جايگاه اربعين حسيني از ديدگاه مقام معظم رهبري/ رمز زنده‏ ماندن واقعه‏ عاشورا/نخستین زائر کوی حسینی که بود؟/پیاده‌روی اربعین و اهمیت آن از منظر علما/روضه خوانی محمودکریمی،سعید حدادیان، میثم مطیعی+صوت

کد خبر: 385207

اساساً اهميت اربعين در آن است كه در اين روز، با تدبير الهى خاندان پيامبر(ص)، ياد نهضت حسينى براى هميشه جاودانه شد و اين كار پايه‌‏گذارى گرديد. اگر بازماندگان شهدا و صاحبان اصلى، در حوادث گوناگون - از قبيل شهادت حسين‏ بن‏ على(عليه‏السّلام) در عاشورا - به حفظ ياد و آثار شهادت كمر نبندند، نسلهاى بعد، از دستاورد شهادت استفاده‏‌ى زيادى نخواهند برد.

حسینیه «فردا»- اربعین، سالروز نمایش اوج شور و شعور حسینی پس از چهل روز صبر و استقامت زینبی است. اربعین از رازهای هستی است و اربعین حسین(ع) روز بسط لطف اوست بر پیروان و دوستدارانش. در مقام حسین (ع) همین بس كه در زیارت اربعینش خطاب به جدشان محمد مصطفی(ص) و پدر بزرگوارشان حضرت علی (ع) و مادر گرامیشان فاطمه (س) میگوییم كه خداوند عزاداری شما را در رثاء حسین(ع) قبول فرماید. اربعین، همان قدر که نشانه سوز است، همان قدر هم نشانه صبر و ایستادگی.
جايگاه اربعين حسيني از ديدگاه مقام معظم رهبري
اهميت اربعين از کجاست ؟ صرف اينکه چهل روز از شهادت شهيد مي گذرد ، چه خصوصيتي دارد ؟ اربعين خصوصيتش به خاطر اين است که در اربعين حسيني ياد شهادت حسين زنده شد و اين چيز بسيار مهمي است . شما فرض کنيد اگر اين شهادت عظيم در تاريخ اتفاق مي افتاد يعني حسين بن علي و بقيه شهيدان در کربلا شهيد مي شدند ، اما بني اميه موفق مي شدند همانطور که خود حسين را و ياران عزيزش را از صفحه روزگار برافکندند و جسم پاکشان را در زير خاک پنهان کردند ، ياد آنها را هم از خاطره نسل بشر در آن روز و روزهاي بعد محو کنند. ببينيد در اين صورت آيا اين شهادت فايده‌اي براي عالم اسلام داشت؟ يا اگر هم براي آن روز يک اثري مي‌گذاشت، آيا اين خاطره در تاريخ هم، براي نسل‌هاي بعد هم ، براي گرفتاري‌ها و سياهي ها و تاريکي‌ها و يزيدي‌هاي دوران آينده تاريخ هم اثري روشنگر و افشا کننده داشت؟
اگر حسين شهيد مي‌شد ، اما مردم آن روز و مردم نسل‌هاي بعد نمي‌فهميدند که حسين شهيد شده، آيا اين خاطره چه اثري و چه نقشي مي‌توانست در رشد و سازندگي و هدايت و برانگيزانندگي ملت‌ها و اجتماعات و تاريخ بگذارد؟
مي‌بينيد که هيچ اثري نداشت، بله حسين که شهيد مي‌شد، خود او به اعلي عليين رضوان خدا مي‌رسيد، شهيداني که کسي نفهميد و در غربت، در سکوت، در خاموشي شهيد شدند. روح آنها فتوح و گشايش را در درگاه رحمت الهي به دست آورد ، اما آيا چقدر درس شدند ، چقدر اسوه شدند ، درس ، آن شهيدي مي شود که شهادت او و مظلوميت او را نسلهاي معاصر و آينده او بدانند و بشنوند ، درس و اسوه آن شهيدي مي شود که خون او بجوشد و در تاريخ سرازير بشود ، مظلوميت يک ملت آن وقتي مي تواند زخم پيکر ستم کشيده شلاق خورده ملتها را شفا بدهد و مرهم بگذارد که اين مظلوميت فرياد بشود ، اين مظلوميت به گوش انسان‌هاي ديگر برسد. براي همين است که امروز ابرقدرت‌ها صدا توي صدا انداختند که صداي ما بلند نشود، براي همين است که حاضرند پول‌هاي گزاف خرج کنند تا دنيا نفهمد که جنگ تحميلي چرا به وجود آمد، با چه انگيزه‌اي، با دست که ، با تحريک که. آن روز هم دستگاه‌هاي استکباري ، حاضر بودند هر چه دارند خرج کنند به قيمت اين که نام و ياد حسين و خون حسين و شهادت عاشورا مثل درس در مردم آن زمان و ملت‌هاي بعد باقي نماند و شناخته نشود. البته در اوائل کار درست نمي‌فهميدند که چقدر مطلب با عظمت است . هر چه بيشتر گذشت ، بيشتر فهميدند.
در اواسط دوران بني عباس حتي قبر حسين بن علي عليه السلام را ويران کردند ، آب انداختند، خواستند از او هيچ اثري باقي نماند. نقش ياد و خاطره شهيدان و شهادت اين است ، شهادت بدون خاطره ، بدون ياد، بدون جوشش خون شهيد، اثر خودش را نمي بخشد و اربعين آن روزي است که برافراشته شدن پرچم پيام شهادت کربلا در آن روز آغاز شد و روز بازماندگان شهداست. حالا چه در اربعين اول ، خانواده امام حسين عليه السلام به کربلا آمده باشند و چه نيامده باشند . اما اربعين اول آن روزي است که براي اولين بار زائران شناخته شده حسين بن علي به کربلا آمدند ؛ جابربن عبدالله انصاري است و عطيه از اصحاب پيغمبر ، از ياران امير المومنين و آمدند آن جا و جابربن عبدالله حتي نابينا بود - آن طور که در نوشته ها و اخبار هست - و دستش را عطيه گرفت و برد روي قبر حسين بن علي گذاشت و او قبر را لمس کرد و گريه کرد و با حسين بن علي عليه السلام حرف زد و با آمدن خود و با سخن گفتن خود خاطره حسين بن علي را زنده کرد و سنت زيارت قبر شهداء را پايه گذاري کرد . يک چنين روز مهمي است روز اربعين. امام صادق فرمودند: هر كس يك بيت شعر درباره‌‏ى حادثه‌‏ى عاشورا بگويد و كسانى را با آن بيت شعر بگرياند، خداوند بهشت را بر او واجب خواهد كرد. حركت امام حسين(ع) براى اقامه‏‌ى حق و عدل بود: «انّما خرجت لطلب‏ الاصلاح فى امّة جدّى اريد ان امر بالمعروف وانهى عن‏‌المنكر ...»( بحارالانوار، ج 44، ص 329). در زيارت اربعين كه يكى از بهترين زيارات است، مى‏‌خوانيم: «و منح‏النّصح و بذل مهجته فيك ليستنقذ عبادك من‏الجهالة و حيرةالضّلاله». آن حضرت در بين راه، حديث معروفى را كه از پيامبر(ص) نقل كرده‌‏اند، بيان مى‏‌فرمايند: «ايهاالنّاس انّ رسول‏اللَّه صلّى‏ اللَّه عليه و اله و سلّم قال: من رأى سلطانا جائرا مستحلّا لحرم‏اللَّه ناكثا لعهداللَّه مخالفا لسنة رسول‏ اللَّه صلّى‏ اللَّه عليه و اله و سلم يعمل فى عباداللَّه بالاثم والعدوان فلم يغيّر عليه بفعل و لاقول كان حقّا على‏ اللَّه ان يدخله مدخله» (بحارالانوار، ج 44، ص 382). تمام آثار و گفتار آن بزرگوار و نيز گفتارى كه درباره‏ى آن بزرگوار از معصومين رسيده است، اين مطلب را روشن مى‏كند كه غرض، اقامه‏ى حق و عدل و دين خدا و ايجاد حاكميت شريعت و برهم زدن بنيان ظلم و جور و طغيان بوده است. غرض، ادامه‏ى راه پيامبر اكرم(ص) و ديگر پيامبران بوده است كه: «يا وارث ادم صفوةاللَّه يا وارث نوح نبىّ‏اللَّه ...»( مفاتيح‏الجنان، زيارت وارث‏) و معلوم است كه پيامبران هم براى چه آمدند: «ليقوم‏النّاس بالقسط». اقامه‏ى قسط و حق و ايجاد حكومت و نظام اسلامى.
اساساً اهميت اربعين در آن است كه در اين روز، با تدبير الهى خاندان پيامبر (ص)، ياد نهضت حسينى براى هميشه جاودانه شد و اين كار پايه‏‌گذارى گرديد. اگر بازماندگان شهدا و صاحبان اصلى، در حوادث گوناگون - از قبيل شهادت حسين‏ بن‏ على(عليه‏السّلام) در عاشورا - به حفظ ياد و آثار شهادت كمر نبندند، نسل‌هاى بعد از دستاورد شهادت استفاده‏‌ى زيادى نخواهند برد. درست است كه خداى متعال، شهدا را در همين دنيا هم زنده نگه مى‏‌دارد و شهيد به‌طور قهرى در تاريخ و ياد مردم ماندگار است؛ اما ابزار طبيعى‏ي‌ كه خداى متعال براى اين كار - مثل همه‏‌ى كارها - قرار داده است، همين چيزى است كه در اختيار و اراده‏‌ى ماست. ما هستيم كه با تصميم درست و بجا، مى‏‌توانيم ياد شهدا و خاطره و فلسفه‏‌ى شهادت را احيا كنيم و زنده نگهداريم. رمز زنده‏ ماندن واقعه‏ عاشورا اگر زينب‏ كبرى‏(سلام ‏اللَّه عليها) و امام سجّاد(صلوات اللَّه‏ عليه) در طول آن روزهاى اسارت - چه در همان عصر عاشورا در كربلا و چه در روزهاى بعد در راه شام و كوفه و خود شهر شام و بعد از آن در زيارت كربلا و بعد عزيمت به مدينه و سپس در طول سال‌هاى متمادى كه اين بزرگواران زنده ماندند - مجاهدات و تبيين و افشاگرى نكرده بودند و حقيقت فلسفه‏‌ى عاشورا و هدف حسين ‏بن‏ على و ظلم دشمن را بيان نمى‏‌كردند، واقعه‏‌ى عاشورا تا امروز، جوشان و زنده و مشتعل باقى نمى‏‌ماند. چرا امام صادق(عليه ‏الصّلاة والسّلام) - طبق روايت - فرمودند كه هر كس يك بيت شعر درباره‏ى حادثه‏ى عاشورا بگويد و كسانى را با آن بيت شعر بگرياند، خداوند بهشت را بر او واجب خواهد كرد؟(1) چون تمام دستگاههاى تبليغاتى، براى منزوى كردن و در ظلمت نگهداشتن مسأله‏ى عاشورا و كلاً مسأله‏ى اهل‏بيت، تجهيز شده بودند تا نگذارند مردم بفهمند چه شد و قضيه چه بود. تبليغ، اين‏گونه است. آن روزها هم مثل امروز، قدرتهاى ظالم و ستمگر، حداكثر استفاده را از تبليغات دروغ و مغرضانه و شيطنت‏آميز مى‏كردند. در چنين فضايى، مگر ممكن بود قضيه‏ى عاشورا - كه با اين عظمت در بيابانى در گوشه‏يى از دنياى اسلام اتفاق افتاده - با اين تپش و نشاط باقى بماند؟ يقيناً بدون آن تلاشها، از بين مى‏‌رفت. آنچه اين ياد را زنده كرد، تلاش بازماندگان حسين‏ بن ‏على(عليه‏ السّلام) بود. به همان اندازه كه مجاهدت حسين ‏بن‏ على(عليه ‏السّلام) و يارانش به عنوان صاحبان پرچم، با موانع برخورد داشت و سخت بود، به همان اندازه نيز مجاهدت زينب (عليه‌السّلام) و مجاهدت امام سجّاد(عليه‌‏السّلام) و بقيه‏‌ى بزرگواران، دشوار بود. البته صحنه آنها، صحنه‏‌ى نظامى نبود؛ بلكه تبليغى و فرهنگى بود. ما به اين نكته‏‌ها بايد توجه كنيم. درسى كه اربعين به ما مى‏‌دهد درسى كه اربعين به ما مى‏‌دهد، اين است كه بايد ياد حقيقت و خاطره‏‌ى شهادت را در مقابل طوفان تبليغات دشمن زنده نگه داشت. شما ببينيد از اول انقلاب تا امروز، تبليغات عليه انقلاب و امام و اسلام و اين ملت، چه قدر پرحجم بوده است. چه تبليغات و طوفانى كه عليه جنگ به راه نيفتاد جنگى كه دفاع و حراست از اسلام و ميهن و حيثيت و شرف مردم بود. ببينيد دشمنان عليه شهداى عزيزى كه جانشان - يعنى بزرگترين سرمايه‌‏شان - را برداشتند و رفتند در راه خدا نثار نمودند، چه كردند و مستقيم و غيرمستقيم، با راديوها و روزنامه‏ها و مجله‏ها و كتابهايى كه منتشر مى‏كردند، در ذهن آدمهاى ساده‏لوح در همه جاى دنيا، چه تلقينى توانستند بكنند. حتّى افراد معدودى از آدمهاى ساده‏دل و جاهل و نيز انسانهاى موجّه و غير موجّهى در كشور خودمان هم، در آن فضاى ملتهب جنگ، گاهى حرف‌هايى مى‏‌زدند كه ناشى از ندانستن و عدم احاطه به حقايق بود. همين چيزها بود كه امام عزيز را برمى‏‌آشفت و وادار مى‏كرد كه با آن فرياد ملكوتى ، حقايق را با صراحت بيان كند. اگر در مقابل اين تبليغات، تبليغات حق نبود و نباشد و اگر آگاهى ملت ايران و گويندگان و نويسندگان و هنرمندان، در خدمت حقيقتى كه در اين كشور وجود دارد، قرار نگيرد، دشمن در ميدان تبليغات غالب خواهد شد. ميدان تبليغات، ميدان بسيار عظيم و خطرناكى است. البته، اكثريت قاطع ملت و آحاد مردم ما، به بركت آگاهىِ ناشى از انقلاب، در مقابل تبليغات دشمن بيمه هستند و مصونيت پيدا كرده‏اند. از بس دشمن دروغ گفت و چيزهايى را كه در مقابل چشم مردم بود، به عكس و واژگون نشان داد و منعكس كرد، اطمينان مردم ما نسبت به گفته‏ها و بافته‏ها و ياوه‏گوييهاى تبليغات جهانى ، بكلى سلب شده است. دستگاه ظالم جبار يزيدى با تبليغات خود، حسين ‏بن‏ على(ع) را محكوم می‌ساخت و وانمود مى‏‌كرد كه حسين‏ بن‏ على(ع) كسى بود كه بر ضددستگاه عدل و حكومت اسلامى و براى دنيا قيام كرده است!! بعضى هم، اين تبليغات دروغ را باور مى‏‌كردند. بعد هم كه حسين ‏بن على(عليه‏السّلام)، با آن وضع عجيب و با آن شكل فجيع، به وسيله‏‌ى دژخيمان در صحراى كربلا به شهادت رسيد، آن را يك غلبه و فتح وانمود مى‌‏كردند! اما تبليغات صحيح دستگاه امامت، تمام اين بافته‏‌ها را عوض كرد. حق، اين گونه است. از بيانات حضرت آيت الله العظمي خامنه اي (مدظله العالى)29/ 06/ 68 منبع : پايگاه مقام معظم رهبري
دانلود
گزیده بیانات مقام معظم رهبری پیرامون حادثه اسارتها و خطبه ها در اربعین
جابر نخستین زائر امام حسین (ع)
جابر بن عبد الله انصاری یار باوفای پیامبر (صلی الله علیه واله)و شیفته حق وپاسدار جان برکف اسلام حدود پانزده سال قبل از هجرت در مدینه ودر خانواده‏ای محترم، از خاندان «خزرج‏» متولد شد. پدر جابر«عبد الله بن عمرو» از نخستین کسانی است که قبل از هجرت‏ پیامبر(صلی الله علیه واله)از مکه به مدینه، اسلام را پذیرفت. او تمام زندگی‏اش‏را وقف گسترش اسلام کرده بود. و بیش از صد سال داشت. در جنگ بدرشرکت کرد و در جنگ احد به درجه رفیع شهادت دست‏یافت. نام مادرجابر «نسیبه‏» بود و دختر، عقبه بن عدی به شمار می‏آمد. وصیت مخصوص پیامبر(صلی الله علیه واله)به جابر از ویژگیهای جابر بن عبد الله انصاری وصیت پر راز و رمز رسول‏خدا(صلی الله علیه واله)به اوست. این امر شگفت‏انگیز بیانگر مقام ارجمند و شخصیت عظیم جابر است. رسول خدا (صلی الله علیه واله)به جابر فرمود: «امید آن‏است که عمر طولانی کنی تا فرزندی از من را که از نسل حسین(ع)است و محمد نام دارد ، ببینی که علم دین را می‏شکافد و تشریح‏ می‏کند. وقتی او را ملاقات کردی، سلامم را به وی برسان. نخستین زائر کوی حسینی(علیه السلام) آنچه بر شهرت جابر افزود و نام او را جهانی و جاودانه ساخت، این بود که در روز اربعین سال 61 هجری ، به عنوان «نخستین‏ زیارت‏کننده مرقد شریف امام حسین(ع)، به کربلا آمد و به زیارت‏ پرداخت.» پیوند مقدس و مخلصانه با امام حسین(علیه السلام)به وی رنگ‏حسینی داد و او در کنار امام حسین(علیه السلام)بر قله رفیع جهان و زمان‏قرار گرفت; زیرا زیارت او زیارتی معمولی نبود، بلکه زیارتی‏سیاسی و انقلابی و پایه‏گذار شکستن زرق و برق طاغوت زمان(یزید) و طاغوتهای دیگر بود. این زیارت چون پتکی بر سر یزیدیان و بردگان زر و زور فرود آمد. گویا خداوند می‏خواست تا جابر در پرتو نور حسینی در همه جا حضور یابد و شیوه‏اش، الگویی‏برای مسلمانان راستین گردد.
چگونگی زیارت جابر
«عطیه عوفی‏» می‏گوید: من با جابر بن عبد الله انصاری به زیارت قبر حسین(علیه السلام)رفتم. وقتی به کربلا رسیدیم ، جابر نزدیک شط فرات رفت، غسل کرد. قطیفه‏ای به کمر بست و قطیفه‏ای دیگر بر دوش افکند. سپس کیسه‏ای‏که همراهش بود، گشود و از آن آرد «سعد» (ریشه خوشبوی کوفی) برون آورد و خود را خوشبو کرد. سپس به طرف مرقد شریف امام‏حسین(علیه السلام)حرکت کرد; در حالی که مشغول ذکر خدا بود، خود را نزدیک قبور رساند و گفت: مرا به قبر حسین(علیه السلام)برسان تا آن را لمس کنم. دستش را گرفتم و به قبر رساندم. هنگامی که دستش به‏ خاک مرقد حسین(علیه السلام)رسید، از شدت اندوه بیهوش شد و به روی قبر افتاد. من بر وی آب پاشیدم. وقتی به هوش آمد، سه بار گفت: یاحسین! یاحسین! یاحسین! سپس گفت: «حبیب لا یجیب حبیبه‏» آیا دوست ‏جواب دوستش را نمی‏دهد؟! بعد گفت: چگونه جواب دهی که خون از رگهای گلویت ‏بر سینه و شانه‏ات فرو ریخته و میان سر و بدنت جدایی‏افتاده است! من گواهی می‏دهم تو فرزند بهترین پیامبران و سرور مؤمنان و اسوه تقوا و پرهیزکاری و زاده هادیان و رهبران، و پنجمین تن از اصحاب کساء ، فرزند بزرگترین نقبا (علی-علیه السلام-) و فرزند سرور زنانی. چرا چنین نباشی که دست ‏سید المرسلین تو را پروراند، در دامن‏ پرهیزکاری بودی از پستان ایمان شیر خوردی، با اسلام از شیر بازگرفته‏شدی و در زندگی و هنگام مرگ پاک بودی. قلب مؤمنان، از فراقت ‏سوخت. آنها شک ندارند که تو زنده‏ای، سلام ‏و خشنودی خدا بر تو باد. گواهی می‏دهم داستان تو مانند جریان‏شهادت حضرت یحیی بن زکریا بود. (که طاغوت زمان سر از پیکرش‏ جدا کرد.) عطیه عوفی می‏گوید: سپس جابر ، به اطراف قبر امام‏حسین(علیه السلام)متوجه شد و سایر شهیدان کربلا را چنین زیارت کرد: «درود و سلام بر شما ارواحی که در محور قبر امام حسین(علیه السلام)جای‏گزیدید. و شتر خود را در آستان او خوابانیدید. گواهی می‏دهم ‏شما نماز را به پا داشتید و زکات را ادا کردید و امر به معروف‏و نهی از منکر انجام دادید و با منحرفان و ملحدان جنگیدید. شما خدا را عبادت کردید تا مرگتان فرا رسید. سوگند به خدایی‏که محمد(صلی الله علیه واله)را به راستی فرستاد، ما با شما در آنچه بدان واردشدید، شریک بودیم. عطیه عوفی می‏گوید: از او پرسیدم: ما چگونه در جهاد و پیکار آنها (شهیدان کربلا) شرکت داریم؟ مادر فراز و نشیب همراه آنها نبودیم و شمشیر نکشیدیم; ولی این‏شهیدان جانبازی کردند ، به گونه‏ای که سرهایشان از بدنشان جداشد و فرزندانشان یتیم و زنانشان بیوه گشتند؟! جابر در پاسخ‏گفت: ای عطیه، از حبیب خود رسول خدا(صلی الله علیه واله)شنیدم که می‏گفت: هر کس ‏قومی را دوست‏بدارد، با آنها محشور می‏شود و هر کس عمل قومی را دوست ‏بدارد، در آن عمل با آنها شریک است. سوگند به خداوندی که ‏محمد(صلی الله علیه واله)را به راستی فرستاد، نیت من و اصحابم همان نیت امام‏حسین(علیه السلام)و اصحاب اوست; نیتی که بر اساس آن به شهادت رسیدند. اي عطيه : مرا به ‏سوي خانه‏هاي کوفه ببر. چون پاره‏اي راه رفتيم گفت: اي عطيه! گمان ندارم که پس از اين سفر تو را ببينم، آيا مي‏خواهي که تو را وصيّتي کنم؟ دوست بدار دوستدار آل محمد(ص) را تا هنگامي که دوستشان مي‏دارد و دشمن بدار دشمن آل محمد(ص) تا هنگامي که دشمنشان مي‏دارد؛ هر چند روزه‏دار و نمازگزار باشد. با دوست‏دار محمّد و آل محمّد(ص) مهرباني کن، چرا که اگر بر اثر گناه فراوان يک گامش بلغزد ، با محبّت آنان گام ديگرش ثابت مي‏ماند (و جبران مي‏گردد). دوستدار آنان به بهشت و دشمنانشان به دوزخ باز مي‏گردند. در اين نقل چند نکته جاي تأمل دارد: 1 . عظمت معرفت جابر؛ و اين به خاطر معرفت بالايي بود که نسبت به منزلت اهل بيت محمد(ص) داشت. 2 . داشتن موضع مهم؛ آنجا که جابر، دشمنان امام حسين(ع) را در زمره ملحدان به شمار آورد. 3 . ادب جابر نسبت به ابا عبد الله(ع) ؛ و اين نتيجه کمال معرفت وي بود. از اين رو مي‏بينيم که نخست غسل مي‏کند و سپس بدنش را با مشک خوشبو مي‏سازد، آن گاه در هر گامي خدا را ياد مي‏کند. پس از لمس قبر بي‏هوش مي‏شود و سپس سه بار فرياد يا حسين سر مي‏دهد. نيز فرازهاي زيارتش نشانگر ميزان معرفتي که نسبت به رسول خدا(ص) و جانشين و نوه‏اش دارد. سید بن طاووس نیز از این زیارت آورده است که : آن گاه روي قبر خم شد و گونه‏ها را به آن ساييد و چهار رکعت نماز گزارد. سپس بر سر قبر علي بن الحسين(ع) آمد و گفت: سلام بر تو اي مولاي من و پسر مولاي من! خداوند قاتل تو را بکشد! خداوند آن را که بر تو ستم کرد بکشد! من با دوستي شما به‏خداوند نزديکي مي‏جويم و از دشمنانتان نزد خداوند بيزاري مي‏جويم. سپس آن را بوسيد و دورکعت نماز به جاي آورد و رو به قبور شهيدان کرد و گفت: سلام بر ارواح اقامت گزيده در کنار قبر ابا عبد الله(ع). سلام بر شما اي شيعيان خدا و شيعيان رسول او و شيعيان اميرمؤمنان و حسن و حسين! سلام بر شما اي پاکيزگان. سلام بر شما اي هدايتگران. سلام بر شما اي نيکان! سلام بر شما و بر فرشتگاني که پيرامون قبرهايتان مي‏چرخند. اميدوارم خداوند ما و شما را در جايگاه رحمتش در زير عرش جاي دهد. سپس کنار قبر عباس فرزند اميرمؤمنان(ع) آمد و ايستاد و گفت: سلام بر تو اي ابا القاسم! سلام بر تو اي عباس بن علي! سلام بر تو اي پسر امير مؤمنان، گواهي مي‏دهم که تو نصيحت فراوان‏کردي و امانت را ادا کردي و با دشمن خود و دشمن برادرت جهاد کردي. درود خداوند برروح پاکت و خداوند به تو پاداش بهترين برادر را عنايت فرمايد. پس دو رکعت نماز گزارد و به درگاه خداوند دعا کرد و رفت. دیدار با امام سجاد(علیه السلام) و همراهان آن حضرت آیا جابر در روز اربعین کاروان اهل بیت(علیهم السلام) را نیز زیارت کرد؟ در این باره، چهار نظر وجود دارد: 1- امام سجاد(علیه السلام)و همراهانش در همان اربعین اول (20 صفر سال‏61) از شام به کربلا آمد و در همان روز با جابر ملاقات کردند. 2- این ملاقات، در اربعین دوم همان سال یا در اربعین سال بعد(سال 62 هجری) تحقق یافت. 3- جابر و همراهان در اربعین اول سال 61 هجری به زیارت قبر امام حسین(علیه السلام)توفیق یافتند، ولی ملاقات اهل بیت (علیهم السلام) بعد از خروج از کوفه ، در مسیر خود به شام نخست ‏به کربلا آمدند ، به زیارت پرداختند و سپس به شام رفتند; آنها در این روز که ‏مصادف با اربعین بود با جابر و همراهانش ملاقات کردند. به نظر می‏رسد که نظر سوم و چهارم از بقیه مناسبتر است. نام جابر بر ضریح امام حسین(علیه السلام) جالب توجه اینکه در بالای ضریح مقدس امام حسین(علیه السلام)که به وسیله‏ شیعیان از هندوستان تهیه شده و 5/5 متر دراز و 5/4 متر پهنا دارد، با آب طلای خالص آیه نور و پس از آن، این حدیث نبوی ‏نگاشته شده است: «یا جابر زر قبر الحسین فان زیارته تعدل‏مئه حجه و ان قبر الحسین بن علی ترعه من ترع الجنه ... و ان‏کربلا ارض الجنه‏» ای جابر ، قبر حسین(علیه السلام)را زیارت کن; زیرا پاداش زیارت قبر حسین(علیه السلام)با پاداش انجام دادن صد حج (مستحبی) برابر است; و در حقیقت قبر حسین بن علی(علیه السلام)گلزاری از گلزارهای ‏بهشت است... و زمین کربلا ، زمین بهشت ‏به شمار می‏آید. جابر به‏ سفارش پیامبر(صلی الله علیه واله)عمل کرد و به عنوان نخستین زائر، در موقعیتی‏دشوار، این سنت عظیم را بنیان نهاد. منبع : حوزه پاسدار اسلام ش 222 موسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر علیه السلام موسسه انتشارات امیرکبیر
پیاده‌روی اربعین و اهمیت آن از منظر مرحوم علما و اندیشمندان
احیاگر سنت پیاده‌روی بعد از شیخ انصاری که بود؟
در برخی از روایات تاریخی بیان شده است که زیارت کربلا با پای پیاده در زمان «شیخ انصاری»(متوفی سال 1281 قمری) رسم بوده است،‌ اما در برهه‌ای از زمان به ورطه فراموشی سپرده می‌شود که در نهایت توسط «شیخ میرزا حسین نوری» دوباره احیا می‌شود.
این عالم بزرگوار اولین بار در عید قربان به پیاده‌روی از نجف تا کربلا اقدام کرد که 3 روز در راه بود و حدود 30 نفر از دوستان و اطرافیانش وی را همراهی می‌کردند، نیز با وی بودند، «محدث نوری» از آن پس تصمیم گرفت، هر سال این کار را تکرار کند، ایشان آخرین بار در سال 1319 هجری با پای پیاده به زیارت حرم أباعبدالله حسین(ع) رفت.
اهمیت پیاده روی اربعین از منظر آیت الله بهجت
امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پس از ظهور، خود را به واسطه امام حسین (علیه السلام) به همه عالم معرفی می‌کند، بنابراین در آن زمان باید همه مردم عالم، حسین (علیه السلام) را شناخته باشند و پیاده‌روی اربعین بهترین فرصت برای این کار است.
از هنگامی که نخستین زائر مضجع منور اباعبدالله الحسین (علیه السلام)، جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین از مدینه به سمت کربلا رهسپار شد تا کنون ۱۳۷۳ سال می‌گذرد.
در این سال‌ها علما و اولیای الهی برای زیارت سیدالشهدا (علیه السلام) در روز اربعین اهمیت و جایگاه والایی قائل بودند و با پای پیاده از نجف اشرف به سوی کربلا رهسپار می‌شدند، بی‌شک جابر بن عبدالله، نخستین زائر کربلای معلی در روز اربعین سال ۶۱ هجری است، این سنت حسنه نیز در سال‌های حضور ائمه معصومین (علیهم السلام) با وجود حکومت سفاک و خونریز اموی و عباسی انجام شده است.
آداب اربعین از منظر میرزا جواد آقا ملکی تبریزی
آری! از آن پس بسیاری از عاشقان اهل‌بیت و امام حسین(ع) و نیز برخی علما و حتی مراجع تقلید با پای پیاده به کربلا سفر کرده‌اند، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی یکی از مراجع عالیقدر جهان تشیع که خود بارها با پای پیاده از عتبه علویه، رهسپار عتبه حسینی شده است، درباره مراقبه و بزرگداشت روز اربعین حسینی چنین می‌گوید: «به هر روی بر مراقبه کننده لازم است که بیستم صفر(اربعین) را برای خود روز حزن و ماتم قرار داده بکوشد که امام شهید را در مزار حضرتش(ع) زیارت کند، هر چند تنها یک‌ بار در تمام عمرش باشد، چنانکه حدیث شریف، علامت‌های مؤمن را پنج امر ذکر کرده است: 51 رکعت نماز در شبانه روز، زیارت اربعین،‌انگشتر در دست راست کردن، پیشانی بر خاک گذاشتن و بلند بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ گفتن در نمازها».(ترجمه المراقبات، کریم فیضی، صفحه 85)
ثواب پیاده‌‌رفتن به زیارت سیدالشهدا(ع) به روایت امام صادق(ع)
شاید این سؤال در ذهن متبادر شود که چرا زیارت امام حسین(ع) در روز اربعین حسینی تأکید و توصیه شده است، چرا باید این مراسم همراه با هیاهو و شور خاصی اجرا شود، در ادامه روایتی از امام صادق(ع) بیان می‌کنیم که به خوبی زوایای پنهان این موضوع را آشکار می‌سازد:
امام صادق(ع) درباره ثواب زیارت امام حسین(ع) با پای پیاده می‌فرماید: کسى که با پای پیاده به زیارت امام حسین(ع) برود، خداوند به هر قدمى که برمى‏دارد یک حسنه برایش نوشته و یک گناه از او محو مى‏فرماید و یک درجه مرتبه‏اش را بالا مى‏برد، وقتى به زیارت رفت، حق تعالى دو فرشته را موکل او مى‏‌فرماید که آنچه خیر از دهان او خارج می‌شود را نوشته و آنچه شر و بد است را ننویسند و وقتى برگشت با او وداع کرده و به وى مى‏‌گویند: اى ولىّ خدا! گناهانت آمرزیده شد و تو از افراد حزب خدا و حزب رسول او و حزب اهل‌بیت رسولش هستی، به خدا قسم! هرگز تو آتش را به چشم نخواهی دید و آتش نیز هرگز تو را نخواهد دید و تو را طعمه خود نخواهد کرد.(کامل الزیارات ص134)
نظر مقام معظم رهبری درباره اربعین حسینی
حضرت آیت‌الله سید علی خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب نیز درباره اهمیت پاسداشت و بزرگداشت روز اربعین حسینی در اول فرودین سال 1385 چنین بیان کردند: «شروع جاذبه مغناطیسی حسینی در روز اربعین است، جابربن عبدالله را از مدینه بلند می‌کند و به کربلا می‌کشند، این همان مغناطیسی است که امروز هم با گذشت قرن‌های متمادی در دل من و شما هست».
سخنرانی شیخ حسین انصاریان. اربعین حسینی
دانلود
مداحی اربعین( محمود کریمی) دانلود مداحی اربعین(سعیدحدادیان) دانلود مداحی اربعین(میثم مطیعی) دانلود
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت