تیر خلاص به ایسنا به چه قیمتی؟
این نگرانی یعنی مرگ ایسنا. سکوت رسانه ای که 12 سال تاثیری جدی در مناسبات مختلف کشورمان داشته است به نفع هیچ کس نیست.
محسن فرجادی در وبلاگش نوشت: مثل بچه یتیمی شده که هر روز قیمی برای او پیدا می شود و تعیین تکلیف می کنند برایش. به دست آوردنش آنقدر مهم بوده که شش سال تلاشهایی برای تغییر آن انجام شد و هر سال یک سرپرست را تجربه کرد. حالا، هم سن نوجوانی است که به سن بلوغ رسیده اما از نشانه های دلهره آور بلوغ نشانه ای نیست. نه پرخاش می کند و نه دیگر آزاری و نه دچار کژی شده و نه خیال بافی امانش را بریده است. نگرانی که برای این روزهایش وجود دارد این است که در لاک خود بخزد و گوشه نشین شود. این نگرانی یعنی مرگ ایسنا. سکوت رسانه ای که 12 سال تاثیری جدی در مناسبات مختلف کشورمان داشته است به نفع هیچ کس نیست. حالا اینکه چرا در این چند سال تلاش هایی برای انفعال و حاشیه نشین کردن رسانه ای پویا شده را باید بانیان این امر نامیمون توضیح دهند. اواخر فروردین سالگرد انتساب ششمین سرپرست خبرگزاری دانشجویان ایران بود که سال 89 به پایان نرسیده، پس از تغییرات خارق العاده ای که جهاد دانشگاهی در آن سال تجربه کرد استعفا داد و پس از او یکی از نیروهای جهاد دانشگاهی جانشین او شد تا دیروز که پس از شش سال و هفت تغییر، گزینه ای خارجی وارد خبرگزاری دانشجویان ایران شد. خبرگزاری فارس در معرفی سرپرست جدید ایسنا نوشت:« ساسان والیزاده پیش از این مسئولیتهای مدیر کلی دفتر امور رسانه های ریاستجمهوری، معاونت ارتباطات و اطلاع رسانی دفتر معاون اول رئیس جمهور، عضویت در شورای سیاست گذاری ایسنا و حوزه مشاوره معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در امور تشکل های مطبوعاتی و نشریات استانی را بر عهده داشت.» از امروز خبرگزاری دانشجویان ایران که اولین خبرگزاری غیررسمی ایران به حساب می آید و توسط جهاددانشگاهی که موسسه ای غیرانتفاعی است اداره می شود چهره ای دیگر را تجربه می کند. ایسنا در طول عمر خود نشان داده که در عین پایبندی به قوانین کشور و تعهد عملی به مبانی انقلاب اسلامی «مدل بینابینی» را در میان رسانه های ایران عرضه کرده است. ایسنا نه آنکه تا کنون از کمک های رسمی استفاده نکرده باشد اما چه در دوره اصلاحات و چه تا کنون دولتی نشده و به خبرگزاری رسمی تبدیل نشده است. هرچند در بسیاری از بزنگاه ها جور رسانه های رسمی را بدون اینکه توقعی داشته و یا مطالبه حقی کرده باشد کشیده است. قطعا در دوره فعلی نیز دولتی شدن آن با نگاه ضدتمرکز گرایانه دولت تناقض دارد و منجر به اتلاف سرمایه ای ملی خواهد شد. ایسنا یک نام یا بنگاه خبررسانی که با فتح آن دولتی بتواند برای خود بوق جدیدی دست و پا و یا همسو با خود کند نیست و فرصتی هم برای حزب و نحله ای که آن را به موقعیت برتری برساند به حساب نمی آید. دولتی شدن این رسانه یعنی تیرخلاص بر آن و بر باد دادن سرمایه ای که باید برای انقلاب اسلامی بماند. اعتماد به ایسنا به مدد همت دانشجویان و جهادگران در گستره ملی پدید آمد؛ شکرانه نعمت است که به هدر نرود.
دیدگاه تان را بنویسید