خراسان: «یک کوله کوچیک، سیگار، یک خورده یوروی نقد، کمپوت، یک پاوربانک و گوشی فول شارژ» ... . این، همه آن چیزی است که قرار است برای خروج غیرقانونی از کشور همراه من باشد. چیزهایی که فردی با نام احتمالا مستعارِ «کوروش تهرانی» به من گوشزد می کند که تهیه کنم و منتظر آمدن ماشین باشم. قرار است ترانسفر غیرقانونی ام از مشهد و با سوار شدن در یک پژوی اختصاصی انجام شود و بعد از رسیدن به مرز بازرگان، دو سه روزی را هم برای آماده شدن گذرنامه جعلی منتظرم بمانم، بعد از آن وارد خاک ترکیه شوم و این خدمات وی.آی.پی تا رسیدن به استانبول ادامه یابد. حسابی زبان بازی می کنند! یافتن راه ارتباطی با افرادی که ادعای انجام ترانسفر غیرقانونی دارند، چندان دشوار نیست و هر کسی که اراده کند می تواند شماره های تماس آن را بیابد. برای آن ها هم کافی است پشت خط تلفن بفهمند تو واقعا مشتری هستی و حاضری برای خروج غیرقانونی از کشور پول خرج کنی، حسابی زبان بازی می کنند و مشتری درمانده را به باتلاقی می کشانند که معلوم نیست آخرش مرگ است یا سقوط از کوه های مرزی، شاید هم بازداشت توسط مرزبانان ایران یا ترکیه و سپری کردن بقیه سال های عمر
پشت میله های زندان. ارتباطم با «کوروش» از طریق تماس واتس اپی برقرار می شود و وارد گفت وگو می شویم: من خیلی سریع باید از کشور خارج بشم، میخوام بدونم باید چه کار کنم؟ پول بزن برام، پاشو بیا، می فرستمت بری، مشکلی نداره اصلا. من به خاطر یه مشکلی، ممنوع الخروجم. نمی تونم قانونی از ایران خارج بشم. ببین داداش هر مشکلی داری، مهم نیست. ما از هیچ کس سوال و جواب نمی کنیم. هر جا می خوای بری پول بزن به شماره حسابی که بهت می دم، آدرس می فرستم برات، پاشو بیا لب مرز ردت می کنم. شما فقط مقصدت رو بگو. برام بهتره که برم ترکیه، اون جا چند تا دوست و آشنا دارم. خب، مشکلی نداره، کِی میخوای اقدام کنی؟ تاریخش رو به من بگو. آخر همین هفته. می خوای وی.آی.پی بری یا از کوه و کمر ردت کنم؟ کدوم رو می خوای؟ هزینه هاش چقدر فرق داره؟ از کوه و کمر 1000 یورو. راه وی.آی.پی با مدارک اورج (منظورش اورجینال است یعنی ادعا می کند که مدارک اصلی در اختیارم می گذارد) 1500 یورو. یه نفر رو می فرستم که هواتو داشته باشه، از راه خوب ردت می کنم با مدارک اورج و گارانتی،
اما برای وی.آی.پی اولش باید پیش پرداخت بدی که مدارکت رو آماده کنم، بعدش ماشین می فرستم دنبالت، تحویلت می گیره و مستقیم میاره تا لب مرز. نان استاپ (بدون توقف) میاردت مرز بازرگان. پس من چون میخوام از مشهد بیام، چی کار کنم دقیقا؟ ماشین میفرستی دنبالم؟ تو فقط بگو کجا هستی من ماشین بفرستم دنبالت. میتونی ماشین رو برای پنج شنبه صبح هماهنگ کنی؟ اگه بیعانه بزنی، ادا در نیاری، نری و دوباره شش ماه دیگه بیای، کارِت رو انجام میدم. اگه نه، بخوای بری فکر کنی و هی سوال جواب کنی، بی خیال. نه بابا، من واقعا میخوام سریع برم اون ور. پس یه لیست بهت میگم برو سریع تهیه کن. یه کوله کوچیک، اگه سیگاری هستی سیگار، یه خورده یوروی نقد، کمپوت، غذا، یه دونه پاوربانک خوب، عرق گیر، با گوشی فول شارژ. برو اینا رو بخر. باشه. اینا اوکی هست. فقط این که من چطوری اعتماد کنم و پول بریزم براتون؟ مشتی من سایت دارم، کارم اینه، همه من رو میشناسن، یارو اومده میخواد خودش و زن و بچش رو بفرستم اسکاتلند، هنوز من رو ندیده، واسه هر نفر 7600 یورو پول زده، میشه نزدیک 200-300 میلیون. این
20-30 تومنی که تو میخوای بدی پولی نیست واسه من. بعدشم، من باید به شما اعتماد کنم، حالا این که شما مشکل داری یا نداری و می خوای بری به کسی ربطی نداره، اما اگه من ردت کنم و فردا داستان بشه، واسه من داستان میشه نه تو. به خاطر 20-30 تومن نگران اعتماد کردنی؟ خب اصلا اعتماد نکن. ترجیح میدم اعتماد کنم چون باید خیلی زود از کشور خارج بشم. شما داداشِ بزرگ ما، احترامت واجب، من اعتبار خودم رو واسه این پولا خراب نمی کنم. پیجم هست، سایتم هست، کانالم هست. شماره تماسم هم هر موقع از 24 ساعت پیام بدی جواب میدم، چون به مسافرهام متعهدم. واسه من فرقی نمی کنه طرف کیه و چیه! بیعانه رو تا کِی باید بریزم؟ گفتی می خوای پنج شنبه راه بیفتی دیگه؟ تا فردا پس فردا بیعانه رو بریزی خوبه. چقدر باید واریز کنم؟ چه مسیری رو می خوای بری؟ مدارک می خوای یا نه؟ آره ترجیح میدم وی.آی.پی باشه. با مدارک خیالم راحت تره. چه مدارکی میدی بهم؟ گذرنامه و آیدی کارت اصلی میدم بهت. توی مسیر اگه یهو پلیس اومد توی ماشین یا اتوبوس جلوت رو گرفت گیر نکنی. اگه گفتن الان که کرونا هست چه جوری پا
شدی اومدی، مدارکت رو نشون میدی و میگی که مُهرش مال شش ماه یا سه ماه قبل هست، اقامت هم دارم. مدرک اورج هم که میگم مدارک ایرانی اصلی هست ها، گذرنامه ها ثبت شده است. خب پس باید عکس بفرستم برات؟ میری عکاسی، دوتا عکس می گیری، یه دونه با ته ریش، موهای یه وری، تی شرت رنگ روشن. یه دونه هم شیش تیغ، حالت موهات رو عوض کن، با تیشرت رنگ تیره. بعدش فایل عکس ها رو بدون روتوش و دست نخورده برای من می فرستی. یه هزار تا هم برام می زنی به حساب صرافم. بعدش من یا برات ماشین می فرستم، یا میگم بیا تهران میدون آزادی. یه پژو میاد دنبالت، تحویلت می گیره تا لب مرز. اون جا هم می فرستمت پیش رفیقم حسن. یه جای جدا و تمیز واست درنظر می گیریم، اون جا می مونی تا دو سه روزه ردت کنیم بری. چرا دو سه روز علافی؟ من باید مرزها رو بسنجم، همین جوری نیست که تا بیای ردت کنم. میای، استراحت می کنی، آب و غذا رو بهت می دم، مرز رو می سنجم، مسیری که برای خروج وی.آی.پی اوکی بود انتخاب می کنم، بعدش ماشین میاد سوارت می کنه و میری. وارد خاک ترکیه میشی، اون جا میری توی یکی از دهاتای ترکیه، از اون جا هم 1700 کیلومتر تا
استانبول فاصله است. قراره من تک باشم یا گروهی میریم؟ چون شما می خوای وی.آی.پی بری تر و تمیز جابه جات می کنم، مسیر خوب، مدارک خوب، با آب و غذا و سیم کارت و هر چی که بخوای. اصلا اگه نیاز باشه خودم میام بالا سر کارِت. اون ور چی؟ توی ترکیه کسی هست که ساپورتم کنه اولش؟ وارد که شدی تسویه حسابت با ما رو انجام میدی، گذرنامه هم که دستته، بعدش برات یه ماشین می گیریم تا استانبول. اگه با اتوبوس بری دو سه روز توی راهی اما برات ماشین می گیریم که یه روز و نیمه برسی. سه هزار لیر میدم به اون طرف که جابه جات کنه، پنج هزار تا هم میدم که برسونت تا استانبول. اوکی، حله، می خوام بیعانه رو بدم که کار رو شروع کنی. شماره حساب بده بهم. هر وقت خواستی بری بانک، همون جا تماس بگیر که شماره شبا بفرستم. می خوام اینترنتی واریز کنم. هزار یورو میشه تقریبا 29 میلیون تومن. من عجله ای ندارم ها، فکر نکنی می خوام به خاطر 20-30 تومن فرار کنم. من همین الان که دارم با تو صحبت می کنم، دارم با دو سه تا مشتری دیگه هم چت می کنم. نه، من اعتماد کردم و می خوام کارم زودتر پیش
بره. ببین داداش، خدا شاهده اگه همین الانم راه بیفتی بیای، کارِت رو انجام میدم که زودتر رد بشی. از بابت من خیالت راحت... . زندگی هایی که تباه می شود گفت و گویم با کوروش تمام می شود و دقایقی بعد شماره حساب را برایم ارسال می کند : به نام... با شماره کارت «xxxxxxxx 62210612» و شماره حساب و شبای بانکی. داستان من و کوروش فعلا در این مرحله تمام می شود اما نمی دانم کوروش های دیگر چند نفر از متقاضیان مهاجرت غیرقانونی را تا لب مرزها خواهند کشاند و با این کلاهبرداری ها زندگی شان را تباه خواهند کرد. مرگ، بازداشت، خودکشی طی سال های اخیر خبرهای بسیاری درباره وضعیت بغرنج پناهجویان و مهاجران غیرقانونی در کشورهای مختلف منتشر شده است. آن چه می خوانید، گزیده ای از این خبرهاست که توسط خبرگزاری های رسمی داخلی و خارجی انعکاس داده شده است: * در سال گذشته، دو هزار و ۳۶ نفر شامل اتباع ایرانی و خارجی که بین بار کامیونهای ترانزیت بودند و قصد خروج غیرقانونی از گمرک بازرگان را داشتند، شناسایی و دستگیر شدند. * بر اساس اعلام گمرک، همچنین طی 11 ماه سال گذشته ۸۷۸ نفر قاچاق انسان در گمرکات
شناسایی و کشف شده است. این کشفیات که خروج غیرقانونی افراد را شامل میشود بیشتر به سمت غرب یعنی کشور ترکیه گزارش شده است. * بر اساس اعلام سازمان بین المللی مهاجرت، فقط در سال 2016 میلادی بیش از 3 هزار نفر از مهاجران غیرقانونی در راه رسیدن به مقصد جان خود را از دست داده یا ناپدید شده اند. * در آبان سال 98، وزارت کشور گرجستان از بازداشت چهار تبعه خارجی از جمله دو تن از شهروندان ایران به اتهام ورود غیرقانونی به خاک این کشور خبر داد. بر اساس قانون کیفری این کشور بازداشت شدگان به چهار تا پنج سال زندان محکوم می شوند. * روزهای پایانی اسفند 98، خانواده کامران گودرزی اطلاع دادند که فرزندشان در پی خروج غیرقانونی از کشور، در ترکیه مفقود شده است. جنازه کامران دو ماه بعد، همراه هفت پناهجوی اهل کشورهای دیگر داخل خاک ترکیه و در کوههای نزدیک شهر مرزی چالدران پیدا شد. * طی سال های اخیر، خبر افزایش آمار خودکشی در جزایر «مانوس» و «نائورو»، نگرانی ها درباره وضعیت مهاجران غیرقانونی در استرالیا را بیشتر کرده است. این جزایر محل اردوگاه های اسکان این مهاجران است. خبرها حاکی است، بیشتر این پناهجویان ایرانی، پاکستانی، عراقی،
افغانستانی، سریلانکایی و ویتنامی هستند. * طبق قانون گذرنامه، خروج غیرقانونی از کشور جرم است و با مجازات حبس و جریمه نقدی همراه خواهد بود. هرچند که به نظر می رسد لازم است این قانون به روزرسانی شود و میزان جریمه نقدی و مدت زمان لحاظ شده برای حبس در آن، افزایش یابد تا بازدارندگی بیشتری داشته باشد.
دیدگاه تان را بنویسید