پيشنهادي براي تغيير تعطيلات رسمي
تعطيلات در ايران همواره يکي از پرچالشترين مباحث روز بوده که ديدگاهها و واکنشهاي متفاوتي را به همراه داشته است؛ برخي به استناد آمار، ايران را پرتعطيلاتترين کشور دنيا دانسته و خواهان کاهش آن هستند و برخي ديگر نيز بهاستناد همان آمار! ايران را در قعر جدول تعطيلات دنيا جاي داده و خواهان افزايش تعطيلات آن هستند.
الف: در آستانه تحويل سال، روي دکهي روزنامه فروشي پوستري با تصويري زيبا از يک گل بهاري توجهات را به خود جلب ميکند؛ درنگ ميکني و لحظاتي بعد يکي از آنها را در دست داري و کنجکاوانه و بهدقت به آن نگاه ميکني؛ اول از همه سراغ خطوط کمرنگ و ريز پايين پوستر ميروي و بهزحمت ميشماري: 1، 2، 3... 24 و 25...؟ دوباره ميشماري 1، 2، 3،... 24، 25 و 26 و... باز هم از اول ميشماري!!... از شمردن خسته ميشوي و اين بار کمي سر را بالا ميکني و دنبال شمارههاي قرمز در چهارخانهها ميگردي؛ خانههاي قرمز نزديک به هم بيشتر حس زيباشناسانهي تو را تحريک ميکند و بدون آنکه به تصوير زيباي گل بهاري نگاهي بيندازي از تماشاي پوستر لذت ميبري! * * * تعطيلات در ايران همواره يکي از پرچالشترين مباحث روز بوده که ديدگاهها و واکنشهاي متفاوتي را به همراه داشته است؛ برخي به استناد آمار، ايران را پرتعطيلاتترين کشور دنيا دانسته و خواهان کاهش آن هستند و برخي ديگر نيز بهاستناد همان آمار! ايران را در قعر جدول تعطيلات دنيا جاي داده و خواهان افزايش تعطيلات آن هستند. در بخش اول ميکوشيم تا با استناد به همان آمار! ضمن آسيبشناسي تعطيلات در ايران، با توجه به ارادهي مجلس شوراي اسلامي براي ساماندهي تعطيلات کشور، راهکارهايي را در اين زمينه ارائه دهيم. با نگاهي به شمارگان تعطيلات در ايران به سادگي در مييابيم که ايران در مقايسه با بسياري از کشورها (به دليل تعطيلات دو روزهي پايان هفته) نه تنها از تعطيلات زيادي برخودار نيست بلکه بعد از کشور يمن از کمترين تعطيلات برخودار است، اما چه دليلي موجب ميشود که ميزان تعطيلات در ايران همواره مورد انتقاد کارشناسان واقع شده و بهدرستي از تأثيرات نامطلوب آن بر بهرهوري ياد کنند؟ براي اين موضوع دو دليل عمده ميتوان برشمرد: الف) پراکندگي: جمهوري اسلامي ايران به عنوان تنها نظام شيعي جهان در کنار برخورداري از پيشينهي غني ملي و همينطور وقوع انقلاب پرشکوه اسلامي بيش از هر نظامي متأثر از مناسبهاي ملي و مذهبي خود است. به همين خاطر منشأ تعطيلات در ايران مجموعهاي از مناسبهاي مختلف ملي و مذهبي است که به صورت پراکنده در طول سال توزيع شدهاند. براي اينکه به خسارتهاي ناشي از اين پراکندگي بپردازيم اشاره به يک نکته ضروري است: يکي از اصول مهم بهرهوري، استفاده از نيروي کار در بازهي زماني منظم و مشخص است. اين اصل که اتقافا مورد تأييد تمامي اديان و تمدنها نيز بوده و در علم امروزين نيز صحت آن بهاثبات رسيده به صورت مشخص با کار هفتگي تعريف ميشود. شواهدي نيز حاکي از هماهنگي فيزيولوژيکي بدن انسان با کار و استراحت در يک فاصلهي زماني هفت روزه است. بر اساس اين مدل بهترين بهرهوري زماني حاصل ميشود که نيروي کار در يک دورهي زماني هفت روزه، کار و استراحت را تجربه نمايد. به عبارت ديگر اگر کار و استراحت را به حلقههاي متصل به هم تشبيه کنيم حداکثر بهرهوري در اتصال مداوم و منظم بين آنها است. بنابراين هر زمان به هردليل اين اتصال دچار گسست شود، بهرهوري کاهش خواهد يافت. با اين توضيح در مييابيم که هر روز تعطيل، عاملي براي گسست رشته کار و استراحت و در واقع کاهش بهرهوري خواهد بود. بر اين اساس اگر تعطيلات کشور را تقريباً 25 روز در نظر بگيريم و اگر اين تعطيلات حدود 20 تا 22 هفته از سال را تحت تأثير قرار دهند، فرايند کار و استراحت و در نتيجه بهرهوري در حدود 20 هفته در سال دچار اختلال شده و عملاً حدود 5/4 ماه از سال با افت شديد بهرهوري مواجه خواهيم بود که در نوع خود يک فاجعه به شمار ميرود. در عمل نيز اين معضل را به صورت مشهود ميتوانيم ببينيم: زماني که يکي از ايام هفته با تعطيلات رسمي مصادف ميشود، کل هفته را تحت تأثير قرار داده و عملاً کار مفيد در آن هفته را دچار اختلال ميکند، بويژه آنکه اگر تعطيل رسمي با فاصلهي يک روز با تعطيلات پايان هفته باشد که در اين صورت معضل بينالتعطيلين نيز به آن اضافه خواهد شد. فراموش نکنيم که نيروي کار نيز از اين تعطيلي به دليل کوتاهي زمان آن حظي نخواهد برد و تنها خمودگي و خستگي ناشي از اخلال در فرايند کاري نصيب او خواهد شد. به عبارت ديگر در اين فرايند هم نيروي کار و هم بهرهوري دچار آسيب خواهند شد. خلاصه اينکه هرچند تعطيلات رسمي در ايران حدود 25 روز است اما به دليل پراکندگي، آثار زيانبار آن بيش از 140 روز از سال را تحت تأثير قرار ميدهد. ب) تعطيلات غير رسمي: شايد ايران تنها کشوري است که در لابهلاي تعطيلات رسمي، از تعطيلات غير رسمي نيز برخوردار است! شما در هيچکجاي تقويم رسمي کشور نامي از تعطيلات 15 روزهي عيد نميبينيد اما عملاً کشور از حدود 5 روز قبل از عيد و تا حداقل 15 فروردين در تعطيلي بهسر ميبرد و اين بدين معني است که تعطيلات واقعي کشور نه 25 روز بلکه 40 روز است! جالب اينکه بسياري از ادارات دولتي نيز براي اينکه به تعطيلات رسمي کشور وفادار بمانند، کارکنان خود را در دو شيفت (هفتهي اول عيد و هفتهي دوم عيد) سازماندهي کرده و عملاً ادرات را تا 15 فروردين به حالت نيمهتعطيل در ميآورند که البته همساني آن با حالت تعطيل براي اهل خبره و خبر روشن است! کوتاه سخن اينکه: ما بهجاي اينکه از تعطيلات رسمي کشور حسن استفاده را بکنيم به دليل مديريت غلط و فقدان ساماندهي مناسب، به انحاء مختلف از آن سوء استفاده ميکنيم. و اين در حاليست که همانگونه که اشاره شد، سوء استفاده کنندگان از اين تعطيلات (يعني قاطبهي ملت بزگوار ايران!) نيز به دليل پراکندگي، حظي از آن نميبرند. با اين توصيف بايد گفت معضل تعطيلات کشور ما نه پرشماري آن، بلکه بيضابطگي آن است. راهکارها براي رسيدن به راهکارهاي مناسب پيش از همه بايد برخي پيش زمينههاي ذهني را وانهاد و با نگاهي واقعبينانه به بررسي و تعديل گزارههاي فعلي بپردازيم. به ياد داشته باشيم که راهکارهاي خود را بر اساس دو رويکرد: 1. جلوگيري از پراکندگي تعطيلات و 2. حذف تعطيلات غير رسمي بنا نهادهايم. بر همين اساس برخي اصول و چارچوبهاي الزامآور در تعيين تعطيلات کشور را برشمرده و در کنار آن پارهاي از ضوابط دستو پاگير و غير ضروري را بررسي ميکنيم. 1. دين مبين اسلام به عنوان الهامبخش وحدت و همدلي مردم مسلمان ايران و ساير ملل مسلمان بايد جايگاه ممتاز خود را در تعطيلات رسمي کشور حفظ نمايد. 2. مذهب تشيع به عنوان مذهب رسمي کشور و الهامبخش انقلاب اسلامي به شکل مناسب در بخشي از تعطيلات رسمي کشور جلوهگر شود. 3. انقلاب شکوهمند اسلامي و بنيانگذار آن حضرت امام (ره) به نحو شايسته در بخشي از تعطيلات مورد تجليل واقع شوند. 4. باورها و مناسبتهاي ملي به شکل شايسته و متناسب با شأن خود در تعطيلات لحاظ شوند. در کنار آن پارهاي نکات را نيز بايد مد نظر قرار داد: 1. بر اساس آداب و سنت فراگير و مرسوم در مساجد و تکاياي مذهبي، گراميداشت ايام سوگواري و مناسک مخصوص آن در شامگاه قبل (و در برخي موارد شامگاه بعد از) آن مناسبت برگزار ميشود. به همين خاطر ساعات اداري هيچگونه همپوشاني با ساعات برگزاري مراسمي از اين دست ندارد که براي تکريم و حفظ حرمت آن نيازمند بهتعطيلي کشاندن کشور باشد. از سوي ديگر از آنجا که تعطيلي به دليل ويژگيهاي خاص خود، عرفاً براي تفريح و استراحت بهکار ميرود. در ايام سوگواري، با توجه به نوع کاربري آن در مواردي موجب هتک حرمت ايام سوگواري (بهدليل نوع تفريح برخي افراد کماطلاع) ميشود. بنابراين بدون اينکه به حرمت ايام سوگواري لطمهاي وارد شود و يا علاقمندان به مناسک مذهبي دچار محدوديت و حرج شوند ميتوان بهطور کلي تعطيلات ناشي از ايام سوگواري (وفات و شهادت) را حذف نمود. البته تاسوعا و عاشورا را به دليل اهميت و جايگاه آن در مذهب تشيع و نهضت اسلامي و همينطور مراسم سوگواري ويژهي آن در صبح روز تاسوعا و عاشورا ميتوان از اين قاعده مستثني نمود. 2. در مواردي نظير تجليل از مقام شامخ رسول گرامي اسلام (ص) و حضرت علي (ع) که در سه موعد يعني ولادت، وفات (شهادت) و مبعث (نصب ولايت) صورت ميپذيرد ميتوان با حفظ حرمت وکرامت اين بزرگواران پس از حذف تعطيلي وفات (شهادت) دو مناسبت ديگر در يکديگر ادغام شده و البته براي پاسداشت هر چه بيشتر، تعطيلي آن از يک روز به دو روز افزايش يابد. فايدهي اين کار جلوگيري از پراکندگي تعطيلات و گراميداشت هر چه بيشتر مناسبت مورد نظر است. به عنوان مثال مبعث رسول گرامي اسلام (ص) به عنوان مبدأ تولد دين مبين اسلام و عيدغدير خم به عنوان مبدأ تولد تشيع ميتواند با اختصاص دو روز تعطيلي به شکل برجستهاي مبيّن جايگاه رفيع دين اسلام و مذهب تشيع در تقويم ايرانيان بوده و در بين مسلمانان به صورت عام و شيعيان به صورت خاص مورد توجه قرار گيرد. 3. عيد سعيد فطر با توجه به جايگاه رفيع آن در بين مسلمانان به عنوان نماد ديگري از اهميت مردم مسلمان ايران به آيين اسلامي با حفظ دو روز تعطيلي تثبيت شود. 4. عيد سعيد قربان به دليل اينکه بخشي از مناسک خاص حجاج بهشمار ميرود، از فهرست تعطيلات حذف شود. 5. هرچند با تغيير نام 13 فروردين، به روز طبيعت سعي در تطهير منشأ تعطيلي آن شده است، اما واضح است که تعطيلي اين روز ناشي از يک ايدهي سراسر خرافي و لکهي تاريکي بر باورهاي مردم فهيم ايران بوده و اصرار بر زنده نگهداشتن آن نيز توهين به شعور ايرانيان است. طرح ساماندهي تعطيلات بهترين فرصت براي پاک کردن اين لکهي ننگ از تارک مردم فهيم ايران است. طبيعتاً با توجه به فراگيري طرح و حذف بخش ديگري از تعطيلات، مقاومت از سوي برخي افراد لجوج نيز به حداقل خواهد رسيد. 6. تعطيلي 29 اسفند نيز يکي ديگر از تعطيلات کشور است که اهميت و فايدهي آن در گذر زمان کاهش يافته و به تعطيلي کشاندن کشور در اين روز فاقد هرگونه پشتوانهي منطقي و قابل قبول است. 7. پاسداشت انقلاب شکوهمند اسلامي و گراميداشت بنيانگذار جمهوري اسلامي (ره) از ديگر موارد مهمي است که نيازمند ساماندهي و تمرکز است. در حال حاضر 12 فروردين، 14 و 15 خرداد و 22 بهمن بهصورت پراکنده به اين امر اختصاص يافته که ميتواند در قالب يک تعطيلي دو روزه در 21 و 22 بهمن متمرکز شود؛ روز اول به عنوان گراميداشت ياد و خاطرهي حضرت امام (ره) در مرقد مطهر ايشان و روز دوم به عنوان جشن پيروزي انقلاب اسلامي و همراه با راهپيمايي سراسري. ذکر اين نکته نيز ضروريست که تعطيلي سالروز ارتحال حضرت امام (ره) نيز نظير ساير ايام سوگواري از تقويم حذف شده که اين موضوع به هيچ عنوان بهمعناي کاهش توجه مردم قدرشناس ايران اسلامي نسبت به جايگاه رفيع بنيانگذار جمهوري اسلامي نخواهد بود. بلکه صرفاً تغيير مبدآ تجليل از زمان ارتحال حضرت امام (ره) به زمان بنيانگذاري جمهوري اسلامي خواهد بود که بديهي است، شأن والاتري را براي آن بزرگوار منظور خواهد نمود. ناگفته پيداست علاقمندان به آن حضرت کماکان در شب ارتحال آن عزيز سفرکرده همچون ساير مراسم سوگواري، به تجليل از ايشان خواهند پرداخت. 8. و اما تعطيلات نوروزي از ديگر مواردي است که بايد به شکل جدي به ساماندهي آن پرداخت و از تعطيلات غير رسمي آن جلوگيري نمود. البته از آنجا که ايام نورز بهترين فرصت ايرانيان براي ديد و بازديد و مسافرت به شمار ميرود ميتوان تعطيلات آن را به صورت رسمي از 4 روز به 10 روز افزايش داد و در قبال آن مرخصي استحقاقي ساليانه کارمندان و کارگران را از 30 روز به 25 روز کاهش داد. در همين راستا براي استفادهي حداکثري از روز عيد ميتوان تعطيلات را از سه روز قبل از عيد تا يک هفته بعد از عيد (جمعاً 10 روز) منظور نمود. با اين اوصاف تعطيلات رسمي کشور به صورت زير تغيير خواهد کرد: 1. تعطيلات نوروز از 27 اسفند تا 7 فروردين. (10 روز)؛ به عنوان بهترين فرصت ديد و بازديد و مسافرت. 2. جشن پيروزي انقلاب اسلامي 21 و 22 بهمن (2 روز)؛ به منظور تجليل از بنيانگذار جمهوري اسلامي و جشن پيروزي انقلاب اسلامي. 3. عيد مبعث (2 روز)؛ به عنوان اصليترين نماد پايبندي مردم ايران اسلامي به دين مبين اسلام. 4. عيد غدير خم (2 روز)؛ به عنوان اصليترين نماد تشيع. 5. عيد فطر (2 روز)؛ به عنوان نماد فراگير جشن عبادت مسلمانان ايران. 6. ميلاد حضرت ولي عصر (عج) (1 روز)؛ به عنوان نماد انتظار تشيع. 7. تاسوعا و عاشورا (2 روز)؛ به عنوان نماد مقاومت و مبارزهي تشيع با طاغوت و استکبار. همانگونه که مشاهده ميشود در اين چيدمان تعطيلات کشور به 15 روز (با احتساب کاهش مدت مرخصي استحقاقي) کاهش يافته و در کنار آن پرکندگي آن از 22 هفته به 6 هفته کاهش مييابد که در نوع خود يک جهش بزرگ در افزايش بهرهوري بهشمار ميرود، ضمن آنکه با افزايش تعطيلات از يک روز به دو روز امکان استفادهي هر چه بيشتر مردم از تعطيلات نيز فراهم خواهد آمد.
دیدگاه تان را بنویسید