مشخصات وکیل پایه یک دادگستری
وکیل پایه یک دادگستری، دانش آموخته رشته حقوق و یا مبانی فقه و حقوق اسلامی است که توانسته آزمون وکلا را با موفقیت پشت سر گذاشته و دوره کارآموزی را در موسسه های حقوقی نظیر دادیستا ، نیز تمام کرده باشد. واضح است که وکیل پایه یک دادگستری از لحاظ دانش حقوقی بیشتری نسبت به مشاوران و وکلای دیگر برخوردار است؛ چرا که او برای أخذ این عنوان، آزمون های خیلی سختی را پشت سر گذاشته است. اما وکیل پایه یک دادگستری علاوه بر دانش، به مهارت ها و فنون خاصی نیز نیاز دارد تا بتواند هر چه بهتر از حقوق موکل خود دفاع کند. در ادامه به برخی از ویژگی هایی که وکیل پایه یک دادگستری باید داشته باشد اشاره می کنیم.
- در تمام کارهای خود نظم داشته و ظاهر و آراستگی او در شأن یک وکیل پایه یک دادگستری باشد. در محاکم دادگستری از ابهت و وقار در رفتار و گفتار برخوردار بوده و فن بیان قوی داشته باشد. همچنین باید دارای اعتماد به نفس و اقتدار کافی بوده و بتواند از تمام مهارت و هنر خود در این راه استفاده کند. همچنین باید هوش کافی برای سر و سامان دادن اوضاع داشته باشد. کار وکیل از لحظه ای شروع می شود که پرونده به وی سپرده می شود.
- وکیل پایه یک دادگستری باید در دادگاه، زیرکی به خرج داده، بتواند بداهه گویی کند و چنان دلیل و منطق بیاورد و جلسه را مدیریت کند که بتواند مسیر پرونده را عوض کند. او باید بتواند فکر و حس خود را به خوبی، به دادگاه، هیأت منصفه و کسانی که حاظر در دادگاه هستند منتقل کند و برای این کار باید در گفتار خود آرایش کلام داشته باشد. فن بیان اگر به همراه دانش و استدلال قوی باشد و حرکات دست متناسب با گفتار وی بوده و در عین حال بتواند حس صمیمیت را در چهره خود انتقال دهد، در این صورت می تواند دفاع قدرتمندتر و مؤثرتری به عمل آورد.
- در دادگاه او باید از شیوایی و رسایی در گفتار برخوردار بوده و در عین حال احترام را در کلام خود حفظ کند. باید از زبان بدن خود نیز به درستی استفاده کند تا تأثیرگذار باشد. این مسأله به قدری حائز اهمیت است که گاهی می تواند حتی از زبان گفتار نیز بهتر عمل کند. او باید با قاضی یا وکیل مقابل خود با احترام برخورد کرده و همواره تبسم بر لبان خود داشته باشد. همچنین باید سخن سنج بوده و شنونده خوبی باشد، به طوری که بتواند از سخنان طرف مقابل با زیرکی هر چه تمام تر، چیزی که به نفع موکل خود است را بیرون بکشد و توانایی به چالش کشیدن طرف مقابل را داشته باشد. وکیل خوب باید قادر باشد از حرف های طرف مقابل، دروغ را از حقیقت تفکیک کرده و تحت تأثیر حرف های او قرار نگیرد.
- از شجاعت و اقتدار کافی برای حمایت از آزادی و حمایت از موکل خود داشته و تضمین کننده حق او باشد. یعنی باید بتواند در حد توان خود برای حفظ حقوق موکل خود تلاش کرده و او را از امکانات و مزایایی که قانون تعیین کرده، برخوردار کند. در واقع دلیل انتخاب وی برای رسیدگی به پرونده این است که با تسلط کافی به قوانین و مقررات در مورد موضوع پرونده و انجام روش های اصولی طرح دعوا بتواند از موکل خود دفاع کند.
- یک موکل برای اینکه بتواند دفاع همه جانبه ای از حقوق موکل خود داشته باشد، باید به تمام قوانین و مصوبات این کار تسلط داشته باشد، از استدلال اصولی خوب و استنتاج بالایی برخوردار باشد، به تمام قوانین مربوط به موضوع پرونده آگاه باشد، آرای مرتبط به موضوع پرونده را پیدا کند و بتواند موارد قانونی را به صورت جزء به جزء بررسی کرده و نقاط اشتراک آنها را پیدا کند. و به این ترتیب با توجه به شرایطی که پرونده حاکم است، کلید طلایی دفاعیات را یافته و بهترین و مناسب ترین راه حل را از بین تمام موارد بیرون بکشد. در واقع او باید بتواند قطعات مختلف پازل را با زیرکی تمام و با دقت در کنار هم بچیند. چنین توانایی هایی است که می تواند یک وکیل را متمایز کند.
- وکیل پایه یک دادگستری قبل گونه اقدامی برای پرونده، ابتدا باید بتواند نمایی کلی از موضوع پرونده در ذهن ترسیم کرده و بر اساس آن مستندات و وقایع را کنار هم بچیند. همچنین اگر پرونده قبلا به دادگاه رفته، به دقت آن را بررسی کرده و تمام مستندات مربوط به آن را جمع کند. سپس باید بتواند تمام قوانین مربوط به آن و نظرات مشورتی در رابطه با موضوع مورد نظر را پیدا کرده و بهترین روش را برای اقامه دعوا از نظر کیفری و حقوقی ارائه دهد. همچنین باید بتواند موضوع و عنوان شکایت را با درایت کافی مطرح نماید. زمانی که وکیل در روش مطرح کردن صحیح دعوا به خوبی عمل نکرده و عنوان و طرح دعوا را به خوبی مطرح نکند، به احتمال زیاد دادخواست وی رد می شود که نشان دهنده کم تجربگی وی خواهد بود. این موارد می تواند باعث سلب اعتماد موکل از وی شود.
- باید تعامل خوبی با قاضی پرونده داشته باشد، چرا که وکیل و قاضی در امر حقوقی، مکمل یکدیگر بوده و از آنها به عنوان دو بال فرشته عدالت یاد می شود. وکیل و قاضی در کنار یکدیگر وظیفه احقاق حق طرفین را دارند. این دو هر یک دارای موقعیت اجتماعی در موضع خود بوده و اعتبار خاصی دارند. وکیل و قاضی سوگند یاد کرده اند که در هر شرایطی قوانین را محترم شمرده و وظیفه آنها چیزی جز برقراری عدالت و احقاق حق نباشد. بنابراین وکلا باید در گام اول، به پرونده نگاه کلی داشته باشند، موضوع آن را بررسی کرده و از پذیرش هر نوع پرونده ای اجتناب کنند.
- برخلاف چیزی که عوام تصور می کنند کار وکالت به هیچ وجه جنگ و ستیز با طرف مقابل نیست. بلکه باید نیت صرفاً اجرای صحیح عدالت و احقاق حق باشد. در امر دفاع نیاز به هیچ گونه خشونت و تعرض و هجوم به طرف مقابل نیست. می توان به دور از همه این موارد، جلسه دادگاه را در کمال ادب و احترام و با آرامش پیش برد. وکیل باید به موکل خود یادآورد شود که به جای عصبانی شدن و استفاده از الفاظ زشت و ناشایست، لفظ مؤدبانه ای داشته باشد. یک وکیل خوب به جای اینکه دادگاه را به میدان جنگ تبدیل کند، باید با آوردن دلایل محکمه پسند و استدلال قوی، فضای دادگاه را صمیمی تر کرده و در عین حال از حقوق موکل خود دفاع همه جانبه نماید.
دیدگاه تان را بنویسید