بلند پروازی آقای وزیر!
در چند سال اخیر آموزش و پرورش دچار نوعی روزمرگی شده که تا حدودی متأثر از کمبود بودجه در این وزارتخانه است و مدیران مدارس بیش از آنکه به فکر برنامههای میانمدت و دراز مدت باشند بیشتر به فکر گذران امور روزانه و جاری مدارس هستند.
شاید به همین دلیل مدارس عادی دولتی تضعیف شده و مدارس غیردولتی، تقویت؛ و اگر اصل 30 قانون اساسی نبودکه دولت را موظف کند که شرایط تحصیل رایگان تا پایان دوره متوسطه را برای همه فراهم کند چه بسا تاکنون همه مدارس به غیردولتی تبدیل میشد.هنرستانها نیز وضعیت چندان مطلوبی ندارند و در مقایسه با دبیرستانها مورد توجه نبودهاند. البته در 2سال اخیر بارها اعلام شده باید بر تعداد هنرجویان افزوده شود اما امکانات و تجهیزات در مقایسه با هنرجویان بسیار ناچیز است. ورزش مدارس هم روزگار مناسبی ندارد و در حال اغماست. به گزارش «فردا» ؛ اکنون اما برای جبران این وضعیت در وزارت آموزش و پرورش برنامهها و طرحهای متعددی تدوین شده و پرجمعیتترین دستگاه اجرایی کشور با ترافیک طرحهایی روبهرو است که مسئولان، درصدد اجرای آنها هستند. البته نباید فراموش کنیم همانطور که روزمرگی برای یک دستگاه مضر است تراکم برنامهها و طرحها نیز میتواند مضر باشد؛طرحهایی که اگر خوب پشتیبانی و اجرا نشود مشکلات بیشماری ایجاد خواهد کرد. درباره برخی از این طرحها و برنامهها با حمیدرضا حاجیبابایی، وزیر آموزش و پرورش که معمولا به دلیل سابقه نمایندگی به کلیگویی بیشتر علاقه دارد تا پاسخ دقیق به مسائل، گفتوگویی انجام دادهایم که میخوانید. * یکی از مهمترین بحثهایی که در چند هفته اخیر مطرح شده است تعطیلی روزهای پنجشنبه مدارس ابتدایی است، اخلاف نظری بین برخی مدیران مدارس و معلمان بروز کرده، مدیر میگوید تعطیل نباشد، ولی معلمان و سایر کادر مدرسه میگویند حق ما تضییع میشود و پنجشنبهها باید تعطیل باشد و مدیر به نوعی در فشار است. شما چه نظری دارید؟ قانون تعطیلی روزهای پنجشنبه مدارس ابتدایی از اول مهرماه امسال با آغاز سال تحصیلی 91-90 جنبه اجرایی الزامی دارد. قطعا کار گسترده و وسیعی که قرار است از مهرماه اجرا شود با مشکلاتی همراه خواهد بود و ما برای کاستن از این مشکلات اعلام کردیم مدارس میتوانند داوطلبانه آن را پس از تعطیلات نوروز اجرا کنند تا در اجرای سراسری با مشکلات کمتری روبهرو باشیم. ما پیشبینی عاقلانهای کردیم، اکنون فصل بهار و روزها بلند است، برخی مدارس دونوبته هستند و باید یک فرصت اختیاری و داوطلبانه به مدیران مدارس بدهیم تا با معلمان، و مادرها و پدرها هماندیشی و بررسی کنند و هر اشکالی که در اجرای این قانون وجود دارد طی مدتی که تا پایان سال تحصیلی 90-89 است مشخص و برطرف شود. یک نکته مهم موضوعی است که شما به آن اشاره کردید، البته این موضوع طبیعی است، این موارد امروز بروز کند بهتر از اول مهرماه است. * آیا تقویم آموزشی مدارس به هم نمیخورد، برای مثال برخی دانشآموزان روز دوشنبه ورزش و خلاقیت دارند که با در نظر گرفتن تعطیلی پنجشنبه، 2روز در هفته تعطیل میشوند؟ این طور نیست، تقویم آموزشی دچار تغییر نمیشود. معمولا دانشآموزان ابتدایی روزهای پنجشنبه 3 ساعت درس دارند و نه 4 ساعت و این زمان را به تعداد روزهای هفته اضافه میکنند و به هیچوجه برنامه آموزشی تغییر نمیکند. مدارس ابتدایی برای اجرای این قانون مشکلی ندارند، چون تکمعلمی است، مدیر مدرسه میتواند برنامه را با توجه به شرایط مدرسه تنظیم کند. هدف ما این است که در فصل بهار که شرایط مناسب است ه همکاران در مدارس اعم از مدیران و معلمان برای اجرای هر چه بهتر این قانون همفکری کنند و به هر نتیجهای که رسیدند آن را انجام دهند و اگر ایرادی بروز کرد آن را به ما منتقل کنند تا بررسی و رفع شود. همچنین با این روش مدیران کل آموزش و پرورش در کشور 6 ماه فرصت دارند تا نسبت به ساماندهی نیروی انسانی و دانشآموزان و فضاهای آموزشی برای اجرای مطلوبتر این قانون برنامهریزی کنند. در کشور ما حدود 280 هزار کلاس ابتدایی داریم و طبیعی است که احتمالا در تعدادی از آنها مثلا حدود 3 هزار کلاس درس در سطح کشور مشکلاتی بروز کند که باید نسبت به رفع آنها طی این مدت اقدام کنیم. * عملکرد وزارت آموزش و پرورش طی چند سال اخیر طوری بوده که گویا به دنبال تقویت مدارس غیردولتی و تضعیف مدارس دولتی است؟ ما مدارس گستردهای در سطح کشور داریم به نام مدارس دولتی و در کنار آنها مدارس غیردولتی را داریم. فکر میکنید چرا این مدارس غیردولتی نامگذاری شدهاند و فلسفه وجودی مدارس غیردولتی چیست. فلسفه وجودی مدارس غیردولتی این است که مردم پول بدهند تا مدارس غیردولتی بهتر اداره شود و اگر قرار بود مدارس غیردولتی بدتر از مدارس دولتی اداره شوند پس چرا مردم فرزندانشان را در آنجا ثبتنام میکنند، خب میبردند در مدارس دولتی ثبتنام میکردند. البته به نظرم کار در مدارس دولتی طی 2 سال اخیر ترقی کرده و این مدارس کمکم به جایگاه خودشان میرسند. بزرگترین سرمایه هر مدرسهای انگیزه معلمان است، برای مثال آیا انگیزه معلمان ابتدایی امروز با یک سال پیش یکسان است، طبیعی است که متفاوت است، پس این سرمایه است. مدرسه در پول خلاصه نمیشود و ما باید کمک کنیم، البته من اقرار میکنم که باید توجه ویژهای از نظر سرانه به مدارس دولتی کنیم. سال گذشته در اینباره خوب کار کردیم اما قطعاً کافی نیست، ما باید یک تعاریف جدید و ساماندهی بهتری از مدارس داشته باشیم تا بتوانیم بیشتر به آنها کمک کنیم. مدارس باید تقسیمبندی شود، بخشی از مدارس هیأتامنایی شده که کمکهایی لازم را دارد، بخشی دیگر هم مدارس نمونه و شاهد هستند که آنها هم کمکهای لازم را دارند. تعدادی از مدارس عادی دولتی باقی مانده که از این کمکها برخوردار نیستند و باید به سمتی حرکت کنیم که به آنها کمک بیشتری شود و آنها بیش از پیش تقویت شوند. * مشکلات مدارس عادی دولتی زیاد است و کمکهای آموزش و پرورش پاسخگوی نیازهای آنها نیست و بودجه اختصاصیافته کفاف آنها را نمیدهد. تا حدی با این نظر موافقم، بخشی از مشکلات، ناشی از این است که برنامهریزیهای مدرسهای اصولی نبوده است، تفکر من درباره مدرسه چیست و نیازهای مدرسه چیست، اینها باید به طور شفاف بیان شوند، بخشی از نیازهای مدرسه شامل آب، برق، تلفن و گاز است که اعلام کردهایم هیچ مدرسهای در کشور نباید بگوید قبض ما پرداخت نشده، اگر توان مالی پرداخت ندارند به اداره آموزش و پرورش مربوطه مراجعه و اگر اداره آن را پرداخت نکرد موضوع را به وزارتخانه گزارش کنند تا سریعاً پیگیری و رسیدگی شود. بخش دیگری از نیازهای اساسی مدرسه تجهیزات است، سال گذشته افزون بر سرانه مدارس، یکصدمیلیارد تومان نیز صرف تجهیز مدارس شده امسال هم این بودجه 2برابر شده و مدارس دولتی در اولویت هستند. مدارس ما باید مجهز شوند، وقتی مدارس مجهز باشند و مدیران دغدغه پرداخت قبوض آب، برق، تلفن و... را نداشته باشند فقط کارهای روزمره جاری است که آنها هم با توجه به کمکهای مردمی و آموزشوپرورش حل شدنی است. از طرفی مصمم هستیم که کمکهای آموزش و پرورش به مدارس عادی دولتی بیشتر شود. همچنین ساماندهی امور به سمت مدارس است که نمونه آن بحث تهیه و توزیع شیر رایگان است که همه امور به مدارس واگذار شد و نتایج مطلوبی در پی داشت. در این صورت مدیران مدارس وقت بیشتری برای برنامهریزیهای اصولی و زیربنایی خواهند داشت و مدارس بیش از پیش روبهترقی و پیشرفت میروند. * چه برنامهای برای سرانه مدارس دارید؟ باید به سمتی حرکت کنیم که وقتی بودجهای مانند سرانه پرورشی یا ورزشی به مدارس اختصاص مییابد مستقیما به حساب مدارس واریز شود. اگر همه کارها بر اساس مدرسه تعریف شود، اعتبار مدارس افزایش مییابد و در واقع مدرسهمحوری مدنظر ما است، همه چیز باید در مدرسه تعریف شود و نباید بودجه مدارس در وزارتخانه هزینه شود. اکنون ما در وزارتخانه به جای مدرسه همایش و اردو برگزار میکنیم و همه پولها را در سطح وزارتخانه و اداره کل تعریف و هزینه میکنیم و مدارس تنها از راه دور نظارهگر ما هستند. در تعریف جدیدی که از مدرسه ارائه خواهد شد به همه این نکات توجه شده، البته 2 تا 3 سال وقت لازم داریم تا همه اینها عملی شود. اکنون در حال تعریف مدارس هستیم، زیرا هنوز تعریف خاصی از مدارس وجود ندارد اینکه چند مدرسه داریم، کجا واقع شدهاند و... به طور جدی دنبال چند برنامه هستیم که یکی از آنها تهیه شناسنامه برای همه مدارس کشور است تا ساماندهی فضاهای آموزشی بهنحو مطلوبی انجام شود. * صحبت از شناسنامهدار شدن فضاهای آموزشی شد، بخش زیادی از فضاهای آموزشی سند مالکیت به نام آموزش و پرورش ندارد، در این باره چه اقداماتی انجام دادهاید؟ سال پیش برای 10هزار فضای آموزش و پرورش سندمالکیت دریافت شد، اما آمار دقیقی از اینکه چه تعدادی از فضاهای آموزش و پرورش سند ندارند، وجود ندارد. یکی از کارهای مهمی که در حال اجراست تملک فضاهای آموزشی در اختیار آموزش و پرورش است که با قرار دادن مشخصات همه فضاهای آموزشی و مایملک بر روی سایت این وزارتخانه است تا هیچ کس در هیچ نقطهای از کشور نتواند به آنها تعرض کند. * شناسنامه مدارس چهویژگیهایی دارد؟ در شناسنامه مدارس همه مشخصات مدرسه مانند تعداد همکاران فرهنگی، امکانات و تجهیزات و تعداد دانشآموزان مدرسه به تفکیک پایه درج میشود و همه چیز مدرسه شفاف خواهد بود. همچنین بخشی از مشکلات ما در آموزش و پرورش ناشی از این است که نمیتوانیم همه مدارس را به طور کامل تحت پوشش قرار دهیم، مثلا به دلیل کم بودن تعداد دانشآموزان به مدرسه معاون اجرایی تعلق نمیگیرد یا مدرسه نمیتواند خدمتگزار داشته باشد. حدود 30 درصد این مسائل با ایجاد مجتمعها رفع میشود، مجتمعهای آموزشی که شامل دورههای ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان است، مدیریت واحد دارد، طوری ساماندهی میشود که نوآوری و خلاقیت و ابتکار در آنها افزایش یابد. هدف از تشکیل مجتمعهای آموزشی ساماندهی فضاهای آموزشی و نیروی انسانی است و اینکه مشکلات مدارس به حداقل کاهش یابد. * چه تغییری در کتابهای درسی پایه اول ابتدایی ایجاد میشود؟ آیا براساس طرح تغییر نظام آموزشی است؟ بحث برنامه درسی ملی شروعشده و بحث تغییر کتابهای درسی پایه اول ابتدایی هیچ ربطی به اجرای طرح تغییر نظام آموزشی و اینکه از اول مهرماه امسال این طرح اجرا میشود یا نه، ندارد. تغییر کتابهای درسی پایه اول ابتدایی ضرورت دارد. تغییرات هم فصول متعدد دارد، محتوا چگونه است؟ از نظر فلسفی، اخلاق و تربیتی، همه، مورد بررسی قرار گرفته و به این نتیجه رسیدیم که در صورت تغییر کتابهای درسی، تعقل و تفکر بیشتر خواهد شد. هدف اصلی از تغییر کتابهای درسی پایه اول ابتدایی سوقدادن دانشآموزان به تفکر بیشتر است. کار تغییر کتابهای درسی پایه اول ابتدایی در سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی است. فضای مدارس باید طوری باشد که دانشآموز در بدو ورود به مدرسه با پرسشگری، تفکر و اندیشه روبهرو شود. باید طی چند سال همه کتابهای درسی تغییر کند، البته برای تألیف کتابهای درسی کنونی نیز زحمات زیادی کشیده شده اما آنها اکنون پاسخگوی نیازهای روزافزون دانشآموزان نیست و از طرفی با آنچه در تحول بنیادین آموزشوپرورش تعریف شده همخوانی ندارد. باید تعاریف و محتوای جدیدی با توجه به سن و نیازهای روز دانشآموزان در کتابهای جدید لحاظ شود و به سند ملی نیز توجه جدی شود. * تب تبدیل مدارس به مدارس هوشمند بالا رفته و هر مدرسهای که چند دستگاه کامپیوتر دارد اعلام میکند «مدرسه هوشمند» است، چه تعریف استانداردی از مدارس هوشمند دارید؟ مانند این است که بگوییم انسان با سواد را تعریف کنید، انسان باسواد تعاریف مختلفی دارد، فردی که اول یا دوم ابتدایی را خوانده به همان اندازه سواد دارد، مدارس هوشمند نیز همینطور، اگر مدرسه به اینترنت یا اینترانت ملی متصل باشد یک نوع است و اگر رایانه به اندازه کافی داشته باشید یک نوع دیگر هوشمند است، اگر به شبکه رشد دسترسی داشته باشد این هم میشود نوعی دیگر. هوشمندی بستگی به محتوایی دارد که در اختیارشان قرار میگیرد. باید به جایی برسیم که همه کارهای مدارس هوشمند از طریق اتوماسیون انجام شود، همچنین از نظر محتوا، هر آنچه متحوای کتابهای درسی، روش تدوین، مستندات علمی کتابهای درسی، بسته آموزشی و درنهایت همه چیز در مدارس قابل رؤیت باشد. مدارس هوشمند باید بتوانند به راحتی به اینترانت متصل شوند، به محتوا و کتابخانههای مهم دسترسی داشته باشند یا معلمان و دانشآموزان بتوانند کتابهای مطالعه کنند. بحث اصلی این است که نهضت هوشمندشدن مدارس را آغاز کردهایم. برخی چیزها فقط شروعش با ماست و پس از شروع رقابتهای سنگینی به وجود میآید که گاهی فراتر از حد انتظار است. با شروع هوشمندشدن مدارس در برخی استانها، فضای جدیدی از فناوری در مدارس در حال شکلگیری است که بسیار امیدوارکننده است. * با هوشمندشدن مدارس، معلم و کتابهای درسی چه جایگاهی خواهند داشت؟ برخی براین باورند که براساس آنچه ما میگوییم با هوشمندشدن مدارس، کتابهای درسی یا معلم جایگاه خود را از دست میدهند، اما من به عنوان وزیر آموزشوپرورش به صراحت میگویم که به هیچ وجه اینطور نیست و معلم و کتابهای درسی سر جای خودشان هستند، اینها تنها ابزار دست معلم هستند. برای مثال معلم میخواهد رودخانهای را توضیح دهد، آن را از طریق اینترانت روی صفحه نمایشگر به طور زنده نمایش میداده و براساس تصاویر برای دانشآموزان توضیح میدهد. البته در مدارس هوشمند باید معلمان به روز باشند و با تکنولوژی روز دنیا و مسائل علمی کاملا آشنا باشند. با هوشمندشدن مدارس، روشهای تدریس دگرگون خواهد شد و عمر این روش که دانشآموزان در کلاس بنشینند و معلم برای آنها درس بدهد و آنها تنها گوش بدهند سپری شده و دیگر جوابگو نیست. پس مدارس هوشمند یک تعریف مشخص ندارد. * آقای حاجیبابایی بارها روی دو موضوع مهم ورزش مدارس و تقویت هنرستانها تأکید کردهاید، اما کار چندانی انجام نشده است. ورزش مدارس برای من به عنوان وزیر آموزشوپرورش یک انتخاب نیست، بلکه یک اضطرار است؛ شاید در گذشته انتخاب بوده اما یقین بدانید اکنون اضطرار است، به این دلیل که احساس میکنم همه دانشآموزان باید از نظر جسمانی سالم باشند. وقتی میگوییم بهداشت مدارس، حرف نخست بهداشت مدارس، پیشگیری است. یکی از مراحل پیشگیری، ورزش است؛ سلامتی روح و روان در گرو جسم سالم است، پس باید در سراسر کشور ورزش مدارس را احیا کنیم. هیچ چیزی به این اندازه مرا در آموزشوپروش ناراحت نمیکرد که وقتی به وزارت آموزشوپرورش آمدم دیدم ورزش مدارس در حال تعطیلی است. 10هزار مربی ورزش در کشور فعال بودند که آنها نیز طی 2سال بازنشسته میشدند و ورزش مدارس تمام میشد. به همین دلیل 15هزار مربی ورزش استخدام کردیم و به جد دنبال احیای ورزش مدارس هستیم. * هنرستانها و افزایش ورودی دانشآموزان به رشتههای فنی و حرفهای و کاردانش چه میشود؟ نیازهای کنونی جامعه ما طوری است که باید تعداد دانشآموزان در هنرستانها افزایش یابد. برای نخستین بار در بودجه سال90 برای هنرستانها ردیف دیده شده و 10میلیارد تومان برای تجهیز هنرستانها اختصاصیافته است. هرچند براین باورم که این بودجه باید به چند برابر افزایش یابد، البته بودجه اختصاص یافته به تجهیز هنرستانها یقینا بیش از این مبلغ خواهد بود. * چرا آموزشکدههای فنی را به وزارت علوم واگذار کردید؟ چون همه هزینههایی که باید در هنرستانها هزینه میشد، صرف آموزشکدههای فنی میشد. باید هنرجویان طوری تربیت شوند که بتوانند در آزمونهای دانشگاههای دولتی شرکت کنند و محدود به دانشکدههای فنی نشوند؛ حتی بتوانند به دانشگاه شریف بروند. اگر هم هنرجویان میخواهند دیپلم بگیرند و سرکار بروند، میتوانند وارد دانشکدههای فنی بشوند و با مدرک کاردانی جذب بازار شوند. اکنون دانشآموزی که سال اول در هنرستان درس بخواند به راحتی نمیتواند از محیط هنرستان جدا شود، چون هنرستانها با توجه به تعدد رشتهها جذابیت خاصی دارند. * هنرستانها سیر نزولی داشتهاند، چرا؟ هنرستانها به دلایل مختلف افت داشتند که یکی از آنها این بود که دانشکدههای فنی و حرفهای مانع رشد هنرستانها بودند، چون آنها شیره و عصاره هنرستانها را میمکیدند و هر هنرجویی را که در هنرستان موفق بود جذب میکردند. دلیل دوم اینکه ما دانشآموزان را برای طی کردن سال اول متوسطه به دبیرستانها میفرستادیم، خب، طبیعی است که اگر دانشآموزی وارد مدرسهای میشد از آنجا خارج نمیشد و در رشتههایی که همان دبیرستان داشت ادامه تحصیل میداد. برای جبران این نقص از سال تحصیلی 90-89 هنرستانها از بین دانشآموزان سوم راهنمایی در سال اول متوسطه هنرجو میپذیرند. دلیل سوم اینکه در هنرستانها ساعات آموزشی طولانیتر است و باید ساعات آموزشی هنرستانها بازتعریف شود. برای هنرستان 48ساعت آموزشی در هفته تعریف شده که به نظرم قدری سخت است و از طرفی نمیتوانیم برای آن هنرآموز تامین کنیم. اگر 10هنرجو سرکلاس بنشیند 3نفر کامل دبیر میخواهند. از طرفی زمانی نیز برای کارورزی تعریف کردهاند. باید بدانیم که دانشآموزان توان محدودی دارند که باید با توجه به آن برنامهریزی درسی انجام شود. متأسفانه در گذشته تعریفی از هنرستان شده بود که روزبهروز موجب تضعیف هنرستانها میشد و اگر ادامه مییافت قطعا به هنرستانها لطمات جبرانناپذیری وارد میشد. به همین دلیل کتابهای درسی هنرستانها نیز تغییر خواهد کرد، کلاسها بازتعریف و هنرستانها تجهیز میشوند. برای مدیران و معاونان هنرستانها جایگاه ویژهای دیده شده است. همه اینها باعث رشد و توسعه روزافزون هنرستانها خواهد شد. به صراحت میگویم، اشتباه است میگویند دانشآموزان به رشتههای نظری بروند وضعشان بهتر خواهد بود، به نظر من کسی که وارد هنرستان میشود زودتر و راحتتر جذب بازار کار میشود. اینها به مردم گفته نشده و پدر و مادرها نمیدانند اگر فرزندانشان به هنرستان بروند زودتر وارد بازار کار میشوند، همچنین تغییر زمان کارورزی از طول سال تحصیلی به تابستان برای راحتی هنرجویان بوده است. * آقای وزیر یکی از مشکلات این است که اطلاعرسانی در این ضعیف است؟ بله، یکی از مشکلات ما در آموزشوپرورش این است که پیامها به نمیرسد، ما قدری ارتباط برقرار کردیم، دانشآموزان متوجه شدند چه کار میکنیم. هنگام واگذاری آموزشکدهها به وزارت علوم علیه ما خیلی جوسازی شد. اکنون فارغالتحصیلان آموزشکدههای فنی و حرفهای خوشحال هستند که مدرک آنها را وزارت علوم صادر میکند، استادان هم خوشحال هستند که جزو هیأت علمی وزارت علوم هستند. به هر حال بر این باورم ظرفیتی که برای هنرستانها وجود دارد برای سایر رشتهها نیست. همشهری
دیدگاه تان را بنویسید