اشک های زیر باران

کد خبر: 376545
اشک های زیر باران
بی صدا آهسته پنهانیم ما اشکهای زیر بارانیم ما فاش می سوزیم اما در سکوت شمعی از شام غریبانیم ما اشک از قبل ولادت ریختیم چارده قرن است گریانیم ما روی نیزه دیده ای را دیده ایم دیده ای را دیده گریانیم ما زلف می افشاند روی نی کسی باد می آمد... پریشانیم ما غیر نام او زما چیزی مپرس غیر نام او نمیدانیم ما سعدی طالع ببین این تاج را بندگان خیل سلطانیم ما ما کجا و بندگی حضرتش بندگان جون* جانانیم ما عزت ما بس بود در این جهان "خاک پای روضه خوانانیم ما"
----- * همان غلام سیاه...

سیدعلی رکن الدین

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت