عمر من ذره ذره می کاهد دل من باز روضه می خواهد باز بی روضه قلبها مرده روضه ما را به کربلا برده حال بی روضه سخت حال بدیست زنده بی روضه مرده ابدیست باز بی روضه سینه ها تنگ است طاقتی نیست، دل مگر سنگ است روضه خوانیم این نشانه ماست که حسینیه راه خانه ماست روضه گفتم بریده شد جگرم به فدایت، بریده باد سرم روضه حال و هوای پر زدن است روضه خوان هم شهید بی کفن است روضه رضوان ماست، باب خداست غم گلستان ماست، باغ خداست نفس و شور و جان ما روضه است اذن باب الجنان ما روضه است نه فقط قوت، آب و نان روضه است معنی جوشش جهان روضه است اشک با روضه ها روان شده است چشم ها چشمه جهان شده است دل من با شما زبان وا کرد قطره را شوق عشق دریا کرد خاک روضه سرشته در گل ما گل روضه شکفته در دل ما ذوق ما گریه، مرد این هنریم روضه خوانیم ما، دو چشم تریم روضه خوانیم ما، عزاداریم غیر این در بگو کجا داریم ما کجا و هوای صحبت دوست در هوای تو ما هواداریم تا که آوارگی شده است مقام ما مقیمیم در خرابه شام ما شقایق تبار دلخونیم نام ما چیست؟ جمله مجنونیم من خودم روضه خوان حال خودم من خودم خسته از ملال خودم تیر خورده است گوییا مشکم گریه دار است چشم بی اشکم
گریه دارست دست بی یاری کاش می شد شوم علمداری نه فقط بوده به زائر حرمت دل من بوده روضه خوان غمت ای شه مهربان، امیر کریم نظری، فیض گریه ای ببریم ما هواخواه نام پاک توییم گر بخوانی همه هلاک توییم ما هلاک توییم بی کفنیم دست بر سینه ایم، سینه زنیم
دیدگاه تان را بنویسید