13 فروردين، روز نحسی برای طبيعت

کد خبر: 143004

تاكنون 40 تن زباله از داخل پارك جمع‎آوري شده كه برابر با ميزان زباله يك منطقه شهري است.

ایسنا: قرار بود 13 فروردين روزي باشد براي خوشامدگويي به بهاري كه تازه از راه رسيده، به ‌شكوفه‌ها، به درخت‌ها كه تازه جوانه زده‌اند، ‌قرار بود در اين روز به دامان طبيعت برويم تا از زمزمه آب، ‌آواز پرندگان و شكوه آبشارها لذت ببريم، سبزه را به نشانه هديه به طبيعت به آب بياندازيم و ... . روز آشتي با طبيعت را تبديل كرده‌ايم به جريان زباله‌ها در رود، به شكستن شاخه‌ها در حالي كه به اميد بهار شكوفه باران شده‌اند، ‌به شستن ماشين در آب جاري رودخانه‌ها،‌ به عوض كردن روغن خودرويمان در حاشيه چمن‌زار سرسبز، كندن گل‌ها و مشاهده پژمردگي‌هايشان. آشتي با طبيعت را خلاصه كرده‌ايم در در بيشمار قوطي كنسرو رها شده روي خاك، در مراتعي كه با خطوط عبور ماشين‌ها مزين شده‌اند، در درختان سوخته، لنگه كفش‌هاي رها شده در آب و ... آري؛ اين شيوه ماست در پاسداشت روز طبيعت! بعد از روز 13 فروردين، به هر منطقه ييلاقي و سرسبز مشهد كه قدم بگذاري از اخلمد تا زشك، طرقبه، شانديز، بند فريمان، آبقد، فردوسي، ازغد، بند گلستان، حصار، وكيل آباد و تمام مناطق طبيعي اطراف مشهد وضع همين است. احساس مي‌كني آدم‌هايي پا به اين مناطق گذاشته‌اند كه با سرزمين ما دشمني داشته‌اند. آدم‌هايي كه همراه با خانواده‌شان ساعت‌ها كنار جريان جاري رود نشسته‌اند، غذا خورده‌اند، بازي كرده‌اند، گفته‌اند، خنديده‌اند و دست آخر پوست پفك و بطري نوشابه و قوطي كنسرو از خود بر جاي گذاشته‌اند. از خودت مي‌پرسي واقعا خيلي سخت است كه زباله‌ها را داخل كيسه پلاستيكي بريزي و با خودت به شهر برگرداني؟ با هر شهروندي -از 4 ساله تا 80 ساله- كه صحبت مي‌كنم، عقيده دارد ريختن زباله در طبيعت زشت و ناپسند است؛ همه اين آدم‎‌هاي خوب به گفته خودشان زباله را داخل كيسه پلاستيكي مي‌كنند و با خودشان به شهر برمي‌گردانند. هيچ كس نيست كه انداختن زباله‎ها به طبيعت را به گردن بگيرد و حتي همگي از نامهرباني با طبيعت گله دارند. به گفته علي نجفي، مديرعامل سازمان بازيافت و تبديل مواد شهرداري مشهد در روز 13 فروردين 1366 تن زباله از طبيعت جمع‌آوري شده که نسبت به سال گذشته 22.73 درصد رشد داشته است. پس اين همه زباله از كجا مي‌آيد؟ آيا گناه آن بر گردن كسي غير از خود ماست؟ نجفي اضافه مي‌كند: در اين روز، 3000 كيسه زباله بين مردم توزيع شده و در 23 پايگاه هم نيروي كارشناس ما با مردم در خصوص محيط زيست و فوايد بازيافت صحبت كرده‌اند. وضعيت وکيل آباد، حصار و بند گلستان به خوبي نشان مي‌دهد که سيزدهم روز آشتي با طبيعت بوده است؛ همه جا با زباله رنگين شده است! پيرمردي كه مسوول جمع‌آوري زباله در پارك وكيل‌آباد است، مي‌گويد: هفت سال است كه بعد از روز 13 اينجا مي‌آيم و زباله‌ها را جمع‌آوري مي‌كنم و سال به سال وضع بدتر مي‌شود. اين كارگر خدماتي شهرداري ادامه مي‌دهد: از ساعت 7 صبح تا الان 2 ماشين زباله جمع كرده‌ام و فكر مي‌كنم كار تا 3 - 2 روز ديگر هم ادامه داشته باشد. ملتمسانه از مردم خواهش مي‌كند: طبيعت را هم مثل خانه خودتان بدانيد و زباله‌ها را اين‌طور بي‌ملاحظه همه جا رها نكنيد. كارگر ديگري مي‎گويد: زباله‌‎ها بيشتر از اين كه داخل سطل زباله باشند، روي زمين ريخته شده‌اند. اين‌طور كه به نظر مي‌رسد دل پري از بي‌توجهي مردم دارد: به مردم كيسه پلاستيكي مي‎‌دهيم، با اين حال باز هم زباله‌ها را روي زمين مي‌ريزند. مدير پارك وكيل‎آباد مشهد نيز مي‌گويد: روز 13 فروردين 300 هزار نفر به اين پارك آمده‌اند كه جمعيتي در حد انفجار است. به گفته علي گلمكاني، تاكنون 40 تن زباله از داخل پارك جمع‎آوري شده كه برابر با ميزان زباله يك منطقه شهري است. وي اضافه مي‌کند: همچنان 60 نيروي كارگري مشغول جمع‌آوري زباله‌ها هستند. وي با بيان اينكه در يك روز معمولي به طور متوسط 12 تن زباله در پارك جمع‌آوري مي‌شود، مي‌گويد: در روز 13 فروردين، اين عدد 4 تا 5 برابر مي‌شود. وي مي‌گويد: فرهنگ مردم مشهد به نسبت گذشته بهتر شده است ولي هنوز مشكل زيادي در اين خصوص داريم. مردم هنوز زير تابلو ورود به فضاي سبز ممنوع اتراق مي‌كنند و هنوز زباله را كنار سطل‌هاي آشغال مي‌اندازند. فاطمه طوسي، يكي از فعالان محيط زيست عقيده دارد: هر چند مردم بيشتر از گذشته سفر مي‌کنند اما سير و سياحت‌هايشان از روي شناخت نيست و مردم هنوز اهميتي به تاثير مثبت طبيعت بر روح و روانشان نمي‌دهند. وي با بيان اينكه رفتار مردم با طبيعت اصلا بهتر نشده است، مي‌افزايد: سابقا مردم بيشتر براي طبيعت ارزش قائل بودند و الان نه تنها فرهنگ طبيعت دوستي تقويت نمي‌شود بلكه بيشتر از گذشته مورد بي‌توجهي قرار مي‌گيرد. وي با تاكيد بر اينكه آموزش احترام به طبيعت بايد از مهدكودك‌ها آغاز شود، مي‌افزايد: دولت مي‌تواند نقش اساسي در زمينه آموزش داشته باشد ولي متاسفانه هم دولت و هم خود مردم در اين زمينه كوتاهي مي‌كنند، تشكل‌هاي مردم نهاد نيز نقش كمرنگي در اين زمينه دارند و چندان موثر عمل نمي‌كنند. طوسي مي‌گويد: لازم است درسي تحت عنوان حمايت از طبيعت در مدارس تدريس شود. بله ... حقيقت تلخ اين است: ايراني‎‎ها هر سال در روز طبيعت 15 تا 30 درصد از طبيعت سرزمينشان را تخريب مي‌كنند. پيامدهايي اين گردشگري نامطلوب مي‎تواند از تخريب ناشي از سد و جاده و سازه‌هاي بتوني بيشتر باشد. بطري نوشابه‌اي كه در طبيعت رها مي شود، تا 450 سال بعد همان جا مي‌ماند بدون اينكه تجزيه شود. تجزيه بطري‌هاي شيشه‌اي 500 سال، قوطي‌هاي كنسرو 200 سال و مواد پلاستيكي 300 سال زمان مي‌برد و با اين حساب آسيبي كه سهل انگاري و بي توجهي ما به طبيعت مي‌زند جبران ناپذير است و براي سال‌ها و سال‌ها فرزندان مان را از ديدن جلوه‌هاي بي همتاي طبيعت محروم مي‌كند. به راستي آيا ما آدم‌هاي ظالمي نيستيم؟ آيا به اندازه کافي باشعور نيستيم که درک کنيم هر تکه از سرزمين خود را بايد همچون گنجي بي‌همتا حفظ کنيم و نگذاريم ذره‌اي غبار نازيبايي بر حتي يک صدم از خاکش بنشيند؟

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت