پرونده حمید نوری در سوئد به کجا رسید؟
وکلای حمید نوری در چند روز گذشته در لایحهای خطاب به دادگاه تجدیدنظر اعلام کردند چند نفر از افرادی را که از کارکنان اصلی در زندانهای اوین و رجاییشهر و از اعضای کمیتههای عفو در دهه ۶۰ بودند تمایل دارند به عنوان شاهد به دادگاه معرفی کنند.
وکلای حمید نوری در چند روز گذشته در لایحهای خطاب به دادگاه تجدیدنظر اعلام کردند چند نفر از افرادی را که از کارکنان اصلی در زندانهای اوین و رجاییشهر و از اعضای کمیتههای عفو در دهه ۶۰ بودند تمایل دارند به عنوان شاهد به دادگاه معرفی کنند.
امروز نسبت به هر زمان دیگری با قاطعیت حقوقی میتوان گفت دادرسی حمید نوری در سوئد مطلقا ناعادلانه است.
وکلای حمید نوری در چند روز گذشته در لایحهای خطاب به دادگاه تجدیدنظر اعلام کردند چند نفر از افرادی را که از کارکنان اصلی در زندانهای اوین و رجاییشهر و از اعضای کمیتههای عفو در دهه 60 بودند تمایل دارند به عنوان شاهد به دادگاه معرفی کنند.
آنها در لایحه خود مشخصات این افراد را ارایه کردند. تنها پاسخ مثبت دادگاه میتوانست نشان دهد که دادرسی علیه حمید نوری در مسیری عادلانه قرار دارد و برای حمید نوری و طرفداران عدالت ایجاد امیدواری کند.
با این حال، در کمال تعجب دادستان های پرونده مخالفت کردند و نشان دادند که این فقط دادستانهای پرونده هستند که میتوانند شاهدها و ادله گزینشی خود را ارایه دهند و نه متهم.
این در حالی است که بنابر اصول و موازین دادرسی منصفانه، از جمله اصل برابری سلاحها، هر دو طرف یک دعوای کیفری باید بتوانند ادله و شهود خود را به دادگاه ارایه نمایند. بعلاوه، دادستان برای اثبات مجرمیت بدون هر گونه شک معقول باید ادله اتهام زا و اتهام زدا را ارایه کند.
این رویکرد دادستانهای پرونده از ابتدای پرونده تاکنون فقط نشاندهنده سماجت و اصرار بر عدالت یک سویه یا عدالت گزینشی است. اصرار بر عدالت یک سویه یا گزینشی خود بیعدالتی مطلق و مقاومت در اجرای عدالت است.
چنین اصرار و سماجتی حمید نوری را به یک قربانی دادرسی غیرعادلانه و دستگاه قضایی سوئد را به ماشینی برای قربانی کردن افراد بیگانه تبدیل میکند. واقعا شاهدان حمید نوری چه میخواهند بگویند که دادستانها حتی از پذیرش آنها واهمه دارد؟ چرا دادستانها از ابتدا اصرار دارند صرفا ادله یک سویه و گزینشی را ارایه کنند؟ البته این نخستین باری نیست که دادستانها از پذیرش ادله ارایه شده از طرف حمید نوری و خانواده اش طفره میروند و مخالفت میکنند.
تلاش وکلای حمید نوری و خانواده وی این است تا تمام آن چه را که برای کشف حقیقت لازم است انجام دهند. وقتی کسی به عنوان شاهد در دادگاه حضور پیدا میکند نمیتواند گزینشی صحبت کند. سوالهای دادستانها و وکلای شاکیان میتواند او را در حالتی قرار دهد تا آن چه را که به نفع حقیقت است بیان کند.
ارایه اسامی مهمترین افراد کلیدی در پرونده از سوی حمید نوری نشان میدهد که او بر حقانیت خود و ساختگی بودن ادعاهای طرف مقابل آن چنان اطمینان و اعتماد دارد که افراد بسیار کلیدی را بعنوان شاهد معرفی کرده است.
شاهدان نیز با شناختی که از دادگاه دارند آمادگی خود را برای حضور در دادگاه و ادای شهادت در دادگاه اعلام کردهاند. وکلای حمید نوری به این طریق به دنبال کشف حقیقت و اثبات بیگناهی موکل خود هستند. با این حال، دادستانها همچنان اصرار دارند فقط آن چه را که یک طرف پرونده به طور جعلی و غیرواقعی ارایه میدهد «دلیل» بدانند و با آن موافقت کنند.
این رویکرد دادستانهای جدید پرونده در مرحله تجدیدنظر، متاسفانه ادامه دهنده همان مسیر اشتباهی است که دادستانهای قبلی بکار گرفتند و نتیجه چنین مسیری جز ناعادلانه بودن دادرسی نیست. در مرحله تحقیقات مقدماتی پرونده متاسفانه دادستانها اولا از پذیرش هرگونه دلیلی از سوی حمید نوری خودداری میکردند و در ثانی یکی از مسئولان ارشد تحقیقات مقدماتی را یک افسر پلیس ایرانیالاصل قرار دادند که هم ذینفع در پرونده بود و هم در تحقیقات جانبدارانه عمل کرد. وکلای حمید نوری در لایحه خود علیه این افسر پلیس تمام موارد را به صورت مفصل و مستند بیان کردهاند.
حال باید دید در چند روز آینده آیا دادگاه تجدیدنظر در مقابل سماجت دادستانها بر عدالت یک سویه و گزینشی تسلیم خواهد شد یا به دنبال اجرای عدالت واقعی است؟/تسنیم
دیدگاه تان را بنویسید