۲ زن یک مقتول در دادگاه همدیگر را دیدند!

رکنا: رسیدگی به این پرونده از یکسال قبل به دنبال ی وقوع درگیری خونین در پارکی در اسلامشهر آغاز شد .شواهد نشان می‌داد در درگیری درگیری دسته جمعی که رخ داده مرد ۳۵ ساله به نام فرید با ضربه چاقو کشته شده است .

پلیس در نخستین گام از بررسی‌ها به بازجویی از شاهدان پرداخت و دریافت عامل درگیری خونین مرد ۳۰ ساله ای به نام محمود بوده است .پلیس به ردیابی محمود پرداخت و با اطلاعاتی که از شرکت کنندگان در درگیری گرفته بود وی را ردیابی و بازداشت کرد .

محمود به درگیری خونین با قربانی اعتراف کرد و به بازسازی صحنه جرم پرداخت و با پیگیری های خانواده قربانی روشن شد مقتول دو همسر داشته و خانواده اش از این ماجرا بی اطلاع بوده اند.

متهم در شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.

در ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کردند.

ابتدا همسر اول مقتول در جایگاه ویژه ایستاد و گفت :من و فرید سالها بود با هم زندگی می کردیم اما فرزند نداشتیم .بعد از کشته شدن او وقتی پیگیر پرونده شدم در دادسرا فهمیدم فرید زن صیغه‌ای داشته و به تازگی صاحب یک فرزند شده بود که از شنیدن این ماجرا شوکه شدم.

همسر صیغه ای قربانی نیز از طرف فرزند صغیرش درخواست قصاص را مطرح کرد .

سپس محمود در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: فرید مشروب می فروخت و من برای خرید مشروب سراغ او رفتم. ابتدا ۵۰ هزار تومان از من پول خواست اما چند ساعت بعد گفت بابت فروش مشروب باید ۷۰ هزار تومان به او پول بدهم .وقتی با پول برای گرفتن مشروب مقابل خانه اش رفته بودم حرفش را عوض کرد و ۸۰ هزار تومان پول خواست و همین موضوع باعث درگیری ابتدایی ما شد .

وی ادامه داد :همان شب وقتی در جشن عروسی یکی از همسایه ها یکدیگر را دیدیم با هم درگیر شدیم .اما دعوا با میانجگری دوستان من پایان یافت اما دعوا میان ما تمام نشده بود. نیمه شب باردیگر در پارک یکدیگر را ملاقات کردیم که درگیری میان ما بالا گرفت .دوستان من و فرید هم در آن درگیری حضور داشتند.

این متهم گفت: در درگیری که در پارک رخ داده بود فرید با چاقو به سرم زد که زخمی شدم و دوستانم مرا به بیمارستان ریاندند اما وقتی بازگشتم او بار دیگر به سمت من حمله ور شد. حتی چاقویی را که به سمتم پرت کرده بود باعث شد زیر حنجره ام صدمه ببیند. من هم در دفاع از خودم چاقو یی را که در جیب داشتم بیرون آوردم و به سمت او پرتاب کردم که چاقو ناخواسته به سینه او .

وی در حالی که سرش را پایین انداخته بود به قضات گفت: باور کنید من قصد کشتن فرید را نداشتم و درگیری میان ما طولانی بود.او خودش دست بردار نبود و دعوا را ادامه می داد.

با پایان دفاعیات این متهم ، قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.