راهی که حضرت زینب به فرزندانش برای راضی کردن داییشان یاد داد/ نوه های امیرالمومنین چه رجزی خواندند؟/ بیانات رهبری درباره حر
حسین بن علی «ع» بر بالین حر حضور یافت و خطاب به آن شهید، فرمود: تو همانگونه که مادرت نامت را «حر» گذاشته است، حر و آزادهای، آزاد در دنیا و سعادتمند در آخرت! «انت الحر کما سمتک أمک، و انت الحر فی الدنیا و انت الحر فی الآخره» و دست بر چهرهاش کشید. امام حسین « علیه السلام » با دستمالی سر حر را بست.پس از عاشورا بنی تمیم او را در فاصله یک میلی از امام حسین « علیه السلام » دفن کردند، همانجا که قبر کنونی اوست.
شهدای کربلا، در پایین پای حضرت حسین (علیه السلام) مدفونند و به احتمال قوی این دو دلداده نیز در همانجا پروانه شمع محفل حائر حسینی هستند. البته در 12 کیلومتری کربلا بارگاهی کوچک منصوب به عون ابن عبدالله وجود دارد که مامن زائرین است. برخی معتقدند که این مرقد یکی از نوادگان امام مجتبی (علیه السلام) به نام عون است.
چرا عبدالله همسر حضرت زينب(س) به کربلا نرفت؟
حضرت زينب با اجازه شوهرش عبدالله بن جعفر به كربلا رفت . عبدالله بن جعفر نه تنها به حضرت زينب اجازه حضور در كربلا را داد، بلكه به دو فرزند خويش اجازه داد همراه حضرت زينب (س) به کربلا بروند.مرحوم شيخ مفيد مينويسد: وقتي خبر شهادت حسين(ع) و عون و محمد (فرزندان عبدالله بن جعفر)، در مدينه به گوش عبدالله رسيد، گفت: "انا لله و انّا اليه راجعون" يكي از غلامان وي در مقام تأسف برآمدو گفت: اين مصيبت از ناحيه حسين به ما رسيد!عبدالله بن جعفر از سخن او سخت ناراحت شد و برآشفت و با كفش خود بر سر او زد و گفت: آيا درباره حسين(ع) چنين ميگويي؟! به خدا سوگند! خودم نيز آرزوداشتم هرگز از او جدا نشوم. اگر در كربلا حضور داشتم، در ركاب او ميجنگيدم تا شهيد شوم؛ زيرا او شايسته است جان فدايش شود. فرزندانم همراه برادرم و پسر عمويم كشته شدهاند و به پاداش صابران هم دست خواهند يافت.»آن گاه عبدالله متوجه اهل مجلس شد و گفت:« شهادت حسين به ما عزّت بخشيد . اگر چه نتوانستم در ركاب حسين فداكاري كنم. اما فرزندانم با جانبازي خود حسين (ع) را خوب ياري كردند.»صحبت های عبدالله نشان از آن دارد كه او نیز آرزوي شركت در قيام امام(ع) را داشت، ولي برخي از عوامل مانع از حضور او در كربلا شد. نقل است عبدالله بن جعفر، پس از شهادت عموي خود امام علي(ع) شديداً مطيع امام حسن و امام حسين(ع) بود و هيچ گاه در آشكار و پنهان مخالف دستور آنان عمل نميكرد، بلكه وقتي "معاويه" دختر عبدالله "ام كلثوم" را براي يزيد خواستگاري كرد، اختيار ازدواج آن دختر را به امام حسن و امام حسين(ع) واگذار نمود.شايد علت نرفتن او به كربلا اين بود كه امام(ع)، قيام را بر وي واجب نكرد، بلكه همان طور كه درباره ديگران معمول داشت، اختيار قيام را به خود عبدالله گذاشت.
ثانياً شايد عبدالله تشخيص داد ماندن او درمدينه ازجهات مختلفي كه براي ما روشن نيست، به صلاح و مصلحت نزديكتر است ، ولي در عين حال ، اگر حسين (ع) قيام و خارج شدن را واجب ميكرد، زودتر از ديگران ، دستور حسين(ع) را به مرحله عمل در ميآورد. برخي ديگر احتمال دادند كه عبدالله به این دلیل به كربلا نرفت كه زينب (ع) فارغ البال تر بتواند رسالت خويش را در پيام رساني خون شهيدان عملي سازد.
شخصیت حر بن یزید ریاحی حر از خاندانهای معروف عراق و از رؤسای کوفیان بود. به درخواست ابن زیاد، برای مبارزه با حسین «علیه السلام» فراخوانده شد و به سرکردگی هزار سوار برگزیده گشت .گفتهاند وقتی از دار الأماره کوفه، با مأموریت بستن راه بر امام حسین « علیه السلام » بیرون آمد، ندایی شنید که: ای حر! مژده باد تو را بهشت… (۱) در منزل «قصر بنی مقاتل» یا «شراف» ، راه را بر امام بست و مانع از حرکت آن حضرت به سوی کوفه شد.کاروان حسینی را همراهی کرد تا به کربلا رسیدند و امام در آنجا فرود آمد .حر وقتی فهمید کار جنگ با حسین بن علی «علیه السلام» جدی است، صبح عاشورا به بهانه آب دادن اسب خویش، از اردوگاه عمر سعد جدا شد و به کاروان حسین « علیه السلام » و جبهه حق پیوست.توبه کنان کنار خیمههای امام آمد و اظهار پشیمانی کرد، سپس اذن میدان طلبید.این انتخاب شگفت و برگزیدن راه بهشت بر دوزخ، از حر، چهرهای دوست داشتنی و قهرمان ساخت.حر با اذن امام به میدان رفت و در خطابهای مؤثر، سپاه کوفه را به خاطر جنگیدن با حسین « علیه السلام » توبیخ کرد.چیزی نمانده بود که سخنان او، گروهی از سربازان عمر سعد را تحت تأثیر قرار داده از جنگ با سید الشهدا منصرف سازد، که سپاه عمر سعد، او را هدف تیرها قرار داد.نزد امام بازگشت و پس از لحظاتی دوباره به میدان رفت و با رجز خوانی، به مبارزه پرداخت و پس از نبردی دلیرانه به شهادت رسید.رجز او چنین بود: انی انا الحر و مأوی الضیف اضرب فی اعناقکم بالسیف عن خیر من حل بأرض الخیف اضربکم و لا أری من حیف (۲) که حاکی از شجاعت او در شمشیر زنی در دفاع از سید الشهدا و حق دانستن این راه بود.حسین بن علی «ع» بر بالین حر حضور یافت و خطاب به آن شهید، فرمود: تو همانگونه که مادرت نامت را «حر» گذاشته است، حر و آزادهای، آزاد در دنیا و سعادتمند در آخرت! «انت الحر کما سمتک أمک، و انت الحر فی الدنیا و انت الحر فی الآخره» و دست بر چهرهاش کشید. (۳) امام حسین « علیه السلام » با دستمالی سر حر را بست.پس از عاشورا بنی تمیم او را در فاصله یک میلی از امام حسین « علیه السلام » دفن کردند، همانجا که قبر کنونی اوست، بیرون کربلا در جایی که در قدیم به آن «نواویس» میگفتهاند. (۴) نقل است شاه اسماعیل صفوی قبر حر را گشود و پیکرش را سالم یافت، چون خواست پارچهای را که بر سرش بسته بود باز کند، خون جاری شد و دوباره آن را بستند، آنگاه بر قبرش قبهای ساختند. (۵) سرگذشتهای مربوط به حر و نقش او در حادثه کربلا، از نخستین بر خوردش با کاروان سید الشهدا، سپس توبهاش و پیوستن به جبهه حق و شهادت در رکاب سالار شهیدان، در همه مقتلها و کتابهای تاریخ عاشورا نگاشته شده است و توبه او شاخصترین بخش نورانی زندگی اوست. پی نوشت : ۱ ـ قاموس الرجال، ج ۳، ص ۱۰۳، امالی صدوق، ص .۱۳۱ ۲ ـ بحار الأنوار، ج ۴۵، ص .۱۴ ۳ ـ همان. ۴ ـ الحسین فی طریقه الی الشهاده، ص .۹۷ ۵ ـ سفینه البحار، ج ۱، ص ۲۴۲ به نقل از انوار نعمانیه، سید نعمت الله جزایری.
دیدگاه تان را بنویسید