حمله به دختر تهرانی در تاکسی/فریاد های دختر جوان پسر موتور سوار را گیر انداخت! + عکس

کد خبر: 1086450

پسر موتور سوار که از داخل تاکسی، گوشی دختر جوان را قاپیده و هنگام فرار از سوی ماموران پلیس دستگیر شده بود پای میز محاکمه جرمش را انکار کرد

حمله به دختر تهرانی در تاکسی/فریاد های دختر جوان پسر موتور سوار را گیر انداخت! + عکس

گوشی قاپی در جنوب تهران اتفاق افتاد. یکی از متهمان گوشی قاپی دستگیر شد. متهم گوشی قاپی را انکار میکند. متهم گوشی قاپی با خود قمه و چاقو داشت. پس از گوشی قاپی دوست متهم فرار کرد.

وی مدعی شد دوست فراری اش دست به سرقت زده و وی از نقشه او اطلاعی نداشته است.

رسیدگی به این پرونده از یک سال قبل به دنبال بازداشت پسر ۲۹ ساله ای به نام داریوش در یکی از خیابان‌های جنوب تهران آغاز شد .وی و دوستش  که سوار موتور بودند در پشت چراغ قرمز گوشی موبایل دختر جوانی را که در تاکسی نشسته بود قاپیدند و گریختند اما با فریاد های دختر جوان و راننده تاکسی ماموران پلیس که در همان حوالی بودند پسر موتور سوار را دستگیر کردند. اما همدست وی توانست بگریزد .

دختر جوان در تشریح شکایتش گفت: من سوار تاکسی شده بودم تا از محل کارم به خانه برگردم .شیشه تاکسی پایین بود  وراننده پشت چراغ قرمز ایستاده بود که یکباره دو پسر موتور سوار به ما نزدیک شدند و یکی از آنها گوشی موبایل مرا از داخل ماشین قاپید .من فریاد کشیدم و آنها گریختند. تا اینکه ماموران توانستند یکی از آنها را دستگیر کنند . از پسر جوان شاکی هستم.

داریوش که بازداشت شده بود اتهام قاپیدن گوشی موبایل را گردن نگرفت و گفت :من در منطقه مولوی در یک فروشگاه لوازم آشپزخانه کار می کنم. آن روز دوستم سهیل مقابل  مغازه آمد و از من خواست تا با موتور او را به خانه شان برسانم. در مسیر بودیم که یک‌بارهسهیل  گوشی موبایل دختر جوان را قاپید و فرار کرد.  اما ماموران مرا دستگیر کردند.

 در حالی که پلیس ردی  از سهیل به دست نیاورده بود برای داریوش کیفرخواست صادر و وی در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.

او در جلسه دادگاه جرمش را گردن نگرفت و گفت :باور کنید من از ماجرای کیف‌قاپی اطلاعی نداشتم .دوستم گوشی دختر جوان را قاپید و من را گرفتار شدم.

قاضی پرسید چرا ماموران بعد از دستگیری از داخل جیبهایت  قمه و چاقوکشف کردند که متهم پاسخ داد:  من همیشه همراهم چاقو دارم اما قمه متعلق به من نبود.  من هیچ سابقه کیفری ندارم ودو سال قبل در باشگاه بدنسازی با سهیل آشنا شده بودم و شناختی از او نداشتم. من زندگی شرافتمندانه ای  دارم و به تازگی نامزد کرده ام. اما این ماجرا مرا به دردسر انداخته است .حالا هم نمی دانم سهیل کجاست .

 پایان دفاعیات متهم قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت