از جمله خانههای مجردی با توجه به قبح قضیه و پنهانکاریهایی که در این خصوص وجود دارد، کار مطالعاتی در این حوزه را سخت کرده است. عدم توجه به نهاد خانواده به رواج خانههای مجردی دامن میزند این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه ادامه روند خانههای مجردی به هدر دادن باورهای دینی و انسانی جامعه است، گفت: عدم توجه به نهاد خانواده موجب گستره این ناهنجاری میشود بنابراین ما نیازمند یک سیستم خبره آگاه بخش در نهاد خانواده هستیم. مهاجری عنوان کرد: متأسفانه هماکنون رسانههای بیگانه به تولید برنامههای ضد ارزشی که با نهاد خانوادگی ما منافات دارند، پرداختهاند و میبینیم که هر روز که میگذرد مخاطبین جدیدی جذب این برنامهها میشوند که این مسئله خطری برای از همپاشی نهاد خانواده ایرانی است که اگر این روند ادامه پیدا کند روزی سرمان را بلند میکنیم و میبینیم که بسیاری از باورهایی که فراتر از دین و انسانیت است را از دست دادهایم.
دیدگاه تان را بنویسید